♻️♻️♻️ : تدبر هفتگی در سوره های قرآن به ترتيب نزول فهم و تدبر در سوره 👈دارندۀ نیروهای پُرشدت به او آموزش داد دارندۀ نیروهای پُرشدت به او آموزش داد: بحث قبلی به این بخش کمک می-کند. معلوم شد آن وحی اولاً از نوعِ آموزش بوده، ثانیاً معلم، یک معلم عادی نبوده. بلکه کسی بوده که صاحب قوای مختلفی بوده که هر کدام از قوای او پرشدت بوده یعنی علاوه بر قوه بدنی که مطابق آیه، بسیار نیرومند بوده، اگر تدبیر داشته، خیلی با تدبیر بوده و اگر اهل عبرت گرفتن و تجربه اندوزی بوده، بسیار عبرت گیر و بسیار تجربه اندوز بوده و ... و ... و ... و اگر صاحب علم بوده، علمش خیلی خیلی زیاد بوده، و اگر اهل رحمت و دلسوزی و مهربانی بوده، این صفات در او بسیار قوی و غلیظ بوده و خلاصه اینکه این پدیده وحی، خودش، چنان مشخصاتی دارد و دارای چنان پیچیدگی هائی هست که چنین معلمی را می طلبد، و نیروهای ساده تر از چنین معلمی، نمی توانند این وحی را انجام دهند. 👈صاحبِ عقل کامل استوار شد: این معلم علاوه بر اینکه دارای قوای مختلفی است که هر کدام هم پرشدت هستند، دارای عقلی کامل هم هست که بین آن قوا تعادل برقرار کند و اینطور نباشد که قوه¬ای از قوای او بر قوای دیگر چیره شود و آنها را از کار بیاندازد بلکه هر قوه ای سر جای خویش باشند و به قوای دیگر کمک کنند تا مجموعاً سبب بروز بهترین کارائی بگردد. آنگاه چنین معلمی، که صاحب نیروهای پرشدت است و صاحب عقل کامل هم هست که آن نیروها را نسبت به یکدیگر در تعادل نگه می دارد، «استوار» شد. 👈و او بر بالاترین افق بود: او در حالتی که مستقر شد، بر بالاترین افق بود. سپس نزدیک شد و نزدیکتر شد تا آنکه بقدر دو کمان بلکه از آنهم نزدیکتر شد: جدّا تصور این مفاهیم از عهده ذهن ما خارج است فقط می توانیم حیرتی بنمائیم و حدسی بزنیم! چرا نزدیک شد و آنقدر هم نزدیک که باندازه درازی یک دست، در دسترس قرار گرفته باشد؟ آیا مثلاً از همان دورها (مثلاً از روی قله کوه حرا) نمی شد این وحی را نمود؟ اینها بنظر تمثیل می آید و جنبه نمادین دارد. این آیات به وضوح دلالت دارد که پیغمبر ما(ص) چنان به وضوح و چنان کامل، واسطه وحی را ملاقات کرد که هیچ شکی برای خودش نماند که مثلاً شاید سراب باشد، یا توهم باشد یا فکر و خیال باشد. بلکه او را نزدیک و با تمام جزئیاتش دیده و آنگاه بود که: 👌پس وحی کرد به بنده او آنچه را که وحی کرد: اینکه چه وحی کرد معلوم است. معارفی گرانقدر از الهیات و آخرت، احکام، و غیره که سبب حیرت و حتی واکنش منفی بسیاری از مخاطب.های اولیه شد که گوشه ای از شرحش را در آیات قبلی دیدیم. اما اینکه چگونه وحی کرد، اینطور که از آیه پیداست بطور مستقیم و بدون هیچگونه شائبه ای. در کمال صراحت که جای هیچ شکی در آن نباشد و بطور کامل و تمام. (بطوری که از آیات دیگر در سوره های دیگر فهمیده می شود). 👈دل، دیده اش را تکذیب نکرد: ما خورشید را بصورت دایره ای می بینیم که قطرش حدود بیست سانتیمتر است و هنگام اول طلوع و آخر غروب قطرش را پنجاه سانتیمتر می بینیم. اما عقل ما این دیده ما را تکذیب می کند و می گوید اولاً دایره نیست و کره است. ثانیاً بیست سانت و پنجاه سانت نیست بلکه میلیونها کیلومتر است. یعنی رویت ما از خورشید، هم ناقص است و هم مجازی. رؤیتی که پیغمبر از فرشته وحی داشت کامل و بی نقص و حقیقی بود که می-فرماید عقلش دیده اش را تکذیب نکرد. اما اینکه چطور بود، فعلاً که به عقل اعقل عقلای ما و اعلم علمای ما هم نمی رسد. تصور هم نمی¬شود که هرگز برسد زیرا باید ظرفیتی مانند آنحضرت داشت تا بتوان تصورش را نمود. 👈آیا بر آنچه دیده، با او ستیزه می کنید: ما که به این آیات ایمان داریم، و بیش از هزار و چهارصد سال از آن زمان می گذرد، و علم و تمدن و تکنولوژی اینهمه پیشرفته کرده، آیا می توانیم تصوری از نوع این «دیدن» داشته باشیم؟ آنها که جای خود داشتند. عده ای تکذیب و مجادله می کردند چون برایشان دور از ذهن بود. عده ای تکذیب و مجادله می کردند چون در محتوی وحی چیزهائی بود که برای منافع ظالمانه آنها ضرر داشت. عده ای هم تکذیب و مجادله می کردند چون می دیدند سایرین چنین می کنند. لذا مجادله با آنحضرت راجع به آنچه که آنحضرت می دید امری بود شایع لذا در ادامه سوره شرح بیشتری می دهد. از تفسیر آقای جمال گنجه ای http://yon.ir/Qp8832 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan