✅ آشنایی آقا روح‌الله با آیت‌الله شاه آبادی آقاروح‌الله در سن 26 سالگی هم‌زمان با ورود به درس خارج، گم‌گشده خود آیت‌الله شاه‌ آبادی را یافت. او در مورد ماجرای آشنایی با استاد می‌گوید: در حوزه که بودم احساس می‌کردم گمشده‌ای دارم که برای یافتن آن تلاش می‌کردم. از جمله کسانی که از این وضع من آگاهی داشت، میرزا محمدصادق شاه‌ آبادی بود. روزی مرا در مدرسه فیضیه دید و گفت: «گشمده‌ات در فلان حجره نشسته است.» آنجا رفتم و دیدم حاج شیخ عبدالکریم حائری و آقای شاه آبادی در آنجا نشسته‌اند و مشغول بحث هستند. در گوشه‌ای به انتظار ایستادم. پس از تمام شدن بحث، آقای شاه آبادی به سوی منزل حرکت کردند، ایشان را ملاقات کرده و یک مسئله عرفانی پرسیدم. شروع به گفتن که کردند، فهمیدم اهل کار است ... گفتم می‌خواهم درس بخوانم، قبول نمی‌کردند، اصرار کردم تا قبول کردند فلسفه بگویند. چون خیال کردند که من طالب فلسفه هستم. وقتی قبول کردند، گفتم فلسفه خوانده‌ام و برای فلسفه نزد شما نیامده‌ام، می‌خواهم عرفان بخوانم. ایشان إبا کردند ... آن‌قدر اصرار کردم تا بالاخره قبول کردند ... درس عرفان ایشان شروع شد، افراد دیگری نیز حاضر می‌شدند اما شاگرد ثابت، من بودم. پس از دو، سه جلسه به جایی رسیدم که دیدم نمی‌توانم از استادم جدا شوم. ابتدا تنها در درس عرفان ایشان حضور می‌یافتم، اما بعداً حتی هفته‌ای یکی دو شب که در مسجد برای بازاری‌ها صحبت می‌کردند، حاضر می‌شدم و مطالب ایشان را می‌نوشتم. پس از آن در تمام جلسات ایشان شرکت می‌کردم و خودم را به این کار مقید کرده بودم ... ایشان حق بزرگی بر گردن من دارند. ایشان کاملاً وارد بودند چه در فلسفه و چه در عرفان، پنج یا شش سال نزد ایشان عرفان خواندم. آقای شاه آبادی «شرح فصوص» که می‌گفتند فرق می‌کرد با «شرح فصوص قیصری»، از خودشان خیلی مطلب داشتند. برنامه من در تمام مدت هفته سالی که آقای شاه آبادی در قم سکونت داشتند ادامه داشت.... به مجرد اینکه به تعطیلی برخورد می‌کردم به عنوان عاشورا، ماه مبارک رمضان یا هر عنوان دیگر، خودم را به تهران می‌رساندم تا در جلسه‌های ایشان حضور یابم. 📖 برگرفته از کتاب «آقا روح الله» نوشته حمیدرضا باقری فصل سوم، صفحه 127-128 📚 پیوند خرید کتاب: pbshop.ir/Product.aspx?ProductID=513 💻 آدرس تارنمای پژوهشکده: 🌐 https://rbo.ir 📱 ما را در ایتا و بله دنبال کنید: 🆔 @rboresearch