❓پرسش و پاسخ قرآنی: ❓مراد از بنی چیست؟ ❓آیا ، خدا در روی زمین است؟منظور از اللهی چیست؟ 🔴قسمت پنجم: ❇ديدگاهي متمايز: نظر ايت اله صادقی تهرانی این است که انسان و خليفه خدا نیست. بخش هایی از نظر ایشان در این مورد: 🔶🔹🔶"آری؛ اللّه به معنای: آن کسی که خدا او را دیگری قرار داده،این صحیح است. ♦هر نبی را خدا جانشین نبی دیگر قرار داده نه جانشین خودش مثلاً:یاداود إنّا جعلناک خلیفه فی الارض(ص،۳۸/۲۶) داود خلیفه اللّه نیست،برای این که این جعل خلافت نبوت داود،به وسیله اللّه است. اللّه جاعل خلافت است پس داود خلیفه اللّه نیست بلکه خلیفه پیامبران است. یا امیر المؤمنین علیه السلام،که خلیفه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است. 👈بدین معنی اللّه است،که اللّه او را رسول قرار داده نه خلیفه خودش. آری اگر هم فرضاً آیه این طور بود که "اذ قال ربّک للملائکه انّی جاعل فی الارض خلیفتی" باز هم معنایش جانشینی آدم از خدا، در ذات و صفات و افعال نبود تا چه رسد به این که در آیه کلمه «خلیفه» نازل شده است. ⁉ آیا اصولاً از نظر عقلی و معرفتی، اللّه در کل جهات ربوبیّت کافی است یا نه؟آیا وجودش جانشین می خواهد که معدوم یا ضعیف شود؟ یا صفاتش جانشین می خواهد، که در صفاتش ضعیف شود یا خواب رود یا از بین برود؟یا در افعالش ضعیف شود؟ 🔹اولاً: ذات و صفات و افعال "الله" که همیشه مطلق و کامل است چرا جانشین بگیرد. 🔹ثانیاً:امکان جانشین گرفتن در صورت سنخیّت است. مثلاً آیا امکان دارد مورچه، جانشین فیل بشود؟ ✅بنابراین امکان اللّه برای هیچ مخلوقی و لو اشرف مخلوقات که خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم باشد وجود ندارد. 🔹ثالثاً:منطوق آیه میفرماید: و اذ قال ربّک للملائکه انّی جاعل فی الارض خلیفه (بقره/2). آیا که مخاطب این آیه بودند فهمیدند خدا چه فرمود یا نفهمیدند؟ اگر نفهمند و نتوانند بفهمند؛ خود این خطابِ نامفهومی است. اگر خدا خطاب می کند به یک موجودی، چه خطاب تکوینی که تکوین می کند، چه خطاب تشریعی که تشریع می کند، چه خطاب فعلی که تفهیم می کند، در هر خطابی از خطابات ربّانی، ربانیّت خطاب به طور مطلق در تفهیم و تکلیف موجود است، بنابراین ملائکه از خلیفه چه می فهمیدند؟ یا فهمیدند خلیفه خود اللّه است، یا این که خلیفه الجنّ یا خلیفه الملائکه یا خلیفه انسان هایی هستند که پیش از او بوده اند و منقرض شده اند. ما با سَبر و تقسیم دِلالی، عقلی، علمی و منطقی فقط مرحله اخیر را می پذیریم. زیرا اگر ملائکه از خلیفه، خلیفه اللّه می فهمیدند. این چه قدر نادانی و نافهمی و فسق و حتّی کفر است که خدا به کسی بگوید ـ بر فرض محال ـ من می خواهم برای خودم قرار دهم و آنها بگویند اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء (بقره،۲/۳۰) مگر خدا مفسد است، مگر سافک دماء است. «اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدّماء و نحن نسّبح بحمدک و نقدّس لک»،ما هستیم که تسبیحت می کنیم، و تو اشتباه کردی،(العیاذ باللّه) ظلم کردی، که کسی را که «سفک دماء» می کند خودت قرار می دهی. پس این مرحله اوّل غلط است. بنابراین انسان ملائکه هم نیست. بنابراین چهار نکته، «جاعلُ…»، قرار دادن انسان است به دنبال انسان های گذشته، که چون افساد و خونریزی آنان زیاد بوده طبعاً این سؤال مطرح می شده،که آیا مفسدان و خون ریزان دیگری را جانشین پیشینیان قرار می دهی، که خدای متعال در پاسخ فرموده است: "إنی اعلم ما لاتعلمون" (بقره،/۲ ۳۰) اگر چه اینان در ظاهر همانند آنانند، ولی بهتر و والاتر از آنها هستند. در روایت از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که می فرماید: «لقد خلق اللّه ألف الف عالم و الف الف آدم و انت و اللّه فی آخر تلک العوالم» خدا یک میلیون جهان و یک میلیون آدم آفریده و تو در آخر آنها هستی." 📚برای مطالعه بیشتر در مورد این مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: https://b2n.ir/037031 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/quranpuyan