✴ #آموزه_هاي_عاشورا:
✅ امام حسین (ع) #قرباني چه چیزی شد؟
🛑قسمت چهارم :
🔶نظر بر این بودکه امام حسین (ع) قربانی #استبدادديني است
🔻در قسمتهای قبل، #استبدادی بودن حکومت اموی، بررسی شد
✅سوء استفاده استبداد از چهره های دینی موجه
آنچه که مهم است، این است که در جریان مساله امام حسین، کانون حرکت در کوفه است و مردم کوفه اول قیام کردند و دعوت کردند و از طرف دیگر #شریح هم در کوفه بود و آدمی بود که سن و سالی داشت و سوابقی داشت و با دربار خلافت در دوره های مختلف کار کرده بود و هرکجا که حکومت در مواجه با مردم کم می آورد، شریح را می آوردند و از ریش و عمامه او استفاده می کردند و او پشتیبانی می کرد، این وجود دارد حال چه فتوای به قتل #امام_حسین داده باشد و چه فتوا نداده باشد که آن را ما پیدا نکردیم.
👈مثلا وقتی عبیدالله بن زیاد به کوفه آمد، استاندار جدید بود و شهر کوفه هم ملتهب بود و بعد از این بود که مردم کوفه، نامه ها را به امام حسین نوشته بودند و او را یزید فرستاد تا کوفه را کنترل کند. به هرحال عبیدالله آمد و بر طبق رسمی که وجود دارد، افراد به دیدن او رفتند و تبریک گفتند. چند روز عبیدالله جلوس داشت و می آمدند و تبریک می گفتند. چندین روز که گذشت، شخصیت های معروف آمدند و او متوجه شد که «هانیه بن عروه» نیامده است که یکی از شخصیت های بسیار مهم و معتبر کوفه بود. بعضی ها به هانی خبر دادند که جناب حاکم سراغت را می گیرد و مجبور شد و در مجلس عبیدالله شرکت کرد و آداب صوری انجام گرفت و عبیدالله سوال کرد که مسلم بن عقیل کجاست؟ و هانی، ابراز بی اطلاعی کرد. عبیدالله، آن غلامی را که به عنوان جاسوس قرار داده بود و رفته بود به خانه هانی و می دانست که مسلم در آنجاست، را احضار کرد و غلام آمد و گزارش داد که من او را در خانه هانی دیده ام. تا هانی چهره او را دید، متوجه شد که او به عنوان رفاقت نزدیک شده بود و متوجه شد که مامور حکومت بوده است. هانی گفت بله در منزل من است. گفتند باید او را تحویل بدهی. او گفت امکان ندارد که او را تحویل دهم. همانجا درگیری فیزیکی بین هانی و عبیدالله اتفاق افتاد و پیشانی هانی شکافت و دستور داد که در دارالاماره، در یک گوشه ای او را حبس کنند. مقداری زمان گذشت و این خبر به قوم و قبیله هانی رسید و این ها دور دارالاماره برای حمایت از او جمع شدند.
🔸این قصه را می گویم تا بدانید که این عمامه و ریش، کجا بدرد این متدینین می خورد. کارهای اطلاعاتی را خودشان انجام داده اند و مسلم را هم یافته اند و معلوم شده است که کجاست. مرحله دوم اینکه او را دستگیر کنند و زندانی کنند. این دو مرحله را خودشان بلدند و انجام می دهند. اما یک مرحله سوم هست که آن این است که عده ای از مردم دور دارالاماره آمده اند و شعار به حمایت از هانی می دهند و می گویند تا هانی آزاد نشود ما از اینجا نمی رویم. در این مرحله احتیاج به عمامه و ریش شریح است تا مردم را ساکت کند، کسی که وجاهت دینی دارد، باید از این وجاهت عبیدالله استفاده کند و این کار را کرد. لذا به شریح دستور داد که به مردم بگوید که هانی حالش خوب است و مشکلی هم ندارد و یک مقدار او را نگه داشته ایم تا از او سوال کنیم و آزاد خواهد شد. در همین مسیری که شریح از نزد عبیدالله تا بیرون دارالاماره خواست بیاید، سری هم به هانی زد و سر و صورت خونی او و زیر شکنجه بودن او را دید. هانی هم به او گفت که من جان سالم از دست این دژخیم بدر نخواهم برد و او قاتل من است، مبادا تو با او همکاری کنی. ولی شریح کار خود را کرد و رفت به مردم گفت که هیچ چیزی اتفاق نیفتاده است و در شرائط خوبی است؛ شما که من را قبول دارید. مگر ممکن است کسی با آن هیبت علمایی که دارد و با آن سابقه و اینکه عالم طراز اول شهر کوفه به حساب می آید، دروغ بگوید! مردم هم گفتند که راست می گوید و به خانه های خود برگشتند و بعد از بازگشت آنها، هانی را به قتل رساندند و از بالای دارالاماره به زمین انداختند.
🔹🔻این قتل یک پشت صحنه دارد و یک جلوی صحنه. پشت صحنه همان عبیدالله و دستگاه اطلاعاتی و مامورین جنایتکار ولی جلوی صحنه که آن سفّاک ها را نمی آورند و آن چهره ها خودشان را آشکار نمی کنند. احتیاط می کنند. عبیدالله نیاز دارد که یکی حضور داشته باشد که آبرومند باشد وسابقه دار باشد و تیپش غیر از تیپ آن #جبّاران_و_سفّاکان باشد و برای مردم توجیه کند و آرامش در میان معترضین و معتقدین به وجود بیاورد.
♦️وقتی مستبدین از ابزار دین استفاده کنند، این #فاجعه اتّفاق می افتد و این نمونه ای است که در ماجرای #کربلا_و_عاشورا وجود دارد. این بخش دوم عرایض بنده بود که نشان می دهد در عاشورا با چه فاجعه ای روبرو هستیم و #امام_حسین قربانی چیست؛ قربانی استبداد، از نوع #استبداد_دینی است.
🎤استاد سروش محلاتی
@quranpuyan
🛑🛑احتمال وجود #عدالت با وجود غلبه #ديكتاتورها، #باوري_فريبنده است .
علي ع نه زندان سياسي داشت نه قتل سياسي
✅#خودسازی یعنی رشد هماهنگ این سه بعد (آزادي، عشق، برابري) در خویش، یعنی در همان حال که خویش را مزدکی احساس میکنیم، در درون خویش عظمت بودایی را برپا سازیم و در همان حال #آزادی انسانی را تا آنجا حرمت نهیم که #مخالف را و حتی دشمن فکری خویش را به خاطر تقدس آزادی، تحمل کنیم، و تنها به خاطر اینکه میتوانیم، او را از آزادی تجلی اندیشه خویش و انتخاب خویش، با #زور باز نداریم
و به نام #مقدسترین اصول، مقدسترین اصل را، که #آزادی_رشد انسان از طریق #تنوع_اندیشهها و #تنوع_انتخابها و آزادی خلق و آزادی تفکر و تحقیق و انتخاب است، با روشهای پلیسی و فاشیستی پایمال نکینم،
🔻🔻 زیرا هنگامی که « #دیکتاتوری» غالب است، احتمال اینکه #عدالتی در جریان باشد، باوری #فریبنده و خطرناک است
و هنگامی که «سرمایهداری» حاکم است، ایمان به دموکراسی و آزادی انسان یک سادهلوحی است.
و اگر به تکامل نوعی انسان اعتقاد داریم، کمترین خدشه به آزادی فکری آدمی و کمترین بیتابی در برابر تحمل تنوع اندیشهها و ابتکارها، یک #فاجعه است.
✅اگر یک روشنفکر مسلمان است و به ویژه شیعه، نیازی به چنین ترکیب مصنوعی از سه شخصیت برای داشتن یک «امام» ندارد، زیرا #علی را دارد.
او که حساستر از مزدک و انقلابیتر از مارکس زندگی کرد و در برابر بهرهکشان کینه ورزید و با محرومان همدرد بود
✅روحی که در برابر #ستم چنان بیتاب است که وقتی شنید در مرز حکومت او سپاهیان دشمن یورش آوردهاند و یک زن یهودی را که در ذمه حکومت او بوده است، آزار کردهاند، بر روی منبر از بیتابی درد آنچنان بر چهرهاش سیلی نواخت و فریاد زد که «اگرکسی از این درد بمیرد او را نباید سرزنش کرد».
✅و اما حرمت #حقوق_انسانی و #آزادی_اندیشه تا بدانجا که نماز میخواند و خوارج، که دشمنان خونی وی بودند، نمازش را در هم میشکنند، سخن میگفت سخنش را قطع میکردند، و حتی او را استهزا میکردند
و او در اوج قدرت بود و هرگز کوچکترین #فشاری بر کسی وارد نساخت، او حاکمی بود که بر پهنههای بزرگی در آفریقا حکم میراند اما #زندان_سیاسی نداشت،
حتی یک زندانی سیاسی و #قتل_سیاسی.
و طلحه و زبیر قدرتمندترین شخصیتهای با نفوذ و خطرناکی که در رژیم او #توطئه کرده بودند، هنگامی که آمدند و بر خروج از قلمرو حکومتش اجازه خواستند، و میدانست که به یک توطئه خطرناک میروند، اما اجازه داد، زیرا نمیخواست این سنت را برای قدارهبندان و قلدران به جای گذارد که👈👈 به خاطر #سیاست، #آزادی_انسان را پامال کند.
✅اسلام با اینکه خود را دینی الهی میداند و پیامبرش را فرستاده از سوی خداوند برای نشان دادن راه راست به انسانها میشناسد، با این همه اعلام میکند که: در پذیرش دین #فشاری نیست و تلاش ما تنها برای آگاه کردن انسانها است تا راه «رشد» از راه «غی» تشخیص داده شود و آنگاه #انتخاب_آزاد آن با خود آنها است: «لا #اکراه فی الدین، قد تبین الرشد من الغی».
✅و علی، به فرمانده خود دستور میدهد که: «با توده درآمیز و از اشراف دوری کن و بدان که توده یا برادر تواند در دین و یا همانند تو در نوع، خون آنان همچون خون ما است و مال آنان همچون مال ما، هر دو را حرمت نه»،
و یک شاعر بدبین نابینای #ضدمذهبی تنها، در هنگامی که قدرت اسلام شرق و غرب عالم را فرا گرفته میتواند با همه تنهایی اعتراض خویش را علیه ایمان حاکم، علیه اسلام حاکم، و حتی علیه خدا و مذهب برآورد و #ایمن بماند.
🔻🔻اکنون این مسلمان رنج دیده چگونه میتواند پس از ۱۴ قرن، چهارده قرنی که زخمهای کاری از#استبدادسلاطین و از خشونت خلفا و از سیطره جبارانه قدارهبندان #متعصب و #روحانیت_منجمد و #متحجر بر دل دارد، نظامی را بپذیرد که در آن آنچه را که در یک حکومت واقعي مذهبی از آن برخوردار بوده است، از او باز گیرند؟😔😔
اندیشیدن به این #فاجعهها، هم سنگینی بار خودسازی، و هم هوشیاریای را که باید با آن همراه باشد، مشخص میکند و این درس بزرگ را به ما میآموزد که
👈👈👈#انقلابی شدن بیش از هرچیز مستلزم یک
#انقلاب_ذهنی، یک انقلاب در بینش و یک انقلاب در شیوه تفکر ما است.
انقلابی توأم با این آگاهی، که ثمره تجربه بزرگ تاریخ انسان است، و در عین حال دست یافتن به یک لیاقت ذهنی است که بتواند وحدت میان مفاهیم #عبادت و #کار و #مبارزه_اجتماعی را دریابد
و مهمتر از آن با جان خویش تجربه کند و این سه را ملکه خویش سازد و با فطرتش عجین کند، و این آرمانها نه تنها در عقیدهاش که دربودنش ریشه گیرد و در نهایت تا بدانجا رسد که جدایی این سه مفهوم را در خویش احساس نکند و هر یک را در عین حال با آن دو دیگر یکی بداند، تثلیثی که در عمق و در حقیقت یک توحید است."
🖌برگرفته از مقاله خودسازي انقلابي، زنده ياد دكتر علي #شريعتي.
@quranpuyan
▪️با گرامیداشت 29خرداد سالروز درگذشت دکتر علی #شریعتی .🥀
🛑🛑احتمال وجود #عدالت با وجود غلبه #ديكتاتورها، #باوري_فريبنده است .
علي ع نه زندان سياسي داشت نه قتل سياسي
✅#خودسازی یعنی رشد هماهنگ این سه بعد (آزادي، عشق، برابري) در خویش، یعنی در همان حال که خویش را مزدکی احساس میکنیم، در درون خویش عظمت بودایی را برپا سازیم و در همان حال #آزادی انسانی را تا آنجا حرمت نهیم که #مخالف را و حتی دشمن فکری خویش را به خاطر تقدس آزادی، تحمل کنیم، و تنها به خاطر اینکه میتوانیم، او را از آزادی تجلی اندیشه خویش و انتخاب خویش، با #زور باز نداریم
و به نام #مقدسترین اصول، مقدسترین اصل را، که #آزادی_رشد انسان از طریق #تنوع_اندیشهها و #تنوع_انتخابها و آزادی خلق و آزادی تفکر و تحقیق و انتخاب است، با روشهای پلیسی و فاشیستی پایمال نکینم،
🔻🔻 زیرا هنگامی که « #دیکتاتوری» غالب است، احتمال اینکه #عدالتی در جریان باشد، باوری #فریبنده و خطرناک است
و هنگامی که «سرمایهداری» حاکم است، ایمان به دموکراسی و آزادی انسان یک سادهلوحی است.
و اگر به تکامل نوعی انسان اعتقاد داریم، کمترین خدشه به آزادی فکری آدمی و کمترین بیتابی در برابر تحمل تنوع اندیشهها و ابتکارها، یک #فاجعه است.
✅اگر یک روشنفکر مسلمان است و به ویژه شیعه، نیازی به چنین ترکیب مصنوعی از سه شخصیت برای داشتن یک «امام» ندارد، زیرا #علی را دارد.
او که حساستر از مزدک و انقلابیتر از مارکس زندگی کرد و در برابر بهرهکشان کینه ورزید و با محرومان همدرد بود
✅روحی که در برابر #ستم چنان بیتاب است که وقتی شنید در مرز حکومت او سپاهیان دشمن یورش آوردهاند و یک زن یهودی را که در ذمه حکومت او بوده است، آزار کردهاند، بر روی منبر از بیتابی درد آنچنان بر چهرهاش سیلی نواخت و فریاد زد که «اگرکسی از این درد بمیرد او را نباید سرزنش کرد».
✅و اما حرمت #حقوق_انسانی و #آزادی_اندیشه تا بدانجا که نماز میخواند و خوارج، که دشمنان خونی وی بودند، نمازش را در هم میشکنند، سخن میگفت سخنش را قطع میکردند، و حتی او را استهزا میکردند
و او در اوج قدرت بود و هرگز کوچکترین #فشاری بر کسی وارد نساخت، او حاکمی بود که بر پهنههای بزرگی در آفریقا حکم میراند اما #زندان_سیاسی نداشت،
حتی یک زندانی سیاسی و #قتل_سیاسی.
و طلحه و زبیر قدرتمندترین شخصیتهای با نفوذ و خطرناکی که در رژیم او #توطئه کرده بودند، هنگامی که آمدند و بر خروج از قلمرو حکومتش اجازه خواستند، و میدانست که به یک توطئه خطرناک میروند، اما اجازه داد، زیرا نمیخواست این سنت را برای قدارهبندان و قلدران به جای گذارد که👈👈 به خاطر #سیاست، #آزادی_انسان را پامال کند.
✅اسلام با اینکه خود را دینی الهی میداند و پیامبرش را فرستاده از سوی خداوند برای نشان دادن راه راست به انسانها میشناسد، با این همه اعلام میکند که: در پذیرش دین #فشاری نیست و تلاش ما تنها برای آگاه کردن انسانها است تا راه «رشد» از راه «غی» تشخیص داده شود و آنگاه #انتخاب_آزاد آن با خود آنها است: «لا #اکراه فی الدین، قد تبین الرشد من الغی».
✅و علی، به فرمانده خود دستور میدهد که: «با توده درآمیز و از اشراف دوری کن و بدان که توده یا برادر تواند در دین و یا همانند تو در نوع، خون آنان همچون خون ما است و مال آنان همچون مال ما، هر دو را حرمت نه»،
و یک شاعر بدبین نابینای #ضدمذهبی تنها، در هنگامی که قدرت اسلام شرق و غرب عالم را فرا گرفته میتواند با همه تنهایی اعتراض خویش را علیه ایمان حاکم، علیه اسلام حاکم، و حتی علیه خدا و مذهب برآورد و #ایمن بماند.
🔻🔻اکنون این مسلمان رنج دیده چگونه میتواند پس از ۱۴ قرن، چهارده قرنی که زخمهای کاری از#استبدادسلاطین و از خشونت خلفا و از سیطره جبارانه قدارهبندان #متعصب و #روحانیت_منجمد و #متحجر بر دل دارد، نظامی را بپذیرد که در آن آنچه را که در یک حکومت واقعي مذهبی از آن برخوردار بوده است، از او باز گیرند؟😔😔
🖌برگرفته از مقاله خودسازي انقلابي، زنده ياد دكتر علي #شريعتي.
http://quranpuyan.com/yaf_postst5525_Hkwmt-w-dlt-dr-slm--msy-wlyt-Hkm-dr-brbr-mrdm-z-ngh-qrn-w-nhj-lblGh.aspx
@quranpuyan