eitaa logo
قران پویان
441 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
643 ویدیو
597 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 و در 30 بند منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است 🛑قسمت يازدهم: 🔻بند 8: از   نترس . در دين تفقه كن و صبور باش (بخش دوم) 8) به کار نیک فرمان ده تا از نیکوکاران باشی، و از کار زشت با دست و زبانت بازدار، و با کوشش تمام از بدکاران دوری گزین، و در راه خدا آنگونه که شاید و باید جهاد کن، و چنان باش که در راه خدا سرزنش هیچ سرزنش کننده ای در تو اثر نگذارد. به خاطر حق هرجا که بود در گردابها فرو رو ، و در دین ژرف  بیندیش، و خود را به تحمل ناگواریها عادت ده، و صبر در راه حق خوب خلق و خویی است! ✅ اما جمله «وَلاَ تَأْخُذْکَ فِي اللهِ لَوْمَةُ لاَئِم» اشاره به اين است که گاهى افراد آلوده، اطراف انسان هاى مجاهد و مبارز را مى گيرند و با ملامت و سرزنش مى خواهند سدى بر سر راه آنها ايجاد کنند. امام(عليه السلام) مى فرمايد: هرگز اين سرزنش ها مانع راه تو نشود; هنگامى که راه را تشخيص دادى با توکل بر خدا و عزم راسخ و بدون اعتنا به سرزنش گران به پيش تاز. از آنجا که در راه حق مشکلات فراوانى وجود دارد و حق جويان بدون پيکار با آنها، راه به جايى نمى برند، امام(عليه السلام) اين مشکلات را به امواج خروشان دريا تشبيه کرده و دستور مى دهد براى به دست آوردن گوهر حق، در اين امواج فرو شو تا به گوهر مطلوب برسى. سخن امام(عليه السلام) در اين جمله ها برگرفته از آياتى از قرآن مجيد است; در آيه 78 سوره حج مى خوانيم: (وَجاهِدُوا فِى اللهِ حَقَّ جِهادِه) و در آيه 54 سوره مائده مى خوانيم: (يُجاهِدُونَ فِى سَبيلِ اللهِ وَلا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم). ✅ امام(عليه السلام) در پايان اين بخش دو اندرز مهم ديگر به فرزندش مى دهد مى فرمايد: «در دين خود کن (و حقايق دين را به طور کامل فرا گير) و خويشتن را بر در برابر مشکلات عادت ده که استقامت و شکيبايى در راه حق، اخلاق بسيار نيکويى است»; با توجّه به اينکه «تفقّه» از ريشه «فقه» به معناى فهم و درک است، منظور امام(عليه السلام)از جمله «وَتَفَقَّهْ فِي الدِّينِ» اين است که حقايق دينى را اعم از اصول و فروع به طور کامل درک کن و تنها به صورت قناعت نکن، بلکه به عمق آنها آشنا شو. ✅ جمله «عَوِّدْ نَفْسَکَ ...» اشاره به اين است که صبر و استقامت در مقابل مشکلات چيزى است که با تمرين به دست مى آيد. بايد آنقدر تمرين کنى و خويشتن را عادت دهى تا خلق و خوى تو گردد. فقره «نِعْمَ الْخُلُقُ التَّصَبُرُ فِي الْحَقِّ» اشاره به اين است که هر کار مثبتى با مشکلات و موانعى روبه روست. هرگاه انسان و استقامت بر حق نداشته باشد، هرگز نمى تواند به آن دست يابد. جمله «وَعَوِّدْ نَفْسَکَ التَّصَبُّرَ عَلَى الْمَکْرُوهِ» اشاره به يک اصل مهم اخلاقى است و آن اينکه انسان هايى که تربيت اخلاقى نشده اند در آغاز کار پذيرش اصول اخلاق براى آنها آسان نيست و بايد آن را بر نفس خود تحميل کنند و پيوسته تکرار نمايند. اين فعل مکرر سبب مى شود که آن امر اخلاقى به صورت عادت در آيد و ادامه اين عادت سبب مى شود که به صورت ملکه نفسانى ظاهر گردد; يعنى تدريجاً در درون عمق جان انسان نفوذ کند و روح را به رنگ خود در آورد. حديث «الخَيْرُ عَادَةٌ» و حديث «العَادَةُ طَبْعٌ ثَان» که در غررالحکم در لا به لاى کلام امير  مؤمنان على(عليه السلام) آمده، اشاره به همين معناست. تفاوت با صبر اين است که شخص صبور واقعاً اهل صبر است; اما تصبر در مورد کسى است که هنوز اهل صبر نشده و خود را به آن وادار مى کند. 📚شرح آیت اله مكارم شیرازی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🌐مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 و در 30 بند منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است 🛑قسمت دوازدهم: 🔻بند 9 بخش اول خويش و ديگران یا بُنَيَّ اجْعَلْ نَفْسَكَ مِيزَاناً فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ؛ فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِك وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا، وَ لَا تَظْلِمْ كَمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ، وَ أَحْسِنْ كَمَا تُحِبُّ أَنْ يُحْسَنَ إِلَيْكَ، وَ اسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِكَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَيْرِكَ، وَ ارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِكَ،وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تُحِبُّ أَنْ يُقَالَ لَكَ. وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ، پسرم خود را ميزان بين خود و ديگران قرار بده، بنا بر اين آنچه براى خود دوست دارى براى ديگران هم دوست بدار، و هر چه براى خود نمى خواهى براى ديگران هم مخواه، به كسى ستم مكن چنانكه دوست دارى به تو ستم نشود، و نيكى كن چنانكه علاقه دارى به تو نيكى شود، آنچه را از غير خود زشت مى دانى از خود نيز زشت بدان، از مردم براى خود آن را راضى باش كه از خود براى آنان راضى هستى،هر آنچه را نمى دانى مگو، اگر چه دانسته هايت اندك است، و آنچه را دوست ندارى در باره تو بگويند تو هم درباره ديگران مگوى.  ترجمه انصاریان شرح: امام(عليه السلام) در اين فقره از وصيّت نامه پربارش نخست به يکى از مهم ترين اصول اخلاق انسانى اشاره کرده مى فرمايد: «پسرم خويشتن را معيار و مقياس قضاوت ميان خود و ديگران قرار ده»;. ترازوهاى سنتى معمولا داراى دو کفه بود و وزن کردن صحيح با آن در صورتى حاصل مى شد که دو کفه دقيقاً در برابر هم قرار گيرد. اين سخن اشاره به آن است که بايد هرچه براى خود مى خواهى براى ديگران هم بخواهى و هر چيزى را که براى خود روا نمى دارى براى ديگران هم روا مدارى تا دو کفه ترازو در برابر هم قرار گيرد. آن گاه به شرح اين اصل مهم اخلاقى پرداخته و در هفت جمله، جنبه هاى مختلف آن را بيان مى کند: در جمله اوّل و دوم مى فرمايد: «براى ديگران چيزى را دوست دار که براى خود دوست مى دارى و براى آنها نپسند آنچه را براى خود نمى پسندى»; (فَأَحْبِبْ لِغَيْرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ، وَاکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ لَهَا). در بخش سوم مى فرمايد: «به ديگران نکن همان گونه که دوست ندارى به تو ستم شود»; (وَلاَ تَظْلِمْ کَمَا لاَ تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ). در فقره چهارم مى افزايد: «به ديگران نيکى کن همان گونه که دوست دارى به تو نيکى شود»; (وَأَحْسِنْ کَمَا تُحِبُّ أَنْ يُحْسَنَ إِلَيْکَ). در جمله پنجم مى فرمايد: «آنچه را براى ديگران قبيح مى شمرى براى خودت نيز زشت شمار»;. در قسمت ششم مى افزايد: «و براى مردم راضى شو به آنچه براى خود از سوى آنان راضى مى شوى»; (وَارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِکَ).. در ادامه مى فرمايد: «آنچه را که نمى دانى مگو اگر چه آنچه مى دانى اندک باشد و آنچه را دوست ندارى درباره تو بگويند، درباره ديگران مگو»; اشاره به اينکه همان گونه که دوست ندارى مردم از تو غيبت کنند يا به تو تهمت زنند يا با القاب زشت و ناپسند تو را ياد کنند يا سخنان ديگرى که اسباب آزردگى خاطرت شود نگويند، تو نيز غيبت ديگران مکن و به کسى تهمت نزن و القاب زشت بر کسى مگذار و با سخنان نيش دار خاطر ديگران را آزرده مکن. 👈به راستى اگر اين اصل مهم اخلاقى با شاخ و برگ هاى هفت گانه اى که امام(عليه السلام) براى آن شمرده در هر جامعه اى پياده شود، صلح و صفا و امنيت بر آن سايه مى افکند و نزاع ها و کشمکش ها و پرونده هاى قضايى به حدّاقل مى رسد. محبّت و صميميت در آن موج مى زند 📚شرح ایت اله مکارم شیرازی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🌐مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 و در 30 بند منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است 🛑قسمت سیزدهم: 🔻بند 9 بخش دوم نهی از و دیگران . وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ، فَاسْعَ فِي كَدْحِكَ وَ لَا تَكُنْ خَازِناً لِغَيْرِكَ، وَ إِذَا أَنْتَ هُدِيتَ لِقَصْدِكَ فَكُنْ أَخْشَعَ مَا تَكُونُ لِرَبِّك.   آگاه باش كه خودپسندى ضدّ صواب و آفت خردهاست. پس كوششت را به نهايت برسان و در امور مادى خزانه دار وارث مشو. هرگاه به راه راست هدايت شدى در برابر پروردگارت به شدت فروتن باش. ترجمه انصاریان ♻️سپس امام(عليه السلام) مى فرمايد: «(پسرم) بدان که و غرور، ضد راستى و درست انديشى و آفت عقل هاست»; اشاره به اينکه انسانِ خودپسند، حقايق را درباره خويش و ديگران درک نمى کند و اين صفت زشت، حجابى بر عقل او مى افکند تا آنجا که عيوب خويش را صفات برجسته و نقص ها را کمال مى بيند و گاه يک عمر در اين خطا و اشتباه بزرگ باقى مى ماند و با همان حال از دنيا مى رود. :👈«العُجْبُ يُفْسِدُ العَقْلَ; عُجب عقل انسان را فاسد مى کند» و در جاى ديگر: «ثَمَرَةُ العُجْبِ البَغْضَاءُ; نتيجه خودپسندى آن است که مردم دشمن انسان مى شوند». 🔰آن گاه امام(عليه السلام) در ادامه سخن به دومين توصيه خود پرداخته مى فرمايد: «پس براى تأمين زندگى نهايت تلاش و کوششت را داشته باش»; (فَاسْعَ فِي کَدْحِکَ). اين چيزى است که در بسيارى از روايات اسلامى بر آن تأکيد شده تا آنجا که در حديث معروف نبوى مى خوانيم: «مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى کَلَّهُ عَلَى النَّاسِ; کسى که سربار مردم باشد ملعون و رانده شده دربار خداست». اگر همه مسلمانان به ويژه جوانان به اين دستور عمل کنند که هيچ کسى جز افراد از کار افتاده محتاج ديگران نباشند، به يقين جامعه اسلامى به پيشرفت هاى مهمى نايل مى شود حتى کشورهاى اسلامى نيز نبايد سربار کشورهاى غير مسلمان باشند که نتيجه اى جز ذلت به بار نمى آورد. مباش: 🔻آن گاه امام(عليه السلام) به بيان توصيه سوم پرداخته مى فرمايد: «(از آنچه به دست مى آورى در راه خدا انفاق کن و) انباردار ديگران مباش»; (وَلاَ تَکُنْ خَازِناً لِغَيْرِکَ). ↩️اشاره به اينکه آنها که از افزوده هاى اموال خويش انفاق نمى کنند و سعى در اندوختن آن دارند، بيچارگانى هستند که تلاش خود را صرف در نگهدارى اموال براى وارثان مى کنند و در قيامت، حسابش بر آنها و در دنيا لذتش براى ديگران است; همان وارثانى که گاه کمترين اعتنايى به مورِث خود ندارند و عمل خيرى براى او انجام نمى دهند، بلکه گاه از او نکوهش مى کنند که آنچه برايشان به ارث گذاشته کافى نيست. حتى اگر وارثان افراد نيکى باشند و از آن در طريق طاعت خدا استفاده کنند باز هم مايه حسرت آنهاست، چرا که زحمتش را آنها کشيدند و ثوابش را ديگران بردند، همان گونه که در روايات اسلامى به آن اشاره شده است. 🌴امام صادق(عليه السلام)  در تفسير آيه شريفه «(کَذلِکَ يُريهِمُ اللهُ أَعْمالَهُمْ حَسَرات عَلَيْهِمْ); خداوند اين چنين اعمال آنها را به صورتى حسرت آور به آنان نشان مى دهد»مى فرمايد; منظور از اين آيه کسى است که مال فراوانى از خود به يادگار مى گذارد که بر اثر بخل، در راه خدا نمى کند. سپس مى ميرد و آن را براى ديگرى مى گذارد که در طريق اطاعت خداوند يا معصيت او هزينه مى کند که اگر در راه طاعت خدا عمل کرده، آن شخص مال خود را در ترازوى عمل ديگرى مى بيند و مايه حسرت او مى شود در حالى که زحمت مال را او کشيده بود و اگر با آن معصيت خدا کند آن شخص به وسيله مالش کمک به معصيت به خداوند متعال کرده است (و باز هم مايه حسرت اوست)». ↩️سرانجام در چهارمين توصيه مى فرمايد: «هرگاه (به لطف الهى) به راه راست هدايت يافتى (شکر پروردگار را فراموش مکن و) در برابر پروردگار خود کاملا باش 📚🖋شرح ایت اله مکارم شیرازی @quranpuyan
🌐مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است 🛑قسمت چهاردهم:توكل، اخلاص، استخاره 🔸وَ أَلْجِئْ نَفْسَكَ فِي أُمُورِكَ كُلِّهَا إِلَى إِلَهِكَ فَإِنَّكَ تُلْجِئُهَا إِلَى كَهْفٍ حَرِيزٍ وَ مَانِعٍ عَزِيزٍ وَ أَخْلِصْ فِي الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَانَ وَ أَكْثِرِ الِاسْتِخَارَةَ در همه ی کارهایت خود را به خدایت بسپار، که در این صورت خود را به دژی محکم و پناهگاهی استوار میسپاری، تنها از پروردگارت درخواست کن، زیرا بخشش و محرومیت به دست اوست. و پیش از هر کاری همواره خوب و بد آن را بسنج و از خدا خیر آن را بطلب. سپس امام(عليه السلام) در اين وصيّت نامه پنج دستور مهم ديگر به فرزند دلبندش مى دهد: ✅ نخست به خداست که مى فرمايد: «در تمام کارهايت خود را به خدا بسپار که اگر چنين کنى خود را به پناهگاهى مطمئن و نيرومند سپرده اى»; توکل زاييده ايمان به توحيد افعالى است هنگامى که انسان سرچشمه همه امور جهان را به دست خدا بداند و او را مسبب الاسباب بشمرد طبعاً در همه مشکلات به او پناه مى برد و او را پناهگاه مطمئن خود مى داند. توکل به اين معنا نيست که انسان دست از تلاش و کوشش بردارد و تنها به اميد لطف خدا بنشيند، بلکه به اين است که تمام توان خود را به کار گيرد و در آنجا که به موانع و مشکلاتى برخورد مى کند که حل آن بيرون از توان اوست دست به دامان لطف خدا مى زند و با توکل بر او بر مشکلات چيره مى شود. ✅ آن گاه به مسأله اشاره کرده مى فرمايد: «به هنگام دعا، پروردگارت را با اخلاص بخوان (و تنها دست به دامان لطف او بزن) چرا که بخشش و حرمان به دست اوست»; (وَأَخْلِصْ فِي الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّکَ، فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَالْحِرْمَانَ). اخلاص نيز از ثمرات ايمان به توحيد افعالى است، زيرا هنگامى که انسان بداند «لا مُؤَثِّرَ فى الْوُجُودِ إِلاَّ اللهُ» يقين پيدا مى کند که عطا و حرمان به دست اوست. به هنگامى که به اين امر ايمان پيدا کرد تنها به در خانه او مى رود و با خلوص نيّت هرچه مى خواهد از او مى خواهد. به همين دليل در روايات وارد شده است که رياکاران مشرکند اين جمله در ضمن به اين حقيقت نيز اشاره دارد که انسان خواسته هاى خود را بايد فقط از خدا بخواهد نه از غير خدا و اگر طبق عالم اسباب به سراغ غير خدا مى رود باز هم مؤثر واقعى را خدا مى داند که اراده اش گاه به دست بندگانش تحقق مى يابد و جمله «فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَالْحِرْمَانَ» نيز بيانگر همين حقيقت است. ✅ در سومين دستور مى فرمايد: «و بسيار از خدا بخواه که خير و نيکى را برايت فراهم سازد»; (وَأَکْثِرِ الاِسْتِخَارَةَ). دو معنا دارد: يکى اى است که امروز در ميان مردم معمول و متعارف است، هرگاه مسأله اى بر انسان مشکل شده و با نيروى عقل خود و مشورت با اهل آن نتوانست آن را حل کند به سراغ مشورت با خدا مى رود و استخاره نوعى مشورت با پروردگار است. معناى دوم استخاره اين است که انسان در هر کارى که قدم مى گذارد از خدا طلب خير کند; يعنى خداوند را حاکم بر سرنوشت خود ببيند; در امر تجارت و زراعت و مانند آن تلاش کند ولى زبان حال و قال او اَسْتَخيرُاللهَ بِرَحْمَتِهِ باشد; يعنى خدايا خير و برکت را از رحمت تو مى خواهم. اين نوع از استخاره در روايات بسيار بر آن تأکيد شده است. از جمله در روايتى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «مَا اسْتَخَارَ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلاَّ خَارَ لَهُ; هيچ بنده با ايمانى از خداوند طلب خير نمى کند مگر اينکه خداوند خير او را فراهم مى سازد». 📚🖋شرح ایت اله مکارم @quranpuyan
🌐 مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است 🛑قسمت پانزدهم : 🔻در ، خيري نيست. وَ تَفَهَّمْ وَصِيَّتِي وَ لَا تَذْهَبَنَّ عَنْكَ صَفْحاً فَإِنَّ خَيْرَ الْقَوْلِ مَا نَفَعَ .وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا يَحِقُّ تَعَلُّمُهُ . وصیت مرا خوب بفهم، و بی تفاوت از کنار آن مگذار، که بهترین سخن آن است که سودمند باشد و بدان علمی که سودمند نیست خیری ندارد، و از علمی که آموختنش سزاوار نیست بهره ای نبرند. ♻ امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن براى اينکه فرزندش نسبت به اندرزها و وصاياى او اهتمام به خرج دهد مى فرمايد: «وصيتم را به خوبى درک کن و آن را سرسرى مگير»; سپس دليلى براى آن ذکر مى کند و علوم و دانش ها را ضمن آن، به سه بخش تقسيم مى نمايد و مى فرمايد: «زيرا بهترين سخن دانشى است که سودمند باشد و بدان دانشى که نفع نبخشد در آن خيرى نيست و دانشى که (زيان بار است) سزاوار فراگرفتن نيست سودى نمى بخشد» 🔷 : ↩️1-دانش هاى مفيد، علومى است که انسان را در مسير قرب الى الله يارى مى بخشد; خواه در زمينه اعتقادات باشد يا عبادات و اخلاق و...، دنياى او را به صورت آبرومند تأمين مى کند و از فقرى که مايه کفر و روسياهى است رهايى مى بخشد. ↩️2-علوم بيهوده دانش هايى است که نه خير دنيا در آن است و نه خير آخرت و گاه از آن براى سرگرمى و يا تفاخر استفاده مى شود; 🌐 در حديث معروف وارد شده که پيغمبر اکرم(ص) فرمود: ⏪«إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلاَثَةٌ آيَةٌ مُحْکَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَمَا خَلاَهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ; 💢علم تنها در سه چيز است: نشانه هاى روشن (در مسائل مربوط به خدا شناسى و مبدأ و معاد) و علم مربوط به احکام الهى و واجبات و علوم مربوط به امور اخلاقى و سنّت ها و مستحبات و غير آن اضافى است». 👈البتّه علوم و دانش هايى که به وآبادى دنياى مردم کمک مى کند و آنها را از فقر و بيمارى و مشکلات ديگر رهايى مى بخشد نيز از علوم مفيدند، زيرا در واقع مقدمه اى براى آن سه گروه از علوم نافعند. 📔علومى که براى زندگى انسان ها نافع است، گاه جنبه معنوى دارد; مانند علم به معارف دينى و احکام و اخلاق انسانى و گاه جنبه مادى دارد; مانند تمام علومى که براى زندگى مادى انسان ها لازم است نظير علم پزشکى، کشاورزى، فنون دفاعى، صنايع سبک و سنگين و... . و مى دانيم اگر اين علوم نباشد و زندگى مادى انسان به طور معقول اداره نشود مشکلات معنوى فراوانى به دنبال خواهد داشت. به همين دليل اين علوم در اسلام به عنوان واجب کفايى معرفى شده است ↩️3-قسم سوم از علوم، زيان بار است; مانند علم سحر و شعبده و علوم مربوط به توليد مواد حرام مانند شراب و مواد مخدر. در دنياى امروز ما، اين علوم فراوان تر از گذشته است; علومى که تهيّه وسائل کشتار جمعى را به بشر مى آموزد مانند ، سلاح هاى مرگبار شيميايى و امثال آن اين گونه علوم آموختن و فرا گرفتنش از نظر اسلام است، چرا که به عنوان مقدّمه حرام محسوب مى شود 📚🖋شرح ايت الله مكارم شیرازی @quranpuyan
مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است 🛑قسمت شانزدهم :💐🌱لزوم 🔶.أَيْ بُنَيَّ إِنِّي لَمَّا رَأَيْتُنِي قَدْ بَلَغْتُ سِنّاً وَ رَأَيْتُنِي أَزْدَادُ وَهْناً بَادَرْتُ بِوَصِيَّتِي إِلَيْكَ وَ أَوْرَدْتُ خِصَالًا مِنْهَا قَبْلَ أَنْ يَعْجَلَ بِي أَجَلِي دُونَ أَنْ أُفْضِيَ إِلَيْكَ بِمَا فِي نَفْسِي أَوْ أَنْ أُنْقَصَ فِي رَأْيِي كَمَا نُقِصْتُ فِي جِسْمِي أَوْ يَسْبِقَنِي إِلَيْكَ بَعْضُ غَلَبَاتِ الْهَوَى وَ فِتَنِ الدُّنْيَا فَتَكُونَ كَالصَّعْبِ النَّفُورِ وَ إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ. ترجمه : پسرم! هنگامى که ديدم سن من بالا رفته و ديدم قوايم به سستى گراييده، به (نوشتن) اين وصيتم براى تو مبادرت ورزيدم و نکات برجسته اى را در وصيتم وارد کردم مبادا اجلم فرا رسد در حالى که آنچه را در درون داشته ام بيان نکرده باشم و به همين دليل پيش از آنکه در رأى و فکرم نقصانى حاصل شود آن گونه که در جسمم (بر اثر گذشت زمان) به وجود آمده و پيش از آنکه هوا و هوس و فتنه هاى دنيا بر تو هجوم آورد و همچون مرکبى سرکش شوى به تعليم و تربيت تو مبادرت کردم و از آنجا که قلب جوان همچون زمين خالى است و هر بذرى در آن پاشيده شود آن را مى پذيرد، 🌱🖋انگيزه من براى نوشتن اين : امام(عليه السلام) در اين بخش از وصيّت نامه اش بار ديگر به انگيزه خود در بيان اين وصيّت نامه طولانى و مملوّ از اندرزهاى نافع مى پردازد; انگيزه اى که از دو بخش تشکيل مى شود ↩نخست مى فرمايد: «پسرم! هنگامى که ديدم سن من بالا رفته و ديدم قوايم به سستى گراييده، به اين وصيتم، براى تو مبادرت ورزيدم»; مى دانيم سن مبارک امام(عليه السلام) در آن زمان 60 سال يا کمى بيشتر بود و سن فرزندش بيش از 30 سال که هنوز بقاياى جوانى را با خود داشت و👈 اين درسى است براى همه در برابر فرزندانشان كه قبل از انكه دوران جوانى و يا نوجوانى را که آمادگى فراوان براى پذيرش حق در آن است، پشت سر بگذارند، آنچه را لازم است به آنها بگويند و وصيّت کنند. آن گاه امام(عليه السلام) به توضيح بيشترى مى پردازد و مى فرمايد: «و نکات برجسته اى را در وصيتم وارد کردم مبادا اجلم فرا رسد در حالى که آنچه را در درون داشته ام بيان نکرده باشم و به همين دليل پيش از آنکه در رأى و فکرم نقصانى حاصل شود آن گونه که در جسمم (بر اثر گذشت زمان) به وجود آمده و پيش از آنکه هوا و هوس و فتنه هاى دنيا بر تو هجوم آورد و همچون مرکبى سرکش شوى به تعليم و تربيت تو مبادرت کردم»; 🌴امام(عليه السلام) در اينجا نه به عنوان معصوم و نيز مخاطبش نه به عنوان فرزندى معصوم، بلکه به عنوان پدرى پير و دلسوز در برابر فرزندى که ممکن است در معرض تندباد وسوسه هاى نفس و فتنه هاى دنيا قرار بگيرد، به این نکات اشاره میفرماید. سپس امام(عليه السلام) به بيان دليلى براى طرح وصاياى خود براى فرزند جوانش پرداخته چنين مى گويد: «به يقين و نوجوان همچون زمين خالى است; هر بذرى در آن پاشيده شود 📚🖋 ترجمه وشرح ايت الله مكارم شیرازی @quranpuyan
مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است. 🛑قسمت هفدهم : فوايد تربيت در ، فرصت جوانان براي بهره‌گيري رايگان از بزگتران فَبَادَرْتُكَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ يَشْتَغِلَ لُبُّكَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْيِكَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ كَفَاكَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْيَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَكُونَ قَدْ كُفِيتَ مَئُونَةَ الطَّلَبِ وَ عُوفِيتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَةِ فَأَتَاكَ مِنْ ذَلِكَ مَا قَدْ كُنَّا نَأْتِيهِ وَ اسْتَبَانَ لَكَ مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَيْنَا مِنْهُ . ترجمه:بنابراین پیش از آنکه دلت سخت شود،و مغزت گرفتار گردد اقدام به ادب آموزى تو کردم، تا با عزمى جدّى به امورت روى آورى، امورى که اهل تجربه مشقّت تجربه کردن آن را کشیده اند، و تو از زحمت طلب کفایت شده،و از تجربه دوباره آسوده گشته اى، و آنچه ما در صدد تجربه آن بودیم به دست تو رسیده، و قسمتى از آنچه بر ما پوشیده مانده براى تو روشن گردیده است. 🌴امام(عليه السلام) در اين بخش از سخنان خود به اهمّيّت استفاده از ديگران اشاره مى کند، به تعبير ديگر همواره نسل هاى آينده از نسل هاى گذشته از اين نظر سعادتمندترند که تجارب پيشينيان در اختيار آيندگان قرار مى گيرد و آنچه را آنها با زحمت فراوان به دست آورده اند آيندگان بدون زحمت در اختيار مى گيرند لذا در پايان اين بخش از اندرزنامه مى فرمايد: «بنابراين آنچه از تجربيات نصيب ما شده، نصيب تو هم خواهد شد (بى آنکه زحمتى کشيده باشى) بلکه شايد پاره اى از آنچه بر ما مخفى شده (با گذشت زمان و تجربه بيشتر) بر تو روشن گردد» اشاره به اينکه گاه تجربه پيشينيان به طور کامل در اختيار آيندگان قرار مى گيرد و آنها از آن بهره کامل مى برند و گاه پيشينيان در بعضى از مسائل، نيمى از راه را پيموده اند و نيم ديگر را آيندگان مى پيمايند و به امورى دست مى يابند که حتى نصيب پيشينيان نشده بود. 🌱🌱آثار تربيت در جوانى: تاريخ انبيا نشان مى دهد جوانان نخستين گروهى بودند که به آنها ايمان مى آوردند و از اهداف آنها دفاع مى کردند. قرآن کرارا داستان نوح و ايمان آوردن جوانان را به او و ايراد بزرگسالان ثروتمند را بيان کرده و نيز تاريخ اسلام نشان مى دهد که مؤمنان به پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) بيش از همه جوانان بودند. روايات اسلامى نيز اين حقيقت را تأييد مى کند; امام صادق(عليه السلام) به يکى از يارانش که براى دفاع از مکتب اهل بيت به بصره رفته بود و ناکام برگشت، فرمود: «عَلَيْکَ بِالاَْحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى کُلِّ خَيْر; بر تو باد که به سراغ جوانان بروى که آنها براى پذيرش هر امر خيرى از همه سريع ترند».(6) 🌱نيز در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است که فرمود: «بَادِرُوا أَوْلاَدَکُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَکُمْ إِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ; فرزندان خود را با احاديث (اهل بيت) آشنا سازيد پيش از آنکه گروه منحرف مرجئه (که اعتقادى به خلافت بلا فصل على(عليه السلام) نداشتند) از شما پيشى بگيرند».(8) 💢در مطالب بالا از وصيّت نامه اميرمؤمنان على(عليه السلام) نيز اين مطلب به خوبى بيان شده است. دليل آن هم روشن است، زيرا از يک سو قلب جوانان پاک و خالى از آلودگى به تعصب هاى کور و لجاجت و عقايد باطله است، به همين دليل همانند زمينى است که خالى از هرگونه گياه و علف هاى هرزه مزاحم باشد و هر بذرى در آن افشانده شود به سرعت آن را مى پذيرد. از سوى ديگر، تعلقات دنيوى و مادى، او را به خود مشغول نداشته است تا پذيرش او نسبت به حق ضعيف شود. از سوى سوم تعليمات انبيا و احکام دين خدا با منافع نامشروع بسيارى از بزرگسالان در تضاد است و آنها حاضر نيستند به آسانى دست از منافع خود بردارند، در حالى که جوانان گرفتار چنين منافعى نيستند. و به گفته سعدى: آن که در خُرديش ادب نکنند * در بزرگى فلاح از او برخاست 📚🖋شرح ايت الله مكارم شیرازی @quranpuyan
مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است. 🛑قسمت هجدهم .: 💢استفاده از در تربیت فرزتدان . أَيْ بُنَيَّ، إِنِّي وَ إِنْ لَمْ أَكُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ كَانَ قَبْلِي فَقَدْ نَظَرْتُ فِي أَعْمَالِهِمْ وَ فَكَّرْتُ فِي أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِي آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ كَأَحَدِهِمْ، بَلْ كَأَنِّي بِمَا انْتَهَى إِلَيَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ، فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِكَ مِنْ كَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ، فَاسْتَخْلَصْتُ لَكَ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ [جَلِيلَهُ] نَخِيلَهُ وَ تَوَخَّيْتُ لَكَ جَمِيلَهُ وَ صَرَفْتُ عَنْكَ مَجْهُولَهُ، وَ رَأَيْتُ حَيْثُ عَنَانِي مِنْ أَمْرِكَ مَا يَعْنِي الْوَالِدَ الشَّفِيقَ وَ أَجْمَعْتُ عَلَيْهِ مِنْ أَدَبِكَ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ وَ أَنْتَ مُقْبِلُ الْعُمُرِ وَ مُقْتَبَلُ الدَّهْرِ ذُو نِيَّةٍ سَلِيمَةٍ وَ نَفْسٍ صَافِيَة. پسرم اگر چه من به اندازه مردمى كه پيش از من بوده اند عمر نكرده ام، ولى در كردارشان دقّت، و در اخبارشان فكر نموده، و در آثارشان سياحت كرده ام، تا جايى كه همانند يكى از آنان شده ام، بلكه گويى از پى آنچه كه از وضع آنان به من رسيده عمرم را با اولين و آخرينشان گذرانيده ام، زلال اعمالشان را از تيرگى، و سود و زيان كردارشان را شناختم، از اين رو از هر چيزى پاكيزه و خالصش را برايت انتخاب كردم، و از ميان آن همه برنامه زيبايش را برايت برگزيدم، و نامعلوم آن را از تو دور داشتم، چون به امورت همانند پدرى مهربان عنايت داشتم، و قصد ادب آموزى تو را در خاطر مى گذراندم، مصلحت ديدم تو را با اين روش تربيت كنم، چرا كه در عنفوان جوانى، و در ابتداى زندگى هستى، و تو را نيّتى سالم، و باطنى پاك است انصاریان 🌴امام(عليه السلام) در بخش دیگر وصيّت نامه به نکته بسيار مهمى اشاره مى کند و آن اهمّيّت مطالعه و بررسى تاريخ پيشينيان است; آنچه از اعمال آنها به ما رسيده و از اخبار آنها در اختيار ما قرار گرفته و آنچه در آثار بازمانده از آنها: (کاخ هاى ويران شده، قبرهاى خاموش، ثروت هاى به جا مانده و...) باقى است اشاره به اينکه زندگى چيزى جز تجربه نيست. اگر کسى از تجارب ديگران بهره بگيرد، در اعمال آنها و نتايجى که از عملشان گرفتند دقت کند و در اخبار عبرت انگيزى که از آنها به يادگار باقى مانده بينديشد و در آثار بازمانده از آنان با ديده عبرت بين بنگرد، عمرى به درازاى تمام تاريخ بشريت پيدا مى کند و گويى از روز اوّل خلقت آدم تا کنون زنده بوده است. ✳ در واقع امام(عليه السلام) با اين سخنانش به همه پدران دلسوز درس مى آموزد که اگر خواهان سعادت فرزندان خود هستند از آن زمان که قلب فرزندان صاف و پاک است در تربيتشان بکوشند و مخصوصاً از تاريخ پيشينيان که مملوّ از درس ها و عبرت هاست و نمونه هاى حسى براى مسائل اخلاقى به دست مى دهد، کمک بگيرند ⭕️چگونگى دسترسى امام(عليه السلام) به تاريخ گذشتگان 💢🌴از تعبيرات امام(عليه السلام) در اين بخش از نامه استفاده مى شود که دسترسى امام(عليه السلام)به تاريخ عبرت انگيز پيشينيان از سه راه بوده است: نخست از طريق نگاه کردن در اعمال آنها; که ممکن است اشاره به کارهايى باشد که سينه به سينه، نسلى به نسل ديگر منتقل مى کند. دوم. از طريق تفکر در اخبارشان که در صفحات تاريخ ثبت و ضبط شده است; سوم. از طريق سير در آثار آنان; يعنى کاخ هاى متروک، قصرهاى خاموش، ويرانه هاى شهرها، قبرهاى مندرس و مانند آن; که با زبان بى زبانى حقايق مربوط به نسل هاى پيشين را بيان مى دارند و در عين خاموشى صد زبان دارند .راه چهارمى نيز امام براى آگاهى از تاريخ پيشينيان داشته و آن علم و دانشى است که از طريق وحى بر پيامبر(ص) نازل شده و پيامبر(صلى الله عليه وآله) به بزرگ ترين شاگرد و وصيّش على(عليه السلام) منتقل ساخته است. 👈از آنجا که غير از منبع اخير، خطاها، ناصافى ها و ناخالصى ها در اخبار رسوخ کرده، امام مى فرمايد: «من با فکر خدادادى خالص آن را از ناخالص جدا ساخته ام و صحيح را از سقيم پرداخته ام و نتيجه آن را در اختيار تو گذاشته ام. 📚🖋شرح ايت الله مكارم شیرازی @quranpuyan
مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است. 🛑قسمت بیست دوم : ❣ . تلخي و شيريني دنيا هم خواست اوست. 🔶فَتَفَهَّمْ يَا بُنَيَّ وَصِيَّتِي وَ اعْلَمْ أَنَّ مَالِكَ الْمَوْتِ هُوَ مَالِكُ الْحَيَاةِ، وَ أَنَّ الْخَالِقَ هُوَ الْمُمِيتُ وَ أَنَّ الْمُفْنِيَ هُوَ الْمُعِيدُ وَ أَنَّ الْمُبْتَلِيَ هُوَ الْمُعَافِي، وَ أَنَّ الدُّنْيَا لَمْ تَكُنْ لِتَسْتَقِرَّ إِلَّا عَلَى مَا جَعَلَهَا اللَّهُ عَلَيْهِ مِنَ النَّعْمَاءِ وَ الِابْتِلَاءِ وَ الْجَزَاءِ فِي الْمَعَادِ أَوْ مَا شَاءَ مِمَّا لَا تَعْلَمُ، پسرم وصيتم را بفهم، و بدان كه مالك مرگ همان مالك حيات، و هستى بخش همان ميراننده، و فنا كننده همان باز گرداننده، و گرفتار كننده، همان عافيت بخشنده است، و مسلّما دنيا برقرار نمى ماند مگر به همان نظامى كه خداوند آن را قرار داده از وضع نعمتها و بلاها، و پاداش روز جزا، و آنچه او بخواهد و ما نمى دانيم.  🖋ترجمه انصاریان 🌐همه چيز از سوى اوست: 🌴امام(عليه السلام) در اين بخش از وصيّت نامه نخست به فرزندش دستور مى دهد که در آنچه او مى گويد دقت کند و فهم خود را به کار گيرد، مى فرمايد: «پسرم در فهم وصيتم دقت نما»; (فَتَفَهَّمْ يَا بُنَيَّ وَصِيَّتِي). اين جمله در واقع اشاره به اهمّيّت بحثى است که بعد از آن بيان فرموده، اهميتى که در خورِ دقت فراوان است. 💢آن گاه به اين حقيقت اشاره مى کند که در اين هر چه هست ; حيات و مرگ، صحت و بيمارى، تلخ و شيرين، نعمت و ابتلا و ... همه آنها حکيمانه است و اگر نتوانستى به حکمت آنها پى ببرى حمل بر بى اطّلاعى خود کن و در برابر اراده حکيمانه خدا تسليم باش. مى فرمايد: «بدان مالک مرگ همان مالک حيات است و آفريننده، همان کسى است که مى ميراند و فانى کننده هم اوست که جهان را از نو نظام مى بخشد و بيمارى دهنده همان شفابخش است»; (وَاعْلَمْ أَنَّ مَالِکَ الْمَوْتِ هُوَ مَالِکُ الْحَيَاةِ، وَأَنَّ الْخَالِقَ هُوَ الْمُمِيتُ، وَأَنَّ الْمُفْنِيَ هُوَ الْمُعِيدُ، وَأَنَّ الْمُبْتَلِيَ هُوَ الْمُعَافِي). 💢اين سخن اشاره به توحيد افعالى است که در جهان بيش از يک مبدأ نيست: «لا مُؤَثِّرَ فِى الْوُجُودِ إِلاَّ اللهُ» نه اينکه عالم دو مبدأ دارد، مبدأ خير و شر و يزدان و اهريمن; آن گونه که ثنويان و دوگانه پرستان مى پنداشتند. اصولاً در خلقت خداوند شرى وجود ندارد و هرچه هست خير است و شرّ امرى نسبى است. به عنوان مثال: نيش عقرب وسيله اى دفاعى براى او در برابر دشمنانش هست. افزون بر آن که در سم و نيش حشرات دواهاى شفابخشى وجود دارد و از اين نظر خير است و اگر کسى اشتباه کند و گرفتار نيش او شود، اين شر بر اثر ناآگاهى او به وجود آمده است. 🌴👈آن گاه امام(عليه السلام) به و آميخته بودن تلخ و شيرين در آن اشاره کرده مى فرمايد: «و دنيا پابرجا نمى ماند مگر به همان گونه که خداوند آن را قرار داده است; گاهى نعمت و گاهى گرفتارى و سرانجام پاداش در روز رستاخير يا آنچه او خواسته و تو نمى دانى (از کيفرهاى دنيوى)»; (وَأَنَّ الدُّنْيَا لَمْ تَکُنْ لِتَسْتَقِرَّ إِلاَّ عَلَى مَا جَعَلَهَا اللهُ عَلَيْهِ مِنَ النَّعْمَاءِ، وَالاِبْتِلاَءِ، وَالْجَزَاءِ فِي الْمَعَادِ، أَوْ مَا شَاءَ مِمَّا لاَ تَعْلَمُ). 💢آرى اين طبيعت دنياست و موافق حکمت خداوند است، زيرا اگر انسان هميشه غرق نعمت باشد، در ميان امواج غفلت غرق مى شود و اگر هميشه مبتلا باشد، يأس و نوميدى همه وجودش را فرا مى گيرد و از خدا دور مى شود. خداوند حکيم اين دو را به هم آميخته تا انسان پيوسته بيدار باشد و به سوى او حرکت کند و دست به دامان لطفش بزند. 🖋شرح آیت الله مکارم شیرازی @quranpuyan
مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است. 🛑قسمت بیست سوم : ⭕️اگر در امرى بر تو مشکل شد، آن را بر نادانى خود حمل کن 🔶 فَإِنْ أَشْكَلَ عَلَيْكَ شَيْءٌ مِنْ ذَلِكَ فَاحْمِلْهُ عَلَى جَهَالَتِكَ، فَإِنَّكَ أَوَّلُ مَا خُلِقْتَ بِهِ جَاهِلًا ثُمَّ عُلِّمْتَ، وَ مَا أَكْثَرَ مَا تَجْهَلُ مِنَ الْأَمْرِ وَ يَتَحَيَّرُ فِيهِ رَأْيُكَ وَ يَضِلُّ فِيهِ بَصَرُكَ ثُمَّ تُبْصِرُهُ بَعْدَ ذَلِكَ. فَاعْتَصِمْ بِالَّذِي خَلَقَكَ وَ رَزَقَكَ وَ سَوَّاكَ؛ [فَلْيَكُنْ] وَ لْيَكُنْ لَهُ تَعَبُّدُكَ وَ إِلَيْهِ رَغْبَتُكَ وَ مِنْهُ شَفَقَتُكَ. اگر درك بعضى از اين امور بر تو دشوار آمد، آن را به حساب نادانى خود گذار، زيرا تو در آغاز نادان آفريده شده اى، سپس، دانا گرديده اى و چه بسيارند چيزهايى كه تو نمى دانى و انديشه ات در آن حيران است و بصيرتت بدان راه نمى جويد، ولى بعدها مى بينى و مى شناسى. پس چنگ در كسى زن كه تو را آفريده است و روزى داده و اندامى نيكو بخشيده و بايد كه پرستش تو خاص او باشد و گرايش تو به او و ترس تو از او 🖋ترجمه انصاریان سپس از آنجا که گاهى افراد نادان به سبب بى اطّلاعى از حکمتِ حوادث عالم، زبان به اعتراض مى گشايند. امام(عليه السلام) به فرزندش هشدار مى دهد مى فرمايد: «و اگر درباره فهم اين امور (حوادث جهان) امرى بر تو مشکل شد، آن را بر نادانى خود حمل کن (و زبان به اعتراض مگشاى) زيرا تو در آغاز خلقت جاهل و نادان بودى و سپس عالِم و آگاه شدى و چه بسيار است امورى که هنوز نمى دانى و فکرت در آن متحير و چشمت در آن خطا مى کند; اما پس از مدتى آن را مى بينى (و از حکمت آن آگاه مى شوى)» 🔻اشاره به اينکه کسى مى تواند زبان به اعتراض بگشايد که نسبت به همه چيز آگاه باشد و فلسفه تمام حوادث را بداند و آن را موافق حکمت نبيند؛ در حالى که چنين نيست; معلومات انسان در برابر مجهولاتش همچون قطره در مقابل درياست. در آغاز عمر چيزى نمى داند و تدريجاً نسبت به بعضى امور آگاه مى شود و چه بسيار امورى که در آغاز از فلسفه آن بى خبر است; اما چيزى نمى گذرد که حکمت آن بر او آشکار مى شود. آيا انسان با اين علم محدود و با اين تجاربى که درباره جهل و علم خود دارد مى تواند در مورد آنچه نمى داند لب به اعتراض باز کند؟! 🌴امام(عليه السلام) در پايان اين قسمت، فرزندش را دستور به تمسک به ظل عنايت و الطاف الهى و توجّه به ذات پاک او مى دهد که در هر حال کليد نجات است، مى فرمايد: «بنابراين به آن کس که تو را آفريده و روزى داده و آفرينش تو را نظام بخشيده تمسک جوى و تنها او را پرستش کن و رغبت و محبّت تو تنها به سوى او باشد و تنها از (مخالفت) او بترس»;. ↩️اين چهار دستور کوتاه و پر معنا به يقين ضامن سعادت هر انسانى است: و پرستش او و توجّه به ذات پاکش و ترس از مجازاتش. 👈در جمله «الَّذِي خَلَقَکَ وَ رَزَقَکَ وَ سَوَّاکَ» که برگرفته از اين آيات قرآن مجيد است: (الَّذِى خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِى قَدَّرَ فَهَدَى * وَالَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعَى)(1) نخست اشاره به آفرينش، سپس روزى و بعد تسويه و نظام بخشيدن به وجود انسان از نظر جسم و جان آمده است در حالى که مى دانيم نخست خلقت است و بعد تسويه و سپس رزق و روزى; اما با توجّه به اينکه عطف به واو هميشه دليل بر ترتيب نيست مشکلى از اين نظر در تفسير عبارت پيدا نمى شود. اين احتمال نيز کاملاً پذيرفتنى است که نظر امام(عليه السلام) به دوران تکامل جنينى و رشد پس از تولد است; زيرا نطفه اى که در رحم مادر قرار مى گيرد، از روزى الهى که در رحم مادر براى او حواله شده پيوسته بهره مى برد و به دنبال آن مراحل تکامل را يکى پس از ديگرى سير مى کند حتى زمانى که متولد مى شود و روزى او از خون به شير مادر مبدل مى گردد، باز هم مراحل تسويه و تکامل را تا مدت زيادى ادامه مى دهد، بنابراين مى توان گفت که روزى قبل از مراحل تکامل انسان شروع مى شود. 🔸📖سرى به قرآن مى زنيم .مى فرمايد: (وَما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاّ قَليلاً). انيشتين، دانشمند معروف مى گويد: اگر تمام علوم بشر را از روز نخست تا به امروز که در کتابخانه ها جمع شده است در برابر مجهولات بشر بگذاريم، همانند يک صفحه از يک کتاب بسيار قطور است. از اينجا نتيجه اى را که امام(عليه السلام) در عبارت بالا گرفته است به خوبى درک مى کنيم که اگر ما در مسائل مربوط به مبدأ و معاد و اسرار زندگى بشر سؤالات بدون جوابى پيدا کنيم بايد حمل بر نادانى خود کنيم و زبان به انکار و اعتراض نگشاييم. اين حکم عقل و منطق است. 🖋شرح آیت الله مکارم @quranpuyan
مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است. 🛑قسمت بیست چهارم : 🌴 ص و 🔶. وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُنْبِئْ عَنِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ كَمَا أَنْبَأَ عَنْهُ الرَّسُولُ صلی الله علیه وآله [عَلَيْهِ نَبِيُّنَا]، فَارْضَ بِهِ رَائِداً وَ إِلَى النَّجَاةِ قَائِداً، فَإِنِّي لَمْ آلُكَ نَصِيحَةً، وَ إِنَّكَ لَنْ تَبْلُغَ فِي النَّظَرِ لِنَفْسِكَ وَ إِنِ اجْتَهَدْتَ مَبْلَغَ نَظَرِي لَكَ. .  پسرم آگاه باش احدى از وجود خداوند چنانكه پيامبر -صلّى اللّه عليه و آله- خبر داده خبر نداده است، پس به پيشوايى آن حضرت راضى باش، و براى رسيدن به منزل نجات رهبريش را بپذير، كه من از نصيحت به تو كوتاهى نكردم، و تو در انديشه ات نسبت به صلاح خود هر چند بكوشى به ميزان انديشه اى كه من در باره تو دارم نخواهى رسيد 🖋ترجمه انصاریان 🌴💞پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را راهنماى خود قرار ده: 🌴امام(عليه السلام) در اين بخش از اندرزنامه خود خطاب به فرزند عزيزش به دو نکته مهم اشاره مى کند: نخست اينکه پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) بهترين پيشوا و راهنماست و ديگر اينکه پدرش اميرمؤمنان از هيچ کوششى براى هدايت او فروگذار نکرده است، بنابراين بايد بر پيروى از اين دو پيشوا پا فشارى کرد. 👈مى فرمايد: «پسرم بدان هيچ کس از خدا همچون پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) خبر نياورده (و احکام خدا را همانند او بيان نکرده است) بنابراين او را به عنوان رهبر خود بپذير و در طريق نجات و رستگارى، وى را قائد خويش انتخاب کن»; (وَاعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُنْبِئْ عَنِ اللهِ سُبْحَانَهُ کَمَا أَنْبَأَ عَنْهُ الرَّسُولُ(صلى الله عليه وآله) فَارْضَ بِهِ رَائِداً(5)، وَإِلَى النَّجَاةِ قَائِداً). اين تعبير نشان مى دهد که وحى آسمانى که بر پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نازل شد سرآمد همه وحى هايى است که بر انبياى پيشين نازل شده است. در آن اعصار مطابق استعداد انسان هاى همان زمان وحى آسمانى نازل مى شد و در عصر خاتم انبيا آخرين پيام هاى خدا بر قلب مبارکش وحى شد. 📚مقايسه قرآن مجيد با تورات و انجيل کنونى (هرچند دست تحريف به آن راه يافته) شاهد گوياى اين تفاوت عظيم است; در مورد و دلايل توحيد و صفات پروردگار، قرآن مجيد مطالبى دارد که در هيچ يک از کتب آسمانى ديده نمى شود حتى عشرى از اعشار آن هم وجود ندارد. در مورد مسائل مربوط به معاد که به گفته بعضى از محققان دو هزار آيه در قرآن از معاد و شاخ و برگ آن سخن مى گويد، آنقدر قرآن مطلب به ميان آورده که فراتر از آن تصور نمى شود. در مباحث اخلاقى، اجتماعى، سياسى و مسائل مربوط به حکومت و تاريخ پيشينيان، قرآن از هر نظر پربار است. به همين دليل امام(عليه السلام) در گفتار بالا مى فرمايد: احدى مانند پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) وحى آسمانى را به صورت گسترده بيان نکرده است و همين دليلِ انتخاب او به عنوان بهترين راهنما و پيشواست. 👌بايد توجّه داشت که واژه «رائد» در اصل به معناى کسى است که او را براى جستجوى مرتع (و آب) براى چهارپايان مى فرستند و هنگامى که آن را کشف کرد خبر مى دهد سپس اين معنا توسعه يافته و به کسانى که امور حياتى را در اختيار انسان ها مى گذارند اطلاق شده است. قائد نيز در اصل به معناى کسى است که مهار ناقه را در دست مى گيرد و آن را در مسير راهنمايى مى کند. سپس به رهبران انسانى اطلاق شده است. 🌴امام(عليه السلام) در ادامه سخن مى افزايد: «من از هيچ اندرزى درباره تو کوتاهى نکردم و تو هرقدر براى آگاهى از صلاح خويش کوشش کنى به آن اندازه که من درباره تو تشخيص داده ام نخواهى رسيد»; (فَإِنِّي لَمْ آلُکَ(6) نَصِيحَةً. وَإِنَّکَ لَنْ تَبْلُغَ فِي النَّظَرِ لِنَفْسِکَ ـ وَإِنِ اجْتَهَدْتَ ـ مَبْلَغَ نَظَرِي لَکَ). 💠هدف امام(عليه السلام) از اين سخن آن است که فرزندش را تشويق کند به دو دليل نسبت به اين نصايح کاملاً پايبند باشد يکى اينکه امام(عليه السلام) بر اثر دلسوزى و محبّت فوق العاده به او چيزى را فروگذار نکرده و ديگر اينکه فرزندش تازه کار است و هرگز نمى تواند آنچه را امام(عليه السلام) مى داند و مى بيند، بداند و ببيند که گفته اند: آنچه را جوان در آيينه مى بيند پير در خشت خام آن بيند. 🖋شرح آیت الله مکارم شیرازی @quranpuyan