🔻اهمیت نظریه‌های یادگیری 🔹یک نظریه یادگیری به ما می‌گوید که یادگیری چه نوع پدیده‌ای است و در چه شرایطی صورت می‌گیرد، و به عبارت دیگر، تغییری که در جریان یادگیری صورت گرفته، تغيیر در چه چیزی است. 🔹معلم با استفاده از این نظریات، درک بهتری از جریان یادگیری و انواع آن به دست می‌آورد و می‌تواند خود از نتایج این نظریات در تدریس استفاده کند؛ ضمن آنکه می‌تواند از لوازم کاربردی این نظریات، که روانشناسان و دانشمندان علوم تربیتی برشمرده‌اند، بهره ببرد 🔹برای مثال، اگر معلم یادگیری را فرایند انتقال مفاهیم و دانش‌ها به ذهن شاگردان بداند، می‌کوشد ذهن آنان را مانند انباری تهی، با بسته‌های دانش و اطلاعات پر کند و از شاگردان نیز انتظار دارد این بسته‌ها را در حافظه خود نگاه دارند. در چنین حالتی معلم همه کاره است، و شاگردان تنها شنوندگانی منفعل خواهند بود. در مقابل، اگر معلم یادگیری را کسب بینش و ساخت شناختی بداند، شاگردان را در جهت فعالیت و تفکر هدایت می‌کند تا خودشان به این بینش دست یابند. در این صورت شاگردان نیز درک عمیق‌تری از موضوع یادگیری به دست می‌آورند. بنابراین درک معلم از ماهیت یادگیری می‌تواند در چگونگی روش‌های تدریس و برنامه‌ریزی برای آن مؤثر باشد. 🔹هریک از نظریات با نگاهی خاص ماهیت یادگیری را تفسیر کرده‌اند. از این‌رو نمی‌توان گفت یکی از این تفسيرها کاملا درست است و همه نظریات دیگر کاملا نادرست‌اند. دقیق‌تر آن است که بگوییم هریک از این نظریات جنبه‌ای از یادگیری و چگونگی کسب دانش را به گونه‌ای خاص توضیح می‌دهند. برای درک بهتر یادگیری باید همه این دیدگاه‌ها را با هم در نظر گرفت. جمع بندی و ایجاد توافق میان این نظریات، تصویری نزدیک‌تر به واقعیت فراهم می‌کند. 🔹نظریه‌های یادگیری در دو دسته جای می‌گیرند: نظریه‌های شرطی و نظریه‌های شناختی. دو نظریه درخور ذکر دیگر نیز هست که یکی به نظریه یادگیری اجتماعی معروف است و از ترکیب دو دیدگاه شرطی و شناختی به وجود آمده، و دیگری نظریه خبرپردازی است که از شباهت‌های ذهن انسان با کامپیوتر الگو گرفته است. ما نخست به توضیح دو نظریه از گروه شرطی می‌پردازیم و سپس نشریه گشتالت و نظریه یادگیری معنادار آزوبل را از گروه نظریه‌های شناختی معرفی می‌کنیم. توضيح دو نظریه یادگیری اجتماعی و خبر پردازی را به بعد موکول می کنیم. ↩️ ادامه دارد. 📚روش تدریس (هادی رزاقی) ص۸۲، ۸۳. 👉 @raveshsonnati