eitaa logo
قران پویان
501 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
756 ویدیو
752 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️داشتن برخی امتيازات و امور استثنايی، دليل بر نيست 💠مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُـولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ 🌱مسيح فرزند مريم جز فرستاده‌اي [از سوي خدا] نيست كه پيش از او نيز رسولان [ديگري] گذشته‌اند، و مادرش [نيز] زني بسيار صادق بود، هر دو [بشر بودند و] غذا مي‌خوردند؛ ببين چگونه نشانه‌ها را براي آنها به روشني بيان مي‌كنيم، پس از آن [با وجود اين روشنگري‌ها] ببين چگونه واژگونه عمل مي‌كنند! 🔹صدق و صداقت راستي است، «صِدِّيق» صيغه مبالغه اين فعل، بسيار راستگو و بسيار راست کردار است. مؤمن واقعي کسي است که ميان قول و فعلش هيچ دوگانگي و تفاوت نباشد و به آنچه ايمان آورده کاملا عمل کند. اگر به انفاق و زکات، صدقه و صدقات گفته شده است، از اين روست که صداقتِ ايمان را با خرج کردن براي غير مي‌توان شناخت. صيغه مبالغه اين فعل [صِدّيق] فقط درباره پيامبران به کار برده شده است که ظاهر و باطن و حرف و عمل آنها کاملا يکي بوده است. 🔹مشركين ايراد مي‌گرفتند كه اين چه فرستادة خدايي است كه غذا مي‌خورد! و براي خريد نيازمندي‌هايش به بازار مي‌رود [فرقان 7 (25:7) ]؟ آنها انتظار داشتند خدا فرشته‌اي را براي هدايت آنان بفرستد، اما قرآن همين انتظار را به عنوان استدلالي براي اثبات بشر بودن پيامبران و بطلان توسل به آنها براي حوائج دنيايي استفاده كرده است [انبياء 8 (21:8) و فرقان 20 (25:20) ]. 🔹«اِفک» به گفتة اهل لغت، چيزي است که از حقيقتش برگردانده شده باشد. اين واژه نوعي واژگونگي در انديشه و عمل را نشان مي‌دهد. دروغ را نيز از اين جهت افک ناميده‌اند که واقعيت را وارونه مي‌کند. 🔹داشتن برخی امتيازات و امور استثنايی، دليل بر الوهيّت نيست. حضرت آدم هم بدون پدر و مادر بود و كسی او را خدا نپنداشت. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ» ‏ 🔹مريم، از اوليای خداست. قرآن از او تجليل می‌كند و او را «صدّيقه» می‌شمارد. ‏«أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ» ‏ 🔹مرگ، برای همه‌ی انبيا قطعی است. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ» بنابراين عيسی فناپذير است و خدا نيست. ‏ 🔹اگر عناد به ميان آيد، روشن‌ترين برهان‌ها و دلايل هم كارساز نخواهد بود. ‏كَيْفَ نُبَيِّنُ‌ ... أَنَّی يُؤْفَكُونَ‌ ‏ 🔹زن می‌تواند به بالاترين درجات معنوی برسد تا آنجا كه خداوند ثناگويش شود. «وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ» 🔹آشنايی با تاريخ گذشته وريشه‌يابی آن، برای آيندگان مفيد است. ثُمَّ انْظُرْ ... 📚تفسیر بازرگان و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
چيست؟ ايا ، موجب و فرد ميشود؟ 🛑 قسمت چهارم: "بعد از بررسی در کلمات بزرگان و مجموع روایات باب و مراجعه به فرمایشات مرحوم استاد خویی ره معلوم شد که کلمات فقها در این جهت و است از این جهت حکم نمودن در مسأله حقیقتاً مشکل است. ✅ محقّق اردبیلی ره معتقد است که دین تنها در صورتی محکوم به است و احکام کفر بر وی مترتّب می‌شود که إنکار او بازگشتش به إنکار رسول الله و تکذیب او باشد و این در صورتی است که فرد از روی حکمی از احکام ضروری دین را إنکار کند یعنی با اینکه می‌داند این حکم منسوب به رسول الله است، منکر انتساب آن به خداوند شده و با این إنکار در حقیقت منکر رسالت شده و از این جهت محکوم به احکام کفر است. 👈 ولی اگر معتقد به رسالت رسول الله باشد و از طرفی نداند که این حکمی که منکر آن شده از احکام ضروری إسلام است نمی‌توان گفت چنین شخصی منکر رسالت رسول الله است و إطلاق کافر و ترتّب احکام کفر بر چنین شخصی در غایت إشکال است. 👈بنابراین عبارت است از کسی که منکر یکی از این دو چیز باشد: یا منکر وحدانیت خداوند و یا منکر رسالت رسول الله .بنابراین منکر ضروری دین چنانچه می‌داند حکمی جزء ضروریات دین است و با این حال عالماً و متعمّداً منکر آن شود چون إنکار او در حقیقت بازگشتش به إنکار رسالت است از این جهت محکوم به کفر بوده و احکام کافر بر او مترتّب می‌شود. ♦(امام خمينى هم نيز اين نظريه را برگزيده و در تحرير الوسيله مى فرمايد: «كافر كسى است كه اسلام را نپذيرفته باشد، يا پذيرفته، اما يكى از ضروريات دين را انكار كرده باشد، به گونه اى كه انكارش به انكار رسالت و تكذيب پيامبر يا ناقص شمردن شريعت پاك او منجر شود، يا چيزى از او سر زند كه باعث كفر او باشد; مانند قول يا فعلى كه مستلزم كفر او باشد ... اما اگر غُلُوَّش به انكار خدا يا توحيد يا نبوت منجر شود كافر است وگرنه نيست.» ) ✅ اما کسی که منکر حکمی از احکام دین مثل حرمت شود و در عین حال معتقد به رسالت هم باشد چنانچه إنکار او از روی علم و تعمّد نباشد در این صورت نمی‌توان حکم به کفر و نجاست چنین فردی کرد 🔻مثل خیلی از مسلمانان عصر حاضر که إسلام را قبول دارند ولی با این حال برخی از احکام آن را نپذیرفته‌اند حال یا به جهت که در ذهن نسبت به آن دارند و یا به جهت اینکه قریب العهد به إسلام هستند و پذیرش همه احکام إسلام در ابتدا برای آنان سخت است و با اینکه اعتقاد به خدا و رسول دارندولی منکر برخی از فروع إسلام هستند ومی‌گویند این حرف ها ساخته وپرداخته خود است. 👈با این بیان فی نفسه و به عنوان مستقل، موجب برای کفر نمی‌شود مگر در صورتی که بازگشت آن به إنکار رسالت باشد و این در صورتی است که إنکار از روی تعمد و عن علمٍ باشد . 👈👈👈آنچه به نظر بنده می رسد تبعاً للمحقّق الاردبیلی ره آن است که دین چنانچه إنکار وی از روی و نباشد و معتقد به رسالت رسول الله هم باشد نمی‌توان گفت که إنکار وی بازگشتش به إنکار رسالت است و حکم نمودن به کفر چنین فردی و ترتّب آثار کفر بر وی مشکل است. ✅و اما که إمامان معصوم را خدا دانسته و یا معتقدند که خدا در آنان حلول کرده است آنان نیز قطعا محکوم به زیرا منکر و خداوند متعال شده‌اند و شکی نیست که چنین افرادی قطعاً محکوم به کفر است." 🎙درس خارج فقه ايت الله مصطفي اشرفی- مدرسه علميه ايت اله خويي مشهد http://quranpuyan.com/yaf_postst5670_Drwry-dyn-chyst--y-nkr-Drwryt-dyn--mwjb-kfr--w-qtl-frd-myshwd.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❓منظور از اینکه بعضی را به و نگیریم، چیست؟ 1⃣وَلاَ يَأْمُرَكُمْ أَن تَتَّخِذُواْ الْمَلاَئِكَةَ وَالنِّبِيِّيْنَ أَرْبَابًا أَيَأْمُرُكُم بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿۸۰﴾ سوره آل عمران و [نيز خدا ] شما را فرمان نخواهد داد كه فرشتگان و پيامبران را به بگيريد آيا پس از آنكه سر به فرمان [خدا] نهاده‏ ايد [باز] شما را به كفر وامى ‏دارد 2⃣قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به نگيرد پس اگر [از اين پيشنهاد] اعراض كردند بگوييد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم [نه شما] {64} ال عمران ❇"اينكه همه افراد اجتماع براى يك فرد و يا يك فرد براى فردى ديگر خاضع شود، بطورى كه آن فرد شود و او را از سطح تساوى بالاتر برده، و مستكبر بر ديگران سازند و او بر آنان تحكم كند و خواست خود را بر سايرين تحميل نمايد، در حقيقت اين مجتمع، او را خود گرفته، و خواست خود را تابع خواست او كرده است ." 📚تفسیر المیزان ❇ "در تفسیر مراغى آمده است: عدىّ‏ بن حاتم بعد از اسلام آوردن، به پیامبر ص عرض كرد: ما زمانى كه مسیحى بودیم، هرگز یكدیگر را «ربّ» خود قرار نمى‏ دادیم، پس مراد از جمله‏ ى «لایتّخذ بَعضُنا بَعضاً ارباباً» چیست؟ 👈پیامبر صلى الله علیه وآله فرمودند:آیا شما احكام خدا را تغییر نمى ‏دادند؟ گفت: چرا! فرمودند: پیروى از عالمى كه قانون خدا را تغییر دهد، یك نوع و بردگى اوست." تفسیر نور 3⃣اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِيَعْبُدُواْ إِلَهًا وَاحِدًا لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۳۱﴾ سوره توبه اينان دانشمندان و راهبان خود و مسيح پسر مريم را به جاى خدا به گرفتند با آنكه مامور نبودند جز اينكه خدايى يگانه را بپرستند كه هيچ معبودى جز او نيست منزه است او از آنچه [با وى] شريك مى‏ گردانند ❇ "مقصود از اينكه مى فرمايد: (بجاى خداى تعالى احبار و رهبان را خود گرفته اند) اين است كه بجاى اطاعت خدا احبار و رهبان را مى كنند و به گفته هاى ايشان گوش فرا مى دهند، و بدون هيچ قيد و شرطى ايشان را فرمان مى برند، و حال آنكه جز خداى تعالى احدى سزاوار اين قسم تسليم و اطاعت نيست. 🔴 و شرط و همان عبادت و پرستش است و مختص به خداى سبحان مى باشد همانطورى كه عبادت هر چيز مساوى با اعتقاد به ربوبيت او است، همچنين اطاعت بدون قيد و شرط هر چيز نيز مساوى با رب دانستن آن چيز است، پس طاعت هم وقتى بطور استقلال باشد خود، عبادت و پرستش است و لازمه اين معنا اين است كه شخص مطاع را بدون قيد و شرط و به نحو استقلال اله بدانيم، زيرا اله آن كسى است كه سزاوار عبادت باشد، و جمله مورد بحث بر همه اينها دلالت دارد، 🔴و در كافى به سند خود از ابى بصير از امام صادق (ع) روايت شده كه گفت : من از آن جناب پرسيدم معناى آيه (اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله ) چيست ؟ فرمود: به خدا قسم احبار و رهبان، يهود و نصارى را به پرستش خود نمى خواندند و بفرضى هم كه مى خواندند يهود و نصارى هرگز قبول نمى كردند،👈👈 و ليكن احبار و رهبان تعدادى از را برايشان و تعدادى از حلالها را بر آنان حرام نمودند، و آنها هم پذيرفتند، پس يهود و نصارى بدون اينكه خودشان متوجه باشند احبار و رهبان خود را ." 📚تفسير الميزان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💐با تبريك سالروز حضرت ع چیست؟ ایا برداشت عوام و خواص از یکسان است؟ 🔸لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُوا عَمَّا يَقُـولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (مائده:73) بي‌گمان كساني [هم] كه گفتند: خدا سومين [معبود از اقانيم] ثلاثه است 210 كفر ورزيدند، هيچ معبودي جز خداي يگانه نيست و اگر از آنچه مي‌گويند باز نايستند، منكران آنها را مسلماً عذابي دردناك خواهد رسيد. ______ ❇ موضوع [پدر، پسر و روح ‌القدس] در آية 171 سورة نساء نيز (3:171) آمده است؛ تجزيه كردن خداي واحد به سه اصل و مشاركت دادن او با بندگانش، از نظر قرآني است آشكار. 📌سورة ناس در قرآن هر سه بُعد ، و را به خداي يكتا نسبت داده است. مسئلة تثليث از بدعت‌هايي است كه در قرون بعدي به باورهاي مسيحيان افزوده شده است، نه در سخنان مسيح(ع) و انجيل نخستين و نه در انجيل فعلي چنين اصلي وجود ندارد. 💫تفسیر بازرگان ❇لَقَدْ كَفَرَ اَلَّذِينَ قٰالُوا إِنَّ اَللّٰهَ ثٰالِثُ ثَلاٰثَةٍ‌ . اين عقيدۀ بسيارى از نصارى است و همان است كه پولس در مقابل سه خداى روميان زائوس (پدر خدايان) سار پدون (يگانه پسر زائوس) آپولون (خداى واسطه ميان پدر و پسر) بوجود آورد و خود را با شرك روميان تطبيق كرد. اين عبارتند از ، و كه به نزد مريم آمد و ميان خدا و عيسى واسطه بود. ثٰالِثُ ثَلاٰثَةٍ‌ يعنى سومى سه نفر يعنى يكى از سه فرد. لازمۀ اين سخن آن است كه در لفظ سه نفراند و در واقع يكى. 📌 از جواب قرآن كه فرموده: وَ مٰا مِنْ إِلٰهٍ إِلاّٰ إِلٰهٌ وٰاحِدٌ معلوم مى‌شود كه نظرشان تعدد واقعى بوده است زيرا «واحد» در مقابل تعدد است و اين غير معقول است كه سه چيز حقيقى يك چيز يا يك چيز حقيقى سه چيز حقيقى باشد، كشيشان در جواب اين سؤال مى‌گويند: اين از اسرار است بايد ايمان آورد و دم نزد لفظ لَمْ يَنْتَهُوا كَفَرُوا مِنْهُمْ‌ نشان مى‌دهد كه آنها مى‌دانستند اين نقشه جعلى و از بدعتهاى پولس است، لذا به آنها در صورت عدم ترك وعدۀ عذاب داده شده است، ولى آنها كه خدا را يكى دانسته و يا در اين عقيده مستضعفند وعدۀ عذاب بر آنها شامل نيست ولى به حكم صدر آيه آنها نيز هستند و اللّٰه اعلم. 📚تفسير احسن الحديث ❇خداوند در ابتدا عقيدۀ مسيحيان مبنى بر را تقبيح مى‌كند، آن‌گاه اين عقيدۀ آنان را انكار مى‌كند كه خدا را يكى از سه‌تا قرار داده‌اند و نيز اين سخن ايشان را كه مى‌گويند: خدا پدر و مسيح پسر اوست آن‌گاه پدر در پسر حلول كرده و متّحد شده و در نتيجۀ اين اتحاد، روح القدس به وجود آمده است. و هريك از اين سه‌تا، درحالى‌كه عين يكديگر است، غير يكديگر است. 📚تفسير كاشف ❇نمى‌توان در خصوص اين مساله نسبت به عموم ملت مسيح حكم يك جا و كلى كرد، براى اينكه بين مردم عامى آنها و فرق است، همه‌شان داراى كفر حقيقى كه برگشتن آن به استضعاف نباشد نيستند، و كفرى كه عبارت باشد از و تكذيبآيات خدا، مخصوص است به علماى آنها، و ما بقى مستضعف و عوامند معناى آيه چنين مى‌شود: اگر نصارا (مراد بعضى از ايشان است، از باب نسبت دادن قول بعض به كل) از حرفهاى كفرآميزى كه دارند دست بر ندارند هر آينه عذابى دردناك بعضى از آنان (قائلين به تثليث) را خواهد گرفت. 📚تفسير الميزان http://www.quranpuyan.com/yaf_postst545_ysy-msyH-dr-qrn---twld-w-wfty-mtfwt--mnZwr-z-psr-khd-nmydn-ysy-chyst.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛