💢 دنیای عــجیبی دارد کــافر! پایِ سوره نشستم و گزارههای کلام خدا را دربارهی کافر مینویسم... کافری که نور در وجودش نیست! حتی چند قدمی خود را نمیبیند! در غار تنهایی خود فرورفته و کاری به زندگیِ دیگران ندارد! در دلش، تردیدها موج میزند! کمی ناآرامی در زندگی، کمی مشکلات، تمام باورهایش را زیر و رو میکند! بیچاره کافر! مثل یک قایقی شکسته در امواج پر تلاطم زندگی، سرگردان و حیران مانده است... مدام آشفته، مدام نگران، هیچ اتصال و قراری ندارد... و چقدر سخت است زندگی کافرانه!!
🔻فاطمه روی پاهایم نشسته است... موهای طلاییاش را دسته میکنم و با کِشهای آبیرنگ پاپیونی، دو طرف میبافم! خودش را جلوی آینه میبیند! برای خودش ذوق میکند و من بیشتر برای او!! دلم هنوز بین آیهها گرفتار مانده است! فاطمه را مشغول به بازی جدیدی میکنم تا دوباره خودم را از شلوغیها جدا کرده و به قرآنم پناه ببرم....
مَا لَكُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِيثَاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (۸)
... وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ... (۱٠)
✨ نگاهم به این آیات خیره مانده است! خداوند امر ایمان به خودش را هم وزن انفاق کرده است...
انفاق! یعنی همان هزینه کردن برای ایمان! یعنی داشتن یک شعور باطنی و فهم درونی برای پُـر کردن شکافهای جامعه! و چقدر عجیب که از ایمانِ به خدا، به بودن آگاهانه و فعالانه در جمع و جامعه میرسیم... گویا که خداوند متعال، ایمان به خودش را، از مسیر جمع و جامعه گذاشته است! گویا بعد از ماجرای انفاق، پنجرهای به قلب انسان باز میشود و نور ایمان به خدا را در تمام روزنههای آن جاری میکند... که این دقیقا درســـت، برعکس زندگیِ کافرانه است! زندگی که فقط خودِ فرد محور تمام خواستها و تصمیمهاست! زندگی که سرنوشت دیگران در آن معنایی ندارد!!!
🚨 و اینجاست که اگر کسی از آبرو، توان، مال، قدرت و داراییهای خود برای ایمانش، برای پر کردن شکافهای جامعهاش، هزینهای نکند، به گواهِ سوره، دچار نفاق خواهد شد! در حقیقت، گویا که نفاق، انفاقیست که ترک شده است...!!
🔅 فاطمه را به مهد رساندم! وقتی به آزمایشگاه رسیدم، بحث داغی بین دانشجوها در جریان بود! چند نفر قاطعانه و محکم بر علیه انتخابات حرف میزدند و جو گروه را در دست گرفته بودند! یاد سوره حدید افتادم! حالا وقتش بود، از آبرویم هزینه کنم! وقتش بود این شکاف عمیق را پر کنم... وقتش بود از زندگی کافرانه برائت پیدا کنم... جلو رفتم و با لحنی محکم و صمیمی گفتم: البته من رأی میدهم... و دقایقی را با هم گپ زدیم...
✍ ز . ک
📌 برداشتی از جلسات تدبر
#استاد_اخوت
#زندگی_با_قرآن
#سوره_مبارکه_حدید
#انتخابات #نقش_بانوان
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪