ادامه‌👇 🔻 مازیار ، برادر روشن‌فکرم از گودی راحتی خودش را کشید بالا، سینه صاف کرد که: می‌تونه عزیزم، قدرتشو داره، همه دنیام پشتشن. همین یک خط کافی بود تا گعده سیاسی آقایان شکل بگیرد. خفتگان و بی‌حالان دو دقیقه قبل حالا هرکدام به‌سان یک کارشناس بین‌المللی یا یک دیپلمات کارکشته و پرسابقه، تحلیل خودشان را می‌گذاشتند وسط و از آن دفاع می‌کردند. 👂یک گوشم به حرف‌های آنها و یک گوشم به حرف‌های اکرم بود که داشت غیبت خواهرشوهرش را می‌کرد. احمد آقا شوهرخاله در جواب مازیار گفت: اتفاقا دوران قلدری اینا سر رسیده پسر جون. مازیار و پسرخاله نیشخند معنی‌داری زدند...احمدآقا ادامه داد: ندیدی رئیس‌جمهور قبلی‌شون چه آبرویی از امریکا تو جهان برد؟ ♨️ آمدم آخرین تحلیلی را که از یک کارشناس مسائل امریکا شنیده و خوانده بودم بگویم که زری زد پشت شانه‌ام و گفت: وای ایوانکاترامپو می‌دیدی؟ چه لباسایی؟ می‌دونستی مدله؟ لباساش حرف نداشت. اکرم جواب داد: به پای ملانیا نمی‌رسه...ملانیا ملکه مده جونم. فکرشو بکن فقط یه تیم طراحی برای رنگ‌موهاش داره. می‌خواست ادامه بده که مازیار پرید وسط حرفشان: تحلیل‌های خانما از سیاستو ببین. همین یک جمله کافی بود تا مردها بزنند زیر خنده و هر کدام لیچاری بارمان کنند. 🍂 حالم گرفته شد. با اخم توپیدم به زری و اکرم: بسه دیگه. یعنی فهم اینکه ترکیب رنگ موی ملانیا مهم‌تره یا نگاه ما به سیاست‌های امریکایی‌ها انقدر سخته؟ خانم‌جان گوشه چارقدش رو صاف کرد و گفت: ننه زنو چه به سیاست؟ مامان که تا حالا ساکت بود و سرش گرم سبزی‌خوردن‌ها بود، تربچه نقلی‌ها را ریخت توی دستمال نخی و گفت: نه مادرجون دوره این حرفا گذشته، چه فرقی بین زن و مرده؟ زن‌ها حالا درس‌خونده‌ان، دنیادیده‌ان، باید از این چیزا سر در بیارن. خاله با بی‌میلی پرسید: فایده‌اش چیه؟ زری‌جون با سر حرف خاله رو تایید کرد و گفت: حالا دونستیم هم، که چی؟ ⭕️ این میزان از بی‌تفاوتی نسبت به اتفاقات مهم دنیای پیرامون اصلا برایم قابل درک نبود آمدم جواب بدم که پروانه پیش‌دستی کرد: که چی!؟! زری‌جون تو که انقدر سنگ مظلومیت زن‌ها رو به سینه می‌زنی و همه‌اش میگی هیچ کی ما رو تو این دنیا به حساب نمیاره باید بدونی تا وقتی خودمون نخوایم نمیشه. زری پشت چشم‌نازک کرد: چیو بخوایم عزیزم؟ اصلا دونستن این چیزا چه دردی از زن‌ها تو دنیا کم می‌کنه پری‌جون؟ پروانه ظرف‌ها را گذاشت کنار، زل زد توی چشم‌های زری: تا وقتی چشم‌هامونو رو اتفاقات بزرگ دنیا ببندیم و خودمونو سرگرم حواشی کنیم، دنیا هم ما و دغدغه‌ها و دردها و آرزوهامونو نمی‌بینه. می‌بینه ما سرمون گرم رنگ و رخ دنیاس، همینقدر سطحی و دم‌دستی. خب دیگه کاری بهمون نداره. اجازه میده با همینا سرگرم شیم. زری چیزی نگفت. 💫 سکوت بین آدم‌های تو مهمانی دست به دست شد. حسن‌آقا از فرصت استفاده کرد: خانم‌ها فکر می‌کنن این مسائلو باید حتما بهش علاقه داشته باشی تا دنبال کنی. در حالیکه اصلا اینطور نیست. مامان گفت: تازه مثلا ما مامانیم. مامان باید خودش توان سوا کردن درست و غلطو داشته باشه که بتونه به بچه‌اش هم یاد بده. حرف مامان گل دقیقه نود بود. دقیقا نشست کنج دروازه. 💡زنان نیمی از جامعه‌اند و نیمه‌ی دیگر را می‌سازند. یک مثال کوچک؛ در همه‌ی دوره‌های انتخابات، میزان شرکت‌کنندگان زن در انتخابات بیشتر از مردان است اما آیا همه‌ی این زنان با آگاهی و علم رای می‌دهند؟ تا قبل از این مادرهای خانواده، شبِ قبل از روز رای‌گیری، فرد انتخابی را یا از همسرشان و یا از فرزندانشان می‌پرسیدند. حالا یک قدم جلوتر آمده‌اند و هر چه سلبریتی‌ها بگویند اطاعت می‌کنند! این یعنی زنان ما هیچ تحلیلی از خود برای بزرگ‌ترین و سرنوشت‌سازترین انتخاب‌های عمرشان ندارند و نتیجه‌اش می‌شود همین هفت سال و اندی خفت و اذیت که داریم همه با هم سر می‌کشیم. حال آنکه مادر به عنوان محور خانواده می‌تواند در سنجش بهتر و نگاه عمیق‌تر و انتخاب اصلح‌تر همه اعضای خانواده تاثیر بگذارد. کار سختی نیست. خودمان، مادران، خواهران و دخترانمان را نسبت به ارزش‌های خود آگاه کنیم. 🖊 لیلا نیکخواه @rabteasheghi