📖 جلسه دهم شرح نامه ۵۳ / ۱۴۰۱/۰۷/۲۹ 💥هیات راه فاطمه(س) قم • قاعده طلایی دیگرحکمرانی (انما عِمادُ الدین... فَلیَکُن صِغوُکَ لهم و میلُک معهم) ▫️ سیاق بحث • این بخش از عهدنامه رسید به وجوب انصاف حاکم؛ خدا و مردم یکطرف نزدیکان و هوداران یک طرف، بین این دو باید انصاف رعایت کند والا ظالم و در جنگ با خداست... • بعد قاعده طلایی پیشین را طرح فرمود که باید اوامر حکومتی با سه رکن قالب گیری شود: میانگین استحقاق ها، عدالت عمومی تر، رضایت فراگیرتر مردم. این راه عملی رعایت آن انصاف هم هست • در مقام تعلیل این قاعده -که روح اش جانب عموم مردم گرفتن است- به مقایسه بین آن خواص (خاصه اهلک/ من لک فیه هویً من رعیتک) با عامه و جمهور مردم می پردازد. • در آخر به قاعده دیگر می رسید. بخاطر ۷خصلت بد نخبگان و خواص و ۳خصوصیت برتر جمهور و عامه مردم باید گوش حاکم به خواست مردم باشد(فلیکن صغوک لهم و میلک معهم). ▫️ هفت خصلت بد خواص: فرق حکیم با عالم طبیعیات، اقتصاد، روان شناسی این است که پدیده را فقط در حصه ی موجود و عوارض کنونی ملاحظه نمی کند. این قضاوتهای علمی زمان مند و مکان مند است. مثلا در چنین بازاری فلان نسبت بین فلان عناصر هست نه در مطلق بازار. حکیم وقتی از خصلتهای نورچشمی های حکومت می گوید، کلی آنرا دیده و حکم حقیقی و همیشگی می گوید. ۷خصلت منفی این نورچشمی ها چنین است: 1⃣ اثقَل عَلی الوالی مَوونهً فی الرَّخَاء: در دوره رفاه خرج و هزینه اش از همه مردم سنگین تر است. 2⃣ اَقَلَّ مَعوُنهً له فِی البَلاء: در ابتلا و سختی، یاری اش برای والی(و حکومت) از همه کمتر است. 3⃣ اَکرَهَ لِلاِنصاف: بیش از همه بیزار از انصاف اند(همان انصافی که خدا از حاکم درباره اینان با عموم مردم خواسته است. منافع موجب میشود از انصاف حاکم بیزار باشند) 4⃣ اَساَلَ بالاِلحاف: در خواسته هایش اصرار می ورزد.(مثل مردمی نیست که به یک وعده خالی زود راضی می شوند) 5⃣ اَقَلَّ شُکراً عند الاعطاء: کم سپاس تر از همه وقتی به او عطا شود(در وقت تخصیصی بری ها هم از تشکر و اظهار نعمت نیست. یکبار هم نمی گوید مثلا جمهوری اسلامی برای او چه کرده؟) 6⃣ اَبطَاءَ عُذراً عند المنع: هنگام منع (از عطا) از همه عذر ناپذیرتر است. 7⃣ اَضعفَ صبراً عند مُلِمّات الدهر: در رویدادهای بزرگ از همه کم صبرتر است. ▫️ سه خصلت خوب جمهور مردم: 1⃣ عمادُ الدین: ستون دین اند 2⃣ جماعُ المسلمین: جمعیت اصلی مسلمین اند 3⃣ العُدّهُ للاعداء: ساز و برگ در برابر دشمنان اند. ✔️ کمی توضیح این فقره مهم ❓ستون دین بودن مردم یعنی چه؟! همانطور که "الصلاه عمودُ الدین" در حوزه فرد هست "انما عماد الدین... العامهُ من الامه" در حوزه تحقق اجتماعی دین هست. نماز، تیرک خیمه دینداری در ماست "اِن قُبلَ قُبل ماسواها" (اگر قبول شود بقیه دین قبول می شود) یعنی نماز بقیه ارزشهای دینی را می کشاند. حالا اگر تحقق اجتماعی دین را بخواهیم ، ستون چیست؟ حضرت می فرماید: فقط جمهور مردم است! تحقق اجتماعی دین، اقامه نماز و همه ارزشهای دیگر را دارد 🔘 شاهد قرآنی۱: آیه۴۱ حج اقانه نماز و ایتاء زکات و امر به معروف (و بالتبع سایر ارزشها) را مشروط به: "ان مَکَّنَّاهُم فی الارض" می کند. این تمکین مومنان به پول و ثروت و .‌.. نیست، همان "تشکیل مجتمع صالح اسلامی" است. یعنی وقتی است که همان عامه و جمهور پای دین بیایند. علامه طباطبایی در المیزان ذیل این آیه آورده: "اگر در زمین تمکنی پیدا کنند و در اختیار هر قسم زندگی که بخواهند، حریتی داده شوند، در میان همه انواع و انحاء زندگی، یک زندگی صالح را اختیار می کنند و جامعه صالح به وجود می آورند..." ⬅️ فراز مورد بحث عهدنامه ریشه در این آیه دارد. مکنت و تمکینی که موجب تحقق اجتماعی دین میشود همان جمهور مردمند وقتی اختیاراً دین را انتخاب و مجتمع اسلامی (و حکومت اسلامی) تشکیل دهند. 🔘 شاهد قرآنی۲ آیه۴۱ نحل (والذین هاجروا فی الله من بعد ظُلموا لنُبَوَئَنَّهُم فی الدنیا حسنه...) هم بر همان حقیقت دلالت دارد. کسانی که از مناسبات ظالمانه به خدا و رسول مهاجرت می کنند برایشان حسنه دنیا تدارک می کنیم. ❓حسنه دنیا چیست؟ (که در قنوت ها می خوانیم: ربنا آتنا فی الدنیا حسنه...)! هم به لحاظ تفسیری و هم شواهد تنزیلی معلوم است این حسنه دنیا همان مجتمع صالح اسلامی است. به تعبیر علامه طباطبایی در المیزان:" هدف و غرض از حسنه ای که وعده داده شدند در دنیا به آن برسند، همین مجتمع صالح بوده است" یک حکومت مردمسالار دینی قطعا حسنه دنیا است. ⬅️ چه از طاغوت هجرت جمعی و آزادانه کنند و به ولیّ برسند(هجرت از مکه و سایر نقاط حجاز به مدینه) و چه با ولیّ بیعت آزادانه و طاغوت را براندازند(مثل انقلاب اسلامی ایران) در هردو جمهور مردمند که تیرک برپایی این حسنه دنیا می شوند. 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh