eitaa logo
قران پویان
471 دنبال‌کننده
6هزار عکس
697 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره5⃣ : سوره ❇️چه كساني بر اند ؟ چه كساني ؟ 🔸 صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ "7/فاتحه" 🌱 [شاه] راه کساني که به آنها نعمت دادي، نه مغضوب شدگان و نه گمراهان 🌹 آيا به درستي مي‌دانيم چيست؟ او به ما مي‌فهماند كه صراط مستقيم راه کساني است که به آنها نعمت داده است، منظور چه کساني و چه نعمتي است؟ در دو آية ديگر قرآن، کساني را که خدا به آنها نعمت ويژه داده معرفي كرده است: 🔸 نساء 69 : «فأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِم...» خدا به اين‌ها نعمت داده است: «مِّنَ النَّبِيِّينَ»، پيامبران، «وَالصِّدِّيقِينَ»، تصديق‌کنندگان پيامبران. مثل: ياران موسي، حواريون عيسي، اصحاب پيامبر اسلام و تابعين آنها از نسل‌هاي بعدي. «وَالشُّهَدَاء» [الگوها و اسوه‌هاي قابل مشاهده] كساني که با فدا کردن جان و مال خود در راه حق الگوي بقيه شدند. «وَالصَّالِحِينَ» اصلاح‌گران، مبارزين با انواع مفاسد. «وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا» آنها چه دوستان خوبي هستند!! كسي كه در نماز مي‌گويد ما را به راه کساني‌که به آنها نعمت دادي هدايت كن، چنين شخصيت‌هايي را در نظر مي‌آورد. 🔸 مريم 58: «أُولَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّهِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذُرِّيَّهِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا...» اينانند کساني که خدا به آنان نعمت داده است: پيامبراني از ذريّه آدم، از کساني که به کشتي نوح سوارشان کرديم، از ذريّه ابراهيم و يعقوب و از همه کساني که هدايتشان کرديم وآنها را برگزيديم... 🌹مفسرين مي‌گويند « عَلَيهِمْ» به اطلاق مي‌شود. چون در قرآن 10 بارتکرار شده است که بني‌اسرائيل به خاطر و دنيا‌پرستي‌ها مشمول خدا شدند. و « » را مي‌دانند که با در به بيراهه رفتند. 🌹با اين حال اين مصاديق مانع از تعميم آن به خود ما نيست، در قرآن گناهان ديگري مثل: ، ، ، و... از موارد واقع شدن، شمرده شده است. 👈 همان خشم و خروشي است كه در اثر ناملايمات رفتاري ديگران به انسان دست مي‌دهد، اما از 24 موردي كه كلمة غضب در قرآن آمده است، فقط 5 مورد آن به غضب بشري ارتباط دارد و 19 مورد ديگر [از نظر عددي مساوي تعداد خازنان دوزخ- مدثر 30- عَلَيْهَا تِسْعَهَ عَشَرَ]، تماماً از غضب الهي نام برده است. غضب انسان دلالت بر تأثيرپذيري‌اش از رفتار ديگران مي‌كند، در حالي كه ذات پروردگار منزه و مبراي از تأثيرپذيري از بندگان است. 🌹 گفته مي‌شود مراد از غضب خدا، صفت فعلي او و عقوبتي است كه در نظام كيفري‌اش براي ظلم و ستم قرار داده است [همچون اثر كشندگي در سَم و سوزش آتش]. 👌 آدميان زماني خشم مي‌گيرند و عكس‌العمل نشان مي‌دهند كه رفتاري را خلاف رضايت خود ببينند، قوانيني كه خداوند در جهان و در عالم انسان‌ها قرار داده است چنين عكس‌العملي را نشان مي‌دهند: طه 81- ...وَلا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِ وَمَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى [...طغيان نكنيد كه خشم من بر شما گشوده خواهد شد و هر كه خشم من بر او گشوده گردد سقوط كرده است]. 👈خلاصه آنکه مي‌گوئيم خدايا، من راه کساني را که برخوردار از تو شدند طلب مي‌کنم، همان انسان‌هاي ، از پيامبران و اولياء حق تا الگوها و شخصيت‌هاي برتر جوامع انساني. نه راه كساني که خلاف و خطا کرده و خشم و غضب تو را برانگيخته‌اند و به گمراهي کشيده شده‌اند. 📚تفسیر آقاے بازرگان ┄═❁🌱 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
. شماره 16 . سوره 💢 پرستى در هاى مختلف 🔶يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ اى مردم! پروردگارتان را که شما، و کسانى را که پیش از شما بودند آفرید، پرستش کنید. تا پرهیزگار شوید. (بقره/21) 🔶در اینجا توجه به این حقیقت لازم است که قرار دادن براى تنها، منحصر به ساختن بت هاى سنگى و چوبى و یا از آن فراتر، انسانى همچون (علیه السلام) را یکى از خدایان سه گانه دانستن، نیست، بلکه معنى وسیعى دارد، صورت هاى مخفى تر و پنهان تر را نیز شامل مى شود، به طور کلى هر چه را در ردیف خدا در زندگى مؤثر دانستن یک نوع شرک است. 👈 ابن عباس در اینجا تعبیر جالبى دارد مى گوید: أَلأَنْدادُ هُوَ الشِّرْکُ أَخْفى مِنْ دَبِیْبِ النَّمْلِ عَلى صَفاة سَوْداءَ فِى ظُلْمَةِ اللَّیْلِ، وَ هُوَ أَنْ یَقولَ وَ اللّهِ وَ حَیاتِکَ یا فُلانُ وَ حَیاتِى! وَ یَقُولُ لَولا کَلْبَةٌ هذا لاَ َتانَا اللُّصُوصَ البّارِحَةَ!... وَ قَوْلُ الَّرجُلِ لِصاحِبِهِ ما شاءَ اللّهُ وَ شِئْتَ... هذا کُلُّهُ بِهِ شِرْکٌ: 📌 انداد، همان است که گاهى پنهان تر است از حرکت مورچه بر سنگ سیاه در شب تاریک، از جمله این که انسان بگوید: به خدا سوگند، به جان تو سوگند، به جان خودم سوگند (یعنى خدا و جان خود و جان دوستش را در یک ردیف قرار بدهد) و بگوید این سگ اگر دیشب نبود دزدان آمده بودند! (پس نجات دهنده ما از دزدان این سگ است) یا به دوستش بگوید: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى، همه اینها بوئى از شرک مى دهد .(۷) 👈و در حدیثى مى خوانیم: مردى در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله) همین جمله را گفت: ما شاءَ اللّهُ وَ شِئْتَ: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى . پیامبر فرمود: أَ جَعَلْتَنِى لِلّهِ نِدّاً: مرا شریک خدا و هم ردیف او قرار دادى ؟!(۸) 👈در تعبیرات عامیانه روزمره، نیز بسیار مى گویند: اول خدا، دوم تو ! باید قبول کرد که این گونه تعبیرات نیز مناسب یک کامل نیست. در روایتى در تفسیر آیه ۱٠۶ سوره یوسف : وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِکُون ، 🌹از امام صادق(علیه السلام)مى خوانیم که فرمود: (این اشاره به شرک خفى است) مانند این که انسان به دیگرى بگوید: اگر تو نبودى من نابود شده بودم یا زندگانیم بر باد مى رفت .(۹) ─┅═༅✾═❥❥═༅✾═┅─ ۷ ـ فى ظلال ، سید قطب ، جلد اول، صفحه ۵۳ ـ تفسیر ابن کثیر ، جلد ۱، صفحه ۶۱، ذیل آیه موردبخث. بحار الانوار ، جلد ۶۹، صفحه ۹۳، حدیث ۳. ۸ ـ تفسیر ابن کثیر ، جلد ۱، صفحه ۶٠، ذیل آیه مورد بحث (دار المعرفة). ۹ ـ سفینة البحار ، جلد اول، صفحه ۶۹۷ ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۵، صفحه ۲۱۵، حدیث ۲٠۳۱٠ (چاپ آل البیت) ـ بحار الانوار ، جلد ۵، صفحه ۱۴۸، حدیث ۱۲. 📚تفسیر نمونه. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
شماره 41 سوره صفحه_21 💢تنها بر ❗️ وَ قالُوا كُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى‌ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(‌135بقره) (اهل كتاب) گفتند: يهودى يا مسيحى شويد تا هدايت يابيد، بگو: (چنين نيست،) بلكه (پيروى از) آئين حقگراى ابراهيم (مايه هدايت است، زيرا) او از مشركان نبود. و معمولا سبب مى شود که انسان را در خودش بداند، همه را بر باطل بشمرد و سعى کند دیگران را به رنگ خود در آورد چنانکه قرآن در نخستین آیه مورد بحث مى گوید: ♦️((اهل کتاب گفتند یهودى یا مسیحى شوید تا هدایت یابید))! (و قالوا کونوا هودا او نصارى تهتدوا. 135بقره). 🔹بگو آئینهاى تحریف یافته هرگز نمى تواند موجب هدایت بشر گردد ((بلکه پیرو آئین خالص ابراهیم گردید تا هدایت شوید و او هرگز از مشرکان نبود)) 🔶(قل بل ملة ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین ). 👈دینداران کسانى هستند که پیرو آئین خالص باشند، توحیدى که هیچگونه با شرک آمیخته نگردد، مهمترین اصل اساسى براى شناخت آئین پاک از آئینهاى انحرافى همین رعایت کامل اصل است . 👈اسلام به ما تعلیم مى دهد که میان خدا نیفکنیم و به آئین همه آنها احترام بگذاریم ، چرا که اصول آئین حق در همه جا یکى است و موسى و عیسى نیز پیرو آئین توحیدى و از ابراهیم بودند، ♦️ هر چند آئین آنها بوسیله پیروان نادان شد و به شرک آمیخته گشت (البته این سخن منافات با این ندارد که امروز باید در انجام وظائف خود پیرو آخرین آئین آسمانى یعنى اسلام باشیم که براى این زمان از سوى خدا نازل شده است ). 📚تفسیرنمونه کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
از نگاه علامه به مناسبت سالگرد صدور فرمان مشروطيت ⭕️قسمت اول: ✏️تعريف مشروطيت از نظر رهبران مذهبی، عبارت است از: «تحدید سلاطین و مشروط کردن زمامداران به ضوابط و معیارهای مشخص یا ملزم کردن آنان به اداره جامعه بر مدار قانون». 👈از نظر ایشان مشروطیت به این معنا، در هر جامعه ای با هر مرام و مکتبی می توانست تحقق پیدا کند؛ در جامعه ای که اکثریت مردم مسیحی­اند مثل انگلستان یا مسلمان سنی­اند مثل عثمانی یا مسلمان شیعی­اند مثل ایران. مشروطیت به این معنا نه منافاتی با مسیحیت دارد، نه منافاتی اسلام دارد، و نه منافاتی با تشیع. 📌استقبال مشروطه از مشروطیت به این معنا این بود که معتقد بودند عامل عقب ماندگی مسلمانان از رشد و پیشرفت، حاکم بر جوامع اسلامی است. 👈 نائینی از علمای مخالف مشروطه گله می کند که چرا از این واقعیت غافلند که استبداد سیاسی مانع پیشرفت مسلمانان است. حتی از این که علمای اهل سنت در عثمانی از موج مشروطه­ خواهی استقبال کردند، ولی تعدادی از علمای شیعه در برابر آن ایستاده­ و در کنار استبداد سیاسی قرار گرفتند، اظهار تأسف می کند. 👈اصولا از نظر استبداد سیاسی از نگاه دینی، نوعی و در برابر توحید قرار دارد. ایشان با استناد به آیات قرآن و سیره و سنت اولیای دین نشان می­دهد که به بردگی گرفتن مردم توسط سلاطین و خود را در جایگاه مقام «لایُسئل عمّا یفعل» دیدن، شرک به خداست. 📌دفاع او از مشروطیت از این زاویه در حقیقت، دفاع از توحید اجتماعی اسلام و نجات جامعه از بود. ❇شهید مطهری در توصیف کتاب نائینی نوشته: «تفسیر دقیق از توحید عملی اجتماعی و سیاسی اسلام را هیچ­کس به خوبی علامه بزرگ و مجتهد سترگ، میرزا محمد حسین نائینی «قدس سرِه» توأم با استدلال­ها و استشهادهای متقن از قرآن و نهج البلاغه در کتاب ذی­قیمت تنبیه الامه و تنزیه المله بیان نکرده است.» ❓کدام قانون؟ ↩️گام دوم این بود که مشخص شود منظور از قانون چیست؟ حال که مشخص شد مشروطیت «تحدید قدرت مطلقه سلاطین به قانون است»، کدام قانون؟ آیا این قانون در همه جوامع یکسان است یا می تواند متفاوت باشد؟ ❓ايا تشكيل مجلس قانونگذاري بدعت و خلاف شرع است؟ 📌علمای مخالف مشروطه معتقد بودند که ما قانونی به نام داریم و اصلا نیازی به قانون و نهاد قانونگذاری نداریم. همین که سلاطین محدود و مقید به شریعت باشند، کافی است. جوامعی نیاز به قانون و قانونگذاری دارند که فاقد شریعت­اند. ما شریعتی داریم که حکم هر موضوعی را مشخص کرده، پس نه تنها نیازی به قانون و قانونگذاری نداریم، بلکه قانونگذاری بدعت و حرام است. 📌بر خلاف الله نوری و همفکران ایشان، نائینی معتقد بود که قانون­گذاری نیست 👈👈چون مجلس شورای ملی در امور عرفی قانون وضع خواهد کرد، نه امور شرعی؛ و اصلا امور شرعی تخصصاً از قلمرو کار مجلس بیرون است. در موضوعاتی که شرع حکمش را مشخص کرده، وارد نمی شود. بدعت آن است که شما چیزی را که از شریعت نیست، به شریعت نسبت دهید، مجلس قانون خویش را به شریعت نسبت نمی دهد، پس بدعتی در کار نیست. 📌علاوه بر آن، ایشان معتقد بود که حکومت می تواند در قلمرو مباحات یا به تعبیر ایشان «ما لا نصّ فیه» قانون وضع کرده و آن را بر مردم الزام کند. انجام اموری که از نظر شرع بر عهده نهاده شده، و اختیار فعل و ترک آن را دارند، همان­گونه که انسان در قلمرو زندگی شخصی می تواند از طریق نذر یا عهد یا قسم فعل مباحی را بر خود الزام کند، در حوزه زندگی اجتماعی هم حکومت می­تواند اموری که ذاتاً مباح است، را الزامی کند و حتی برای تخلف از آن هم مجازات تعیین نماید. بسیاری از قوانین و مقررات مثل قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی که در زندگی های شهرنشینی امروز، به منظور برقراری نظم در عبور و مرور وضع شده، از همین قبیل است. 👈نائینی یک فصل از کتاب تنبیه الامه را به پاسخگویی به شبهات علمای مخالف مشروطه اختصاص داده؛ یکی از شبهات هم مسئله ­گذاری بود. 💫ادامه دارد. 🖋حجت الاسلام سيدجواد ورعي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕️مروري بر كتاب معروف به مناسبت سالگرد صدور فرمان 🛑قسمت هفتم ؛ مطالعه بخشهايي از متن روان نویسی شده کتاب "تنبیه الأمة و تنزیه الملة" 💢عوامل 4⃣. مردم عاملی که استبداد را بر پا می دارد و اصل و روح دیگر عوامل است، جهالت و عدم آگاهی ملت از خود و وظایف حاکمیت است. بدیهی است که علم و آگاهی سرچشمه همه سعادتها و پیروزیهاست و متقابلا جهل و نادانی منشآ و منبع همه شرور است که فرد و جامعه را به بدترین انحطاطها می کشاند. نادانی است که باعث می شود انسانهای بیچاره آزادی خدادادی و برابری شان را در همه امور و حقوق اجتماعی با حاکمان غاصب آزادی و حقوق ملی فراموش کنند و با دست خود طوق بندگی را به گردن خویش اندازند و بدتر این که این حق آزادی و برابری را که بزرگترین نعمت الهی به انسان و مهمترین هدف پیامبران و اولیای الهی بوده است، موهوم شمارند. نادانی و جهالت است که انسان را چون حیوان و دیو سیرت کرده و به جای آن که با برادران دینی و وطنی اش برای رهایی و نجات از این اسارت و بردگی و حفظ آیین و وطنش همدرد و همدست شود، اقدام به ریختن خون آنان و غارت اموال و ریختن آبرویشان می کند و چنین بی دینی و بی ناموسی و ظالم پرستی و بدترین نوع راهزنی را شجاعت و شهامت و بلکه خدمت به وطن و دولت و موجب سربلندی و شرافت می پندارد و مانند اراذل و اوباش شام به کشتار و و سادات و خوبان و آزادگان و بردن آبرویشان و غارت اموالشان می پردازد ! بی دانشی و کودنی است که آدمی را از حیوانات گمراه تر می کند و به جای جانفشانی در حفظ دین و نگهبانی از وطن اسلامی با که جز هدم دین و دولت و مستأصل کردن ملت و هیچ هدف دیگری ندارند، همدست می کند و به اسم دینداری و دولت خواهی چنین اعمال پستی را انجام می دهند. ⭕این که فراعنه و طاغوتها مورد سجده قرار می گیرند، گاوها در هندوستان پرستیده می شوند، حاکمان اموی و عباسی و دیگر حاکمان پس از آنان مالک الرقاب مردم می گردند، ایرانیان و بلکه عموم مسلمانان به دنبال هر صدایی می روند، پاپها در فرنگ به گناه بخشی می پردازند، و یهودیان به انتظار پیامبر موعود می نشینند، ازلیان و بهاییان مخلوق را به جای خالق می نشانند، مسلمین از ظالم پرستان و خوارج نهروان زمانه، اطاعت می کنند، و دیگر امور شنیعی از این دست، همگی از این مادر همه شرور و امراض یعنی جهل و نادانی ناشی می شود. از ابتدا تا انقراض عالم این جهل و نادانی است که انواع بلاها را بر سر مردم آورده و می آورد. 5⃣-. نیروی ديگري که استبداد بعد از جهل و ناآگاهی مردم از آن استفاده می کند، است که به واسطه رسوخ آن در دلها علاجش از دیگر عوامل دشوارتر و در حد امتناع است. {دین هم می تواند در خدمت یک مستبد غیر روحانی قرار بگیرد و هم فردی روحانی خود داعیه دار ریاستی استبدادی باشد} 👈پیشتر در مقدمه کتاب گفتیم که بی چون و چرا از دینی و روحانی ـ چه در مقام فتوا دادن و یا ریاست کردن ـ بر خلاف دستورات الهی و از مراتب به ذات احدیت محسوب می شود. آیه ۳۱ سوره توبه و روایات وارد در تفسیر آن، این موضوع را تشریح کرده است. {به مقدمه مراجعه شود} 🔹ریشه استبداد دینی در اسلام به حکومت معاویه بر می گردد که برای مقابله با سرور اوصیاء امیر مؤمنان ـ درود خداوند بر او باد ـ عده ای از دنیا پرستان را مانند عمرو عاص و محمد بن مسلمه و مسلمة بن مخلد و مغیرة بن شعبه که در انظار عوام امت در زمره صحابه محسوب می شدند و در مغلطه کاری به اسم دین و دینداری نفوذ داشتند، برای ایجاد اختلاف در امت و دشمنی با امام علی ع همدست خود نمود، 📌و نیز از دسته ای دیگر مانند ابوموسی اشعری که از همراهی آنها با خود مأیوس بود، به کناره گیری شان از سیاست و ترک یاری امام ع رضایت داد، و رفته رفته اساس استبداد و استعباد و حکمرانی خودسرانه را به نام استحکام بخشید و تا آنجا پیش رفت که دشنام دادن به امیر مؤمنان را بر سر منبرها رواج داد و همه مردم شنیدند و به خاطر حفظ موقعیت خود و منافع زودگذر، بر این کفر آشکار کمک و یا سکوت کردند. فرعونها و طاغوتهای امت اعم از اموی و عباسی و دیگر حاکمان غاصب پس از آنان برای تحکیم قدرت خود و محو احکام شریعت هم به مساعدت و یاری امثال عمروعاص نیاز داشتند و هم به سکوت امثال ابوموسی اشعری تا این که در گذر زمان، کار به اینجا رسیده است که پیوند استبداد دینی به ارث رسیده از عمروعاص و ابوموسی با استبداد سیاسی به رسیده از ، بنیاد را آن چنان محکم کرده است که می بینیم. 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️#‏قرآن، انديشه‌ی و را نشانه‌ی می‌داند ‏ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَی الْكافِرِينَ (۲۷/نحل) 🌱‏(به علاوه) خداوند در روز قيامت آنان را خوار و رسوا خواهد ساخت و می‌گويد: شريكان من كه درباره آنها (با پيامبر و مؤمنان) ستيزه و مخالفت می‌كرديد، كجا هستند؟ (در اين هنگام) دانشمندان گويند: همانا امروز، ذلت و رسوايی بر كافران است. 🔹‏در فرهنگ قرآن، علم و جهل معنايی گسترده‌تر از دانستن و ندانستن دارد. عالم كسی است كه انديشه و عمل او بر اساس حقّ و حقيقت باشد، گرچه قدرت خواندن و نوشتن هم نداشته باشد و جاهل كسی است كه فكر و عمل او بر باطل باشد، گرچه همه‌ی علوم را نيز بداند. 👈‏قرآن، انديشه‌ی شرك و بت‌پرستی را نشانه‌ی جهل می‌داند، چنانكه ريشه‌ی عمل زشتِ قوم لوط را جهل می‌شمرد. ‏🔹كيفر اصلیِ مجرمان، در قيامت است و هلاكت در دنيا مقدّمه‌ای برای آن می‌باشد. «ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ» 🔹آنان كه در دنيا مؤمنان را خوار می‌شمردند، در قيامت خوار می‌شوند. «يُخْزِيهِمْ» ‏🔹به دنبال هر كس بروی، بايد در قيامت جوابگو باشی. «أَيْنَ شُرَكائِيَ» ‏🔹در دادگاه قيامت، مشركان حرفی برای گفتن ندارند. «أَيْنَ شُرَكائِيَ» ‏🔹علم واقعی كه موجب ايمان و عمل می‌شود، هديه‌ای الهی است. «أُوتُوا الْعِلْمَ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
شماره 122 سوره صفحه_58 ⭕️ از دیگر انسانها= و ممنوع . 🔶قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‌ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ‌ «64 ال عمران» 🔻بگو: اى اهل‌كتاب! به سوى سخنى بياييد كه ميان ما و شما مشترك است.جز آنكه خداوند را نپرستيم وچيزى را شريك او قرار ندهيم و بعضى از ما بعضى ديگر را بجاى خدا ارباب نگيرد. پس اگر (از اين پيشنهاد) سرباززدند، بگوييد: گواه باشيد كه ما مسلمان و تسليم خدائيم. 👈عدىّ‌بن حاتم بعد از اسلام آوردن، به پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرد: ما زمانى كه مسيحى بوديم، هرگز يكديگر را «ربّ» خود قرار نمى‌داديم، پس مراد از جمله‌ى‌ «لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً» چيست؟ 🌹پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: ❓آيا علماى شما احكام خدا را تغيير نمى‌دادند؟ گفت: چرا! فرمودند:پيروى از كه را دهد، يك نوع بندگى وبردگى اوست. 📚 (تفسير مراغى). 1⃣- يگانه پرستى و بيزارى از شرك، از جمله امور مشترك تمام اديان آسمانى است. «كَلِمَةٍ سَواءٍ ... أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ» 2⃣- اطاعت بى‌چون و چرا از ديگر انسان‌ها، نشانه‌ى پذيرش نوعى براى آنها ويك نوع عبوديّت براى ماست. در حالى كه همه‌ى انسان‌ها با يكديگر مساوى هستند. «لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً» 3⃣- انديشه‌ى آزاد و شخصيّت مستقل، شعار قرآن است. «لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً» 4⃣- ، و طرد حاكميّت غير خداوند، از ويژگى‌هاى يك مسلمان واقعى است. «اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ. 📚تفسیر نور. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 136 سوره صفحه_60 🟨 ، منحصر به پايمال كردن نيست 🟥كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُـولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ ال عمران/86 🌱چگونه ممكن است خدا قومي [=اهل كتابي] را كه پس از ايمانشان [به تورات و انجيل، نسبت به قرآن] كافر شدند، [به سرمنزل مقصود] رهبري كند؟ با آنكه به حقانيّت اين رسول [=پيامبر اسلام؛ از طريق بشارت كتابشان] گواه بودند و روشنگري‌هايي [نيز] بر آنان آمد، و خدا مردم ستمگر را رهبري نمي‌كند. در تلقي اکثر مردم، ستم کردن به ديگري و پايمال کردن حقوق آنان است، اما اصل اين کلمه به معني از يا گذاشتن چيزي در غير مکان آن و بنابراين مغاير عدل و تعادل مي‌باشد. مناسبات انسان با خدا، خلق او، و با نفس خود نيز بايد متناسب و متعادل با حق باشد، در غير اينصورت موجب ظلم و به هم خوردن تعادل مي‌گردد. 📗قرآن ورزيدن به خدا را، که قرار دادن معبوداني در مکان او و کاستن از حق ربوبيت است، «ظلم عظيم» شمرده است. لقمان 13 - ... يَا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ. با اين مقدمات، اهل كتابي كه پس از ايمان گرفتار تعصّب هويتي شده و ارزش‌هاي قومي ديگر را نپذيرفتند، در اين آيه ظالم شمرده شده‌اند، آيا مسلمانان از اين قاعده مستثني هستند؟ ♨️پشت كردن به ، و ، و بيّنه، است و سبب خارج شدن از مدار الطاف الهى مى‌گردد. «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» ⬅️ آن است كه را هدايت نكند. «وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (جمله «لايهدى» نشانه استمرار عمل و سنّت الهى است.) 📚تفاسير بازرگان و نور ┄═❁🍃❈ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️ جهان را به تباهی می‌كشد 💠مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی‌ بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّـهِ عَمَّا يَصِفُونَ (۹۱/مومنون) 🌱‏خداوند هيچ گونه فرزندی برای خود نگرفته است، و هيچ معبودی با او نيست، (و اگر جز اين بود،) قطعاً هر خدايی به سوی آفريده‌ی خود می‌رفت، و بی‌ترديد بعضی از خدايان بر بعضی ديگر برتری می‌جست (و با اين كار، هستی تباه می‌شد) خداوند از آنچه (مشركان) توصيف می‌كنند منزّه است. 🔹اعتقاد به وجود فرزند برای خدا منحصر به مسيحيان نيست كه عيسی را فرزند حقيقی! او می‌خوانند، اين اعتقاد برای مشركان نيز بود كه فرشتگان را دختران خدا می‌پنداشتند، و شايد مسيحيان اين عقيده را از مشركان پيشين گرفته بودند، به هر حال از آنجا كه فرزند از نظر ذات و حقيقت، بخشی از پدر است، برای فرشتگان يا حضرت مسيح و غير او، سهمی از الوهيت قائل بودند و اين از روشنترين مظاهر شرك است. 🔹‏سپس به بيان دليل بر نفی شرك پرداخته چنين می‌گويد:" اگر خداوند شريكی می‌داشت و آلهه متعدد در جهان هستی حكومت می‌كرد هر يك از اين خدايان مخلوقات خاص خود را در پنجه تدبير و اداره خويش قرار می‌داد" (و طبعا هر بخشی از عالم با نظام خاصی اداره می‌شد و اين با وحدت نظامی كه بر آن حاكم می‌بينيم سازگار نيست) (إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ‌). 🔹‏" بعلاوه هر يك از اين خدايان برای گسترش قلمرو حكومت خود سعی داشتند بر ديگری تفوق جويند" و اين خود سبب ديگری برای از هم گسيختگی نظام جهان می‌شد (وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی‌ بَعْضٍ‌). 🔹‏و در پايان آيه به عنوان يك نتيجه‌گيری كلی می‌فرمايد:" منزه است خدا از توصيفی كه آنها می‌كنند" (سُبْحانَ اللَّـهِ عَمَّا يَصِفُونَ‌). 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
شماره 143 سوره صفحه_63 🌹🌱 چگونه باعث شد؟ 🔸اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى‌ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ‌ «103 ال عمران » 🌱نعمت خدا را بر خود ياد كنيد، آنگاه كه دشمنان يكديگر بوديد، پس خداوند ميان دلهايتان الفت انداخت ودر سايه نعمت او برادران يكديگر شديد، و بر لب پرتگاهى از آتش بوديد، پس شما را از آن نجات داد. اين گونه خداوند آيات خود را براى شما بيان مى‌كند، شايد هدايت شويد. ✨ایه، اشارة گذرايي است به ، و ٪غارت ريشه‌دار و تمام نشدني ميان قبايل عرب، عقيدتي در پرستش بُت‌ها و دلبستن به شفاعت آنان در مصايب دنيايي كه با ظهور پيامبر اسلام و ريسمان نجات بخشي كه بر كشتي شكستگان درياي گمراهي نازل شد، دشمنان ديروز، كه در معرض سقوط در پرتگاه آتش بودند، به برادراني دست در دست هم تبديل شدند. اعتراف مورخان و دانشمندان اهمیت موضوع فوق (وحدت و برادرى در میان قبائل کینه توز عرب) از نظر دانشمندان و مورخان، حتى دانشمندان و مورخان غیر مسلمان مخفى نمانده و همگى با اعجاب فراوان از آن یاد کرده اند، به عنوان نمونه: 👈 جان دیون پورت دانشمند معروف انگلیسى مى نویسد: ...محمّد یک نفر عرب ساده، قبائل پراکنده کوچک، برهنه و گرسنه کشور خودش را مبدل به یک جامعه فشرده و با انضباط نمود و در میان ملل روى زمین آنها را با صفات و اخلاق تازه اى معرفى کرد، و در کمتر از سى سال، این طرز و روش، امپراطور قسطنطنیه را مغلوب کرد، و سلاطین ایران را از بین برد. سوریه و بین النهرین و مصر را تسخیر کرد و دامنه فتوحاتش را از اقیانوس اطلس تا کرانه دریاى خزر و تا رود سیحون بسط داد . 👈 توماس کارل مى گوید: خداوند را به وسیله اسلام از ها به سوى ها هدایت فرمود، از ملت خموش و راکدى که نه صدائى از آن مى آمد و نه حرکتى محسوس بود، ملتى به وجود آورد که از گمنامى به سوى شهرت، از سستى به سوى بیدارى، از پستى به سوى فراز، و از عجز و ناتوانى به سوى نیرومندى سوق داده شده، نورشان از چهار سوى جهان مى تابید. از اعلان اسلام یک قرن بیشتر نگذشته بود که مسلمانان یک پا در هندوستان و پاى دیگرى در اندلس نهادند و بالاخره در همین مدت کوتاه اسلام بر نصف دنیا نورافشانى مى کرد . 👈 دکتر گوستاو لوبون به این حقیقت چنین اعتراف کرده است: ...تا زمان این حادثه حیرت انگیز، یعنى که دفعتاً نژاد عرب را به لباس جهانگیرى و خلاق معانى به ما نشان داد، هیچیک از قسمت هاى عربستان نه جزء تاریخ تمدن شمرده مى شد و نه از حیث علم یا مذهب نشانى از آن بود . 🖍 و سیاستمدار فقید در این باره مى نویسد: ... و داستان این که چگونه به سرعت در آسیا و اروپا و افریقاتوسعه یافتند و فرهنگ و تمدن عالى و بزرگى را به وجود آوردند یکى از بشرى مى باشد، نیرو و فکر تازه اى که عربها را بیدار ساخت و ایشان را از اعتماد بنفس و قدرت سرشار ساخت اسلام بود... . 📚تفسیر نمونه ┄═❁🍃❈ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💐با تبريك سالروز حضرت ع چیست؟ ایا برداشت عوام و خواص از یکسان است؟ 🔸لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُوا عَمَّا يَقُـولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (مائده:73) بي‌گمان كساني [هم] كه گفتند: خدا سومين [معبود از اقانيم] ثلاثه است 210 كفر ورزيدند، هيچ معبودي جز خداي يگانه نيست و اگر از آنچه مي‌گويند باز نايستند، منكران آنها را مسلماً عذابي دردناك خواهد رسيد. ______ ❇ موضوع [پدر، پسر و روح ‌القدس] در آية 171 سورة نساء نيز (3:171) آمده است؛ تجزيه كردن خداي واحد به سه اصل و مشاركت دادن او با بندگانش، از نظر قرآني است آشكار. 📌سورة ناس در قرآن هر سه بُعد ، و را به خداي يكتا نسبت داده است. مسئلة تثليث از بدعت‌هايي است كه در قرون بعدي به باورهاي مسيحيان افزوده شده است، نه در سخنان مسيح(ع) و انجيل نخستين و نه در انجيل فعلي چنين اصلي وجود ندارد. 💫تفسیر بازرگان ❇لَقَدْ كَفَرَ اَلَّذِينَ قٰالُوا إِنَّ اَللّٰهَ ثٰالِثُ ثَلاٰثَةٍ‌ . اين عقيدۀ بسيارى از نصارى است و همان است كه پولس در مقابل سه خداى روميان زائوس (پدر خدايان) سار پدون (يگانه پسر زائوس) آپولون (خداى واسطه ميان پدر و پسر) بوجود آورد و خود را با شرك روميان تطبيق كرد. اين عبارتند از ، و كه به نزد مريم آمد و ميان خدا و عيسى واسطه بود. ثٰالِثُ ثَلاٰثَةٍ‌ يعنى سومى سه نفر يعنى يكى از سه فرد. لازمۀ اين سخن آن است كه در لفظ سه نفراند و در واقع يكى. 📌 از جواب قرآن كه فرموده: وَ مٰا مِنْ إِلٰهٍ إِلاّٰ إِلٰهٌ وٰاحِدٌ معلوم مى‌شود كه نظرشان تعدد واقعى بوده است زيرا «واحد» در مقابل تعدد است و اين غير معقول است كه سه چيز حقيقى يك چيز يا يك چيز حقيقى سه چيز حقيقى باشد، كشيشان در جواب اين سؤال مى‌گويند: اين از اسرار است بايد ايمان آورد و دم نزد لفظ لَمْ يَنْتَهُوا كَفَرُوا مِنْهُمْ‌ نشان مى‌دهد كه آنها مى‌دانستند اين نقشه جعلى و از بدعتهاى پولس است، لذا به آنها در صورت عدم ترك وعدۀ عذاب داده شده است، ولى آنها كه خدا را يكى دانسته و يا در اين عقيده مستضعفند وعدۀ عذاب بر آنها شامل نيست ولى به حكم صدر آيه آنها نيز هستند و اللّٰه اعلم. 📚تفسير احسن الحديث ❇خداوند در ابتدا عقيدۀ مسيحيان مبنى بر را تقبيح مى‌كند، آن‌گاه اين عقيدۀ آنان را انكار مى‌كند كه خدا را يكى از سه‌تا قرار داده‌اند و نيز اين سخن ايشان را كه مى‌گويند: خدا پدر و مسيح پسر اوست آن‌گاه پدر در پسر حلول كرده و متّحد شده و در نتيجۀ اين اتحاد، روح القدس به وجود آمده است. و هريك از اين سه‌تا، درحالى‌كه عين يكديگر است، غير يكديگر است. 📚تفسير كاشف ❇نمى‌توان در خصوص اين مساله نسبت به عموم ملت مسيح حكم يك جا و كلى كرد، براى اينكه بين مردم عامى آنها و فرق است، همه‌شان داراى كفر حقيقى كه برگشتن آن به استضعاف نباشد نيستند، و كفرى كه عبارت باشد از و تكذيبآيات خدا، مخصوص است به علماى آنها، و ما بقى مستضعف و عوامند معناى آيه چنين مى‌شود: اگر نصارا (مراد بعضى از ايشان است، از باب نسبت دادن قول بعض به كل) از حرفهاى كفرآميزى كه دارند دست بر ندارند هر آينه عذابى دردناك بعضى از آنان (قائلين به تثليث) را خواهد گرفت. 📚تفسير الميزان http://www.quranpuyan.com/yaf_postst545_ysy-msyH-dr-qrn---twld-w-wfty-mtfwt--mnZwr-z-psr-khd-nmydn-ysy-chyst.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🟣 انسان ؛ از الهیات به سیاست (بحثی بمناسبت میلاد حضرت ) 🏷در باره حضرت مسیح در قرآن دو موضوع با حساسیت مطرح شده : یکی ولادت اعجاب او ( سوره مریم آیه ۱۶ تا ۲۴ ) و دیگری خدا انگاری او از سوی نصاری : قالوا ان الله هو المسیح بن مریم ( سوره مائده آیه ۷۲) خدا انگاری انسان در معنی صحیح آن ریشه در یک بنیان فکری دارد که گاه انسان به رتبه ای از قرب میرسد که از خدا فاصله ای ندارد و جلوه ای از حق میگردد و مظهر تام و تمام حق تعالی میگردد . در فلسفه از "تشبه به باری " به عنوان غایت یاد میشود . (الاسفار الاربعه ج ۱ ص ۲۴ ) البته این اعتقاد اگر به کثرت عددی حق تعالی بیانجامد و به وحدت شخصی او آسیب برساند با توحید در تضاد خواهد بود . 🏷 و خدولی آیا کسانی که الوهیت عیسی را مطرح و او را عبادت میکردند ، میتوانستند موحد باشند؟ در برابر این انحراف ، اولین وظیفه متوجه خود عیسی است که بصراحت الوهیت خود را نفی کرده و مردم را بعبودیت خداوند فرا خواند : اَ انت قلت للناس اتخذونی و امی الهین ...ما قلت لهم الا ما امرتنی به ان اعبدوا الله (سوره مائده آیه ۱۱۷) مسیحیان دچار غلو شدند چرا که به شانی بالاتر از رسالت برای عیسی اعتقاد پیدا کردند : لا تغلوا فی دینکم ...انما المسیح عیسی بن مریم رسول الله ( سوره نساء آیه ۱۷۱) 🏷 مسیح مانند هر پیامبر دیگری حق نداشت که مردم را دعوت به خود کرده و خود محور حق قرار داده و به کرنش در برابر خود فرا خواند : ما کان لبشر .... کونوا عبادا لی ، او و هر پیامبر باید مردم را "ربانی" تربیت کنند : کونوا ربانیین ( سوره آل عمران آیه ۷۹ ) و به این معنی همه انبیاء با خدا انگاری انسان مطلقا مبارزه کرده اند ، موسی نمی گفت فرعون ربوبیت ندارد و لی من دارم ! ابراهیم هم نمی گفت نمرود ربوبیت ندارد ولی من دارم ! 🏷 برای فرعون ، ادعای ربوبیت یک مبنای اعتقادی نداشت ، او با (انا ربکم الاعلی ) سرنوشت مردم را در دست خود میدید و از مردم اطاعت چشم بسته میخواست . نه انکه آسمانها را در اختیار خود بداند . نمرود هم که میگفت : انا احیی و امیت ( سوره بقره ۲۵۸) مقصودش زنده کردن مردگان گورستان نبود بلکه میگفت : نبض حیات انسانها در دست من است هر کس را که بخواهم شاهرگش را میزنم ! ربوبیت در نزد او همان قدرت مطلقه اش بود . 🏷 اندیشه حلول و خدا انگاری ، در آغاز جنبه شخصی داشت و مقامی برای شخص عیسی بود ، ولی سپس مقامی برای نهاد روحانیت مسیحی و کلیسا قرار داده شد و ادعا میشد که الوهیت در کلیسا حلول کرده است . بخشی از گفتگوی هانری کربن و علامه طباطبایی به این مساله اختصاص دارد . علامه در آنجا میگوید: کلیسا حلول را بجای عیسی بخود تطبیق داد و خود را مصدر علی الاطلاق حکم و فرمانروای مفترض الاطاعه و بی چون و چرا معرفی کرد . علامه این فاجعه را "دیکتاتوری بتمام معنی" مینامد . ( رسالت تشیع در دنیای امروز ص ۵۷ و ۶۷) ایشان توضیح میدهد که در تاریخ مسلمانان نیز این اتفاق افتاده است . 🏷 پس نباید گمان برد که ربوبیت در ادعای خدا انگاران یک نام است و امروز آن نام بگوش نمی رسد . ربوبیت در فرهنگ جباران یک نسبت در روابط حاکمان و شهروندان است و در برابر عبودیت قرار دارد و برای داوری در باره وجود نسبت ربوبیت در حاکمان ، باید علائم عبودیت را در مردم شناسایی کرد ، اگر این نشانه ها در جامعه وجود دارد فرمانروا ، خود را در جایگاه "رب اعلی" میداند هر چند خود را را به زبان "عبد ادنی" معرفی کند . 🏷 و امیر المومنین در خطبه قاصعه واقعیت ربوبیت فراعنه نسبت به مردم را عریان ساخته و حال مردم را که به عبودیت گرفته شده اند را بازگو کرده است : زجر و شکنجه ، سختی زندگی ، ذلت و تحقیر شخصیت ، اضطرار و درماندگی ، محرومیت از دفاع : اتخذتهم الفراعنه عبیدا فساموهم سوء العداب و جرعوهم المرار ..لا یجدون حیله فی امتناع و لا سبیلا الی دفاع ( خطبه ۲۳۴) 🏷 ولی انسانهای سلطه گر ، به "خدا بودن" هم قانع نیستند ! آنها ادعاهایی دارند که خداوند هم بصراحت از خود نفی کرده است : خداوند بارها در قرآن با تعبیر امتناعی و سلبی (لو شاء الله ) برخی از امور را از ساحت ربوبی دور دانسته است : لو شاء الله لجمعهم علی الهدی . لو شاء الله ما اشرکوا . لو شاء الله لجعلکم امه واحده و ....... ولی این مدعیان که اراده خود را برتر از مشیت الهی میدانند میخواهند آنچه خداوند ممتنع قرار داده است را عملی کنند و همه انسانها را بسعادت موهوم خود رسانده و گیتی را یک پارچه هدایت کنند و همه تفاوتها را از میان بردارند ! 🎙استاد سروش محلاتي لينك فايل صوتي سخنراني https://eitaa.com/quranpuyan/9317 @quranpuyan