eitaa logo
قران پویان
462 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
694 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ یا با دشمن در (ع) 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✨✨ما به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا امام حسین(ع) غیر از جنگ به فکر دیگری هم بود یا نه؟ آیا حضرت راه مذاکره با دشمن را هم، باز می دید یا این راه از نظر امام حسین(ع) مسدود بود؟ ✅قسمت اول ✴️طرح موضوع:🔰🔰 موضوعی که اعلام شده در این جلسه مورد صحبت قرار بگیرد، « یا با دشمن در سیاست انقلابی امام حسین علیه السلام» است. این مساله یکی از جدی ترین مسائلی است که در امام حسین(ع) مطرح است و در واقع ما به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا امام حسین(ع) غیر از جنگ به فکر دیگری هم بود یا نه؟ آیا حضرت راه مذاکره با دشمن را هم، باز می دید یا این راه از نظر امام حسین(ع) مسدود بود؟ 🔸ملاقات امام با عمر بن سعد از نظر تاریخی قطعی است که ملاقاتهایی بین امام حسین(ع) و عالی ترین مقام فرماندهی جنگ دشمن یعنی عمر بن سعد که در کربلا حضور داشت، وقوع یافته است. این مقدار روشن است، اما موضع علمای ما درباره این ملاقاتها متفاوت است. 🔹تحلیل دانشمندان از این ملاقاتها موضع اول این است که امام حسین(ع) در این ملاقاتها به دنبال بود و به دنبال یک راه حلی که طرفین دعوا بر روی آن توافق کنند و با این توافق جلوی جنگ گرفته شود. این یک تفسیر است. 🔺و تفسیر دوم از این ملاقاتها این است که امام حسین(ع) با این ملاقاتها درصدد این بود که عمر بن سعد را به عنوان یک شخص از جنگ منصرف کند و او را از سپاه دشمن جدا کند. قهرا وقتی که عمر بن سعد از جنگ منصرف می شد، اختلافی در سپاه دشمن پیش می آمد ولو اینکه فرماندهی بالاتر(عبیدالله بن زیاد) فردی را می گمارد ولی امام موظف است قبل از جنگ و درگیری حتی الامکان، افراد را دعوت کند به حق و عدل. و حضرت درصدد این نبود که در این مذاکره ای به معنای داد و ستد و تفاهمی صورت بگیرد. اما درصدد این بود که عمر بن سعد را یا جذب کند یا اگر جذب نمی شود، از جنگ منصرف کند. حضرت نهی از منکر می کرد. این هم تفسیر دومی است که از این ملاقاتها وجود دارد. 👈و موضع سوم این است که ما درباره محتوا و مضمون این ملاقاتهایی که بین امام حسین(ع) و عمر بن سعد اتفاق افتاده، چیزی نمی دانیم چون گزارش معتبری در این زمینه نیست. لذا باید در این باره سکوت کنیم.👌 👈این سه موضع. تلاش ما در این جلسه این هست که اولا این ابهام تا حدودی برطرف شود و بعلاوه تحلیل سه گروه از علمای ما یعنی مورّخان ما و متکلمان ما و فقیهان ما، درباره این موضوع روشن شود که آنها چه تفسیری از این مساله داشته اند 🔹🔸سخرانی حجت الاسلام سروش محلاتی ( دانشگاه علامه طباطبایی) ادامه دارد.... ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
تاملی در دیدگاه های استاد شهید مرتضی قسمت عوامل در واقعه تاریخی قسمت یازدهم از کتاب عامل سوم یك عامل خصوصی است. این دو عاملی كه عرض كردم، یعنی غرضها و عداوتهای دشمنان و حس اسطوره سازی و افسانه سازی، در تمام تواریخ دنیا وجود دارد. ولی در خصوص حادثه ی عاشورا یك عامل بالخصوصی هست كه این عامل سبب شده است كه در این داستان بالخصوص، جعل واقع بشود. آن عامل چیست؟ پیشوایان دین از زمان پیغمبر اكرم و زمان ائمه ی اطهار دستور اكید و بلیغ داده اند كه باید نام حسین بن علی زنده بماند، باید مصیبت حسین بن علی هر سال تجدید بشود، چرا؟ بحث در این «چرا» است. این چه دستوری است در اسلام؟ چرا این همه ائمه ی دین به این موضوع اهتمام داشتند؟ چرا برای زیارت حسین بن علی این همه اهتمام و ترغیب است، این همه تشویق است؟ ما باید به این «چرا» دقت كنیم. ممكن است كسی بگوید: «این برای این است كه تسلی خاطری برای حضرت زهرا باشد. » آیا این حرف مسخره نیست كه بعد از هزار و چهار صد سال، هنوز حضرت زهرا احتیاج به تسلیت داشته باشد؟ در صورتی كه به نصّ خود امام حسین و به حكم ضرورت دین، بعد از شهادت امام حسین دیگر امام حسین و حضرت زهرا نزد یكدیگر هستند. این چه حرفی است؟ ! مگر حضرت زهرا بچه است كه بعد از هزار و چهار صد سال هنوز هم دائماً به سر خودش بزند، گریه كند، بعد ما برویم به ایشان سرسلامتی بدهیم! این حرفها دین را خراب می كند. حسین عملی در اسلام تأسیس كرد. حسین علیه السلام نمونه ی عملی قیامهای اصلاحی است. خواستند مكتب حسین زنده بماند، خواستند حسین سالی یك بار با آن نداهای شیرین و عالی و حماسه انگیزش ظهور پیدا كند، فریاد كند: «أَ لا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ وَ الْباطِلَ لا یُتَناهی عَنْهُ لِیَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فی لِقاءِ اللّهِ مُحِقّاً» . خواستند «اَلْمَوْتُ اَوْلی مِنْ رُكوبِ الْعارِ» (مرگ از زندگی ننگین بهتر است) برای همیشه زنده بماند. خواستند «لا اَرَی الْمَوْتَ اِلاّ سَعادَةً وَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ اِلاّ بَرَماً» برای همیشه زنده بماند. زندگی با ستمكاران برای من خستگی آور است؛ مرگ در نظر من جز سعادت چیزی نیست. خواستند آن جمله های دیگر حسین: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلی وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلی جِیدِ الْفَتاةِ» زنده بماند، «هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» زنده بماند. مردی كه می آید آنجا در مقابل یك دریا [انسان ] ، سی هزار نفر، می ایستد، آن طور مردانه، در حالی كه در نهایت شدت گرفتار است از ناحیه ی شخص خودش، از ناحیه ی خاندان خودش، مرد و مردوار- كه چنین مردی دنیا به خودش ندیده است- و می گوید: «اَلا وَ اِنَّ الدَّعِیَّ بْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَكَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ یَأْبَی اللّهُ ذلِكَ لَنا وَ رَسولُهُ وَ حُجورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ» ، خواستند اینها زنده بماند، مكتب حسین زنده بماند، تربیت حسینی زنده بماند، پرتوی از روح حسینی در این ملت بتابد. فلسفه اش خیلی روشن است. گفتند نگذارید این حادثه فراموش بشود. حیات و زندگی شما بستگی به این حادثه دارد، انسانیت و شرف شما بستگی به این حادثه دارد، اسلام را با این وسیله می توانید خوب زنده نگه دارید. پس ترغیب كردند به این كه مجلس عزای حسینی را زنده نگه دارید. راست است. عزاداری حسین بن علی واقعاً فلسفه دارد، واقعاً فلسفه ی صحیح دارد، فلسفه ی بسیار بسیار عالی هم دارد. هرچه ما در این راه كوشش كنیم، به شرط اینكه هدف این كار را تشخیص بدهیم بجاست. اما متأسفانه عده ای این را نشناختند، خیال كردند كه بدون اینكه مردم را به مكتب حسین علیه السلام آشنا كنیم، به فلسفه ی حسینی آشنا كنیم، عارف به مقامات حسینی كنیم، همین قدر كه مردمی آمدند و نشستند و یك گریه ای را نفهمیده و ندانسته كردند، دیگر كفاره ی گناهان است! https://telegram.me/quranpuyan
💠مروري بر سخنان ناصحانه و ميانجيگرانه علي ع خطاب به (عثمان) و 🛑قسمت دوم: 💢در هفته هاي قبل ، در پستهاي با موضوع " در اين شرايط اجتماعي، چگونه نباشيم؟" بيان شد كه طبق ايه 9 سوره حجرات، وظيفه‌ي نيروهاي خارج از منازعه، رفع خصومت و ايجاد بين طرفين درگيري (حاكمان و معترضان خياباني) و در صورت عدم پذيرش ، مقابله با گروه متعرض و اغاز كننده نزاع است. ❓يكي از سئوالات مخاطبان اين بود كه ايا امامان ما هم چنين كاري كرده اند؟ و ايا وقتي يك طرف منازعه، حكومت اسلامي است، ايا بازهم اين ايه و ايجاد صلح بين طرفين، كار برد دارد؟ به همين منظور بر آن شديم ، سخنان و مكاتبات حضرت علي ع كه نقش و واسطه بين مردم معترض و بعنوان خليفه اسلامي را عهده دار شدند تامل نماييم. ✅تاملي در زمينه‌هاي عليه عثمان و خطبه 164 مقصود اصلى از آن خطبه نصيحت عثمان و هشدار دادن. براى جلوگيرى از خلاف كارى هاى دستگاه او بوده است ↩️و از سه بخش تشكيل يافته است: بخش اوّل، خطاب به شخص عثمان است؛ خطاب يك ناصح مشفق به شخصى كه او را بر لب پرتگاه مى بيند. در اين بخش امام عليه السلام روى آگاهى هاى عثمان به احكام اسلام و سوابق او در خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله تكيه كرده تا او را از انحراف و اشتباه باز دارد. ↩️در بخش دوّم، امام عليه السلام يك بحث جامع و كلّى درباره پيشوايان عادل و ظالم و ويژگى هاى هر يك بيان فرموده كه مى تواند سرمشقى براى هر زمان و هر مكان باشد و سپس به عثمان هشدار مى دهد كه بازيچه دست اطرافيان خود و امثال مروان نشود. ↩️در بخش سوّم، پاسخى از عثمان نقل شده كه امام عليه السلام بعد از شنيدن آن پاسخ راهكار خروج و نجات از وضع موجود را به او ارائه مى فرمايد؛ ولى افسوس كه اين نصايح در وى مؤثر واقع نشد و حوادث تلخ و دردناك و بارى به دنبال آن رخ داد.😔 💢🔻اتمام حجت امام(عليه السلام) با : براى روشن شدن محتواى خطبه لازم است به شرايط و اوضاعى که سبب گفتگوى امام(عليه السلام) با عثمان با اين لحن و اين بيان شد اشاره کنيم . ✅مورّخ معروف، ، مى گويد: «عثمان کارهايى کرد که در اسلام سابقه نداشت و باعث خشم مسلمانان گرديد. نمونه اى از اين اعمال سپردن کارهاى مهم حکومت مسلمانان به افراد نااهل و افراد فاسق و سفيه و بى دين و بخشيدن غنائم به آنان و آزار و ستم طاقت فرسا به شخصيتهاى بزرگى مانند ابوذر و عمّار ياسر و عبدالله بن مسعود و مانند اينها بود. 💢او وليد بن عقبه را والى کوفه ساخت که شراب مى نوشيد و در حال مستى به ميان مردم مى آمد و رسوايى هايى به بار آورد که گروهى نزد عثمان به آن شهادت دادند و بعد از عزل او سعيد بن عاص را ـ که او نيز مرد تبهکارى بود ـ به جاى وى نشاند. سعيد با اعمال ناروايش مردم را برانگيخت و مردم به مخالفت با او برخاستند. عثمان به جاى اين که آتش را خاموش کند دستور داد را به شام کند. آنها در شام بر معاويه شوريدند. عثمان مجبور شد که آنان را به کوفه بازگرداند، و دگربار آنها را به حمص تبعيد کرد. نه تنها در کوفه که در نقاط ديگر نيز انتقادها بالا گرفت. سرانجام گروهى از اصحاب پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) گردهم آمدند و ايرادهاى مهم را به وسيله عامر بن قيس ـ که مردى پاک طينت و خداشناس بود ـ به عثمان رساندند. او به جاى اين که از اين سپاسگزارى کند پاسخ اهانت آميزى به فرستاده آنها داد. وضع مدينه روز به روز ناآرام تر مى شد و فرياد انتقاد بلندتر مى گشت. عثمان، ناچار شد که گروهى مانند سعيد بن عاص و معاوية بن ابى سفيان و عمروعاص را براى مشورت دعوت کند و با آنها به شور بنشيند. بعضى گفتند: «صلاح، اين است که مردم را به جهاد مشغول سازى تا اين مسائل فراموش شود.» ولى سعيد بن عاص، او را به گيرى از سران انتقاد کنندگان تشويق کرد و گفت: «اگر آنها، رهبران خود را از دست بدهند، متفرّق خواهند شد.» 🖊شرح آیت الله مکارم شیرازی 💫ادامه دارد @quranpuyan
مروري بر سخنان ناصحانه و ميانجيگرانه علي ع خطاب به (عثمان) و 🛑قسمت سوم: تاملي در زمينه‌هاي عليه عثمان و خطبه 164 🖋📚ادامه بيان اوضاع و شرايط انتهاي خلافت عثمان از تاريخ 💢🔻 کم کم مردم در انتقاد به عثمان، جسورتر شده و گفتند: تو بنى اميه را بر دوش مردم سوار کرده اى يا عدالت کن يا از خلافت کناره گيرى!» عثمان که قدرت تصميم گيرى را از دست داده بود، به فرماندهان خود گفت تا مردم را براى جهاد آماده کنند، ولى اين دستور مشکلى را حل نکرد. 👈سرانجام در سال 35 هجرى مخالفينش، در شهرهاى مهم اسلامى با هم مکاتبه کردند و تصميم بر عزل عثمان و فرماندارانش گرفتند. گروهى از مصر و گروه ديگرى از کوفه و گروه بسيارى از بصره، به عنوان زيارت خانه خدا حرکت کرده و به سوى مدينه آمدند و مردم مدينه را از تصميم خود باخبر ساختند. مهاجران و انصار ـ که از عملکرد عثمان ناراضى بودند ـ به حمايت او برنخاستند. مخالفان به آسانى وارد مدينه شدند و خانه عثمان را محاصره کردند، ولى مانع از رفت و آمد افراد نبودند. عثمان از اين هجوم عمومى سخت در وحشت فرورفت و نزد امام على (عليه السلام) آمد و از آن حضرت تقاضا کرد که نزد معترضان برود و آنها را از راهى که در پيش گرفته اند منصرف سازد. امام (عليه السلام) فرمود: «با چه شرايطى آنها را راضى کنم؟» عرض کرد: «با اين شرط که من، بعد از اين تنها با صلاح انديشى شما کار مى کنم.» امام (عليه السلام) فرمود: «بارها تو را نصيحت کرده ام و تو هم وعده داده اى، ولى به وعده ات وفا نکرده اى و به سخنان مروان و معاويه و امثال آنها گوش فرا دادى.» 👌سرانجام امام (عليه السلام) پذيرفت و براى فرونشاندن خشم مردم با گروهى از مهاجران و انصار حرکت کرد و نزد معترضان آمد. مخصوصاً با مصريان که انتقادهاى شديدى داشتند مذاکره فرمود و آنها قبول کردند که به مصر بازگردند. به عثمان نيز سفارش فرمود که به تمام شکايت مردم رسيدگى کند و از کارهاى گذشته توبه کند. 👈 عثمان خطبه اى خواند و آشکارا اعلام کرد و قول داد به تمام رسيدگى کند. هنگامى که عثمان به منزل بازگشت ديد مروان و عده اى از بنى اميه در منزلش گرد آمده اند. مروان گفت: «سخن بگويم يا ساکت بنشينم»؟ همسر فرياد زد: «ساکت باش! به خدا شما قاتل عثمان و يتيم کننده اطفالش خواهيد بود. او به مردم وعده داده و بايد به وعده اش وفا کند». 🔻مروان، ساکت ننشست و گفت: «سخنى را که گفتى به صلاح خلافت تو نبود.» عثمان تحت تأثير مروان قرار گرفت😔 و به او دستور داد تا مردم را پراکنده کند. مردم به خانه امام على(عليه السلام) رفتند و جريان را گزارش دادند. 🌴امام (عليه السلام) فرمود: «اگر در خانه بنشينم عثمان مى گويد که مرا تنها گذاردى و خوار کردى و اگر براى او صلاح انديشى کنم، باز مروان او را بازيچه خود قرار مى دهد.» سپس به خانه عثمان رفت. فرمود: «به وعده خود وفا نکردى و به سخنان ناصواب مروان ـ که برخلاف دين و عقل است ـ گوش دادى. من از اين پس به سراغ تو نخواهم آمد.» 📚تاريخ طبرى، جلد 3، صفحه 360 به بعد (با تخليص)، حوادث سال 33 هجرى. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
مروري بر اقدامات و سخنان ناصحانه و علي ع خطاب به (عثمان) و 🛑قسمت چهارم: تاملي در زمينه‌هاي عليه عثمان و خطبه 164 🖋📚ادامه بيان اوضاع و شرايط انتهاي خلافت عثمان از تاريخ طبري ⚔♦️معترضان مصرى که عدد آنها بالغ بر دو هزار نفر بود( و پس از خطبه عثمان مبني بر توبه و رسيدگي به شكايات مردم) و به خاطر اطاعت از فرمان على (عليه السلام) (كه ميانجي شده بود) راه بازگشت به مصر را مى پيمودند، بعد از سه روز، مجددا به مدينه بازگشتند و نامه اى را که از غلام عثمان در بين راه گرفته بودند، به اين مضمون ارائه دادند. در آن نامه عثمان به فرماندارش در مصر دستور داده بود که بعضى از سران معترضان را به دار آويزد و برخى را شديداً مجازات کند. آنها نزد امام على (عليه السلام) آمدند و جريان را بازگو کردند. امام (عليه السلام) از توضيح خواست. عثمان انکار کرد که چنين نامه اى نوشته باشد بعضى گفتند که اين، کار مروان است. مصريان گفتند: «مگر مروان، تا اين اندازه جرأت و نفوذ دارد که مُهر او را پاى نامه بزند و همراه غلام عثمان با شتر بيت المال به سراغ چنان مأموريتى بفرستد؟!» عثمان اظهار بى اطلاعى کرد. ♦️مردم، در پاسخ گفتند: «اگر راست مى گويى تو لايق اين خلافت نيستى، چرا که ديگران اين گونه بر تو مسلط اند، و اگر دروغ مى گويى باز هم شايستگى خلافت بر مسلمانان را ندارى. پس در هر صورت بايد کنار بروى. چند بار توبه کرده اى باز آن را شکسته اى، بنابراين يا از خلافت کنار برو يا کشته خواهى شد و يا ما در راه خدا شهيد مى شويم.» گفت: «اگر شوم بهتر از آن است که از خلافت کناره گيرى کنم.»😔 روز به روز روزگار بر عثمان سخت تر مى شد. بار ديگر امام على (عليه السلام) تقاضا کرد که بين او و مردم وساطت و ضرب الأجلى تعيين کند تا به شکايات مردم رسيدگى کند. سه روز او را مهلت دادند، امّا در پنهانى وسايل جنگ را آماده مى کرد. سه روز گذشت و خبرى نشد. گفتنى است که عثمان به معاويه نامه نوشته بود که هر چه زودتر خود با لشکرى به يارى او بشتابد. ولى لشکر بموقع به يارى او نيامد. 🔻👈سرانجام، توده هاى مردم خشمگين و عصبانى ـ که پيمان شکنى هاى مکرّر عثمان را ديده بودند ـ به کلّى از او قطع اميد کردند و به درون خانه او هجوم بردند و ميان طرفداران عثمان و شورشيان نزاع شديدى در گرفت و تعدادى از دو طرف کشته شدند. آنها در پايان به اتاقى که عثمان در آن بود هجوم بردند و او را کشتند. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
به چه معناست؟ موارد كاربرد تقيه چيست؟❓ 🛑قسمت يازدهم :تقیه امامان و جمع بندی ✳سید محمد جواد غروی در کتاب چند گفتار، به این موضوع اشاره می‌کند" که احکام الهی که در شرع و از طریق قرآن ابلاغ شده باید تا قیامت باقی بماند و همچنین پرهیز از بیان حکم خداوند خصوصاً توسط ائمه موجب تعطیلی و ابطال اوامر و نواهی خداوند می‌گردد. اگر ائمه در احکام تقیه می‌کردند این امر موجب پیدایش اختلاف در دین خدا می‌شد. ترس ستمگر از ائمه این بود که آن‌ها حزبی تشکیل دهند و در مقابل ستمگران کنند از این رو ائمه پیروان خود را از تجمع در برابر منع نموده که چنین تقیه‌ای را در_موضوعات می‌نامند. تقیه در موضوعات هم عقلی است و هم از کتاب و سنت قطعیه می‌باشد ائمه هم خود به این معنا تقیه می‌کردند." ✳" امام ع در یکجا تقیه می‌کرد، یعنی در مسائلی که مربوط به بود و لذا در ثبوت ، فرمود اگر پیش شما ثابت است من حرفی ندارم، از خلفا در مسائل خلافت تقیه می‌کردند، 👈👈اما در مسائل و اصلاً‌ تقیه نمی‌کردند، تقیه برای حفظ مال، جان و ناموس شیعه بوده است." ايت اله سبحاني 1_ماجرا از این قرار بود که ابوالعباس سفاح، اولین خلیفه عباسی در هنگام خلافت خویش در بغداد، روزی امام صادق(ع) را به مرکز خلافت خود احضار کرد. او به دنبال فرصتی می گشت تا آنحضرت را به شهادت برساند تا اینکه وی آخرین روز ماه مبارک رمضان را عید اعلام کرد.آن روز هنگامی که حضرت صادق(ع) بر او وارد شد خلیفه از او پرسید: ای اباعبداللّه! نظر تو راجع به روزه امروز چیست؟ امام صادق تقیه نموده، و به سفاح فرمود: این مربوط به پیشوای مردم است، تو اگر روزه بگیری، من هم روزه می گیرم و اگر افطار کنی من هم افطار خواهم کرد. در این هنگام سفاح به غلام خود دستور داد تا سفره غذا را بچیند و امام صادق(ع) به همراه او غذا خورده و روزه اش را شکست👈 با اینکه مطمئنّاً می دانست آن روز از ماه رمضان است و عید فطر نیست. آن حضرت در توضیح عمل خویش به یاران نزدیکش فرمود:«و اللّه انّه یومٌ من شهر رمضان فکان افطاری یوماً و قضاؤه ایسر علیّ من ان یضرب عنقی ولایعبد اللّه ؛به خدا سوگند آن روز از ماه بود و یک روز شکستن روزه ماه رمضان (بخاطر تقیه و حفظ دین) و ادای قضای آن برای من آسانتر از این است که کشته شوم و خدا عبادت نشود.» ⭕️جمع بندي 1⃣. "«تقیه» راه­کاری مشروع در شرایط استثنایی است و در منابع روایی و تفسیری، فریقین بر آن تأکید کرده ­اند و از ابداعات شیعه نیست. 2⃣. برداشت و تعریف فریقین از «تقیه» یکسان است، اگرچه شیعیان در طول تاریخ اسلام، به لحاظ گرفتاری‌های بیشتری که نسبت به سایر فرق داشته‌اند، از این رخصت الهی بیشتر استفاده کرده اند" 3⃣ تقیه فقط در شرایط اضطرلر است آن هم تا زمانی که منجر به به غیر یا نفس محترم و امثال آن نشود؛ 🔶امام صادق ع می‌فرمایند: اگر نمی‌توانی اذیت و آزار مخالفان و زورگویان را تحمّل کنی و اهل صبر هم نیستی، خموشی (صمت) هم نمی‌توانی بکنی و هیچ یک از راه­کار های تقیه را نمی­توانی عمل کنی، راه هجرت را انتخاب کن. 👈همچنين از امام صادق علیه السلام روایت است که می فرماید: «التَّقِیَّةُ فِی کُلِّ ضَرُورَةٍ وَصاحِبُها اَعْلَمُ بِها حِینَ تَنْزِلُ بِهِ؛ 👈👈👈👈تقیّه در هر است، و خود گرفتار بدان داناتر است در آن هنگامی که برای او رخ دهد. پایان جهت مطالعه قسمتهای قبلی و سایر نظرات به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 B2n.ir/p04053 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه دردين ┏━━🌹💠🌹━━ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹
شماره21 سوره 🌹دستور مستمر به اقامه ، ادای و : به چه معناست؟ 🔸 وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ "43/بقره " 🌱 و نماز را به پا داريد 89 و زكات بدهيد 90 و با ركوع‌كنندگان ركوع كنيد 91 [=تمكين و تبعيّت جمعي از فرمان خدا داشته باشيد]. 🖋واژه «زکاه» 32 بار در قرآن تکرار شده که 27 بار با فعل يؤتون [يا: آتوا، آتي، مؤتون، آتيتم، ايتاء، آتين، يؤتوا] آمده است که منظور پرداختن زکات مي‌باشد، 2 بار به معناي کلي آمده است [مريم 13 (19:13) و كهف 81 (18:81) ] و 2 بار نيز به عنوان صفت به کار رفته است. 🔸 آية 40 از سه «امر» خداوند به بني‌اسرائيل سخن گفته است [ياد نعمت كنيد، وفاي به عهد نماييد، از خدا بترسيد]، در آية 41 از سه «نهي» خداوند نشانه آورده است [اول كافر نباشيد، آيات را نفروشيد، از غيرخدا نترسيد]. در آية 43 نيز سه توصية ايماني را مطرح ساخته است [ ، و ]. ↩️ معناي ، عام‌تر از ركوع خاص نماز است؛ ظاهر ركوع، و به انحناء درآمدن، و باطن آن ابراز تواضع و احترام است [همچنانكه در ميان ژاپني‌ها مرسوم است]. 👈بيشتر [و امروز ماليات] را از سر ناچاري و به اكراه مي‌دهند، اما به اختيار و اشتياق دادن آن براي آزاد شدن از وابستگي به مال و پرداخت آن به نيازمندان، 👈 معنايش همان ركوع در زكات است.👉 🖋قرآن از ياد كرده است كه اصلا براي كار مي‌كنند [مؤمنون 4- وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاهِ فَاعِلُونَ]، نه همچون كساني كه با كراهت انفاق مي‌كنند [توبه 54- ...وَلا يُنْفِقُونَ إِلاَّ وَهُمْ كَارِهُونَ]. 👈در مواردي نيز را مستقل از نماز و پس از زكات توصيه كرده است [بقره 43- وَأَقِيمُوا الصَّلاهَ وَآتُوا الزَّكَاهَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ]. علاوه بر آن خداوند به مريم مقدس نيز در آييني كه صلاتي به شكل مسلمانان به جماعت زن و مرد و با ركوع و سجود نداشت، توصيه به ركوع، آن هم پس از ! كرده است [بقره 43- يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ]. ❓آيا جز اين است كه در اين موارد بايد به معناي اصلي ، كه همان و در برابر حق است، توجه كرد؟ از آن گذشته، در اين آيه سه حكم مستقل را فرمان داده است، كسي كه نماز را برپا مي‌كند، ركوع و سجود هم جزئي از نماز است و نيازي به ذكر مجدد ندارد، اما اين ركوع دسته جمعي، به نظر مي‌رسد همان تمكين جمعي و انضباط در برابر احكام خدا و رسول باشد [والله اعلم]. درضمن، سرفصل نماز تعداد «ركعات» آن است كه حالت خضوع و فرمانبرداري دارد و جاي سؤال دارد كه چرا اركان ديگر مثل و و مبنا قرار نگرفته است!؟ 📚تفسیر آقاے بازرگان ┄═❁🍃 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❓❓چرايي از حادثه ؟ يا ؟ ♦چرا تفسیر فرهیختگان از این حادثه با هم تفاوت دارد، در پاسخ باید گفت برداشت و تفسیر افراد از یک حادثه به طور طبیعی با هم متفاوت است و به پیش‌فرض‌ها و دیدگاه‌های آنها نسبت به جامعه و و نبوت بستگی دارد. 🟢افرادی که از دین جنبه و حاکمیت می‌فهمند و معتقدند پیامبر(ص) برای حکومت مبعوث شد تا در سایه آن بتواند احکام دین را اجرا کند ـ همان‌طور که در حال حاضر دیدگاه رایج در جامعه ما همین است و قبلاً نیز شیعه زیدیه چنین دیدگاهی داشته است ـ از حادثه نیز دقیقاً همین تفسیر را دارند، یعنی معتقدند امام می‌خواست علیه حکومت یزید انجام دهد و حکومت را به دست بگیرد تا در سایه آن، انحرافات را اصلاح کند. 🟢عده‌ای این دیدگاه را قبول ندارند و معتقدند پیامبر(ص) اصلاً برای حاکمیت بر مردم مبعوث نشد، بلکه مبعوث شد تا پیام خداوند را به مردم کند و غایت و هدف رسالت انبیا این بود که جامعه صالحی تشکیل شده و مردم قائم به عدل و داد شوند. در واقع هدف، تهذیب روح و جان مردم از رذایل اخلاقی بود تا بتوانند عدالت را در زندگی فردی و اجتماعی پیاده کنند. 📌در نتیجه، این دسته از افراد حرکت (ع) را و امام را می‌دانند. طبق این تفسیر، حکومت به امام فشار آورد و شرایط به گونه‌ای پیش رفت که ایشان دیگر نمی‌توانست به میان مردم آمده و با سلم و صفا به ایجاد اصلاحات بپردازد، بنابراین وقتی مانع امام حسین شدند، ایشان تصمیم به گرفت، چراکه هدف امام حکومت تحت هر شرایطی بر مردم نبود. 🖋🖋ایشان نامه‌های مردم را به حرّ نشان داده و گفتند مردم از من دعوت کرده‌اند، اگر دعوت خود را پس گرفته‌اند، برمی‌گردم و نظر اصلاحی دارم. 🔴تعبیر «قیام» متعلق به همان گروه اول است که معتقد به و و در سخنان خود امام(ع) تعبیر قیام اصلاً مطرح نیست. قیام، تفسیری است که آنها از امام حسین(ع) دارند، 📌امام تعبیر « » را به کار می‌برد: 🔻🔻«إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی اُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی؛ من برای جاه‌طلبی و کام‌جویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم و می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کرده و به شیوه جد و پدرم حرکت کنم». ولی متأسفانه در زبان‌ها رایج شده است. 🟢عده‌ای دیگر دیدگاه‌های باطنی و رموزی و عرفانی دارند و امام را ناشی از میان ایشان و خدا می‌دانند. طبق این دیدگاه، امام برای اینکه به مقام برسد، دست به این حرکت زد و به این مقام نائل نمی‌شد، مگر با همین ماجرایی که اتفاق افتاد. بنابراین برای ایشان مهم نبود که پیروز شود یا نه و کسی همراهی‌اش کند یا تنهایش بگذارد، بنابراین در شب به یاران خود گفت که هر کس می‌خواهد، از تاریکی شب استفاده کند و برود. 📌هر کدام از این دیدگاه‌ها به گوشه‌ای از سخنان امام استناد می‌کنند، به همین دلیل تفسیرهای متفاوت از یک حادثه یا پدیده به عمل می‌آید و این تفسیرها به پیشینه ذهنی مفسر برمی‌گردد که اهل سیر و سلوک و عرفان باشد، یا فلسفه و کلام، یا فقه و یا سیاست. 🟢آنچه رایج و حاکم است، همان مسئله مصیبت و گریستن و جنبه است، چون همه مردم آن را احساس می‌کنند و می‌فهمند؛ ولی سایر مباحث که به پیشینه ذهنی و مطالعه و بحث و بررسی نیاز دارد، اکثر مردم در این وادی نیستند و این مباحث زیاد هم برایشان جذابیت ندارد. اقشار تحصیل‌کرده و فرهیخته به دنبال پاسخ به سؤالات خود درباره نهضت امام حسین(ع) هستند. 🖋حجت‌الاسلام والمسلمین محمدصادق کاملان، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🚩🚩 بازخواني‌هاي 🔖تفكر و زيست شيعيان با نام و ياد (ع) گره خورده است و نام او حتي هنگام بر زبان جاري مي‌شود. نه تنها حركت سيدالشهدا و زندگي شيعيان را در سراسر تاريخ شكل داده است، بلكه طي چند دهه اخير حتي برخي متفكران اهل سنت، مانند عباس محمد عقاد و بعد الرحمان الشرقاوي نيز به اين ماجرا پرداخته و كوشيده‌اند از آن الهام بگيرند و اهميت آن را باز گويند. با فرا رسيدن دهه اول محرم، چهره كشور دگرگون مي‌شود و مردم خود را آماده و خاص مي‌كنند. 🔖چنان نام حسين با تشيع گره خورده است كه نمي‌توان اين دو را از هم جدا كرد. از سنتي‌ترين مردم تا نوانديش‌ترين آنها خواسته و ناخواسته به اين ماجرا پاسخ مي‌دهند و به آن متناسب با نگرش خود نگاه مي‌كنند. به اين معنا كه هر كس و هر نسلي مي‌كوشد حسين را به قامت خود درآورد و تفسيري مناسب از نهضت يا حركت يا قيام حسين(ع) به دست دهد. در صد سال گذشته بحث‌هاي متعدد و كتاب‌هاي گوناگوني درباره امام حسين (ع) و رفتارهاي شيعيان در قبال او منتشر شده كه خود عرصه‌اي پربار براي تفكر و انديشه‌ورزي است. برخي متفكران بخشي از كار علمي خود را وقف بررسي و تحليل و گاه نقد مانند و تعزيه كردند. 🔖از پيشگامان اين جريان مي‌توان به سيد محسن امين، از عالمان لبناني اشاره كرد كه با نوشتن كتابچه‌اي به نام «التنزيه لاعمال الشبيه» خود را آماج حملات متعدد كرد. در اين كتاب كوشيد، نشان دهد كه بعضي از اعمالي كه به نام صورت مي‌گيرد، و نادرست است. اين كتاب به دست جلال آل‌احمد ترجمه و به نام ترجمه و در سال 1322 منتشر شد. همه نسخه‌هاي اين كتاب دو روزه به فروش رفت و خوشحال شد. اما بعدها فهميد كه يك بازاري همه نسخه‌ها را يكجا خريده و آنها را نابود كرده است (جلال آل‌احمد، يك چاه و دو چاله و مثلا شرح احوالات، تهران، رواق، ص48.) 🔖عده‌اي ديگري به كه در فهم و گزارش رخ داده است، پرداختند و كوشيدند نشان بدهند كه چگونه حركت امام حسين (ع) به دست دشمنان آگاه و دوستان نادان دستكاري و تحريف مي‌شود. از اين ميان مي‌توان به با كتاب لولو و مرجان و مطهري و سخنراني‌هاي حماسه حسيني اشاره كرد. گروه ديگري كوشيدند درباره سرشت و ماهيت اين حركت يا بينديشند و بنويسند. در حالي كه غالب شيعيان بر اين باور بودند كه امام حسين (ع) از مكه راهي كوفه و بعد كربلا شد تا «شهيد» شود، متفكراني ديگر سعي كردند خلاف آن را نشان بدهند. در اين ميان مي‌توان به كتاب تاريخ‌ساز «شهيد جاويد» اشاره كرد كه در 1347 منتشر شد و توفاني از اعتراضات برانگيخت و بعدها جامعه ايراني را به دو اردوگاه تقسيم كرد: ↩️كساني كه هوادار شهيد جاويد بودند و كساني كه مخالف آن شدند. تقريبا همه متفكران آن دهه به سود يا زيان اين كتاب موضع‌گيري كردند و نوشتند و گفتند. ايده اصلي كتاب صالحي نجف‌آبادي آن بود كه هدف (ع) قيام و تشكيل بود، نه صرف شهيد شدن. صالحي كوشيده بود با مرور و تحليل آثار تاريخي متعدد موضع خود را استوار كند. 🌱 🔖در برابر كه متوجه او شد كه اگر در پي بود، چرا با خاندانش حركت كرد و اصولا حركت امام از مدينه قبل از دعوت مردم كوفه بود و اشكالاتي از اين دست، صالحي به تدريج موضع خود را دقيق‌تر كرد و مدعي شد كه در آغاز امام حسين (ع) از بيعت كردن تن زد و از مدينه خارج شد و بعد با رسيدن ، تصميم به گرفت و بعدها كه در اين مسير ناكامي حاصل شد، راه مواجهه و را برگزيد. 🔖امروزه نيز همچنان شاهد تفسيرهاي گاه متفاوتي از اين ماجرا هستيم و مي‌توان باز به گزارش بازخواني‌هاي اين واقعه ادامه داد. اما نكته مهم آن است كه همه اين انديشمندان به نحوي وامدار حسين هستند و حركت عزتمدارانه او. ✍. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🚩🚩باید در جامعه کنونی خود را درک کنیم. نه این که به عنوان باقی بماند.‼️ ⭕ (ع) پیش از اینکه دردهای فردی و شخصی داشته باشد عَلَم بر‌دار و تمامی بود و پیش از آنکه به مصائب و مشکلات خودش بنگرد به دغدغه‌ها و مسائل حال و آینده اسلامی می‌نگریست. 🌴 امام حسین (ع) به امتی می‌اندیشید که رسول خدا (ص) آن را از شرک و گمراهی و خرافات نجات داد و از خواب بیدارش نمود و برای اینکه امت اسلامی، امتی راهبر و پیشگام شود به دنیا عرضه‌اش داشت. از این رو امام حسین (ع) حرکت کرد تا با به راه انداختن گردونه ، قوّت و قدرت و بالندگی را به آن باز گرداند. زیرا به خاطر تحرکات باطل، امت اسلامی دچار هزیمت و بنا به ظلم‌ها و ستم‌های داخلی دچار سقوط گردیده و راه خود را گم کرده بود. 🔻🔻وقتی با کربلای تاریخی رو به رو می‌شویم، در نوار و کرانه باختری نیز باید کربلا را ببینیم. می‌بینیم که چگونه با سلاحهای آمریکایی و لاپوشانی‌های دولت آمریکا، کودکان و زنان و سالخورگان فلسطینی کشته می‌شوند. اما در همین حال می‌شنویم که رئیس دولت استکباری از اراضی اشغالی دیدار می‌‌کند و بر یهودی بودن تأکید می­ورزد و کشتن کودکان و زنان و سالخوردگان فلسطینی و محاصره آنها و ویران کردن تأسیسات زیر بنایی و قطع راههای ارتباطی‌شان را دفاع از خود قلمداد می­ نماید. 🔻 آمریکائی که شریک مطلق جنایات و وحشی‌گریهای است از فلسطینی سخن به میان می‌آورد،😳😳 ولی هیچ اشاره‌ای به که با مورد پشتیبانی واقع می‌شود نمی‌کند و هیچ اشاره‌ای به بمب‌های هوشمندی که هنوز هم شهروندان لبنانی را می‌کشند نمی‌نماید و شنیدیم که خود دولت آمریکا گفته است استفاده از بمب‌های هوشمند توسط اسرائیل با اخذ اجازه از آمریکا بوده است. 📌ما عقیده نداریم که اشغالگری اسرائیلی با اشغالگری آمریکایی فرقی داشته باشد. زیرا هر دوی اینها، دو روی سکه تروریسم و و نابودگری می‌باشند. 🎙سخنرانی در حسینی در مسجد امامین حسنین (ع) ⭕باید حسین(ع) و یزید جامعه خود را کشف کنیم 📌نمی خواهیم که فقط در عاشورای تاریخی باشیم. زیرا هر نسلی برای خود کربلایی دارد و هر زمانی برای خود عاشورایی دارد و در هر میدان درگیری نمونه ای از حسین(ع) و یزید وجود دارد. از این رو باید در جامعه کنونی خود کربلا را درک کنیم. نه این که عاشورا به عنوان داستان تاریخی باقی بماند. 👈از این رو هر نسلی باید حسین(ع) و یزید داخل خود را کشف کند. و خطاب به جامعه بگوید: "آیا نمی بینید که به عمل نمی شود و از جلوگیری نمی شود؟ " باید راه عاشورا را ادامه دهیم. البته نه فقط با اشکی که برای آن جاری سازیم، هر چند که برای خود حرارت و اصالت دارد، بلکه باید به واقعیت راه بیابیم. 🌴امام حسین(ع) برای این کرد که نفس و حرکت انسان و حکومت بر جامعه را دهد تا این که به مانند نابی و خلوص امام حسین(ع)، نیز ناب و خالص از آن اسلام باشد. 🚩عاشورا؛ قضیه، چالش و رویارویی 🖋مرحوم علامه سیدمحمدحسین فضل الله کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
درس هاي عاشورا (ع) در روش دعوت خود انقلابی بود و در خط انقلاب و تغییر، روش دعوتگری داشت. ❓ولی چه زمان امام حسین(ع) دست به دامان خشونت شد؟ 👈وقتی که به ایشان گفتند: و ابن زیاد را بپذیر. در اینجا امام حسین(ع) فرمود: «لا والله لا أعطیهم بیدی اعطاء الذلیل و لا أقر اقرار العبید.» 📌 بنابراین زمانی که را بر ایشان کردند، ایشان ناگزیر خشونت را با خشونت پاسخ داد. پس ما باید (ع) را با تمام ابعاد وجودی‌اش و ویژگی‌اش به عنوان امام درک کنیم. حسینی که امامت او همه عرصه‌های نبوت، غیر از امر پیامبری را در بر می‌گیرد. «ای علی! جایگاه تو به من مانند هارون به موسی است. فقط با این تفاوت که بعد از من، پیامبری نیست.» 🚩باید با امامت حسین(ع) همراه شویم. زیرا او نیز در راستای امامت ایشان بود، دعوت او نیز در راستای امامت او بود، و ابزار‌ها و اهداف و و و او نیز همگی در راستای امامت ایشان بود. از این رو حسین(ع) را در دریاهای که برای مصیبت [او] ریخته می‌شود غرق نسازید. بلکه با درک موجود در این مصیبت بر او گریه کنید. علیه کسانی کنید که فاجعه کربلا را به وجود آوردند. 🔻باید اعتراض خود را به اعتراض علیه تمام کسانی که ضد فاجعه آفرینی می‌کنند، تبدیل نمایید. طوری نشود که برای حسین(ع) کنیم و سینه بزنیم و کسانی را که این فاجعه را آفریدند لعن و نفرین کنیم، سپس به هزاران یزید و کسانی که امت اسلامی را در انحصار خود در آورده‌اند، تن بدهیم. 🚩🚩کربلا بود، نه پایان. کربلا باید با حضور در باورهای ما، در زندگیمان جریان داشته باشد. ❓ آیا وقتی به کربلای سال ۶۱ نگاه می‌کنیم، غیر از مقداری اشک و اقدامات شکلی و ابداع بازی‌های تازه‌ای که نیروی عظیم مردم را در راه‌هایی به کار می‌گیرند که نه تنها فایده‌ای برای تحقق اهداف امت اسلامی ندارند بلکه امت اسلامی را از اهدافش دور ساخته و به آن‌ها چنین وانمود می‌نماید که مسؤولیت آن‌ها همین است، وظیفه دیگری هم داریم؟ 🚩از کربلای واقعی برای مردم بگویید، را به حق نیفزایید، از برای مردم بگویید و به ذکر مصایب کربلا بسنده نکنید. ✅ امام حسین(ع) و خاندان و اصحاب برگزیده او، به وظایف و مسؤولیت‌های خود در خط رسالت عمل کردند. در سطح دنیای اسلام، آرمان‌ها و قضایای بسیاری داریم، با فجایع بسیاری روبرو هستیم، بسیاری هستند که را می‌کشند. ولی ما همچنان درگیر بحث‌های حاشیه‌ای از قبیل جنسیت فرشتگان هستیم. اگر مسائل مورد بحث و مناقشه خود را بررسی کنیم، می‌بینیم که همه‌شان بیهوده است و ارتباطی به اعتقادات و احکام و زندگی ما ندارند. 👈ولی با کسانی که به نام و عناوین دیگر، اسباب عقب ماندگی امت اسلامی را فراهم می‌کنند، چه کنیم؟ 🔴از به عنوان یک هدف دست بردارید و متوجه شوید. از گذشته دست بردارید و به سوی آینده نظر کنید زیرا ارزش گذشته همانی است که قرآن تعیین کرده است: «لقد کان فی قصصهم عبرة لأولی الالباب»( یوسف/۱۱۱). باید از گذشته بگیریم و به خود در قبال آینده عمل کنیم. 📌 در مسیر هزار مایلی، مهم است. آیا آن را برداشته‌ایم؟ 🖋مرحوم علامه سيدمحمدحسن فضل الله کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️در برابر ، نشستن جايز نيست، بايد كرد 💠‏وَ رَبَطْنا عَلی‌ قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً (۱۴/کهف) 🌱‏و ما به دلهايشان نيرو و استحكام بخشيديم، آنگاه كه آنان بپاخاستند و (برخلاف عموم مردم) گفتند: پروردگار ما همان پروردگار آسمان‌ها و زمين است، هرگز جز او (كسی را به) خدايی نخواهيم خواند، چرا كه در اين صورت حرف خطايی گفته‌ايم. 🔹‏«شَطَط»، به معنای افراط در دوری از حقّ و گفتنِ حرف باطلی است كه به هيچ وجه قابل قبول نباشد. ‏🔹آرامش و پايداری دلها به دست خداست. «رَبَطْنا» ‏🔹در برابر انحرافات جامعه، نشستن جايز نيست، بايد قيام كرد. «إِذْ قامُوا» ‏🔹امدادهای الهی، در سايه‌ی ايمان، وحدت، قيام و توكّل بر اوست. «رَبَطْنا عَلی‌ قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا» ‏🔹قيام در برابر ستمگر، نياز به ايمانی استوار و دلی مطمئن دارد. «رَبَطْنا عَلی‌ قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا» ‏🔹ايمان واقعی همراه با قيام است. «رَبَطْنا عَلی‌ قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا» ‏🔹موحّد واقعی، هرگز سراغ شرك نمی‌رود. «لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً» ‏🔹ثمره‌ی توحيد در ربوبيّت، «رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» توحيد در بندگی‌ است. «لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً» ‏🔹شرك، انحراف بعيد و فاحشی است كه هرگز قابل عفو نيست. «شَطَطاً» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
⛱⛱دو در : : و ع مردم را به فرا میخواندند اما ما، به در مقدمه اینگونه امده است: ✳"عمير بن متوکل ثقفی بلخی. از پدرش متوکل بن هارون، گفت: يحيی بن زيد بن علی ع را (بعد از شهادت پدرش) در آن هنگام که متوجه خراسان بود، ديدار نمودم، و بر او سلام کردم. فرمود: از کجا می‌آئی؟ عرض کردم: از حج. پس مرا از حال کسان و عمو زادگان خود که در مدينه بودند پرسيد و در پرسش از حال حضرت جعفر بن محمد عليه السلام مبالغه کرد پس حال او و حال ايشان را و تأثرشان را بر شهادت پدرش زيد بن علی عليه السلام باز گفتم. 🔻يحيی گفت: عمويم محمد بن علی الباقر عليه السلام پدر مرا به ترکِ خروج اشارت فرمود و به او فهمانيد که اگر خروج کند و از مدينه جدا شود پايان کارش چه خواهد بود. پس آيا تو پسر عمم بن محمد ع را ملاقات کردی؟ گفتم: آری. گفت پس آيا از او شنيدی که از کار من چيزی بگويد؟ گفتم: آری گفت با چه بيان از من ياد کرد؟ خبر ده مرا گفتم فدايت شوم: دوست ندارم که آنچه را از او شنيده‌ام پيش روی تو بگويم. گفت: آيا مرا از مرگ می‌ترسانی؟ بيار آنچه شنيده‌ای؛ گفتم: شنيدم از او که می‌گفت که تو کشته می‌شوی و به دار آويخته می‌گردی. همچنانکه پدرت کشته و به دار آويخته شد. پس چهره‌اش دگرگون شد و گفت: (يمحو الله ما يشاء و يثبت و عنده ام الکتاب) ای متوکل، همانا که خدای (عز و جل) اين دين و شريعت را بوسيله ما تأييد فرموده و دانش و شمشير را بما عنايت کرده، پس هر دو برای ما فراهم آمده‌اند و عمو زادگان ما به علم تنها اختصاص يافته‌اند گفتم: فدايت شوم، من مردم را ديدم که به پسر عمت جعفر عليه السلام مايل‌ترند تا به تو و پدرت 👈👈👈 گفت: همانا که عمم محمد بن علی و پسرش جعفر- علیهما سلام- مردم را به دعوت کرده‌اند و ما ايشان را به خوانده‌ايم!. گفتم ای فرزند رسول خدا، آيا ايشان داناترند يا شما؟ 🔻پس مدتی چشمها را به زمين دوخت آنگاه سر برداشت و گفت: هر يک از ما از علم بهره‌ای داريم الا آنکه، ايشان هر چه که ما می‌دانيم می‌دانند. ولی ما هر چه را که ايشان می‌دانند نمی‌دانيم متوکل گفت: را یحیی به من سپرد و چون ، شهيد شد به مدينه رفتم و حضرت امام جعفر عليه السلام را ملاقات کردم و داستان يحيی را برای آن حضرت باز گفتم. پس گريست و بر يحيی سخت اندوهگين شد و فرمود: خدا عموزاده‌ام را رحمت کند و به پدران و نياکانش پيوسته سازد 🔻حضرت صادق ع فرمود، ای متوکل: آيا يحيی با تو گفت که عمويم محمد بن علی و پسرش جعفر مردم را به زندگی دعوت کردند و ما ايشان را به مرگ خوانديم؟ گفتم آری، أصلحک الله ، عمو زاده‌ات يحيی با من چنين گفت. فرمود خدا يحيی را بيامرزد." 🛑مروری تاریخی بر 💢 پسر ، نوه امام سجاد (علیه‌السّلام) می‌باشد. بعد از سرکوب شدن قیام پدرش توسط بنی‌امیه، خود را از دیدگان مخفی ساخت تا به وصیت پدر درباره استمرار و مبارزه عمل نماید. در این بین برخی از بزرگان از سر دلسوزی او را از قیام باز می‌داشتند. نقل شده است که امام صادق(ع) به او نامه‌ای نوشت و با آگاه کردن او از این‌که همچون پدرش کشته خواهد شد، او را از قیام باز داشت. ولی یحیی مصمم به قیام بود و از این رو آهنگ خراسان کرد. 👈 پدر وی، ، برای جلوگیری از فشار و به خاندان نبوت، کفر و الحاد و برگرداندن خلافت به آل محمد (ص) ‌ قیام نمود ولی در سال ۱۲۲ ه‌. ق توسط هشام خلیفه اموی سرکوب شد. نقل از ویکی فقه و ویکی شیعه قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛