eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
651 ویدیو
601 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال این است 👇👇 کیست؟ آیا از نظر قرآن ،مرتد بايد اعدام شود؟جزاي مرتد از نظر قران چيست؟🔰🔰🔰 ✅قسمت هشتم ✨خلاصه نظر حجت الاسلام ايازي محقق قرآن راجع به هدف از طرح اين بحث پاسخ دادن به شبهه اى بود كه مى گفت: اگر در اسلام آزادى عقيده در انتخاب دين تجويز شده، پس چرا وانهادن عقيده را با اشد مجازات ممنوع كرده است.  بحث ارتداد بحثى حقوقى است كه آيا واقعاً اسلام براى وانهادن عقيده چنين مجازاتى تعيين كرده است. درست است كه قرآن نسبت به عذاب اخروى و ذلت و خوارى پيش بينى كرده است، اما آيا عقوبت و مجازات دنيايى هم تعيين كرده است تا دليلى بر محدوديت آزادى عقيده باشد؟ ✔️ مفهوم ارتداد در فرهنگ قرآن صِرف تغيير عقيده نيست تا منافى با آزادى عقيده باشد. ارتداد در جايى است كه با علم به حقانيت و از روى جحد و انكار به بازگشت از دين روى آورد. ✔️ مواردى كه قرآن درباره ارتداد سخن مى گويد در جايى بوده كه همراه با زمينه چينى اعمالى چون: تخريب عقايد، توطئه بر عليه مسلمانان و همكارى با دشمن بوده است. وانگهى در آنجا كه فرد از روى به تغيير عقيده دست مى زند، يا منكر اصول و ضروريات دين مى شود بدون آنكه قصد سويى داشته باشد، چون شبهه او امر غير اختيارى است و او قصور است نه تقصير، ملامت و عقوبتى بر او نيست. ⬅️زيرا كسى كه از روى غير اختيار نسبت به دين مسئله دار مى شود عنوان مجرمانه ندارد. عنوان مجرمانه در جايى است كه عمل از روى سوء نيت باشد و با علم و آگاهى به انكار حق بپردازد. از سوى ديگر در آنجا كه كسى عقيده اسلامى را وا مى نهد، اگر به دليل عدم بصيرت در دين باشد و اين عدم بصيرت ناشى از تربيت ناصحيح پدر و مادر يا القاى شبهات ديگران باشد، يا از آغاز مسلمانى، اسلام او ظاهرى و قشرى و از روى عدم بصيرت بوده از مفهوم ارتداد شرعى خارج است.  👈ارتداد در مفهوم قرآنى در جايى است كه (مِن بعد ما تبين له الهدى.) «پس از آگاهى و آشنايى» باشد. آيات و بينات به روشنى براى او عرضه شده باشد.  👈لذا تغيير عقيده يك عنوان ذاتى براى ارتداد نيست تا بحث بعدى ـ مترتب شود. اين فرد ممكن است ملامت شود كه چرا مقدمات شك خود را بر طرف نكرده است يا چرا به تحقيق و جستجو روى نياورده است، چرا در مرحله ترديد براى رفع شك اقدام نكرده، اما اينها تكاليف انسانى و فردى و ناظر به احكام اخروى است و نه تحديد حق اجتماعى و ترتب مجازات دنيايى. ادامه دارد... http://yon.ir/Qp534 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و قرآنی کیست؟❓ آیا از نظر قرآن ،مرتد بايد اعدام شود؟جزاي مرتد از نظر قران چيست؟ 🛑 قسمت هشتم: 💮🔸خلاصه نظر حجت الاسلام ايازي محقق قرآن راجع به 👈هدف از طرح اين بحث پاسخ دادن به شبهه اى بود كه مى گفت: اگر در اسلام آزادى عقيده در انتخاب دين تجويز شده، پس چرا وانهادن عقيده را با اشد مجازات ممنوع كرده است.  بحث ارتداد بحثى حقوقى است كه آيا واقعاً اسلام براى وانهادن عقيده چنين مجازاتى تعيين كرده است. درست است كه قرآن نسبت به عذاب اخروى و ذلت و خوارى پيش بينى كرده است، اما آيا عقوبت و مجازات دنيايى هم تعيين كرده است تا دليلى بر محدوديت آزادى عقيده باشد؟ 🔸 مفهوم در فرهنگ قرآن صِرف تغيير عقيده نيست تا منافى با آزادى عقيده باشد. ارتداد در جايى است كه با علم به حقانيت و از روى جحد و انكار به بازگشت از دين روى آورد. 🔸 مواردى كه قرآن درباره ارتداد سخن مى گويد در جايى بوده كه همراه با زمينه چينى اعمالى چون: تخريب عقايد، توطئه بر عليه مسلمانان و همكارى با دشمن بوده است. وانگهى در آنجا كه فرد از روى به تغيير عقيده دست مى زند، يا منكر اصول و ضروريات دين مى شود بدون آنكه قصد سويى داشته باشد، چون شبهه او امر غير اختيارى است و او قصور است نه تقصير، ملامت و عقوبتى بر او نيست. ⬅️زيرا كسى كه از روى غير اختيار نسبت به دين مسئله دار مى شود عنوان مجرمانه ندارد. عنوان مجرمانه در جايى است كه عمل از روى سوء نيت باشد و با علم و آگاهى به انكار حق بپردازد. از سوى ديگر در آنجا كه كسى عقيده اسلامى را وا مى نهد، اگر به دليل عدم بصيرت در دين باشد و اين عدم بصيرت ناشى از تربيت ناصحيح پدر و مادر يا القاى شبهات ديگران باشد، يا از آغاز مسلمانى، اسلام او ظاهرى و قشرى و از روى عدم بصيرت بوده از مفهوم ارتداد شرعى خارج است.  👈ارتداد در مفهوم قرآنى در جايى است كه (مِن بعد ما تبين له الهدى.) «پس از آگاهى و آشنايى» باشد. آيات و بينات به روشنى براى او عرضه شده باشد.  💮👈لذا تغيير عقيده يك عنوان ذاتى براى ارتداد نيست تا بحث بعدى ـ مترتب شود. اين فرد ممكن است ملامت شود كه چرا مقدمات شك خود را بر طرف نكرده است يا چرا به تحقيق و جستجو روى نياورده است، چرا در مرحله ترديد براى رفع شك اقدام نكرده، اما اينها تكاليف انسانى و فردى و ناظر به احكام اخروى است و نه تحديد حق اجتماعى و ترتب مجازات دنيايى. 💫ادامه دارد... https://b2n.ir/Mrtdd ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️درخواست نابجای نزول عذاب، به جای در سخن حق، نشانه و نادانی است. 💠قالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّـهِ وَ أُبَلِّغُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ 🌱گفت: «آگاهی (از هر غیب و زمان نزول عذاب)، فقط نزد خداست، و من آنچه را که به سبب آن فرستاده شده‌ام، به شما می‌رسانم؛ ولی به نظر من، شما افرادی هستید که (خیر و شر خود را) نمی‌فهمید.» أحقاف - ۲۳ 🔹هود" در پاسخ اين تقاضای نابخردانه چنين" گفت: علم و آگاهی تنها نزد خداوند است" (قالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّـهِ‌). ‏او است كه می‌داند در چه زمان، و با چه شرائطی عذاب استيصال نازل می‌گردد؟ نه به تقاضای شما مربوط است، و نه به ميل و اراده من، بايد هدف كه اتمام حجت است حاصل گردد، چرا كه حكمتش چنين اقتضا می‌كند. 🔹‏سپس افزود:" وظيفه اصلی من اين است كه آنچه را به آن فرستاده شدم به شما ابلاغ كنم" (وَ أُبَلِّغُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ‌). ‏مسئوليت اصلی من همين است، اما تصميم‌گيری در مورد اطاعت پروردگار با شما است، و اراده و مشيت عذاب نيز با خود او است. ‏" ولی من شما را گروهی می‌بينم كه پيوسته در جهل و نادانی اصرار داريد" (وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ‌). 🔹‏ريشه بدبختی شما نيز همين جهل است، جهلی توأم با لجاجت و كبر و غرور كه به شما اجازه مطالعه دعوت فرستادگان خدا را نمی‌دهد، جهلی كه شما را وادار به اصرار بر نزول عذاب الهی و نابوديتان می‌كند، اگر مختصر آگاهی داشتيد حد اقل احتمال می‌داديد كه در برابر تمام احتمالات نفی يك احتمال اثبات نيز باشد كه اگر صورت پذيرد چيزی از شما باقی نخواهد ماند. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️امان از و فاذا جاءتهم الحسنه قالوا لنا هذه وان تصبهم سیئه یطیروا بموسی ومن معه الا انما طائرهم عندالله و لکن اکثرهم لا یعلمون 131/اعراف 🌱پس زمانی که خیرو خوبی به ایشان می رسید، می گفتند:این به خاطر ماست و اگر بدی به آنهامی رسید، می گفتند، به علت بدیمنی موسی و پیروان اوست ،آگاه باشید که سرنوشت و اقبال آنها در نزد خداست ، اما بیشتر آنها نمی دانند. 🔹قوم فرعون درسرزمین بسیار حاصلخیزی زندگی می گردند و چون تا قبل از آمدن موسی ازقحطی و خشکسالی خبری نبود، لذا می گفتند: آن خیر و فراوانی سابق به جهت خوبی و خوش اقبالی ما بود و این قحطی و خشکسالی به جهت بدشگونی و بدیمنی موسی (ع ) و پیروان اوست و(تطیر)از ماده (طیر)به معنای شومی و بدشگونی است و آنها حقیقتا بعد از مشاهده قحطی و خشکسالی ارزش نعمات سابق رافهمیدند و به همین جهت هم این سخنان راگفتند،لکن خداوندمی فرماید:بهره ای که ایشان از شومی و شر دارند در نزد خداست و آن همان عذابیست که خداوند برایشان مهیا نموده ، اما بیشتر آنها از این عذاب غافلند ومی پندارند که هیچ اثری از این گناهان و جنایاتشان باقی نمی ماند و ثبت نمی شودو حال آنکه تمام اعمالشان در نزد خداوند محفوظ است و به سبب آنها مؤاخذه می شوند. 🔹فرعونيان، تنها خود را شايسته و حقّ كاميابی را مخصوص خود می‌دانستند. ‏«قالُوا لَنا هذِهِ» ‏ 🔹رفاه و كاميابی برای فرعونيان امری شناخته شده و عادّی بود، امّا تلخی‌ها برای آنان ناشناخته و ناباور بود. (كلمه‌ی «الحسنة» همراه الف و لام و حرف‌ ‏«فَإِذا» نشانه‌ی شناخته شدن و كلمه‌ی «سَيِّئَةً» بدون الف و لام در كنار «إِنَّ»، نشانه‌ی ناشناخته و ناباور بودن است.) ‏ 🔹اكثر فرعونيان به جای آنكه از قحطی و هشدارهای الهی بيدار شوند، به تحليل غلط پرداختند و آن را به موسی نسبت دادند. «يَطَّيَّرُوا بِمُوسی‌» ‏ 🔹نسبت دادن خوبی‌ها به خود و بدی و بدبختی‌ها به انبيا و دين، نشانه‌ی خودبينی و جهالت است. فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسی‌ ... أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ‌ ‏ 🔹ريشه‌ی خرافات و فال بد، جهل است. يَطَّيَّرُوا ... لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ‌ 📚تفسیر المیزان و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
و در مكتب ✅فردی به نام ابن سکیت از امام علی ابن موسی الرضا(ع) می پرسد: امروز بر مردم کدام است؟ امام(ع) می فرماید: ، با عقل است که سخنی را که واقعا از خداست و صادقانه به او نسبت داده شده است، شناخته و تایید می شود و سخنی که از خدا نیست و به دروغ به خدا نسبت داده شده، شناخته و تکذیب می شود. ابن سکیت عرض می کند: به خدا قسم جواب همین است (تحف العقول، ص473). 👈مطابق این سخن عقل حجتی است که بر همه حجیت های دیگر حکومت دارد و حتی سخن انبیاء را باید با آن سنجید. در طول تاریخ کم نبوده اند کسانی که پرچم بر افراشته اند و مدعی شده اند که از طرف خدا سخن می گویند و خداوند آنان را به سمت ها و ماموریت های رسالت و امامت و ولایت و وصایت و مسیح بودن و ... برانگیخته است. سخن کدامیک ازاینان را باید پذیرفت و به عنوان سخن خدا حساب کرد؟ همچنین در تاریخ یک دین و به مرور زمان قرائت ها و روایت های بسیار پرشماری از دین پیدا می شود و هر یک مدعی اند که دیانت راستین را او و تنها او ارائه می کند. به هر حال بازار دین بسیار شلوغ و پر سر و صدا بوده و هست. از سوی دیگر همه این مدعیان از آنجا که مدعی این بوده اند که از طرف خدا سخن می گویند مدعی حجیت نیز بوده اند و از مردم تبعیت را طلب می کرده اند. 🌴سخن امام رضا(ع) در این رابطه این است که انسان یک ابزار سنجش و میزان بیشتر ندارد و او است که چه سخنی حق است و چه سخنی باطل و او تعیین می کند که چه سخنی را باید گردن نهاد و پذیرفت و چه سخنی را نباید پذیرفت و بلکه باید رد کرد. این ابزار سنجش و این داور، است. این عقل است که باید داوری کند که چه کتابی حق است و از جانب خداست و چه دینی حق است و چه شخصی حق است و درست می گوید و اگر در ادیان مختلف ادعای اعجاز برای اثبات حقانیت شده، کدام درست است و اگر برای هر اندیشه ای استدلال می شود کدام استدلال درست و صحیح است و ... ✅امام(ع) در سخنی دیگر ارزش تعقل و خرد ورزی را به گونه ای دیگر بیان می کند: «عبادت به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه به زیادی در امر خداست» (همان، ص466). اگر در روایت قبلی سخن از حجیت عقل بود در این روایت سخن از ارزش تعقل و تفکر در امر دین است. از این حدیث بر می آید که در امر دینداری، خردورزی بیش از هر عمل دیگری ارزشمند است و هیچ عملی را نمی توان با آن قیاس کرد. علت این امر آشکار است. 🔻دینداری ای که همراه با اندیشه و خردورزی نباشد به معنای و تبعیت از این و آن است و این دینداری سفیهانه است. یک چنین دینداری ای نه تنها جامعه را اصلاح نمی کند بلکه به تباهی می کشاند. دینی که همراه خرد ورزی نباشد دین نیست، ✅چرا که به فرموده رسول خدا(ص) «جانمایه آدمی اوست و کسی که خرد ندارد ندارد» (گزیده میزان الحکمه، ص538). ✅امام رضا(ع) باز به گونه ای دیگر بر جایگاه عقل و خرد در حیات معنوی انسان تاکید می کند: «دوست هر آدمی خرد اوست و دشمن او اوست» (کافی، ج1، ص11). 👈این خرد آدمی است که در همه حال یار و یاور اوست و چراغی است که راه را روشن می کند و حق را از باطل متمایز می سازد و راه سعادت و کمال را به او نشان می دهد. در مقابل عقل، سفاهت قرار دارد که دشمن انسان است چرا که انسان را به بیراهه می برد و او را به باطل پرستی و سقوط می کشاند. 👈و باز درحالی که رسول خدا(ص) دوست داشتن مردم را پس از ایمان بالاترین عمل به حساب می آورد (نهج الفصاحه، ص281)، امام (ع) این امر را نصف عقل می شمارد: « مردم نصف است» (تحف العقول، ص467). آری! این جایگاه عقل و خردورزی در دینداری در است. در این مکتب، دینداری بدون خردورزی و تعقل بی معنا و بیراهه است. ✍دكتر عبدالرحيم سليماني کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐🌸ای خدای کعبه، 💫 این مردمی را که همه ی عمر، هرصبح و شام، در جهان، رو به خانه ی تو دارند، رو به خانه ی تو می زیند و رو به خانه ی تو می میرند، 💫این مردمی را که بر گردِ خانه ی ابراهیم تو طواف می کنند، قربانی شرک و در بندِ جورِ مَپَسَند. 🎙دکتر @quranpuyan