فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💦 از ابتدا تا انتها دعوا سر علی بود از کوچه تا کربُبَلا دعوا سر علی بود آنجا که ناموسِ خدا ، پرده‌نشین ِ عصمت افتاد زیر دست و پا، دعوا سر علی بود  آنجا که جای بوسه‌ی احمد غلاف می‌خورد در زیر ضربِ بی هوا، دعوا سر علی بود  آنجا که بر دست پدر با پنجه‌ی سه شعبه  میشد سری از تن جدا دعوا سر علی بود آنجا که از شرمندگی، آقای ما بدن را  می‌بُرد در زیر عبا دعوا سر علی بود  آنجا که وقت دفن او، آمد رباب از راه بوسید رگ‌ را بی صدا، دعوا سر علی بود آنجا که دنبال سرش آمد رباب بازار در کوفه و شامِ بلا، دعوا سرِ علی بود شاعر:نعمتی قبلاً دلگیر که می‌شدم؛ دستِ دلم را می‌گرفتم می‌رفتم نجف، خانه‌ی پدری تا بعد از آنجا بیایم کربلا پیشِ شما حالا که بهانه‌ فراق جور شده‌ست پشت‌بام که هست از پشت‌بام خانه به ارباب‌ِ بی‌کفن‌ سلام ارباب این دوری و دوستی دارد از پای دَرَم‌می‌آورد هرچند به دوری و دوستی اعتقادی ندارم چون دوری و دوستی مال آنهائی است که منیّت دارند، نه برای خادمی چون بنده‌ی حقیر که از تبار در به دران توام حسين از فراق‌تان کاسه‌ دل بی‌صبرم لبریز شده‌ست خودتان بگوئید چه‌کنم..... ✍نویسنده:مرضیه‌رمضان‌قاسم یاعلی یه گوشه کنار به ما جا بده ما رو هم دم ایوونت راه بده یه نجف امشب به ما بده بعدِشَم یه کربلا بده تنگه دلم برای انگور ضریحت؛ چیکار کنم اینقد ازم دور ضریحت! والا که از دوری؛ دلم می‌پوسه مولا! کرب‌وبلام؛ دستتونو می‌بوسه مولا! علی‌جانم علی‌جانم؛ علی‌جانم علی‌جانم https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef