eitaa logo
هیئت هفتگی راه فاطمه (س)
443 دنبال‌کننده
394 عکس
16 ویدیو
1 فایل
هیات راه فاطمه (س) قم جمعه شب‌ها / ساعت ۱۹:۳۰ میدان روح الله / حسینیه هنر می‌توانید کمک ها و نذورات خود را به کارت ذیل واریز کنید: 6037997750009921 راه فاطمه س هیئت مذهبی - بانک ملی ارتباط با ادمین کانال: @AhmadAshari
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 جلسه بیست و هشتم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۸/۱۲ 💥هیات راه فاطمه(س) قم ✔️ دستورات به حاکم درباره بازار 1⃣ منع احتکار می فرماید : از احتکار منع کن که رسول الله از آن منع کرد" در این اطلاق و با این سیاق و تعبیر قبل(احتکارا للمنافع) ظاهرش منع از احتکار منافع است نه صرفاً احتکار چند طعام از کالاها. 2⃣ سازوکار بیع سمح "وَلْيَکُنِ الْبَيْعُ بَيْعاً سَمْحاً بِمَوَازِينِ عَدْل وَأَسْعَار، لاَ تُجْحِفُ بِالْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَالْمُبْتَاعِ" • "خرید و فروش باید آسان باشد" توجه اینکه اینجا بعکس فراز قبل مستقیم به حاکم دستور نمی دهد. آنجا فرمود: (بعنوان حاکم) از احتکار منع کن؛ اما اینجا می فرماید بیع باید سمح و آسان باشد. یعنی نمی خواهد حاکم در معاملات دخالت و عملا نهاد بازار منتفی و ایوانی از دولت شود لکن سازوکار معاملات باید به گونه ای چیده شود که بیع سمح نتیجه دهد.(این تفاوت بازار اسلامی با کمونیستی) - نکته حائز اهمیت دیگر در تفاوت بازار اسلامی با سرمایه داری همین جاست که مبتنی بر "انسان سرمایه داری" نیست. سرمایه داری، بازار را بر همان "ضیق فاحش" و "شُح قبیح" بنا می کند. (توماس هابز طبیعت انسانی را و رفتار او را: خود خواهانه، عقلایی، تن پرورانه معرفی می کند؛ این انسان، انسان سرمایه داری و خاستگاه بازار و معاملات شد) حضرت علیرغمی که صفت "ضیق فاحش" (معامله سخت و تنگ به نفع خود) و "شح قبیح" را برای بعض بازرگانان می شمارد لکن به حاکم می فرماید: بیع باید سمح و روان و آسان باشد. "سمح"= آسان گرفتن، سخاوت نمودن؛ یعنی بیع باید دقیقا مقابل ضیق فاحش و شح قبیح آن بازاری، آسان و سود رسان به مردم شکل بگیرد. • در ادامه: "(این بیع سمح) براساس موازین عادلانه و نرخ گذاری ای باشد که به فروشنده و خریدار جفا نشود" بیع سمح در فرمایش حضرت دو چیز می خواهد: موازین عدل/ موازین اسعار (نرخ) یعنی بیع سمح با آزاد گذاشتن آن بازاری (با ضیق و شح اش) نیست بلکه باید موازین و ساختاری باشد که بیع سمح نتیجه شود. - روایاتی منع از قیمت گذاری _اقلا در شرایط عادی_ می کند. پس این "موازین اسعار" ظهور در قیمت گذاری دستوری حکومتی در همه موارد ندارد. - اما از آنطرف آن روایات بخاطر مضمون(قیمت دست خداست) نمی شود نتیجه گرفت که این همان نظر آدام اسمیت در دست غیبی بازار است! متاسفانه هم برخی لیبرالهای اقتصادی و هم برخی کم اطلاع های حوزی چنین نسبت اشتباهی می دهند ! در یکی از همین روایات تصریح میشود: "ان الله جلّ و عزّ وَکَّل بالسِّعر مَلکاً فلن یغلو من قله و لایَرخُصَ من کثره: خداوند برای نرخ فرشته ای گماشته پس هرگز قیمت در کمی جنس بالا نمی رود و در زیادی پایین نمی آید!" قسمت آخر روایت دقیقا برعکس حرف اسمیت و بازار سرمایه داری است؛ چون آنجا دقیقا عرضه و تقاضا ، قیمت معلوم می کند با کمی عرضه، قیمت بالا و با افزایش عرضه، قیمت پایین می آید! در نظام حِکمی، همانطور که باران، مَلکی دارد لکن علل طبیعی ای از ابر و باروری و..‌. هم دارد ؛ آن فرشته بازار هم با اسباب بشری و مکانیزم ها، "رابطه طولی" دارد. ⬅️ براین اساس ، چنانچه کمونیستی نیست، کاپیتالیستی هم نیست و صرف عرضه و تقاضا هم معلومش نمی کند. بزرگانی چون شهیدان و برای این مکانیزم نظریه پرداخته و عواملی غیر از عرضه و تقاضا را در مکانیزم قیمت لحاظ می کنند! (شاید جلسه ای مستقل بدان پرداختم) - این بیع سمح باید یک نتیجه ملموس داشته باشد: به فروشنده و مشتری اجحاف نشود! اجحاف به مصرف کننده با تحکم در کالاها رخ ندهد و زحمت و کار تاجر هم بی ارزش نشود. - متاسفانه حوزه ما آنجور که روی یک جمله "لاتنقض الیقین بالشک" آن اجتهادهای فاخر را کرده بر سر این جمله کلیدی و مهم آن کاوش ها را نکرده و بعضا حرفهای سطحی و تاویل به مکاتب دیگران دیده می شود. 3⃣ مجازات محتکرین در آخر حضرت می فرماید: "اگر کسی مرتکب احتکار شد عقوبتش کن ولی در مجازات او زیاده روی نکن" 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه بیست و نهم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۸/۲۶ 💐 ولادت حضرت زینب(سلام الله علیها) 💥هیات راه فاطمه(س) قم ▫️ فراز مربوط به تجار و صنعتگران ۳ توضیحات تکمیلی درباره فراز: وَلْيَکُنِ الْبَيْعُ بَيْعاً سَمْحاً بِمَوَازِينِ عَدْل وَأَسْعَار، لاَ تُجْحِفُ بِالْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَالْمُبْتَاعِ.  • جلسه پیش فرق بین این دستور با دستور "فامنع من الاحتکار" بیان شد. در منع احتکار، حاکم موظف است اما در "بیع سمح" با صیغه غایب دستور است. ساختارهای بازار باید موجب چنین بیع آسانی شود نه اینکه نهاد بازار، زایل و یک ایوان دولت شود. • بیع سمح را مبتنی بر دو میزان "عدالت" و "اسعار(نرخ ها)" می کند. برای کشف ساختار بازاری که بیع سمح نتیجه دهد اقلا به سه جهت بیع باید توجه کرد: 1⃣ متعاملین بیع دو طرف دارد: فروشنده و مشتری. ایندو در اسلام شرایطی دارند که عدم لحاظ آن موجب میشود بیع سمح اتفاق نیافتد. جلسه قبل بیان شد این "سمح و آسانی" مقابل "ضیق فاحش" است که از خصائص منفی این صنف بود. نکته لطیف این بود که به رغم نظریات بازار آزاد، بیع (و مطلق معامله) نباید بر صرف سود طلبی کنشگران بازار مبتنی باشد . چون "شح قبیح" و "ضییق فاحش" آنها مانع "بیع سمح" می شود. بلکه معامله باید مبتنی بر "موازین عدالت" و "موازین نرخ ها" باشد. حضرت امیر(ع) بیع سمح را مقید به ایندو میزان می کند تا بخاطر شح قبیح(سودجویی) و ضییق فاحش(سخت معاملگی در کشیدن به سمت خود) ، بیع سخت و فقط به نفع یک طرف نشود. در مقابل انسان سرمایه داری که خودخواه، محاسبه گر و سودجو و تن پرور است(تعریف هابز) اسلام هم انسان اقتصادی ای دارد. • مقایسه سه دسته احکام شریعت، این انسان را نمایان می کند: ✔️ دسته اول برخی احکام حجر: - بچه در معامله محجور است و حجر او امتداد دارد تا بلوغ و رشد - صرف سن بلوغ، رشد او را ثابت نمی کند و باید اختبار و امتحان صورت گیرد! - بزرگسال اگر دچار "سفه" شد، حجر و منع معامله برایش ثابت می شود (بی نیاز از حکم حاکم)! - اما زوال سفه او نیاز به اختبار و حکم حاکم دارد! ✔️ دسته دوم: ساحت زندگی عقلایی-اجتماعی - همان محجور اقتصادی، اقرارش در امور غیر مالی (مثل نسب و جنایت) صحیح و قبول است! - تصرفات غیر مالی اش (مثل طلاق و...) هم نافذ است. - وکالت و... او صحیح است - حق عفو در قصاص دارد(بخلاف دیه) - قسم خوردن او منعقد است. ✔️ دسته سوم: در حوزه عبادی: - عبادت بچه ممیز، صحیح است. - بچه را باید از ۶سالگی تمرین به عبادت داد. - صرف رسیدن به بلوغ سنی موجب وجوب تکالیف عبادی بر اوست. - همان محجور اقتصادی، از حج واجب منع نمی شود! کفاراتش هم به روزه و... درست است ⬅️ مقایسه این سه به روشنی می گوید انسان اسلام، اول عهد با خدایش درست می شود بعد زندگی عقلایی و اجتماعی اش (عهد و پیمان و اقرار و شهادت و...) بعد برای زندگی اقتصادی، اعتبار می گیرد. 2⃣ مبیعات (کالا و خدمات) برای تحقق بیع سمح و روان، کالا و خدمات هم شرایطی دارند: - اولا: فراوانی کالا و خدمات در فراز مربوط به اهل خراج توضیح یافت که: باید نظرت به عمارت زمین بیشتر از جلب خراج باشد! - ثانیاً هر چیزی اجازه کالا و خدمت شدن و ورود به بازار را ندارد. یک نگاه ساده به فهرست مکاسب محرمه یا حدیث معروف تحف العقول می نمایاند که دسته هایی از کالا یا خدمات، ممنوع اند و نباید وارد بازار گردند! این طیف گسترده هم "نجس"، هم "مقدس"، هم "خدمت واجب" و هم "خدمت حرام" و... را شامل است. ❓می پرسید این منع چه اثری بر تحقق بیع سمح دارد؟! ❗️ بالعکس این تنوع کالا و خدمت، موجب بازار بزرگ و حتی کاهش نرخ برخی اقلام می شود! توضیح اینکه در نظریه بازار، "قیمت گذاری آزاد" فقط قیمت را معلوم نمی کند بلکه به آزادی بازار می انجامد!: - قیمت را در این نظریه، صرفا "عرضه و تقاضا" معلوم می کند! - عرضه و تقاضا ملازم با عرضه "متنوع یک کالا" است تا با رقابت موجب بهینگی تولید و کاهش هزینه های آن و سود بیشتر شود. - تنوع کالا، به "کالاهای بدیل" می انجامد. مثلا قیمت گوشت گوسفند با عرضه گوشت شتر مرغ یا خوک، تنظیم می شود چون مقداری از تقاضاها را جواب می دهد. ⬅️ از همین جا کالا و خدماتی که در هنجارهای جامعه ضد ارزش یا در شریعت حرام است هم وارد بازار میشود. حضرت امیر(ع) قید موازین عدل را به همین خاطر افزودند. بیع سمح حتی اگر با تنوع کالا(حرام و حلال) تامین شود، بیع سمح مطلوب نیست؛ بگذریم که اغلب موجب بیع سمح هم نمی شود. ادامه در بخش دوم 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه بیست و نهم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۸/۲۶ 💐 ولادت حضرت زینب(سلام الله علیها) 💥هیات راه فاطمه(س) قم 3⃣ معاملات عامل سوم، خود معاملات است که باید برای بیع سمح تنظیم شود. - یک دسته معاملات بخاطر غیر عقلایی بودن، ضرری بودن، غرری بودن ممنوع میشود. - تعداد معاملات خط خورده از بازار آزاد حجاز قبل از بعثت نسبت به امضاء شده ها، بیشتر است! به این نکته مهم تاریخی کمتر توجه می شود. ✔️ در "قیمت گذاری" نیز اسلام، "مکانیزم" دیگری دارد! توضیح اینکه سه طریق برای قیمت گذاری قابل رصد تاریخی است: - اول: قیمت گذاری دستوری حاکمان! از حمورابی، کتیبه قیمت گذاری نقل شده تا برخی حاکمان گذشته و نظام های کنترل مرکزی! در احادیث باب الاسعار دیدیم، پیامبر(ص) بعنوان حاکم از تعیین قیمت خوداری کرد. - دوم: تعیین قیمت با شان اجتماعی! در جوامع فئودالیته اروپای قرون وسطا با اخلاق پدر سالار مسیحی، پایگاه اجتماعی، تعیین کننده قیمت بود. طبقه اجتماعی بالاتر اگر نعل اسب می آورد قیمت بیشتری می گرفت تا ابریشمی که طبقه سفلی بیاورد! از این حیث "تجارة عن تراض" یک شعار انقلابی و ضد طبقه هم هست... - سوم قیمت گذاری آزاد با صرف عرضه و تقاضا. این راه حل اقتصاد بازار است. این راه حل هم موجب بیع سمح نشده است. نسبت دادن چنین راه حلی به اسلام و پیامبر(ص) بی دقتی است. چون در همان روایات باب الاسعار دیدیم که فقط نفرمود: "قیمت دست خداست!" یا فرشته ای مامور دارد؛ بلکه در ذیلش فرمود: "فلن یغلو من قله و لایرخص من کثره: نه با کمی، قیمت بالا برود و نه با زیادی، قیمت پایین بیاید"! این برخلاف قاعده عرضه و تقاضا (مکانیزم قیمت گذاری اقتصاد آزاد) است. با عرضه کم، حتما قیمت بالا می رود و با زیادی عرضه کالا، حتما قیمت پایین می آید! در حکمت یاد گرفته ایم رابطه طولی بین عوامل غیبی با عواملی ملکی برقرار است. پس فرشته موکل بازار که اجازه نمی دهد با زیادی، قیمت کاهش و با کمی، قیمت افزایش یابد؛ در ساختار اقتصادی خودش را با مکانیزمی غیر از قیمت گذاری آزاد نشان می دهد!(دقت کنید) - کشف این مکانیزم که چیزی غیر از سه مکانیزم شمرده شده است یکی از عناصر مهم مکتب اقتصادی اسلام است دو متفکری که بدان توجه داشته اند یکی شهید محمد باقر صدر و یکی شهید بهشتی بوده است که تفصیل بیان ایندو مجال واسع تری می خواهد. 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه سیم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۰۹/۱۷ 🏴 مراسم عزاداری ایام فاطمیه 💥هیات راه فاطمه(س) قم ▫️ فراز مربوط به طبقه سفلی • اول بحث طبقات ۷گانه گذشت که معنای طبقه در این نامه چیست؟ چه نسبتی با طبقات اجتماعی و نظام طبقاتی دارد؟ آیا وقتی از طبقه سفلی می گوید، یعنی بودن این طبقه در جامعه لابد منه است؟ پس سیاست های ریشه کنی فقر و عدالت گستری چگونه عمل کرده که باز طبقه سفلی هست؟! اجمالا قبلا گذشت که طبقه اجتماعی مدرن، "جایگاه تثبیت شده براساس عوامل اقتصادی و سیاسی" است. معمولا هم به طبقه برخوردار و طبقه نابرخوردار تقسیم میشود. در نامه۵۳ ، طبقه بدین معنا نیست و به معنای صنف و قشر است. ساختارهای اقتصادی و سیاسی در نظام علوی ، فقر ساز و طبقه سفلی ساز نیست؛ اما تفاوت های طبیعی ناچارا کسانی را از بازار و درآمد داشتن می راند. برخی از کار افتاده یا سالخورده می شوند، برخی نیروی کار و سرپرست از دست می دهند و... حضرت این فراز را برای این قشر می گوید. • تعریف طبقه سفلی: "لا حیلة لهم" است، حیله یعنی حائل، یعنی کسانی که چاره ای ندارند. و چند قسم اند: مساکین، محتاجین، اهل سختی و بینوا، زمین گیران. برخی زبان درخواست دارند(قانع) و برخی ندارند و زبان حالشان گویاست(معتر) درباره این طایفه می فرماید باید سهنی از بیت المال و سهمی از غلات اراضی خالصه را اختصاص دهی. دور و نزدیکشان هم فرقی نکند. • اصلی مهم برای حاکمان در اینباره: امور اینها معمولا خرد است، ای بسا ماهم وقت به رخ کشیدن امور اینها بگوییم: مسائل کلان و راهبردی مهمترند! بطور کلی چشم ماهواره ای و میکروسکوپی باید منتظم شود نه امور کلان دیده نشود و نه امور کوچک اینان فراموش شود. اصل: "وَلاَ يَشْغَلَنَّکَ عَنْهُمْ بَطَرٌ، فَإِنَّکَ لاَ تُعْذَرُ بِتَضْيِيعِکَ التَّافِهَ لاِِحْکَامِکَ الْکَثِيرَ الْمُهِمَّ: نشاط و سرخوشی تو را از توجه به آنان باز ندارد زیرا پرداختن به کارهای مهم و بزرگ تو را از ضایع کردن امور کوچک آنان معذور نمی سازد" این اصل بعضا از سوی حاکمان نقض می شود و توجه به مسائل مهم و بزرگ، غفلت از امور کوچک اینان را موجب می شود؛ چنانچه در روایت یاسر خادم از امام رضا(ع) پیداست که امام، مامون را از سرخوشیِ فتح کابل و... در قبال غفلت از فقر و تنگدستی مردم مدینه مذمت می کند! • مواجهه با اینان را تاکید دارد که با "اهتمام" ، "رو بر نگرداندن"، "تفقد غیر حاضرین" و... باشد. مامور رسیدگی را می فرماید اهل خشیت(نسبت به خدا) و اهل تواضع(نسبت به اینان) باشد. اینان محتاج ترین به انصاف اند. یتیمان و سالخوردگان از این قشر را ویژه مورد خطاب قرار می دهد که امور آنان را بر عهده بگیر. • بخشی از اینان "ذو الحاجات" است درباره اینان غیر از رسیدگی خود، دستور مجلس عمومی و بار عام دارد؛ مجلسی خالی از محافظان که اینان راحت بتوانند حرفشان را بزنند. پیشاپیش می فرماید سخن گفتن اینان ممکن است با "خُرق" (درشت گویی ،مقابل رفق و مدارا) و "عی" (ناتوان در رساندن منظور) باشد. می گوید باید بخاطر خدایت تواضع کنی و تحمل نمایی. شهید بهشتی از مثل این فراز و و خطبه۶۲ استفاده کرده که: حجاب حاکمان حرام مطلق است. یعنی از واجباتی است که حکم ثانوی نمی پذیرد و در هیچ شرایطی نباید از مردم دور شوند. بعد قاعده طلایی را از زبان پیامبر(ص) نقل می کند که:" لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لاَ يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِع: یک امت (جامعه) مقدس نمی شود تا وقتی که ضعیف نتواند حقش را بدون لکنت از ضعیف بگیرد." تقدس جامعه به این است. جامعه ای که مقدساتی مثل حرم و اربعین و... دارد الزاما جامعه مقدس نیست؛ آن تقدسِ مقدسات است؛ خود جامعه با حرم طلا مقدس نمی شود با انجام این قاعده مقدس می شود. *تفصیل را در فایل صوتی بشنوید 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه سی و یکم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۱۰/۰۸ 💥هیات راه فاطمه(س) قم ▫️ فراز وظایف شخصی حاکم (ثم امور من امورک لابد لک من مباشرتها...) ✔️ سه نکته این فراز: 1⃣ کارهایی که حاکم باید شخصا انجام دهد: الف) پاسخ به کارگزاران وقتی دبیران ناتوان از پاسخ اند. ب) حاجاتی از مردم که دستیاران در انجامش تنگنا دارند. • این بعد از تقسیم کار و تشکیلات است؛ چون در نامه۳۱ فرمود: اجعل لکلّ انسان من خدمک عملا تاخذه به فان ذلک احری ان لا یتواکلوا فی خدمتک. اگر خوب تقسیم کار نشود که مورد مواخذه معلوم باشد، گردن هم اندازی رخ می دهد. ⬅️ آن دو دستور برای فائق آمدن بر دیوان سالاری است. سالار شدن دیوان به این است که کارها تجزیه می شود، گاه همه وظیفه انجام داده اند اما خروجی نهایی حاصل نشده است؛ چون هرچقدر هم کارهای مردم دسته بندی شود، دست آخر نمونه هایی بیرون از آن ساختار و رویه است. ولایت برای فائق آمدن بر دیوان سالاری است. 2⃣ تنظیم اوقات عبادت برای خود و مردم • اختصاص بهترین و بیشترین وقت برای خود و خدا؛ تا وقتی با حسن نیت همه کارها برای خدا شود. • واجبات خاص خداوند است. در این قسمت باید از بدن در شب و روز به عبادت، اعطاء کند؛ بلغ ما بلغ! • اما در عبادت های جمعی مردم باید حال اضعف را در نظر بگیرد - صاحب وسائل الشیعه بابی اختصاص داده بنام: استحباب تخفیف الامام صلاته - حضرت امیر(ع) در نامه۵۲ _که آیین نامه حکومتی به فرمانداران است_ اوقات انجام نمازهای ۵گانه را معرفی و دستور می دهد نماز صبح را وقتی بخوانند که همدیگر را ببینند. 3⃣ منع احتجاب حاکم از مردم • می فرماید احتجاب و دیده نشدنت نباید طولانی شود. به تعبیر رهبر انقلاب "در برهه هایی باید حتما در میان مردم حاضر باشید"(۱۴۰۰/۶/۶) - حضرت در روایت دیگری فرمود: هر والی که از حوائج مردم احتجاب داشته باشد خداوند در قیامت از حوائجش در احتجاب است (بحار ج۷۲ص۳۴۵) - پیامبر(ص) فرمود: نزدیکترین تان روز قیامت به من... "اقربکم من الناس" نزدیک ترین به مردم( مردمی بودن) است. (امالی طوسی ص۲۲۹) • دو پیامد منفی احتجاب: - الف) در جانب مردم، موجب تنگی و کم حوصلگی می شود - ب) در جانب حاکم، علم به امور کم می شود. امور کوچک، بزرگ دیده میشود و بالعکس. می فرماید: "زمامدار انسانی است و آنچه مردم از او مخفی بدارند نخواهد دانست، و حق نشانه هایی ندارد که به وسیله آن راست از دروغ شناخته شود. ⬅️ "حق"(حقوق) مثل "حقیقت" نیست که از سر نشانه ها شناخته شود باید مستحقین را دید . • در نهی احتجاب می فرماید: بیشترین نیازهای مردم به تو چیزهایی است که برایت زحمت و رنجی ندارد و از قبیل شکوه از ستمی یا درخواست عدالت در معامله ای است. • احتجاب حاکمان از زمان خلیفه دوم شروع و در دوره امویان به اوج رسید؛ طوری که مراجعین گاه چندین ماه معطل می شدند! عبدالعزیز بن زراره یکسال بر باب معاویه چادر زد ! حضرت امیر(ع) غیر از بار عام (که نمونه اش در نامه ۱۹ هست) بیت القصص راه اندازی کرد که شکایت و درخواست مردم را بدون امضاء هم بگیرد بعدا عمربن عبدالعزیز در امویان و مهتدی در عباسیان هم ژست مردمی گرفتند. مهتدی ، قبة المظالم ساخت تا به شکایات رسیدگی کند. نکته حائز اهمیت آن است که نباید با جور و ظلم خود حاکم ، بشکل کلان مظالم تحقق یافته و برخی را با عوام فریبی با مثل قبه المظالم حل نماید. *تفصیل را در فایل صوتی بشنوید 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه سی و دوم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۱۰/۱۵ 💥هیات راه فاطمه(س) قم ▫️ فراز وظایف شخصی حاکم این فراز مربوط به نحوه برخورد حاکم با خویشان و نزدیکان خود است. • قبلا در مذمت خواص نسبت به عموم رعیت سخن گفته بود که: "در رخاء و گشایش، هزینه شان زیاد اما در بلاء یاری شان کم است؛ انصاف را نمی پسندند و اهل اصرارند و سپاسگزاری شان در عطا کم و عذر نامذیر در وقت منع هستند؛ صبرشان هم در رویدادهای سخت کم است"؛ حال به خواص از نزدیکان خود حاکم می پردازد. • خواص و بطانه وقتی می فرماید : انَّ للوالی خاصه و بطانه؛ یعنی طبیعت حکومت این را دارد . بطانه؛ آستر لباس، استعاره برای کسی است که از باطن و رموز مطلع است؛ کاتب و دبیر مخصوص؛ در عرف سیاسی ما، آقازاده ها و دامادها و... اصل بودن چنین نزدیکانی لابد منه است پیامبر(ص) فرمود: هر نبی و خلیفه ای دو بطانه دارد یکی امر به خیر می کند و یکی به شر و بدی! درباره عثمان نوشتند: بطانه سوئش موجب قتلش شد. که همان دامادش(مروان) بود. • سه پیامد منفی بطانه سوء: 1⃣ استئثار: ویژه خواری در روایت صحیح السندی امام باقر(ع) از پیامبر(ص) حدیث می کند که: ۵ صنف را هر پیامبر مجابی (که دعایش اجابت می شود) لعن می کند، یکی : المستاثر بالفئ المستحل له: کسی که بیت المال را برای خود حلال و ویژه خواری می کند (وسائل ج۱۵ص۳۴۱) ❓چرا؟! چون اینها( که معلوم است جای انبیاء و اولیاء مستولی بر بیت المال می شوند) راه انبیاء و اهداف آنها را منحرف و منقرض می کنند! - پیامبر(ص) نسبت به خویشان سخت گیر بود. صحیحه عیص بن قاسم از امام صادق(ع) روایت می کند که برخی از بنی هاشم آمدند و از حضرت خواستند که آنها را عامل زکات در چهارپایان کند تا سهم عاملین زکات را هم (غیر از خمس) ببرند! فرمود: زکات بر من و شما حرام است و خداوند وعده شفاعت به من داده است (الکافی ج۴ص۵۸) فقهاء نیز بر این اساس منع کرده اند که سادات حتی بعنوان کارگزار و عامل جمع آوری زکات از سهام زکات بردارند( ر.ک: ریاض المسائل ج۵ص۱۶۸و۱۶۹) 2⃣ تطاول: گردن فرازی، اظهار فضل و فزونی کردن، ضد خضوع، تبختر و خیلاء و پزدادن، همان مانور تجمل در ادبیات سیاسی معاصر! پیامبر(ص) فرمود هرکس بر فقیری، کند یا تطاول کند و او را کوچک شمارد ، خداوند روز قیامت او را تحقیر و مثل مورچه ای به صورت مرد درآورده تا ورد آتش شود.(ثواب الاعمال ص۲۸۴) این روایت دلالت بر حرمت چنین کاری دارد. امام سجاد(ع) آنرا گناهی که موجب نزول نقمت می شود خواند (معانی الاخبار ص۲۷۰) 3⃣ قلت انصاف در معامله: تنصیف یعنی نصف شدن بین دو طرف؛ بطانت و خاص شدن، این تنصیف را به هم می زند و به سمت خود می کشد که همان قلت انصاف است. بردن مزایا و اعتبارات، مزایده ها، انحصارات و... از این قبیل است. • دستور العمل حضرت دراینباره: "فَاحسِم ماده اولئک بقطع اسباب تلک الاحوال" یعنی اسباب این احوال (استئثار و تطاول و قلت انصاف) را ریشه کن، کن. اقطاع بخشی (دیروز، اعتبار بخشی امروز) به اینها نکن... (این جلوگیری از استئثار است). ادامه در بخش دوم 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه سی و دوم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۱۰/۱۵ 💥هیات راه فاطمه(س) قم • سیره حضرت با نزدیکان و دامادها: - عبدالله بن جعفر (اولین متولد هجرت حبشه، فرزند شهید ممتاز جعفر طیار) در دست تنگی سراغ حضرت آمد که حضرت چیزی به او ببخشد؛ حضرت فرمود: نه بخدا! چیزی پیش من پیدا نمیشود الا عمویت (از بیت المال) دزدی کند و به تو دهد (بحار ج۴۱ص۱۳۷) - همو در فراخی، دست گشاده داشت به بشارت دهنده ای که گفت خداوند پسری به او داده ۱۰۰هزار درهم اعطایی معاویه را بخشید (سفینه البحار ج۶ص۴۷و۴۸) حضرت بخاطر تبذیر خواست او را محجور اعلام (و ممنوع التصرف در مالش) کند! او زبیر را شریک خود کرد تا از این حکم فرار کند (بحار ج۴۰ص۹۱) ⬅️ یعنی داماد در دستگاه او نه تنها بطانه سوء نمی شود بلکه بخاطر تبذیر در اموال شخصی تا حد ممنوع التصرف شدن می رود! - دو فرزند عقیل (مسلم بن عقیل و عبدالرحمان بن عقیل شوهران رقیه و خدیجه) هم داماد او بودند که هیچ منصبی نگرفتند در حالیکه لیاقت های مسلم ثابت است و خاندان عقیل در ابتلاء عاشورا، ۱۰شهید دادند! - جعده بن هبیره خواهر زاده و داماد دیگرش فقط در ناآرانی های ابرشهر(نیشابور) حکمی گرفت که زود به خلیدبن قره یربوعی تحویل داد (طبری ج۵ص۶۳) • اثر این سیره مبارزه با خویشاوند سالاری طوری مورد نقد علوی ها بود (علت قتل عثمان همین شد) که حتی تاریخ می نویسد مالک اشتر در مواجهه با نصب ابن عباس ها اعتراض کرد! حضرت او را آرام کرد که نه فرزندان خود و نه فرزندان عقیل و... را سمت و منصبی نداده و درباره آنها توضیح داد (شرح ابن ابی الحدید ج۱۵ص۹۸و۹۹) حضرت خود در احتجاج با اهل بصره در ماجرای جمل از جمله می فرماید: آیا به دنیا راغب شدم و آنرا برای خود و اهلبیتم گرفتم که از من انتقام گرفته و بیعتم را شکستید؟! گفتند: نه! (قرب الاسناد ص۹۶) ⬅️ معلوم است چنین کاری مجوز شکستن بیعت و زوال مشروعیت است ! رهبر انقلاب نیز در بیانیه گام دوم، "طهارت اقتصادی را عامل مشروعیت کارگزاران" می شمارد. * تفصیل را در فایل صوتی بشنوید 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه سی و سوم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۱۰/۲۹ 💥هیات راه فاطمه(س) قم ▫️**فراز مربوط به شفافیت** ✔️ عرصه های شفافیت در سیره امیرالمومنین(ع): 1⃣ شفافیت در امور حکمرانی: إِنَّ لَكُمْ عِنْدِي أَلَّا أَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّاً إِلَّا فِي حَرْبٍ: حق شما گردن من این است که هیچ سری جز در امور جنگی بر شما نپوشانم(نامه۵۰) 2⃣ شفافیت مالی: دَخَلتُ بِلادَكُم بِأَشمالي هذِهِ ورَحلَتي وراحِلَتي ها هِيَ ، فَإِن أنَا خَرَجتُ مِن بِلادِكُم بِغَيرِ ما دَخَلتُ ، فَإِنَّني مِنَ الخائِنينَ: در شهر شما با این عبا و راحله و چارپا داخل شدم اگر وقتی خارج می شوم غیر از اینها دارم، از خیانتکاران بوده ام(بحار ج۴۰ص۳۲۵) ⬅️ لازمه عادی این سخن، شفافیت اموال حاکم برای مردم تا بتوانند افزونی خائنانه را از غیر آن قضاوت کنند. 3⃣ شفافیت در عذر: إن ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بكَ حَيفا فَأصحِرْ لَهُم بعُذْرِكَ ، و اعدِلْ (و اعزِلْ) عنكَ ظُنُونَهُم بِإصحارِكَ ، فإنّ في ذلكَ رِياضَةً مِنكَ ، و رِفقا بِرَعِيَّتِكَ: اگر مردم گمان بردند كه در موردى ستمى مرتكب شده اى، دليل كارى را كه كرده اى برايشان توضيح ده و با توضيحات خود گمان آنان را از خود بازگردان (دور كن) ؛ زيرا اين كار هم مايه رياضت (پرورش) نفْس خودت مى باشد وهم نرمش با مردم است.(نامه ۵۳/ فراز مورد بحث) ⬅️ "اصحار" از صحرا یعنی دشت بدون تپه و بلندی و استعاره برای مورد دید بودن. "قاعده اصحار " یکی از قواعد فقه سیاسی و حکمرانی است که عبارت اُخرای شفافیت است. عذر نشدن ها ، تاخیر در انجام ها و... باید به اطلاع مردم برسد. ✔️ نظریه مبنا در شفافیت اینجا بسیار مهم است که شفافیت، مثل رای و مثل بسیاری دیگر از امور سیاسی ممکن است از دو مبنا ارتزاق کند لذا فرقهایی بکند. 1⃣ مبنای غربی: رقابت تاریخ سیاسی اقتصادی غرب پس از فئودالیته، برای مصالحی به دولت مرکزی تن داد. لویاتانی که در همه امور دخالت می کرد غیر از امنیت راه ها، پول واحد و... که کمک به دوره تجارت بود. رانت واردات و صادرات هم توزیع می کرد که عصر بازرگانی را شکل می داد. اما به مرور تجار قوی شده و این موجود(دولت) اضافی تلقی شد. بعلاوه که دولت برای حفظ انسجام جامعه و جلوگیری از آشوب و ... باید به حقوق کارگران و مزد بگیران هم دخالت می کرد که خلاف منافع سرمایه داران و تجار بزرگ بود؛ از اینجا "لسه فر" -یعنی نظریه عدم دخالت دولت در بازار- متولد شد. بازار آزاد رقابتی ، مطالبه این دوره سرمابه داری شد. لازمه عادی رقابت آزاد، شفافیت بود تا دولت رانتی توزیع نکند و در بازار بی طرف باشد؛ از اینجا شفافیت غربی متولد شد. در مرحله بعد(نئولیبرالیسم) یعنی از ریگان و تاچر به اینسو، دیگر دولت برآمده از بازار بود و باید در جنگ و صلح و سیاست خارجی و... منافع بازار بزرگ سرمایه داری و شرکتهای چند ملیتی را تامین می کرد. اینجا شفافیت به بیشتر از تصمیمات اقتصادی دولت، هم افزایش یافت و همه انور حکمرانی را شامل شد. ⬅️ شفافیت غربی از سلول بنیادین رقابت و در بستر توسعه بازار شکل گرفته است. ❓آیا شفافیت در سیره علوی ، از همین مادر شیر می خورد؟ 2⃣ مبنای اسلامی شفافیت: تعاون و تناصح بر بزرگترین حق: خطبه۲۱۶ عظیم ترین حقی که خداوند در بین حقوق، فریضه و واجب کرده را ، حق والی بر مردم و مردم بر حاکم معرفی می کند. در کلمات بسیار عالی وجه این برتری را بیان می کند(رجوع کنید) بعد می فرماید: فعلیکم بالتناصح فی ذلک و حُسن التعاون علیه: بر شما لازم است همدیگر را در این حق بزرگ سفارش و یاری کنید. وجه این دستور مهم را هم چنین بیان می کند: " زیرا هیچ کس _هر اندازه هم که در به دست آوردن رضای خداوند حریص باشد، و تلاشش در راه طاعت و بندگی خدا فراوان باشد_ نمی تواند به حقیقت اطاعتی که شایسته خداوند است برسد، لکن یکی از حقوق واجب خداوند بر بندگان این است که به اندازه توان خود خیرخواه یکدیگر باشند و یکدیگر را در راه برپاداشتن حق در میان خود یاری رسانند. هیچ کس _هرچند مقامش در حق بزرگ و فضلیتش در دین بر دیگران پیشی داشته باشد_ در ادای حقی که خداوند برعهده او نهاده بی نیاز از یاری دیگران نیست ؛ و هیچ انسانی _هرچند او را کوچک بدانند، و در دیده ها ناچیز باشد_ کمتر از آن نیست که نتواند دیگران را در ادای حق یاری رساند و یا از سوی دیگران یاری شود". ⬅️ این یعنی مشارکت و معاونت عمومی مردم در برپاداشتن حق بزرگِ مردم_حاکم باید تامین شود. شفافیت امور ملازمه عادی چنین بنیان نظری مستحکمی است. ادامه در بخش دوم 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه سی و سوم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۱۰/۲۹ 💥هیات راه فاطمه(س) قم 🔺شفافیت در امور حکمرانی: حضرت در ادامه فراز ذکر شده در نامه۵۰ می فرماید: فاذا فعلتُ ذلک وجبت لله علیکم النعمة و لی علیکم الطاعة: اگر آن حقوق شما (از جمله شفافیت در امور حکمرانی بغیر از اسرار نظامی) را انجام دادم آنوقت نعمت خداوند برشما تمام و اطاعت شما واجب می شود! یعنی شرط اطاعت از حاکم قرارش می دهد! و می افزاید: فخذوا هذا من اُمرائکم: این را از امراء و حکام تان مطالبه کنید. • در قانون اساسی ما اصل۶۹ شفافیت مذاکرات مجلس و اصل۱۶۵ به علنی بودن محاکم قضایی اختصاص یافته است که با قوانین عادی میتوان شفافیت در بقیه موارد را هم قانونی کرد 🔺 شفافیت مالی غیر از جمله گذشته در سیره آن حضرت این شفافیت بسیار چشمگیر است حتی در احتجاج با ناکثین جمل(کسانی که بیعت شکستند) احتجاج کرد که آیا حیف در حکم یا ویژه خواری بیت المال در من دیده اید؟ آنها پاسخ منفی دادند (ر.ک: بحار ج۳۲ص۱۳۴) یعنی اگر چنین چیزی_العیاذ بالله_ثابت می شد، بیعت شکستن آنها مجاز بود! این قضاوت اهل جمل و بصره بدون شفافیت مالی حضرت امکان نداشت. • اصل۱۴۲ قانون اساسی رسیدگی قوه قضائیه بر اموال رهبر و رئیس جمهور و... را بیان می کند؛ لکن این غیر از شفافیت برای عموم است. از همین جا طرح ها و لوایحی که برای توسعه در مشمولین این اصل کار شد بخاطر مغایرت با قانون اساسی رد شده است؛ لکن قانون شفافیت برای عموم و توسعه موارد از موارد این اصل، قانونی مجزا شده و تعارضی با این اصل (که رسیدگی قوه قضاییه است) نخواهد یافت(دقت کنید) ❓وجه توسعه افراد از مقامات اصلی (موارد اصل ۱۴۲) به همه مقامات و مدیران و مسئولین چیست؟ گزارش دیوان محاسبات در مورد بررسی فیش های حقوقی حدود ۹۳هزار و ۴۶۰ مقام و مدیر روشن کرد امکان دریافت فیش نجومی و فساد در همه این موارد هست. شفافیت برای عموم در کنار بررسی متمرکز (سازمانهای نظارتی) تنها راه برای پیشگیری از فساد در این حوزه است. 🔺شفافیت در عذر تحقق آرمان ها، زمان بر است و واقعیت ها تدریج در تحقق را تحمیل می کند. اگر عذر تاخیرها و عدم تحقق ها با مردم در میان گذاشته نشود، اولا اغراء به جهل می شود و وضع موجود، مطلوب و اسلام تلقی می شود. این دین گریزی را موجب می شود. ثانیا موجب می شود آرمان و مطالبه بالای سر واقعیت موجود بماند و نیروی مردم و مسئولین برای تغییر باقی بماند ثالثا راه توجیه و فرار از مسئولیت از مدافعان و مسئولین گرفته شود. این بخش از شفافیت هم در سیره حضرت امیر(ع) بسیار به چشم می آید صراحت حدود ۲۷ تا ۳۰ مورد را برای مردم می شمارد که اسلامی و مطلوب نیست اما هنوز نتوانسته آنها را تغییر دهد. * (تفصیل را در فایل صوتی بشنوید) 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه سی و چهارم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۱۱/۱۳ 💥هیات راه فاطمه(س) قم ▫️ فراز مربوط به صلح و معاهده دو محور این فراز: صلح و مراقبت های نظامی بعدش/ معاهده و لوازمش ❓اصالت با صلح است یا جهاد؟ 🔅دو دسته کفار در آیات ۸و۹ ممتحنه: • ۸ ممتحنه در عرصه داخلی: فقهاء به استناد آن صدقه مسلمان بر ذمی، وقف و وصیت بر او را اثبات می کنند - قابل استفاده در عرصه بین الملل • آیه ۹ همراستا با ۳۵ محمد: جایی که صلح و سازش خوب نیست: جنگ کفار با دین و اخراج از شهرها 🔅 صلح باید دارای مصلحت باشد؛ "لله فیه رضاً" • صلح و هدنه، غیر از معاهده ذمه است... 🔅 پای مصلحت و رضای خدا که پیش آمد رجوعش به اولوا الامر است • آیه ۸۳ نساء ✔️معاهده: تفاوت عقده / ذمه • تاکیدات حضرت بر وفای به عهد و نهی از ادغال و مدالسه و خداع • معاهده نباید دو پهلو و قابل تاویل نوشته شود: لا تعقد عقداً تجوّز فیه العلل و لا تعولنّ علی لحن قول... 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh
📖 جلسه سی و پنجم شرح نامه ۵۳ 💢۱۴۰۲/۱۲/۰۴ به مناسبت میلاد با سعادت امام زمان(عج) 💥هیات راه فاطمه(س) قم ▫️ فراز مربوط به خونریزی (عمدی و خطایی) حاکم! ✔️تفکیک سه مساله در سیره حضرت: 1⃣ اعتراضات سیره حضرت در خصوص جواز اعتراضات و بهاء دادن به آن 2⃣ الهائشات وقتی کار به نا آرامی می کشد... • روایاتی در باب: المقتول لایدری من قتله (کافی ج۷ص۳۵۴و۳۵۵) - هائشات ملحق به این باب: نه قصاص نه عاقله! پرداخت دیه از بیت المال - ماجرای اربد 3⃣ الغارات (حملات تروریستی) ملحق به بغی... • ...حتی شُنّت علیکم الغارات (خ۲۷) 🔅نکات قابل توجه در این فراز مهم 🔴 به کانال هیئت بپیوندید👇 🌐 @rah_fatemeh