eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
648 ویدیو
599 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ ✳️قسمت دوم مرحوم ایت اله صادقی تهرانی در تفسیر فرقان در ذیل آیه 2 سوره نور چنین گفته است:👇👇 ❇️بخش اول " الزّانية و الزّانى" كه بيانگر حد زناكاران است- بر خلاف اين گمان كه تنها محقق شدن زناى زن و مرد موجب حد است- با بررسى چند آيه بعدى مى فهميم كه منظور، تنها زنايى است كه بايد چهار نفر مرد شاهد عادل آنر را از نزديك ببينند، و سپس شهادت بدهند، و اگر چنين نباشد و وقوع آن يكبار و يا بيشتر بصورت سرّى و پنهانى و بدور از منظر و انظار دگران يا كمتر از چهار شاهد عادل انجام شود، مشمول آيه زنا نيست، و حدى هم بر آن مترتّب نمى شود.  آيه نساء گرچه از جهتى با اين آيه نسخ گرديده است كه:" واللاتى يأتين الفاحشة من نسائكم" و اينجا با لفظ «يأتين» آن را عمل مداوم دانسته و با" فاستشهدوا عليهن اربعة منكم" اين عمل مداوم را زمينه شهادت چهار مرد دانسته است، سپس در" واللّذان يأتيانها منكم" در تاييد جمله نخست مجدداً آن را مداوم خوانده، و در همين سوره مورد بحث هم- چنانكه خواهد آمد- با جمله" لولاجاء و اعليه باربعة شهداء" زمينه حد زنا را تنها همان رؤيت چهار نفر مرد عادل دانسته است. روى اين اصل تنها معيار اثبات و اجراى حد، شهادت چهار مرد عادل واجد شرايط شهادت است، و حتى اقرارهاى چهارگانه يا بيشتر با شروطش- بر خلاف آنكه گفته شده است- هرگز حدى را ثابت نمى كند،  زنا هم داراى چهار مرحله است. ✔️ 1- زنايى كه در پنهانى صورت مى گيرد و از سيطره اطلاع و ديد دگران كاملًا مخفى و پوشيده است، در اين مرحله فقط توبه و بازگشت الى اللَّه براى شخص زانى كافى است.  ✔️2- كسى جريان زنا را بنگرد يا از آن آگاهى قطعى داشته باشد كه تنها مورد نهى از منكر است.  ✔️3- جايى هم كه شهدا و شرايط شهادت در رويت عمل زنا، فاقد اعتبار لازم باشند، تنها زمينه توبيخ لفطى و يا عملى است، و شخص زانى بايد نهى از منكر شود، گرچه چنان موردى وقيح تراز موارد ديگر است.  ✔️4- زنا فقط در بيان دو آيه «نسأ» و «نور» مورد حد قرار گرفته است، و آن موردى است كه چهار نفر شاهد مرد عادل با شرايط ويژه شهادت، عمل زنا را بصورت حضورى و به گونه اى عادى بنگرند، در اين مرحله است كه حد زنا بر زانيان محقق مى شود، البته اين هم در صورتى است كه زانى قبل از امكان دستگيرى توبه نكرده باشد.  👈اصولًا حد تنها به منظور جلوگيرى از انجام گناه نيست، بلكه در غير مورد قتل يا محاربه با خدا و رسول صلى الله عليه و آله، براى حفظ عفت عمومى جامعه است كه نگهبانى عفاف اجتماعى مسلمين بدون شك يك اصل مسلّم و مقبول عقلايى و انسانى و شرعى است. اگر كسى با ارتكاب جرايمى چون زنا و لواط و مساحقه اين اصل را پايمال و لگدكوب نمايد، و با دريدن پرده عفت در اين گونه اجتماعى چنين اعمال ناروا را بصورت رسوا و پيدا در منظر عام انجام دهد، به گونه اى كه نگريستن چهار مرد شاهد عادل در ميان عابران باشند ممكن باشد، بدترين ضربه اى به چهره عفاف عمومى جامعه اسلامى زده كه در اين صورت، تلقى و دريافت و نيز القاى شهادت نزد حاكمان شرعى واجب و لازم است. 👈و اين گمان كه اگر جريان حد در انحصار شهادت چهار نفر مرد عادل باشد و علم قاضى يا اقرار متهم كافى نباشد، زنا در جامعه رواج بيشتر خواهد يافت، اين خود اجتهاد و مصلحت انديشى در برابر نص قرآنى است، وانگهى اجراى حدود با شرايط شرعيش آخرين مرحله نهى از منكرات اجتماعى است، كه براى نگهداشت مجتمع اسلامى ضرورتى اجتناب ناپذير است. 💫آرى حد- تنها- براى جلوگيرى از اصل زنا نيست بلكه به منظور جلوگيرى از بى بند و بارى و مهار گسيختگى در جامعه اسلامى است، تا در پرتو عفت عمومى، امنيت و سلامت اجتماعى حفظ شود، و گرنه بازدارى از انحراف جنسى، راههاى دگرى دارد. ادامه دارد... جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ ✳️قسمت سوم مرحوم ایت اله صادقی تهرانی در تفسیر فرقان در ذیل آیه 2 سوره نور چنین گفته است:👇👇 ❇️بخش دوم اگر بر حسب سنت قطعيه «رجم» نيز در بعضى موارد مانند زن شوهردار و مرد زن دار با شرايطش وارد است، خود تقييدى به اين مطلق است، زيرا اين مطلق در رديف سوم اطلاق قرار دارد و آماده اين چنين قيدى مى باشد، زيرا چنين قيدى بسيار كم است، حتى خود حد معمولى هم در كل تاريخ اسلام در اجتماعات اسلامى انگشت شمار است، تا چه رسد به اينكه شخصى داراى همسر در محضر جمعى از مسلمانان بصورت بى باكانه و بى پروا به چنان آلودگى تن در دهد. و «رجم» هم به معناى سنگسار و سنگباران نيست، چرا كه هدف و مقصد، تعزير و تعذيب و در نهايت تأديب و تنبيه زناكار است، نه اينكه منظور اعدام و نابودى او باشد.  لذا- بر حسب رواياتى- حد رجم بايد با پرتاب و اصابت چند عدد ريگ متوسط به بدن انجام شود، بطورى كه خطر مرگ و قتل برايش در پى نداشته باشد و جاهاى حساس و مرگ پذيرى از بدنش، بايد مصون از اصابت ريگ ها، و دردش هم به اندازه صد ضربه شلاق باشد، با چنين شيوه و روشى، رجم شرعى تحقق پيدا مى كند، و سپس فرد محكوم آزاد و رها است. و اين رجم بسى بدتر و بالاتر از شلاق و تازيانه است،  و در امر تنبيه متخلف قوياً تأثيرگزار مى باشد، كه در درد با شلاق دست كم برابرى دارد و تنها در اهانت از آن بيشتر است. بايد گفت كه زناها متقاوت اند، نوعى اش همين زناى عادى است كه بدون همسر تحقق مى يابد، و بالاتر از آن زناى كسى است كه داراى همسر است، و اين همسر هم براى ضرورت جنسيش كافى است، كه بطور طبيعى حد شديدترى در مورد آن مد نظر است و يا كمتر از زناى معمولى مانند بندگان زرخريد كه حتى اگر همسرى هم داشته باشند، حد زناى آنان از حد زناى معمولى كمتر است، كه «أحصنَّ» در در آيه مربوطه اش به معناى شوهردار بودن زنانى زرخريد است،  و «محصنات» كه در مقابل اين زرخريدان مى باشند، طبعاً زنان آزاده اند كه همسرى هم ندارند، اينجا نصف حدشان پنجاه ضربه شلاق است، با آنكه اين زرخريدان داراى همسرند، و اين خود تأييد ديگرى است براى اينكه اينجا «محصنات» همان زنان آزاده اند و نه شوهردار، كه حد شوهرداران شان رجم است، و رجم هم نصف ندارد،  از جمله" لا تأخذكم بهما رأفة في دين اللَّه" مستفاد مى گردد كه مهربانى و رأفت در مورد اجراى حد زنا منفى است، و صد ضربه شلاق نبايد آنگونه مهربانانه و آرام باشد كه محكوم احساس دردى چندان نكند و نه اينكه با استفاده از دارو- چه برونى و چه درونى- اثرات لازم ضربه هاى شلاق كم اثر و يا بى تأثير گردد، و بايد شلاق بدون هيچ تخدير و تقليلى بگونه اى متوسط و پياپى بر محكوم نواخته شود، مگر در صورتى كه خطر مرگ و يا صدمه اى بيش از درد شلاق در پيش باشد. گروهى از مؤمنان كه بايستى در اين جريان حاضر باشند، دست كم سه نفرند و بيشتر از آن هم واجب نيست. جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ در تفسیر فرقان در خصوص ایه 3 سوره نور چنین امده است: "در اين آيه چهار عنوان برابر يكدگر قرار گرفته اند: نكاح، زنا، شرك و ايمان «لا ينكح» و «لا ينكحها» هم هر دو نهى شديد است بصورت اخبار، كه اگر تنها اخبار باشد، بطور قطع دروغ است زيرا مرد زناكار هرگز در پى زن آلوده و ناپاك براى تشكيل خانواده اش نيست، كه وجداناً هر انسانى دوست ندارد كه همسر و خانواده اش آلوده بوده و بازيچه هوسبازى دگران باشند، و زنان نيز چنانند كه هرگز براى زناشويى مردان ناپاك را نمى گزينند، بلكه شرط اصلى زنان و مردان گرچه ناپاك هم باشند ازدواجى پاك است، لذا است كه آيه فوق در قيافه اخبار، نهى شديد را تبيين مى كند، و" حُرِّم ذلك عَلى المؤمنين" تأكيد دومى است بر حرمت ازدواج فرد پاك دامن با شخص آلوده و ناپاك.  در اين آيه، مؤمنان در مقابل زناكاران و مشركان مطرح شده اند. اين طرح، علو مقام و منزلت مؤمنان را اعلام مى دارد كه نبايد با پليدان و ناپاكان عقد ازدواج ببندند، و دامن پاكيزه خويش را به ناپاكيها بيالايند، و نيز تنبيهى است به آلودگيهاى جنسى كه مسلمان ناپاك حق ازدواج با مسلمان پاك دامن را ندارد، مرد زناكار تنها مى تواند با زن زناكار و مشرك، پيمان و گره همسرى ببندد و برعكس، و غير آن تجويز نشده است، و آيه مورد بحث، چنين موضوعى را بازگو مى كند.  همسرى ناهماهنگ همچنان كه از آغاز حرام است، در ادامه هم اگر يكى از اين دو مبتلا به ناپاكى شدند و توبه هم نكردند و چاره اى هم براى جلوگيرى از اين انحراف جنسى هم نبود، بدون طلاق از يكديگر جدا مى شوند، بلى اگر توبه كنند و يا براى استمرار زوجيّت وعده توبه بدهند، در اين صورت جدايى در كار نيست،  و چنان شخص ناپاك كه بعد از زناشويى توبه كند، اطلاق زناكار به او درست نيست تا ادامه ازدواجش حرام باشد، مهم تر اينكه اگر به شرط ازدواج، وعده توبه بدهد اين زناشويى از باب نهى از منكر جايز بلكه به شرط امكان و توان واجب نيز هست جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ 🍃قسمت پنجم ✅شلاق در قرآن!؟ ♦️بخش اول آیات مربوط به کیفر فحشا، در بستری از دو واقعیت زیر نازل شد:👇👇 از یک سو، وجود کیفر قتل (به ویژه از طریق سنگسار) که در احکام و متون فقهی اهل کتاب بود. از سوی دیگر، شیوع گسترده زنا و زشت ندانستن آن! و طبیعتاً بی خیالی در قبال آن، که در میان مشرکان و برخی دیگر از قبایل جاهلی بود. ✨واکنش قرآن و اسلام: 1- زنا پدیده ای بسیار زشت و قبیح است؛ اگر هرکس قصد ایمان آوردن به قرآن و اسلام را دارد شرطش دست برداشتن از زنا و اختلاط جنسی و خیانت نکردن به شریک زندگی است. در صورت تعهد به رعایت این شرط میتوانستند جزو گروه محمد (ص) و ایمان آوردگان شوند. 2- اگر پس از پذیرش شرط یادشده، دوباره به عادت پیشین بازگشتند و بر زنای علنی مداومت ورزیدند، با هدف ایجاد تلنگر و تکان در روحیه بی خیالِشان، مورد صد ضربه قرار گیرند تا به خود آمده و از آن بی خیالیِ نابهنجار فاصله گرفته و وارد هنجار عفاف و همسربسندگی شوند ولی هرگز متون فقهی اهل کتاب را مبنا قرار نداده و نباید در کیفر سراغ قتل و سنگسار و... روند. (ضمناً ضربات صدتایی، نه چون تازیانه و شلاق با ابزار چرمی و با تمام توان، بلکه با پوست درخت و لیف خرما و صرفاً به کمک ساعدِ دست [اهرم کردن آرنج و نه کتف] نواخته شود و تلنگری باشد که ذهن و روانِ عادت یافته به زنا را به خود آورَد و درست به همین دلیل است که در حق بیماران و پیران به صورت کاملاً تشریفاتی برگزار میشد). 👈توضيح بيشتر آنكه: - نهاد خانواده در آن روزگار به شدّت متزلزل و انواع آمیزشهای جنسیِ نامشروع بسیار رایج و شایع بود و اساساً زنا (زنای مردان با زنان شوهردار و بالعکس و...) را پدیده ای قبیح! و خیلی زشت! نمیدانستند و تصور بسیار بدی که امروزه از زنا در میان مردم وجود دارد، در آن روزگار وجود نداشت، که باز قرآن ورود کرد و برای آنها توضیح داد که عمل زنا، کار خیلی بد و زشتی است لطفا دیگه از این کارها نکنید (لا تقربوا الزنا إنّه کان فاحشة و ساء سبیلاً) در واقع این قرآن و اسلام بود که به آنها تفهیم کرد که این عمل، کار بد و زشتی است. - از آنجا که زنا در میان آنان عادت! و یک امر عادی و چه بسا نوعی زرنگی بود در اینجا نیز قرآن وارد گود شد و با وضع قانون، یک شوک به آن جامعه بی خیال وارد کرد: (مرد و زنِ زناکار ،اگر چهار نفر!! آنان را در حال زنا ببینند، باید رسماً تنبیه شوند!). ملاحظه میکنید که آنقدر آن پدیده عادی و رایج بود که امکان دیده شدن توسط نفراتی از دیگر مردم را داشت.  گفتنی است امروزه زنا در نزد مردم، امری بسیار زشت محسوب میشود و به همین دلیل مرتکبِ آن، اگر قرار باشد در ملأعام مجازات شود، احساس میکند آبرویش در حال رفتن است ولی از آنجا که در آن روزگار، امری عادی و شایع و غیر زشت بود بنابراین مرتکبش اگر قرار بود در ملأعام مجازات شود هرگز احساسِ رفتنِ آبرو را نمیکرد!!! زیرا جامعه جاهلی، عمل وی را فحشا نمیدانست. بنابراین تنبیه قرآنی موجب رفتنِ آبروی مرتکب نمیشد! - آن تنبیه، هرگز معادلِ "مجازات شلاق و تازیانه" که اثرات نامطلوب جسمي و روحي به بار آورَد نیست، زیرا اولاً ضارب نباید در هنگام زدن، زیر بغلش دیده شود (یعنی در هنگام نواختن فقط ساعد را بالا و پایین کند و نه بازو را) و ثانیاً جنس وسیله ضرب برخلاف تصورمان شلاق و کمربند چرمی و... نبود و نباید جراحت آفرین می بود. ادامه دارد... ✒از مقاله اميرحسن تركاشوند جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ قسمت ششم ✅شلاق در قرآن ♦️بخش دوم امروزه زنا در نزد مردم، امری بسیار زشت محسوب میشود و به همین دلیل مرتکبِ آن، اگر قرار باشد در ملأعام مجازات شود، احساس میکند آبرویش در حال رفتن است ولی از آنجا که در آن روزگار، امری عادی و شایع و غیر زشت بود بنابراین مرتکبش اگر قرار بود در ملأعام مجازات شود هرگز احساسِ رفتنِ آبرو را نمیکرد!!! زیرا جامعه جاهلی، عمل وی را فحشا نمیدانست. بنابراین تنبیه قرآنی موجب رفتنِ آبروی مرتکب نمیشد! - آن تنبیه، هرگز معادلِ "مجازات شلاق و تازیانه" که اثرات نامطلوب جسمي و روحي به بار آورَد نیست، زیرا اولاً ضارب نباید در هنگام زدن، زیر بغلش دیده شود (یعنی در هنگام نواختن فقط ساعد را بالا و پایین کند و نه بازو را) و ثانیاً جنس وسیله ضرب برخلاف تصورمان شلاق و کمربند چرمی و... نبود و نباید جراحت آفرین می بود. گفتنی است عبارت "لا تأخذکم بهما رأفة فی دین الله ..." اشاره به اصل اجرای حکم دارد و نه شدّتِ اجرایش!! و تأکید بر "اصلِ" اجرا است که موجب شده در باره همه حتی پیرانِ زناکار و بیماران زناکار نیز اجرا شود هرچند کاملاً تشریفاتی! (به این صورت که یک بسته ساقه صدتایی، یکبار بر مرتکب نواخته میشد. باز دقت کنید که چه اوضاعی بود که پیران و بیماران نیز دست به ارتکاب آن میزدند!). بنابراین در روزگار نزول وحی، اجرای تنبیه موصوف، نه چندان به بی آبرو شدن افراد منجر میشد و نه با قوّتِ نواخته میشد که موجب آن ضایعات بهداشتی گردد. - تنبیه قرآنی یادشده (که به واقع تنبیه! و برای برون رفت از آن آلودگی فراگیر بود) در چنان ظرف و بستری وضع گردید! و طبیعی است اجرای آن در قرون دیگر نیازمند شرایطی مشابه با آن عصر است تا خدای ناکرده از "بسته تعریف شده قرآنی" برای آن موضوع، خارج نشویم چه، اگر قرار باشد آن تنبیه را بی لحاظِ شرایط منجر به آن، در هر وقت و زمانی منفصل از آن اوضاع و اهداف به کار بریم در این صورت ناخواسته حکمی که قرآن به آن إشعار ندارد و خدا نگفته را به او نسبت داده ایمو این اتهام، خود موجب تندترین تعابیر از سوی خودِ خدا و قرآن است. از مقاله اميرحسن تركاشوند در كانال بازنگري جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ 🍃قسمت هفتم مرحوم ايت الله سيد ابوالقاسم خويي در كتاب البيان در بخش 11 مساله نسخ در قران، بررسي ايات ناسخ و منسوخ در قران به ايات 15 و 16 سوره نسا هم اشاره كرده و اين چنين گفته است: "عده ای از مفسرین مانند عکرمه و عباده بن صامت- بنا به نقل حسن از «رقاشی»- در این آیه(15) به نسخ معتقدند و می گویند که: آیه اول با آیه دوم و آیه دوم نیز با یک حکم دیگر نسخ شده است و آن حکم این که: اگر مردان و زنان ازدواج نکرده زنا کنند، صد تازیانه بر پیکر آنان باید زد و به مدت یک سال نیز تبعیدشان نمود، مردان و زنان ازدواج کرده را نیز باید صد تازیانه زد آن گاه سنگسارشان نمود تا بمیرند. بعضی از مفسرین هم مانند قتاده و محمد بن جابر آیه اولی را به ازدواج کرده ها و آیه دوم را به ازدواج نکرده ها، اختصاص داده و هر دو آیه را با حکم تازیانه و سنگسار منسوخ دانسته اند. به عقیده ما در هیچ یک از این دو آیه نسخی واقع نگردیده است. توضیح این که: «فاحشه» در لغت به هر عملی که زشتی و قباحت آن زیاد باشد، گفته می شود و این کار زشت و ناشایست ممکن است گاهی در میان دو زن واقع گردد که «مساحقه» گفته می شود و گاهی در میان دو مرد واقع شود که «لواط» است و گاهی هم در میان دو جنس مخالف مرد و زن واقع گردد که «زنا» نامیده می شود و لفظ فاحشه، نه در لغت و نه در اصطلاح به «زنا» اختصاص ندارد. حالا که به این نکته توجه شد، نظر خود را در باره نسخ هر دو آیه توضیح می دهیم: نسخ در آیه اول به دو موضوع زیر موقوف و وابسته می باشد: 1- حبس و زندانی کردن زنان زناکار در خانه، به عنوان تعزیر و مجازات ارتکاب به زنا باشد نه برای بیشگیری از آن. 2- منظور از راهی که در آخر آیه آمده و برای رهایی زنان توقیف شده پیش بینی گردیده، همان تازیانه زدن و سنگسار نمودن باشد که بعدا تشریع شده است اگر این دو موضوع ثابت شود، در این صورت نسخ در آیه اول می تواند صحیح باشد  جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ 🍃قسمت هشتم 💢 تفسیر احسن الحدیث آیه ۱۵ سوره نساء 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ﺑﻌﻴﺪ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ «ﺍﻟﻔﺎﺣﺸﺔ» ﻣﺴﺎﺣﻘﻪ (ﻫﻤﺠﻨﺲ ﮔﺮﺍﻳﻰ ﺯﻧﺎﻥ) ﺑﺎﺷﺪ، ﻟﻔﻆ «ﻳﺄﺗﻴﻦ» ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺑﺮ ﺍﺳﺘﻤﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ، ﻳﻌﻨﻰ ﺍﻳﻨﻜﺎﺭ ﺭﺍ ﻣﺮﺗﺒﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ. ﻋﻠﻰ ﻫﺬﺍ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﮔﺮ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺎﺭﻯ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺁﻥ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ، ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻭﻗﻮﻉ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﻣﺮﻯ ﮔﻮﺍﻫﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﻭﻗﺖ ﻣﺮﮒ ﺯﻳﺮ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺧﺘﻠﺎﻁ ﺑﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻯ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﻫﻰ ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ ﺗﻮﺑﻪ، ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻥ ﻓﻜﺮ، ﻣﻴﻞ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ (ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮ ﻳﺎ ﺑﻴﻮﻩ ﺑﻮﺩﻥ) ﻭ ﻳﺎ ﻣﻴﻞ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮ، ﭘﻴﺶ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ.  ﻇﺎﻫﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﻴﺶ ﻗﺎﺿﻰ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ‌ﻫﺎ ﺍﺯ ﻓﺎﺵ ﺷﺪﻥ ﺁﻥ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﺣﺪ ﻣﺴﺎﺣﻘﻪ ﺻﺪ ﺷﻠﺎﻕ ﺍﺳﺖ «۱». ﺍﻛﺜﺮ ﻣﻔﺴﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻓﺎﺣﺸﻪ «ﺯﻧﺎ» ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻜﻢ ﺍﻭﻟﻰ ﺯﻧﺎ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺯﻥ ﺭﺍ ﻣﺎ ﺩﺍﻡ ﺍﻟﻌﻤﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺣﺒﺲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺳﭙﺲ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺻﺪ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﺯﺩﻥ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﻮﺭ ﻭ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺣﻜﻢ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺴﺦ ﺷﺪ ﻭ ﺟﻤﻠﻪ ﺃَﻭْ ﻳَﺠْﻌَﻞَ... ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﻜﻢ ﺑﺰﻭﺩﻯ ﻧﺴﺦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﺩﻳﺪ.  💢 تفسیر احسن الحدیث آیه ۱۶ سوره نساء 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ﻟﻔﻆ «ﻭ ﺍﻟﺬﺍﻥ» ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻳَﺄْﺗِﻴﺎﻧِﻬﺎ ﺣﺎﻛﻰ ﺍﺯ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻋﻤﻞ ﺍﺳﺖ، ﺿﻤﻴﺮ «ﻫﺎ» ﺭﺍﺟﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﺳﺎﺑﻖ.  ﺑﻨﻈﺮ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﻳﺪﻳﺪ ﺩﻭ ﭘﺴﺮ ﺩﻭ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺗﻔﺨﻴﺬ ﻭ ﻣﺎﻟﻴﺪﻥ ﺑﺪﻧﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺍﻧﺰﺍﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺄﺩﻳﺐ ﺑﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﻛﺘﻚ ﺑﺰﻧﻴﺪ، ﺍﮔﺮ ﺩﻳﺪﻳﺪ، ﺗﻮﺑﻪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﺍﺫﻳﺘﺸﺎﻥ ﺍﻋﺮﺍﺽ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﺍﺏ ﻭ ﺭﺣﻴﻢ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺍﺯ ﻣﺬﻣﻮﻡ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﻭ ﻧﺎﻣﺤﺘﺮﻡ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﻮﻳﺪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺁﻳﻪ ﻟﻮﺍﻁ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﺋﻴﻢ: ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﻧﺴﺦ ﻛﺮﺩﻩ ﭼﻮﻥ ﺣﺪ ﻟﻮﺍﻁ ﻗﺘﻞ ﺍﺳﺖ  ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﺋﻴﻢ: ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺁﻳﻪ ﺯﻧﺎﻯ ﻏﻴﺮ ﻣﺤﺼﻨﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ «ﻓﺎﺫﻭﻫﻤﺎ» ﺻﺪ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﻮﺭ ﺁﻣﺪﻩ، ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﻓَﺈِﻥْ ﺗﺎﺑﺎ ﻭَ ﺃَﺻْﻠَﺤﺎ ﻣﺤﻞ ﻧﻤﻰ ﻣﺎﻧﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺟﺮﺍﻯ ﺣﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺍﻯ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ «ﻓﺎﻋﺮﺿﻮﺍ... » ﺍﻋﺮﺍﺽ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺤﺘﺮﻡ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ.  ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ «ﺍﻟﺬﺍﻥ» ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺑﻰ ﻫﻤﺴﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻟﻮﺍﻁ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻰ ﺣﺪ ﻟﻮﺍﻁ ﻛﻪ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ  ﺑﺎ «ﻓﺎﺫﻭﻫﻤﺎ» ﺳﺎﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﻧﺴﺦ ﺁﻳﻪ ﺑﺎ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺍلله ﺍﻟﻌﺎﻟﻢ جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ 🍃قسمت نهم مرحوم ایت الله طالقانی در تفسیر پرتوی از قران،ایات فوق را چنین تفسیر کرده است: "ص 34 بعضی از مفسرین، چون ابو مسلم، مقصود از فاحشه را در این آیه، مساحقه «اعمال جنسی زن با زن» دانسته‌اند، که هیچ دلیل لغوی و قرینه‌ای در آیه نیست. گر چه لغت فاحشه تعمیم دارد به هر کار زشتی، ولی موارد استعمال آن بیشتر در همان عمل زنا آمده است. و نیز متناسب با این حکم، اللتیان و ضمائر تثنیه است. این حکم برای تطهیر بیوت از آلودگی و اختلاط ارحام، پس از آیات ارث و دیگر احکام آمده که همه آنها بر پایه و ریشه رحم است اما این آیه، چنان که ظاهر است، درباره زنان شوهردار «نسائکم» است، و امساک در بیوت که نگهداری در خانه خودشان است، راجع به مسئولیت شوهران و دیگر افراد خانواده می‌باشد، گر چه از جهت اشهاد و یا قدرت اجراء راجع به اولیاء عموم است. و آیه سوره نور، درباره زنان بی شوهر و یا به وصف «الزَّانِیَةُ وَ الزَّانِی» و متصفین به این صفت است که رهای از خانواده‌اند و یا این عمل را پیشه خود کرده‌اند. بنا بر این، «أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا» نباید همان ناظر به چنین نسخی باشد، و ظاهر «سبیلا» که مطلق است، هر راهی است که آنها را از این بن بست دوام امساک برهاند، مانند توبه که در آیه بعد آمده است. و یا به کلی رها شدن و رانده شدن از محیط خانواده و اجتماع اسلامی است. و بعضی سبیل را حکم رجم «سنگسار» که درباره زنای زن شوهردار است گرفته‌اند. و چون حکم رجم در قرآن نیامده، باید حکم صریح و ظاهر در ابدیت قرآن به سنت نسخ شده باشد و حکم نسخ کتاب به سنت را محققین رد کرده‌اند و شاید حکم رجم در همین مورد به تشخیص امام و والی واگذار شده باشد که در شرائطی مثل آنکه کار فحشاء زن به رسوایی و بی بند و باری بکشد، اجراء گردد. و اینهم یکی از موارد «سبیل» است. و اینکه گویند این حکم امساک در بیوت هیچگاه اجراء نشده و یا خبرش نرسیده است، گویا از این جهت است که اگر موردی در محیط خانواده اسلامی پیش آمده بسیار پنهانی و اتفاقی بوده و اثبات آن با چهار شهود پیش نیامده و این حکم مثل دیگر احکام از آن پیشگیری کرده است ، آنان را در خانه‌ها نگه دارید تا مرگشان فرا رسد و یا خداوند به سود آنان راه آسانی قرار دهد. راه نجات آسانی و به سود آنان را، بیشتر مفسران اشاره به آمدن حکم ناسخ «الزَّانِیَةُ وَ الزَّانِی» دانسته‌اند، با آنکه این حکم، صد تازیانه زدن در ملأ عام، در مقابل نگهداری در خانه نه به سود آنان است نه راه آسان و نجاتی برای آنان. «أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا». اطلاق سبیلا، راه نجات نامعینی را می‌رساند، که از کشانده شدن به سوی فحشایشان برهاند: اگر دچار بحران غریزه شده، شاید دوره آن بگذرد و فروکش کند و اصلاح شود. و یا عواطف مادری و مسئولیت اولاد، او را به خود آرد. یا اگر گرفتار وسوسه و علاقه به مردی شده، آن شخص اصلاح یا منصرف شود یا بمیرد، و همچنین ... هر علتی که این زن را به فحشاء کشانده از میان برود، و در نهایت، بیدار شدن و جدان ایمانی و توبه و برگشت. جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛