eitaa logo
قران پویان
501 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
756 ویدیو
752 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✅ تدبر و فهم سوره نکاتی از 🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿 ◀️ سرزمین‌ها می‌توانند دارای قداست باشند و شهر مکّه نیز از قدیم مورد احترام و سوگند بوده است. «لاٰ أُقْسِمُ بِهٰذَا الْبَلَدِ» ◀️ تکرار گاهی نشانه عظمت و عنایت است. بِهٰذَا الْبَلَدِ.... بِهٰذَا الْبَلَدِ ◀️ ارزش زمین‌ها به ارزش ساکنان آنهاست. «وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهٰذَا الْبَلَدِ» ◀️ زندگی بشر در متن و سختی‌ها قرار دارد. «فِی کَبَدٍ» ◀️هر مالی که در مسیر حق صرف نشود مایه حسرت است. «أَهْلَکْتُ مٰالاً لُبَداً» ◀️ انسان تحت سیطره قدرت و علم الهی است. أَ یَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ... أَ یَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ◀️نتیجه هر محاسبه ای که جای خدا در آن خالی باشد، پوچی و زیانکاری است. أَ یَحْسَبُ... أَ یَحْسَبُ ◀️ خود بزرگ بینی در برابر خدا چه معنایی دارد؟ «أَ یَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ» ◀️ کسانی که در به راه درست نروند یا مصرف آنها نابجا باشد یا نیّتشان خالص نباشد و همراه با ریا و خودنمایی و دروغ باشد، در آینده شرمنده و پشیمان خواهند شد. «أَهْلَکْتُ مٰالاً لُبَداً» ◀️ بهترین راه خداشناسی، دقّت و مطالعه در آفریده‌های حکیمانه خداوند است. أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ... ◀️ با سؤال‌های مناسب، وجدان‌های خفته را بیدار کنید. أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ... ◀️ همه انسانها از طریق یا یا راهنمایی انبیا و اوصیا و علما، خیر و شر را می‌شناسند. «هَدَیْنٰاهُ النَّجْدَیْنِ» ◀️ انجام وظیفه و تکلیف، همچون عبور از گردنه است. «الْعَقَبَةَ» ◀️افراد مرفّه و راحت طلب که از انجام کار و پذیرش مسئولیّت فرار می‌کنند، مورد انتقاد قرآن اند. «فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ» ◀️ انسان، مسائل معنوی را بدون هشدارهای الهی درک نمی کند. «وَ مٰا أَدْرٰاکَ مَا الْعَقَبَةُ» ◀️ آزاد سازی بردگان و اسیران در رأس کارهای خیر است. «فَکُّ رَقَبَةٍ» ◀️همیشه کلی گویی مفید نیست، گاهی باید نمونه‌ها و مصادیق را نام برد. فَکُّ رَقَبَةٍ... إِطْعٰامٌ ◀️ برای تحریک عواطف مردم و بیدارسازی وجدانها دردها را مطرح کنید. ◀️ برای تشویق مردم به کارهای خیر، ابتدا الطاف خدا را یادآور شوید. «عَیْنَیْنِ - لِسٰاناً وَ شَفَتَیْنِ - یَتِیماً ذٰا مَقْرَبَةٍ» ◀️ اسلام به مسائل مادی طبقه محروم و لزوم حل مشکلات آنان تأکید و اصرار دارد. «یَتِیماً مِسْکِیناً» ◀️ سرمایه‌ها خرج می‌شود ولی مهم مسیر خرج است. أَهْلَکْتُ مٰالاً لُبَداً... فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ... فَکُّ رَقَبَةٍ... أَوْ ◀️ ، شرط پذیرش کارهای نیک است. «ثُمَّ کٰانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا» ◀️ همه مسلمانان باید یکدیگر را به و رحمت سفارش کنند. «آمَنُوا وَ تَوٰاصَوْا» ◀️ دانستن کافی نیست، گفتن و شنیدن نیز مؤثر است. «تَوٰاصَوْا» ◀️ بهترین معروف‌ها که باید به آن سفارش شود، صبر و رحمت است. «تَوٰاصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَوٰاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ» ◀️ بعد از باید دیگران را به کار خیر دعوت کرد. «تَوٰاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ» ◀️ تشکر از نعمت چشم، دیدن آیات الهی و تشکر از نعمت زبان، سفارش به دیگران است. «تَوٰاصَوْا» ◀️ ایمان و صبر و محبّت، مایه برکت است. «أُولٰئِکَ أَصْحٰابُ الْمَیْمَنَةِ» ◀️ کسی که با کفر و بخل، روی حق و رحمت را بپوشاند در قیامت در آتشی سرپوشیده قرار خواهد گرفت. «عَلَیْهِمْ نٰارٌ مُؤْصَدَةٌ» ◀️ مؤمنانی که به سیر کردن گرسنه و آزادی برده موفق شوند، هم برای جامعه، مایه خیر و برکت هستند و هم آخرت خود را آباد کرده اند و چه میمنت و برکتی بالاتر از این؟ «أَصْحٰابُ الْمَیْمَنَةِ» ◀️ هرکاری با بردباری و پایدار به نتیجه می‌رسد و لذا سفارش به صبر، مقدّم بر هر امری است. «تَوٰاصَوْا بِالصَّبْرِ» ◀️ منشأ هرگونه شومی و پلیدی، به و حق پوشی بازمی گردد. وَ الَّذِینَ کَفَرُوا... هُمْ أَصْحٰابُ الْمَشْأَمَةِ 🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠🌐مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 نهج البلاغه منتشر شده است، 📜 👈بعد از نامه امام به مالک اشتر طولانى ترین نامه هاى امام(علیه السلام) در نهج البلاغه است، یک دوره کامل ، ، ، و الى الله است و در حقیقت از سى بخش تشکیل مى شود. اين وصیت هنگام بازگشت از صفین، در محلی به نام حاضرین نگاشته است. 🌐🌱باميد خدا از امروز در چندين قسمت، بندهاي مختلف اين را مرور خواهيم كرد. 🛑قسمت اول : 🖋🌴امام(علیه السلام) در بخش اوّل، خود و فرزندش را به عنوان نویسنده نامه و مخاطب آن با عباراتى بسیار پرمعنا که با روح مجموع نامه هماهنگ است معرفى مى کند. 1⃣.مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ الْمُسْتَسْلِمِ [لِلدَّهْرِ الذَّامِ‏] لِلدُّنْيَا السَّاكِنِ مَسَاكِنَ الْمَوْتَى وَ الظَّاعِنِ عَنْهَا غَداً إِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ مَا لَا يُدْرِكُ السَّالِكِ سَبِيلَ مَنْ قَدْ هَلَكَ غَرَضِ الْأَسْقَامِ وَ رَهِينَةِ الْأَيَّامِ وَ رَمِيَّةِ الْمَصَائِبِ وَ عَبْدِ الدُّنْيَا وَ تَاجِرِ الْغُرُورِ وَ غَرِيمِ الْمَنَايَا وَ أَسِيرِ الْمَوْتِ وَ حَلِيفِ الْهُمُومِ وَ قَرِينِ الْأَحْزَانِ وَ نُصُبِ الْآفَاتِ وَ صَرِيعِ الشَّهَوَاتِ وَ خَلِيفَةِ الْأَمْوَاتِ. 🔻🖋علت نگارش وصیتنامه ↩️)ز پدر پیر سالخورده ی معترف به سختیهای زمانه، عمر پشت سر نهاده، تسلیم حوادث روزگار، ساکن دیار مردگان و کوچ کننده ی از آن در فردای زمان؛ به فرزند نورسیده و آرزومند چیزی که به دست نیاید، و پوینده ی راه کسانی که به هلاکت رسیدند، هدف تیردردها وگروگان روزگار، و شکار مصیبتها، و بنده ی دنیا، و سوداگر غرور، و ورشکسته ی نا گواری ها، و اسیر مرگات، و رفیق غمها، و همدام اندوه ها، و اماج افت ها، و زمین خورده ی شهوت ها و جانشین مردکان. 💫ترجمه حسین استادولی 📩اين نامه از سوى چه کسى، و به چه کسى است؟ 🔗📝"اين بخش در حقيقت عنوان نامه را مشخص مى کند، زيرا معمولا به هنگام نوشتن نامه مى نويسند: مِنْ فُلان اِلى فُلان; يعنى اين نامه از سوى فلان کس به سوى فلان کس نگاشته مى شود. 🌴امام(عليه السلام) به جاى اينکه نام خود و نام فرزندش امام حسن(عليه السلام) را ببرد با ذکر اوصافى زمينه را براى اندرزهاى بسيار مهم آينده هموار مى سازد. 🌱🔻ابتدا شش صفت براى خود و سپس چهارده صفت براى فرزندش بيان مى فرمايد که فضاى نامه را با اين اوصاف کاملاً آماده و روشن و شفاف مى کند. 🌴امام(عليه السلام) با ذکر اين اوصاف براى خود اهداف مختلفى را دنبال مى کند; نخست اينکه به فرزندش مى فهماند من با کوله بار عظيمى از تجربه که با گذشت زمان برايم حاصل شده 📩اين نامه را مى نويسم. ديگر اينکه گوينده اندرزها اگر تواضع به خرج دهد و از موضع بالا و آمرانه سخن نگويد، سخنانش بسيار اثربخش تر خواهد بود. ↩️سوم اينکه پسرش بداند به زودى پدر مى رود و بايد جاى پدر بنشيند و درک اين حقيقت او را براى پذيرش اندرزها آماده تر مى سازد 🔻جمله «الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ» تأکيدى است بر اينکه من در سراشيبى پايان عمر قرار گرفته ام و جمله «الْمُسْتَسْلِمِ لِلدُّنْيَا» اشاره به غلبه حوادث بر انسان است. 🔻جمله «السَّاکِنِ مَسَاکِنَ الْمَوْتَى» اشاره به اين است که اين منازلى که ما در آن مسکن مى کنيم غالباً ساخته و پرداخته پيشينيان است. آنها ساختند و ما در آن نشسته ايم و گاه ما مى سازيم و به آيندگان تحويل مى دهيم. 👈سرانجام جمله «وَالظَّاعِنِ عَنْهَا غَداً» اشاره به نزديک بودن لحظه کوچ از دنياست; يعنى من با آگاهى از تمام اين ويژگى ها و آگاهى ها قلم به دست گرفتم و مشغول نوشتن اين نامه ام." 📚🖋شرح ايت الله مكارم شيرازي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
.💠🌐مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🛑2⃣ قسمت دوم : 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 نهج البلاغه منتشر شده است، 📜 👈بعد از نامه امام به مالک اشتر طولانى ترین نامه هاى امام(علیه السلام) در نهج البلاغه است، یک دوره کامل ، ، ، و الى الله است و در حقیقت از سى بخش تشکیل مى شود. اين وصیت هنگام بازگشت از صفین، در محلی به نام حاضرین نگاشته است 🌐🌱باميد خدا در چندين قسمت، بندهاي مختلف اين را مرور خواهيم كرد. 🌴آن گاه امام(عليه السلام) مخاطب خود را بدون ذکر نام با چهارده وصف توصيف مى کند و مى فرمايد: «اين نامه به فرزندى است آرزومند، آرزومند چيزهايى که هرگز دست يافتنى نيست و در راهى گام نهاده است که ديگران در آن گام نهادند و هلاک شدند (و از جهان چشم فرو بستند) کسى که هدف بيمارى هاست و گروگان روزگار، در تيررس مصائب، بنده دنيا، بازرگان غرور، بدهکار و اسير مرگ، هم پيمان اندوه ها، قرين غم ها، آماج آفات و بلاها، مغلوب شهوات و جانشين مردگان است» 👈نخستين وصفى که امام(عليه السلام) در اينجا براى فرزندش ـ و به بيان ديگر براى همه انسان ها ـ ذکر مى کند اين است که او در اين جهان به دنبال امورى مى رود که قابل وصول نيست، زيرا انسان دنيايى خالى از هرگونه مشکلات و ناراحتى ها و ها مى خواهد در حالى که طبيعت آميخته با مشکلات و رنج ها و مصائب است «الْمُؤَمِّلِ مَا لاَ يُدْرِکُ». 🔻جمله «السَّالِکِ سَبِيلَ مَنْ قَدْ هَلَکَ» مفهومش اين است که همه انسان ها در طريقى گام مى نهند که انتهاى آن مرگ و هلاکت است، همان گونه که قرآن مى گويد: (کُلُّ نَفْس ذَائِقَةُ الْمَوْتِ) 💢جمله «غَرَضِ الاَْسْقَامِ» در واقع توضيحى است براى آنچه گذشت، زيرا انسان خواه ناخواه در اين جهان هدف انواع بيمارى هاست; در کودکى و جوانى به شکلى و در پيرى به شکلى ديگر. 🔻تعبير به «وَرَهِينَةِ الاَْيَّامِ» با توجّه به اينکه «رهينه» معناى گروگان و اسير دارد اشاره به اين است که انسان همواره در چنگال روزها گرفتار است و گذشت زمان او را با خود مى برد; بخواهد يا نخواهد. در پايان عمر نيز وى را رها مى سازد و به قبر مى سپرد. 🔻تعبير «وَرَمِيَّةِ الْمَصَائِبِ» با توجّه به اينکه «رميّه» به معناى چيزى است که وسيله نشانه گيرى براى پرتاب تيرها مى شود اشاره به اين است که مصيبت ها که در جان و مال و بستگان و دوستان و عزيزان رخ مى دهد از هر سو او را نشانه گيرى کرده اند. کسى را نمى يابيم که در عمرش به مصائب مختلفى گرفتار نشود. جمله «وَعَبْدِ الدُّنْيَا وَتَاجِرِ الْغُرُورِ» اشاره به اين است که انسان همچون برده اى در چنگال هوا و هوسها و زرق و برق دنيا گرفتار است و اين امور او را به هر سو مى برند و تاجر غرور بودنش بدين جهت است که او سرمايه هايى را با تلاش در اين دنيا به دست مى آورد که سرابى بيش نيست و مجموعه اى از مکر و فريب است. سرمايه هايى که به زودى از دست مى رود و ديگران هميشه به آن چشم دوخته اند. 🔻فقره «غَرِيمِ الْمَنَايَا» انسان را به شخص بدهکارى تشبيه مى کند که طلبکار او مرگ است; مرگى که جان او را مى گيرد و جسمش را در خاک پنهان مى سازد و تعبير به «أَسِيرِ الْمَوْتِ» همان مطلب را به شکل ديگرى بيان مى کند; گاه مى فرمايد: بدهکار مرگ و گاه مى فرمايد: اسير موت است. 🔻جملات «حَلِيفِ الْهُمُومِ; هم پيمان اندوه ها» و «قَرِينِ الاَْحْزَانِ; قرين غم ها» اشاره به اين است که سراسر زندگى آميخته با انواع غم و اندوه است; غم روزى، غم بيمارى، غم از دست دادن فرصت ها، غم خيانت هاى بعضى از دوستان و غم توطئه هاى دشمنان. جمله «خَلِيفَةِ الاَْمْوَاتِ» اشاره به اين است که اى انسان فراموش نکن تو جانشين مردگانى و در آينده به آنها خواهى پيوست و کسان ديگرى جانشين تو مى شوند 🌴👈 جالب اينکه امام(عليه السلام) در معرفى خود شش صفت و در معرفى فرزندش چهارده صفت از مشکلاتى که هر انسانى در با آن روبه روست، بيان فرموده است; 📚🖋شرح ايت الله مكارم شيرازي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
.💠🌐مروري بر ع به امام ع 🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟ 🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 نهج البلاغه منتشر شده است، 📜 👈بعد از نامه امام به مالک اشتر طولانى ترین نامه هاى امام(علیه السلام) در نهج البلاغه است، یک دوره کامل ، ، ، و الى الله است و در حقیقت از سى بخش تشکیل مى شود. اين وصیت هنگام بازگشت از صفین، در محلی به نام حاضرین نگاشته است. 🌐🌱باميد خدا در چندين قسمت، بندهاي مختلف اين را مرور خواهيم كرد. 🛑قسمت سوم: 2⃣_أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ فِيمَا تَبَيَّنْتُ مِنْ إِدْبَارِ الدُّنْيَا عَنِّي وَ جُمُوحِ الدَّهْرِ عَلَيَّ وَ إِقْبَالِ الْآخِرَةِ إِلَيَّ مَا يَزَعُنِي عَنْ ذِكْرِ مَنْ سِوَايَ وَ الِاهْتِمَامِ بِمَا وَرَائِي غَيْرَ أَنِّي حَيْثُ تَفَرَّدَ بِي دُونَ هُمُومِ النَّاسِ هَمُّ نَفْسِي  [فَصَدَّقَنِي‏] فَصَدَفَنِي رَأْيِي وَ صَرَفَنِي عَنْ هَوَايَ وَ صَرَّحَ لِي مَحْضُ أَمْرِي فَأَفْضَى بِي إِلَى جِدٍّ لَا يَكُونُ فِيهِ لَعِبٌ وَ صِدْقٍ لَا يَشُوبُهُ كَذِبٌ 🔹اما بعد. من از پشت گردن دنیا به من، و ستیزگی روزگار با من، و رو آوردن آخرت بازمی دارد. اما چون اندیشه در کار خودم مرا اندیشه درباره ی  دیگران سرگرم ساخته  ، به طوری که مرا از خواسته ام داشته، و از هوا و هوسم بازداشته و حقیقت کارم بر من روشن گشته ، از این رو مرا به جدیتی شوخی ناپذیر، و راستگویی بی دروغ واداشته. 🖋ترجمه:حسین استاد ولی    🔻🖌سبب نگاشتن اين نامه: امام(عليه السلام) در اين بخش از نامه خود، از وضع خويشتن شروع مى کند و در ضمن، انگيزه خود را براى اقدام به اين وصيّت نامه وانسانى شرح مى دهد و به طور خلاصه مى فرمايد: من به خود نگاه کردم ديدم ستاره عمرم رو به افول نهاده و بايد در فکر خويشتن باشم و آماده سفر آخرت شوم; ولى از آنجا که تو را بخشى از وجود خود، بلکه تمام وجود خود مى بينم خويش را ناگزير از اين اندرزها و نصيحت ها و هشدارها ديدم. مى فرمايد: 🔻«اما بعد آگاهيم از پشت کردن دنيا و چيره شدن روزگار و روى آوردن آخرت به سوى من، مرا از ياد غير خودم و توجّه به دنيا و اهل آن باز داشته» 🔻 (أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ فِيمَا تَبَيَّنْتُ مِنْ إِدْبَارِ الدُّنْيَا عَنِّي، وَجُمُوحِ(12) الدَّهْرِ عَلَيَّ وَإِقْبَالِ الاْخِرَةِ إِلَيَّ، مَا يَزَعُنِي(13) عَنْ ذِکْرِ مَنْ سِوَايَ، وَالاِهْتِمَامِ بِمَا وَرَائِي(14)). 🌴امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن چنين نتيجه گيرى مى کند که: «اين توجّه سبب شده، اشتغال به خويشتن مرا از فکر مردم (و آنچه از دنيا در دست آنهاست) باز دارد و از هواى نفس مانع شود و حقيقتِ سرنوشتم را براى من روشن سازد و همين امر مرا به مرحله اى رسانده که سراسر جدى است و شوخى در آن راه ندارد، سراسر راستى است و دروغ به آن آميخته نيست»; 🔻(غَيْرَ أَنِّي حَيْثُ تَفَرَّدَ بِي دُونَ هُمُومِ النَّاسِ هَمُّ نَفْسِي، فَصَدَفَنِي(15) رَأْيِي وَصَرَفَنِي عَنْ هَوَايَ، وَصَرَّحَ لِي مَحْضُ أَمْرِي، فَأَفْضَى(16) بِي إِلَى جِدّ لاَ يَکُونُ فِيهِ لَعِبٌ، وَصِدْق لاَ يَشُوبُهُ کَذِبٌ). 👈اشاره به اينکه پشت کردن دنيا، سبب بيدارى انسان است، زيرا خود را در آستانه انتقال از دنيا مى بيند و همين امر موجب مى شود که از هواى نفس بپرهيزد و به طور جدى به سرنوشت خويش بينديشد; از هوا و هوس بپرهيزد، هاى غافل کننده را کنار زند، به خويشتن راست بگويد و دور از هرگونه تعصب و سهل انگارى، به آينده خود; يعنى سفر آخرت فکر کند. 🌴امام(عليه السلام) اين مقدمه را ظاهراً به دو منظور بيان فرمود: ↩️ نخست اينکه مخاطب کاملاً باور کند که آنچه به او گفته مى شود کاملا جدى است و نتيجه مطالعه اى عميق نسبت به حال و آينده است. ↩️ديگر اينکه به فرزندش نيز هشدار دهد که چنين آينده اى را نيز در پيش دارد و هميشه جوان نمى ماند (هرچند جوانى دليل بر اعتماد و اطمينان به زندگى نيست) بلکه چيزى نمى گذرد که کاروان عمر به منزلگاه نهايى نزديک مى شود. مبادا فرزندش گرفتار غرور جوانى شود و آينده خويش را به دست فراموشى بسپارد. 📚🖋شرح ايت الله مكارم شيرازي. https://s6.uupload.ir/files/img_20220904_180014_341_6erd.jpg کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️سه دستور جامع در زمينه و آمادگی برای پيروزيها در سايه لطف الهی 💠فاصبران وعد الله حق و استغفر لذنبک و سبح بحمد ربک بالعشی والابکار 55/غافر پس صبر کن که وعده خدا حق است و از گناهت آمرزش بخواه و هر صبح وشام پروردگارت را حمد و تسبیح گوی 🔹 یعنی ای رسول ما در مقابل آزار و اذیت مشرکین کن چون وعده خدا حق است و بزودی به آن وفا می کند همان وعده ای که فرمود (انا لننصر رسلنا و الذین آمنوا)و یا فرمود (و کان حقا علینا نصرالمؤمنین ) و از اعمالی که نسبت به ساحت کریم توگناه محسوب می شود کن ، چون آنحضرت معصوم بوده و مسلما مرتکب گناه نشده و با امر مولوی پروردگار مخالفت نورزیده است . 🔹ولی از آنجا که رسولخدا ص در اعلی درجه منازل قرب است ، پرداختن به همین امور مادی و ضروریات زندگی که حتی یک دم مانع از ذکر خدا شود، نسبت به ساحت آنحضرت گناه محسوب می شود،بعضی از مفسران نیز گناه آنحضرت را به معنای گناه امت او دانسته اند. آنگاه رسولخدا ص را امر به و می نماید. حمدی که با توالی ایام استمرارداشته باشد و هر صبح و شام انجام شود همچنانکه در جای دیگر می فرماید (و من اللیل فسبحه و ادبار السجود) 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
🛑🛑احتمال وجود با وجود غلبه ، است . علي ع نه زندان سياسي داشت نه قتل سياسي ✅ یعنی رشد هماهنگ این سه بعد (آزادي، عشق، برابري) در خویش، یعنی در همان حال که خویش را مزدکی احساس می‌کنیم، در درون خویش عظمت بودایی را برپا سازیم و در همان حال انسانی را تا آنجا حرمت نهیم که را و حتی دشمن فکری خویش را به خاطر تقدس آزادی، تحمل کنیم، و تنها به خاطر اینکه می‌توانیم، او را از آزادی تجلی اندیشه خویش و انتخاب خویش، با باز نداریم و به نام اصول، مقدس‌ترین اصل را، که انسان از طریق و و آزادی خلق و آزادی تفکر و تحقیق و انتخاب است، با روشهای پلیسی و فاشیستی پایمال نکینم، 🔻🔻 زیرا هنگامی که « » غالب است، احتمال اینکه در جریان باشد، باوری و خطرناک است و هنگامی که «سرمایه‌داری» حاکم است، ایمان به دموکراسی و آزادی انسان یک ساده‌لوحی است. و اگر به تکامل نوعی انسان اعتقاد داریم، کمترین خدشه به آزادی فکری آدمی و کمترین بی‌تابی در برابر تحمل تنوع اندیشه‌ها و ابتکارها، یک است. ✅اگر یک روشنفکر مسلمان است و به ویژه شیعه، نیازی به چنین ترکیب مصنوعی از سه شخصیت برای داشتن یک «امام» ندارد، زیرا را دارد. او که حساستر از مزدک و انقلابی‌تر از مارکس زندگی کرد و در برابر بهره‌کشان کینه ورزید و با محرومان همدرد بود ✅روحی که در برابر چنان بی‌تاب است که وقتی شنید در مرز حکومت او سپاهیان دشمن یورش آورده‌اند و یک زن یهودی را که در ذمه حکومت او بوده است، آزار کرده‌اند، بر روی منبر از بیتابی درد آنچنان بر چهره‌اش سیلی نواخت و فریاد زد که «اگرکسی از این درد بمیرد او را نباید سرزنش کرد». ✅و اما حرمت و تا بدانجا که نماز می‌خواند و خوارج، که دشمنان خونی وی بودند، نمازش را در هم می‌شکنند، سخن می‌گفت سخنش را قطع می‌کردند، و حتی او را استهزا می‌کردند و او در اوج قدرت بود و هرگز کوچکترین بر کسی وارد نساخت، او حاکمی بود که بر پهنه‌های بزرگی در آفریقا حکم می‌راند اما نداشت، حتی یک زندانی سیاسی و . و طلحه و زبیر قدرتمندترین شخصیتهای با نفوذ و خطرناکی که در رژیم او کرده بودند، هنگامی که آمدند و بر خروج از قلمرو حکومتش اجازه خواستند، و می‌دانست که به یک توطئه خطرناک می‌روند، اما اجازه داد، زیرا نمی‌خواست این سنت را برای قداره‌بندان و قلدران به جای گذارد که👈👈 به خاطر ، را پامال کند. ✅اسلام با اینکه خود را دینی الهی می‌داند و پیامبرش را فرستاده از سوی خداوند برای نشان دادن راه راست به انسانها می‌شناسد، با این همه اعلام می‌کند که: در پذیرش دین نیست و تلاش ما تنها برای آگاه کردن انسان‌ها است تا راه «رشد» از راه «غی» تشخیص داده شود و آنگاه آن با خود آنها است: «لا فی الدین، قد تبین الرشد من الغی». ✅و علی، به فرمانده خود دستور می‌دهد که: «با توده درآمیز و از اشراف دوری کن و بدان که توده یا برادر تواند در دین و یا همانند تو در نوع، خون آنان همچون خون ما است و مال آنان همچون مال ما، هر دو را حرمت نه»، و یک شاعر بدبین نابینای تنها، در هنگامی که قدرت اسلام شرق و غرب عالم را فرا گرفته می‌تواند با همه تنهایی اعتراض خویش را علیه ایمان حاکم، علیه اسلام حاکم، و حتی علیه خدا و مذهب برآورد و بماند. 🔻🔻اکنون این مسلمان رنج دیده چگونه می‌تواند پس از ۱۴ قرن، چهارده قرنی که زخمهای کاری از و از خشونت خلفا و از سیطره جبارانه قداره‌بندان و و بر دل دارد، نظامی را بپذیرد که در آن آنچه را که در یک حکومت واقعي مذهبی از آن برخوردار بوده است، از او باز گیرند؟😔😔 اندیشیدن به این ، هم سنگینی بار خودسازی، و هم هوشیاری‌ای را که باید با آن همراه باشد، مشخص می‌کند و این درس بزرگ را به ما می‌آموزد که 👈👈👈 شدن بیش از هرچیز مستلزم یک ، یک انقلاب در بینش و یک انقلاب در شیوه تفکر ما است. انقلابی توأم با این آگاهی، که ثمره تجربه بزرگ تاریخ انسان است، و در عین حال دست یافتن به یک لیاقت ذهنی است که بتواند وحدت میان مفاهیم و و را دریابد و مهمتر از آن با جان خویش تجربه کند و این سه را ملکه خویش سازد و با فطرتش عجین کند، و این آرمان‌ها نه تنها در عقیده‌اش که دربودنش ریشه گیرد و در نهایت تا بدانجا رسد که جدایی این سه مفهوم را در خویش احساس نکند و هر یک را در عین حال با آن دو دیگر یکی بداند، تثلیثی که در عمق و در حقیقت یک توحید است." 🖌برگرفته از مقاله خودسازي انقلابي، زنده ياد دكتر علي . @quranpuyan
▪️با گرامی‌داشت 29خرداد سالروز درگذشت دکتر علی .🥀 🛑🛑احتمال وجود با وجود غلبه ، است . علي ع نه زندان سياسي داشت نه قتل سياسي ✅ یعنی رشد هماهنگ این سه بعد (آزادي، عشق، برابري) در خویش، یعنی در همان حال که خویش را مزدکی احساس می‌کنیم، در درون خویش عظمت بودایی را برپا سازیم و در همان حال انسانی را تا آنجا حرمت نهیم که را و حتی دشمن فکری خویش را به خاطر تقدس آزادی، تحمل کنیم، و تنها به خاطر اینکه می‌توانیم، او را از آزادی تجلی اندیشه خویش و انتخاب خویش، با باز نداریم و به نام اصول، مقدس‌ترین اصل را، که انسان از طریق و و آزادی خلق و آزادی تفکر و تحقیق و انتخاب است، با روشهای پلیسی و فاشیستی پایمال نکینم، 🔻🔻 زیرا هنگامی که « » غالب است، احتمال اینکه در جریان باشد، باوری و خطرناک است و هنگامی که «سرمایه‌داری» حاکم است، ایمان به دموکراسی و آزادی انسان یک ساده‌لوحی است. و اگر به تکامل نوعی انسان اعتقاد داریم، کمترین خدشه به آزادی فکری آدمی و کمترین بی‌تابی در برابر تحمل تنوع اندیشه‌ها و ابتکارها، یک است. ✅اگر یک روشنفکر مسلمان است و به ویژه شیعه، نیازی به چنین ترکیب مصنوعی از سه شخصیت برای داشتن یک «امام» ندارد، زیرا را دارد. او که حساستر از مزدک و انقلابی‌تر از مارکس زندگی کرد و در برابر بهره‌کشان کینه ورزید و با محرومان همدرد بود ✅روحی که در برابر چنان بی‌تاب است که وقتی شنید در مرز حکومت او سپاهیان دشمن یورش آورده‌اند و یک زن یهودی را که در ذمه حکومت او بوده است، آزار کرده‌اند، بر روی منبر از بیتابی درد آنچنان بر چهره‌اش سیلی نواخت و فریاد زد که «اگرکسی از این درد بمیرد او را نباید سرزنش کرد». ✅و اما حرمت و تا بدانجا که نماز می‌خواند و خوارج، که دشمنان خونی وی بودند، نمازش را در هم می‌شکنند، سخن می‌گفت سخنش را قطع می‌کردند، و حتی او را استهزا می‌کردند و او در اوج قدرت بود و هرگز کوچکترین بر کسی وارد نساخت، او حاکمی بود که بر پهنه‌های بزرگی در آفریقا حکم می‌راند اما نداشت، حتی یک زندانی سیاسی و . و طلحه و زبیر قدرتمندترین شخصیتهای با نفوذ و خطرناکی که در رژیم او کرده بودند، هنگامی که آمدند و بر خروج از قلمرو حکومتش اجازه خواستند، و می‌دانست که به یک توطئه خطرناک می‌روند، اما اجازه داد، زیرا نمی‌خواست این سنت را برای قداره‌بندان و قلدران به جای گذارد که👈👈 به خاطر ، را پامال کند. ✅اسلام با اینکه خود را دینی الهی می‌داند و پیامبرش را فرستاده از سوی خداوند برای نشان دادن راه راست به انسانها می‌شناسد، با این همه اعلام می‌کند که: در پذیرش دین نیست و تلاش ما تنها برای آگاه کردن انسان‌ها است تا راه «رشد» از راه «غی» تشخیص داده شود و آنگاه آن با خود آنها است: «لا فی الدین، قد تبین الرشد من الغی». ✅و علی، به فرمانده خود دستور می‌دهد که: «با توده درآمیز و از اشراف دوری کن و بدان که توده یا برادر تواند در دین و یا همانند تو در نوع، خون آنان همچون خون ما است و مال آنان همچون مال ما، هر دو را حرمت نه»، و یک شاعر بدبین نابینای تنها، در هنگامی که قدرت اسلام شرق و غرب عالم را فرا گرفته می‌تواند با همه تنهایی اعتراض خویش را علیه ایمان حاکم، علیه اسلام حاکم، و حتی علیه خدا و مذهب برآورد و بماند. 🔻🔻اکنون این مسلمان رنج دیده چگونه می‌تواند پس از ۱۴ قرن، چهارده قرنی که زخمهای کاری از و از خشونت خلفا و از سیطره جبارانه قداره‌بندان و و بر دل دارد، نظامی را بپذیرد که در آن آنچه را که در یک حکومت واقعي مذهبی از آن برخوردار بوده است، از او باز گیرند؟😔😔 🖌برگرفته از مقاله خودسازي انقلابي، زنده ياد دكتر علي . http://quranpuyan.com/yaf_postst5525_Hkwmt-w-dlt-dr-slm--msy-wlyt-Hkm-dr-brbr-mrdm-z-ngh-qrn-w-nhj-lblGh.aspx @quranpuyan
❇️در مسير ، اوّل است، بعد 💠التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّـهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ 🌱(آن مؤمنان،) همان توبه‌کنندگان، عبادت‌کنندگان، ستایشگران، روزه‌داران، رکوع کنندگان، سجده کنندگان، آنان که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست نهی می‌کنند و مرزهای (حلال و حرام) خدا را حفظ می‌کنند (، مؤمنان راستین‌اند)، و (ای پیامبر،) به مؤمنان بشارت ده. توبه - ۱۱۲ 🔷✨این آیه مؤمنان را به نیکوترین اوصاف ،توصیف می کند ومی گوید: مؤمنان همان افراد توبه کننده ازغیر خدا بسوی او و عبادت کنندگان شاکری هستند که کمال عبادت را به جای می آورند وستایش کنندگانی هستند که همواره زبانشان به حمد الهی گویاست ونهایت سپاس را بجای می آورند وسیرکنندگانی هستند که همواره با گامهای خوداز این مسجد به آن منبر ومحفل دینی می شتابند و رکوع کنندگان و سجده کنندگانی هستند که با بدن و جوارح خود در مقابل حق خضوع می کنند و این اوصاف ایشان در حالت انفراد است ، اما از نظر اجتماعی آنها مانند نگهبانان مراقب و هوشیاری هستند که اجتماع خود را با امر به معروف ونهی از منکر ازانحراف باز می دارند و سعی می کنند حافظ حدود شرایع الهی باشند و چه درآشکار و یا نهان و چه بطور فردی یا جمعی هرگز از آن حدود تجاوز نمی کنند. آنگاه با اینکه خداوند در آیه قبل خودش به مؤمنان بشارت داده بود در این آیه به پیامبرش (ص ) فرمان می دهد که مؤمنان را بشارت دهد و این تأکید بلیغی است که نهایت عنایت پروردگار نسبت به مؤمنان را می رساند. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇نگاه علما به 🛑قسمت ششم؛ ⭕️ اگر را به مردم کنید، مردم علیه این تحمیل تان می کنند! 🟠 به و فضلای حوزه هم یک پیشنهاد دارم و آن پیشنهاد این است که به مردم ایران فرصت بدهید تا آ و خود را برمبنای بسازند و این را بر ما تحمیل نکنید. 🌱 آگاهی بدهید، 🌱زمینه سازی کنید برای رشد اسلام، 👈ولی بر مردم هیچ چیز را تحمیل نکنید. انسان بالفطره خواهان است، 🔻 می‌خواهد خودسازی داشته باشد، خودش، خودش را بسازد، اما بر خلاف دستور قرآن مبادا مسلمان بودن و مسلمان زیستن را بخواهید بر مردم کنید، که اگر تحمیل کردید آنها علیه این تحمیل‌تان خواهند کرد. 🎙 شهید بهشتی. 📚روزنامه اطلاعات ،پنجشنبه، ۱۵/۱۲/۱۳۵۷،ش ۱۵۸۰۱ ،ص۵ ❇جهت ملاحظه نظر سایر فقها و عالمان به لینک زیر مراجعه نمایید https://B2n.ir/t42501 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
، ماه انسان «یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما مقرر شده است، همچنان که بر پیشینیان شما مقرر شده بود، تا شاید که پرهیزگار شوید» (بقره/183). نه تنها هدف روزه، بلکه هدف همه احکام و دستورات دینی و بلکه هدف کل دین انسان هاست. 💫پیامبر خدا(ص) می فرماید: «پایه دین پارسایی است» و می فرماید: «هر چیزی بنیادی دارد و بنیاد ایمان پارسایی است» 📚(کنز العمال، ح7300 و 7284) 💫امام علی(ع) پارسایی را بهترین سنگر و سپر می شمارد و می فرماید: «هیچ سنگری بهتر از پارسایی نیست» و می فرماید: «پارسایی، است» (نهج البلاغه، حکمت 371 و 4) ❓اما پرسش این است که مگر انسان هدف کدام تیرهاست که نیاز به سنگر و سپر دارد؟ در فرهنگ دینی بزرگ ترین مانع نجات و رستگاری، است که از آن به حرام یا نافرمانی و مانند آن تعبیر می شود. گناه همراه و قرین و ستم است، چه ظلم به خود و چه ظلم به دیگران. در واقع گناه به معنای تضییع حق است، چه حق خدا و چه حق دیگر انسان ها. به هر حال تقوا و پارسایی جلو گناه، یا ظلم، یا تضییع حق را، که مهم ترین مانع رستگاری انسان است، می گیرد. 🔴 امام علی(ع) می فرماید: «پارسایی مانع ارتکاب ها می شود» و می فرماید: «ریشه پارسایی دوری کردن از گناهان و پرهیز از حرام است» 📚(غرر الحکم، ح1436 و 3097) پارسایی چنان در دین مهم است که هیچ عملی بدون آن ارزش ندارد. خداوند تنها اعمال را می پذیرد (مائده/27). امام علی(ع) می فرماید: «عبادتی که با پارسایی نباشد، خیری ندارد» (المحاسن، ج1، ص65) و امام صادق(ع) می فرماید: «تلاش در عبادت اگر با پارسایی نباشد، سودبخش نیست»📚 (کافی، ج2، ص77) 🔶به هر حال بالاترین درجه و مقام در دین و کمال و سعادت انسان پرهیزگاری و پارسایی است. نتیجه پرهیزگاری و پارسایی را امام علی اصلاح نفس و دین می شمارد: «نتیجه پارسایی درست شدن نفس و دین است» 📚(غرر الحکم، ح4636) 👈پس انسان پارسا و پرهیزگار یعنی انسان صالح، انسانی که همه وظایف الهی و انسانی و اخلاقی خود را انجام می دهد و حدود و مرزها را رعایت می کند و هیچ حقی را پایمال نمی کند و در یک کلمه متخلق به ، 💫چنان که امام علی(ع) می فرماید: «تقوا رئیس اخلاق است» 📚(نهج البلاغه، حکمت410) و هدف دین با تمام اصول و فروعش ساختن یک چنین انسانی است. روزه عبادتی از عبادات است که هدفش ساختن انسان هایی پرهیزگار و پارسا است. اما باید توجه داشت که پارسایی و پرهیزگاری هرگز یک امر ظاهری و بیرونی نیست. انسان پرهیزگار انسانی است که درونش متحول شده و ضمیرش آراسته و دلش پیراسته گردیده و به تبع این انقلاب درونی ظاهرش زیبا و خداپسند گشته است. پس این تحول یک است که در بیرون و ظاهر، آثار خود را نشان می دهد. اما ظاهری آراسته که از آراستگی درون ناشی نشده باشد نه تنها ارزش ندارد، بلکه چه بسا ضد ارزش باشد؛ چرا که نشان از نفاق و دورویی و ریاکاری می دهد. 💫پیامبر خدا(ص) می فرماید: «خداوند تعالی می فرماید: کسی که جوارح و اندامهایش از حرام های من روزه ندارد مرا چه حاجت که به خاطر من از خوردن و آشامیدن خودداری ورزد» 📚(الفردوس، ج5، ص242؛ به نقل از گزیده میزان الحکمه، ص462) 💫 امام علی(ع) می فرماید: «روزه دوری کردن از حرام هاست، آن گونه که آدمی از خوردن و آشامیدن خودداری می کند» 📚(بحار الانوار، ج96، ص294). 🌹زهرای مرضیه، دخت گرامی پیامبر(ص)، می فرماید: «اگر روزه دار زبان و گوش و چشم و اعضا و جوارح خود را نگه ندارد، روزه به چه کارش می آید» 📚(دعائم الاسلام، ج1، ص268) 👌پس انسان روزه دار با تمام وجودش روزه دار است و در یک ماه تمرین پارسایی و پرهیزگاری می کند تا این امور ملکه او گردد و آنگاه که عید فطر را جشن می گیرد انسانی دیگر شده باشد. اما انسان دیگر شدن تنها و تنها با ممکن است و نه . انسانی که روزه گرفته و تمرین کرده همه فریب ها و ریاکاری ها و دروغ ها و خدعه ها را کنار نهاده و پاک و خالص گردیده است و این فلسفه واقعی روزه است. 🎙عبدالرحیم سلیمانی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن، تفقه در دين 🆔@quranpuyan
❇️سه دستور جامع در زمينه و آمادگی برای پيروزيها در سايه لطف الهی 💠فاصبران وعد الله حق و استغفر لذنبک و سبح بحمد ربک بالعشی والابکار 55/غافر پس صبر کن که وعده خدا حق است و از گناهت آمرزش بخواه و هر صبح وشام پروردگارت را حمد و تسبیح گوی 🔹 یعنی ای رسول ما در مقابل آزار و اذیت مشرکین کن چون وعده خدا حق است و بزودی به آن وفا می کند همان وعده ای که فرمود (انا لننصر رسلنا و الذین آمنوا)و یا فرمود (و کان حقا علینا نصرالمؤمنین ) و از اعمالی که نسبت به ساحت کریم توگناه محسوب می شود کن ، چون آنحضرت معصوم بوده و مسلما مرتکب گناه نشده و با امر مولوی پروردگار مخالفت نورزیده است . 🔹ولی از آنجا که رسولخدا ص در اعلی درجه منازل قرب است ، پرداختن به همین امور مادی و ضروریات زندگی که حتی یک دم مانع از ذکر خدا شود، نسبت به ساحت آنحضرت گناه محسوب می شود،بعضی از مفسران نیز گناه آنحضرت را به معنای گناه امت او دانسته اند. آنگاه رسولخدا ص را امر به و می نماید. حمدی که با توالی ایام استمرارداشته باشد و هر صبح و شام انجام شود همچنانکه در جای دیگر می فرماید (و من اللیل فسبحه و ادبار السجود) 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan