📌 فقط بخند... همین! 🇮🇷پرچم ایران را از شیشه‌ی ماشین بیرون گرفته بودم و تکان می‌دادم. آهنگ یوم الانتقام از باندهای یک وانت نزدیک ما بلند بود. ترافیک زیاد شد و برای چند دقیقه وسط خیابان معطل ماندیم. یک مردِ جوانِ قد بلند، کنار خیابان ایستاده بود. داشت با گوشی‌اش حرف می‌زد.‌ 📱 🌱پسر نوجوانی که من دوست دارم نعمت صدایش کنم، سرش را بالا گرفته بود و با دقت و کمی اخم نگاهش می‌کرد. معلوم بود دارد حرف‌های مردِ قدبلند را گوش می‌کند. 🔹مردِ قدبلند همانطور گوشی به دست از ما دور شد. نعمت آمد کنار ماشین ما و با ناراحتی به من گفت: «داشت فحش می‌داد» گفتم: «چی می‌گفت؟» _ گفت یه مشت دلقکِ اح‍... خندیدم و بهش گفتم: «مهم نیست، مهم اینه که ما خوشحالیم، مگه نه؟» خنده آمد روی لب هایش: «آره! من خیلی خوشحالم، اسراییلیا بدبختن بسکه ترسوئن» و با هم خندیدیم. خنده خیلی به نعمت می‌آمد.☺️ پ.ن: نعمت اسم یکی از شهدای نوجوان حادثه‌ی تروریستی گلزار شهدای کرمان است، نعمت الله آچک‌زهی🥀 ✍محدثه اکبرپور کرمان 🗓زمان: ۲۶ فروردین 🇮🇷 | روایت مردم ایران 📌کانال راوینا، روایتی متفاوت از ایران را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 https://eitaa.com/ravina_ir