🌷🌷🌷 پلورالیزم و قرآن (2) 📌دیدگاه قرآن کریم درباره نظریه «پلورالیزم » (تکثرگرایی دینی ) چیست ؟ ⏺۲ـ مواجهه با ادیان ناسازگار بعد از احساس ضرورت انتخاب دین و بعثت انبیا، انسان وقتی قدم در عرصه انتخاب دین می‏گذارد، در نگاه آغازین، متوجه وجود ادیان و مکاتب متکثری می‏شود که هر کدام کثیری از مردم را به سوی خود جذب کردند. در همین نگاه آغازین، متوجه تعارض بنیادین میان ادیان موجود می‏شویم، برای نمونه، می‏توان به ادیانی که به "آسمانی" معروفند، اشاره کرد. دین یهودیت و مسیحیت، هر یک به نوعی به شرک و تعدد "اله" معتقدند. آیین زرتشت با طرح دوگانه‏پرستی (یزدان و اهریمن) در عداد ادیان شرک‏آلود قرار گرفته است؛ و از سوی دیگر اسلام منادی توحید محض است و خطاب به قوم یهود و مسیح، در قرآن کریم آمده است: "یَـأَهْلَ الْکِتَـبِ تَعَالَوْاْ إِلَی کَلِمَةٍ سَوَآءِ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْـ?ا" (آل‏عمران، ۶۴). 🔹از وجود تناقصات در ارکان ادیان آسمانی موجود به راحتی می‏توانیم وضعیت ادیان دیگر را تشخیص بدهیم، مکاتب و ادیانی که یا به کلی منکر وجود امر قدسی هستند و یا فقط قایل به وجود امر قدسی و عالم ماوراء طبیعت هستند و منکر وجود خداوند و نبوت‏اند؛ مثل مکتب کمونیستها و آیین هندو. ⏺۳ ـ یک دین یا چند دین؟ در برخورد و مواجهه با ادیان مختلف این سؤال برای ذهن هر متفکری مطرح می‏شود که آیا به راستی همه این ادیان مختلف و بعضا متناقض، بر حقند؟ یا این‏که دین حق و صراط مستقیم یکی بیش نیست؟ و بقیه ادیان از حقیقت و خواسته الهی دور شده‏اند. 🔰حکم عقل به وحدت ادیان آسمانی 🔹آیا ممکن است که خداوند خیرخواه ادیان مختلف از حیث ماهیت برای بشر بفرستد؟ با تأمل در حکمت ضرورت دین که عبارت است از وجود نیازهای فطری و ثابت انسان و از سوی دیگر یکی بودن فرستنده ادیان، به نظر می‏رسد پاسخ سؤال مذکور چندان مشکل نباشد؛ زیرا فرستنده دین خداوند حکیم و خیرخواه است که با برآوردن نیازهای فطری انسان و به فعلیت رساندن استعدادهایش سعادت او را تأمین می‏کند. در این صورت، فرستادن ادیانی که با یکدیگر از حیث ماهیت مختلفند، توجیه‏پذیر نیست، زیرا تفسیر ماهوی یک برنامه و آیین در صورتی موجّه است که العیاذبالله ماهیت و لُبّ ادیان پیشین فاقد محتوا و توانایی لازم در جهت هدایت انسان باشد؛ خداوند دین ناقص فرستاده باشد. این فرض با براهین عقلی و فلسفی ناسازگار است و خرد آن را نمی‏پذیرد. 🔹فرض دیگر این‏که نقصان از سوی خود انسان باشد که به خاطر هوای نفسانی از قرار گرفتن در رکاب ره‏یافته‏گان سرباز می‏زند، لازمه این فرض، نه تغییر ماهوی دین، بلکه تأکید و راهنمایی و نصیحت بیشتر است. فرض سوم این‏که تغییر ماهوی ادیان مستند به تغییر شرایط زمانی و مکانی و نیازهای جدید بشری باشد. در پاسخ این احتمال ـ که امروزه طرفدارانی دارد ـ باید گفت که گوهر ادیان الهی مشتمل بر معارفی بنیادی است که ناظر به سعادت انسان و نیازهای فطری و ثابت اوست؛ مثلاً دین از انسان خواسته است که از خداوند و پیامبرانش اطاعت کنند و به اصول اخلاقی ثابت مثل نوع دوستی، عدالت پایبند باشند. ادیان الهی برای تعالی روح انسانی و برقراری عدالت نازل شده‏اند و این معارف و اصول نیز به هیچ وجه با گذشت زمان تغییر نمی‏کند. "مگر بشر چندگونه فطرت و سرشت و طبیعت می‏تواند داشته باشد."۴ 🔹بلی تغییر زمان و نیازهای جدید و غیر ثابت انسان، تغییر برخی احکام و فروع، یا تکمیل آن‏ها را می‏طلبد ولی لازمه آن تغییر و تکامل شریعت است؛ نه دین. شهید مطهری در این زمینه می‏گوید: "تفاوت و اختلاف تعلیمات انبیاء با یکدیگر از انواع اختلاف برنامه‏هایی است که در یک کشور هر چندبار به مورد اجراء گذاشته می‏شود و همه آن‏ها از یک قانون اساسی الهام می‏گیرد. همه آنان [پیامبران] مردم را به یک شاهراه و به سوی یک هدف دعوت می‏کردند."۵ ادامه دارد... ======== ۴. مجموعه آثار، ج ۳، ص ۱۶۰ / برای توضیح بیشتر، ر.ک: امدادهای غیبی، مقاله "خورشید دین هرگز غروب نمی‏کند". ۵. مجموعه آثار، ج ۳، ص ۱۵۸. 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom