بگو كه مرثـيه ي شهر شام را چه كنم ؟ نــگاهِ فـاســدِ مُشتي عوام را چه كنم ؟ گرفتم اين كه نگفـتم از آن طنابِ سياه گذشتن از وسطِ ازدحام را چه كنم ؟ دلا، نگفتنِ اين ظلم ها خودش ظلم است اگر بيان نـشد ، امرِ امــام را چه كنم ؟ صداي ضجّه ي يك كاروان اسير كم است؟ صداي هلهله ي خاص و عام را چه كنم ؟ اگر به سبّ علي ، شمر دون دهن وا كرد حضور حـضرتِ خــيرالانـام را چه كنم ؟ به عمد مي گذرد هي ز پيش چشم رباب بــگـو كه حرمله ي بي مرام را چه كنم ؟ گرفتم اينكه سرت روي منبر ني رفت به نيزه بســتنِ ماهِ تمــام را چه كـنم ؟ صدايِ زجر ، نگاهِ سنان ، تمسخرِ شمر برادر اين همه زجرِ مُدام را چه كنم ؟ اگر چه آتش دل هم دمي شود خاموش هـجـوم آتـشِ بالايِ بــام را چه كنم ؟ رســيده قافله ، نزديكيِ خرابه ، حسين ! خودت بگو كه من اين چند گام را چه كنم ؟ @raziolhossein