#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_120
❇️داشتن برخی امتيازات و امور استثنايی، دليل بر #الوهيّت نيست
💠مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُـولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ
🌱مسيح فرزند مريم جز فرستادهاي [از سوي خدا] نيست كه پيش از او نيز رسولان [ديگري] گذشتهاند، و مادرش [نيز] زني بسيار صادق بود، هر دو [بشر بودند و] غذا ميخوردند؛ ببين چگونه نشانهها را براي آنها به روشني بيان ميكنيم، پس از آن [با وجود اين روشنگريها] ببين چگونه واژگونه عمل ميكنند!
🔹صدق و صداقت راستي است، «صِدِّيق» صيغه مبالغه اين فعل، بسيار راستگو و بسيار راست کردار است. مؤمن واقعي کسي است که ميان قول و فعلش هيچ دوگانگي و تفاوت نباشد و به آنچه ايمان آورده کاملا عمل کند. اگر به انفاق و زکات، صدقه و صدقات گفته شده است، از اين روست که صداقتِ ايمان را با خرج کردن براي غير ميتوان شناخت. صيغه مبالغه اين فعل [صِدّيق] فقط درباره پيامبران به کار برده شده است که ظاهر و باطن و حرف و عمل آنها کاملا يکي بوده است.
🔹مشركين ايراد ميگرفتند كه اين چه فرستادة خدايي است كه غذا ميخورد! و براي خريد نيازمنديهايش به بازار ميرود [فرقان 7 (25:7) ]؟ آنها انتظار داشتند خدا فرشتهاي را براي هدايت آنان بفرستد، اما قرآن همين انتظار را به عنوان استدلالي براي اثبات بشر بودن پيامبران و بطلان توسل به آنها براي حوائج دنيايي استفاده كرده است [انبياء 8 (21:8) و فرقان 20 (25:20) ].
🔹«اِفک» به گفتة اهل لغت، چيزي است که از حقيقتش برگردانده شده باشد. اين واژه نوعي واژگونگي در انديشه و عمل را نشان ميدهد. دروغ را نيز از اين جهت افک ناميدهاند که واقعيت را وارونه ميکند.
🔹داشتن برخی امتيازات و امور استثنايی، دليل بر الوهيّت نيست. حضرت آدم هم بدون پدر و مادر بود و كسی او را خدا نپنداشت. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ»
🔹مريم، از اوليای خداست. قرآن از او تجليل میكند و او را «صدّيقه» میشمارد.
«أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ»
🔹مرگ، برای همهی انبيا قطعی است. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ» بنابراين عيسی فناپذير است و خدا نيست.
🔹اگر عناد به ميان آيد، روشنترين برهانها و دلايل هم كارساز نخواهد بود.
كَيْفَ نُبَيِّنُ ... أَنَّی يُؤْفَكُونَ
🔹زن میتواند به بالاترين درجات معنوی برسد تا آنجا كه خداوند ثناگويش شود. «وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ»
🔹آشنايی با تاريخ گذشته وريشهيابی آن، برای آيندگان مفيد است. ثُمَّ انْظُرْ ...
📚تفسیر بازرگان و نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#ضروري_دين چيست؟ ايا #انكارضروريات_دين، موجب #كفر و #قتل فرد ميشود؟
🛑 قسمت چهارم:
"بعد از بررسی در کلمات بزرگان و مجموع روایات باب و مراجعه به فرمایشات مرحوم استاد خویی ره معلوم شد که کلمات فقها در این جهت #مضطرب و #مشوش است از این جهت حکم نمودن در مسأله حقیقتاً مشکل است.
✅ محقّق اردبیلی ره معتقد است که #منکرضروری دین تنها در صورتی محکوم به #کفر است و احکام کفر بر وی مترتّب میشود که إنکار او بازگشتش به إنکار رسول الله و تکذیب او باشد و این در صورتی است که فرد از روی #تعمد حکمی از احکام ضروری دین را إنکار کند یعنی با اینکه میداند این حکم منسوب به رسول الله است، منکر انتساب آن به خداوند شده و با این إنکار در حقیقت منکر رسالت شده و از این جهت محکوم به احکام کفر است.
👈 ولی اگر معتقد به رسالت رسول الله باشد و از طرفی نداند که این حکمی که منکر آن شده از احکام ضروری إسلام است نمیتوان گفت چنین شخصی منکر رسالت رسول الله است و إطلاق کافر و ترتّب احکام کفر بر چنین شخصی در غایت إشکال است.
👈بنابراین #کافر عبارت است از کسی که منکر یکی از این دو چیز باشد: یا منکر وحدانیت خداوند و یا منکر رسالت رسول الله .بنابراین منکر ضروری دین چنانچه میداند حکمی جزء ضروریات دین است و با این حال عالماً و متعمّداً منکر آن شود چون إنکار او در حقیقت بازگشتش به إنکار رسالت است از این جهت محکوم به کفر بوده و احکام کافر بر او مترتّب میشود.
♦(امام خمينى هم نيز اين نظريه را برگزيده و در تحرير الوسيله مى فرمايد:
«كافر كسى است كه اسلام را نپذيرفته باشد، يا پذيرفته، اما يكى از ضروريات دين را انكار كرده باشد، به گونه اى كه انكارش به انكار رسالت و تكذيب پيامبر يا ناقص شمردن شريعت پاك او منجر شود، يا چيزى از او سر زند كه باعث كفر او باشد; مانند قول يا فعلى كه مستلزم كفر او باشد ... اما #غلوكننده اگر غُلُوَّش به انكار خدا يا توحيد يا نبوت منجر شود كافر است وگرنه نيست.» )
✅ اما کسی که منکر حکمی از احکام دین مثل حرمت #موسیقی شود و در عین حال معتقد به رسالت هم باشد چنانچه إنکار او از روی علم و تعمّد نباشد در این صورت نمیتوان حکم به کفر و نجاست چنین فردی کرد
🔻مثل خیلی از مسلمانان عصر حاضر که إسلام را قبول دارند ولی با این حال برخی از احکام آن را نپذیرفتهاند حال یا به جهت #شبهاتی که در ذهن نسبت به آن دارند و یا به جهت اینکه قریب العهد به إسلام هستند و پذیرش همه احکام إسلام در ابتدا برای آنان سخت است و با اینکه اعتقاد به خدا و رسول دارندولی منکر برخی از فروع إسلام هستند ومیگویند این حرف ها ساخته وپرداخته خود #آخوندها است.
👈با این بیان #إنکارضروری_دین فی نفسه و به عنوان مستقل، موجب برای کفر نمیشود مگر در صورتی که بازگشت آن به إنکار رسالت باشد و این در صورتی است که إنکار از روی تعمد و عن علمٍ باشد .
👈👈👈آنچه به نظر بنده می رسد تبعاً للمحقّق الاردبیلی ره آن است که #منکرضروری دین چنانچه إنکار وی از روی #تعمد و #علم نباشد و معتقد به رسالت رسول الله هم باشد نمیتوان گفت که إنکار وی بازگشتش به إنکار رسالت است و حکم نمودن به کفر چنین فردی و ترتّب آثار کفر بر وی مشکل است.
✅و اما #غلات که إمامان معصوم را خدا دانسته و یا معتقدند که خدا در آنان حلول کرده است آنان نیز قطعا محکوم به #کفرند زیرا منکر #الوهیت و #وحدانیت خداوند متعال شدهاند و شکی نیست که چنین افرادی قطعاً محکوم به کفر است."
🎙درس خارج فقه ايت الله مصطفي اشرفی-
مدرسه علميه ايت اله خويي مشهد
http://quranpuyan.com/yaf_postst5670_Drwry-dyn-chyst--y-nkr-Drwryt-dyn--mwjb-kfr--w-qtl-frd-myshwd.aspx
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دین
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛