تحلیل 2⃣
#سراج
#مباحثه_بیانات_رهبری
دوم: مسئله تعامل_جنگ در جمهوری اسلامی را ذیل افق جهانیاش که رقم زدن یک الگوی جدید برای اداره جهان است باید فهمید.(2) در این فرایند، انقلاب اسلامی، «نهضت» و «نظام» را توأمان پیش میبرد. به عبارتی، از سویی واجد حرف و فکری نو است که در ذات خود آنچنان قدرتمند است که صرف طرح صریحش و ایستادگی بر آن، برای نظام مستقر وحشت آفرین است و از سویی اهل تعامل است تا آنجا که به تعبیر رهبری با مجموعه ای از کشورها که نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند تعامل میکند. این رویکرد، مرد میدان و مرد دیپلماسی خود را میخواهد. هم تعامل کند و تا زمانی که وقت نهضت نشده است، عصیانی مطلق و مبارزه ای کور نکند، آنچنان که میبینیم جمهوری اسلامی در سازمانهای جهانیای که خود دستاورد سردمداران نظام سلطه پس از جنگ جهانی اول و دوم است مشارکتی فعال دارد و از سوی دیگر فراموش نکند که جمهوری اسلامی حرفی نو دارد که برای رقم زدنش باید تلاش نمود. در نگاه رهبری، شهید رئیسی نمونهای موفق در اینباره بود. «یک نقطهی برجستهی دیگری که در ایشان وجود داشت این است که در سیاست خارجی دو خصوصیّت را ایشان با هم و در کنار هم رعایت میکرد: یکی تعامل، یکی عزّتمداری و عزّتمندی. ... اهل تعامل بود، امّا از موضع عزّت؛ نه آنچنان تند و بهاصطلاح دورکننده که [ارتباط] قطع بشود، نه بیخودی امتیاز دادن و دست پایین گرفتن و مانند اینها؛ نه، از موضع عزّت، امّا در عین حال با تعامل.»
پس از توجه به این نکته و نکتهی قبل، این گمانه در تحلیل ربط محور اول و دوم کلام رهبری نیز شکل میگیرد که امروز اساسا ماجرای فلسطین و لبنان، اوج نزاع نظام سلطه جهانی و حرکت جهانیِ نظام اسلامی است و ماجرا را در این وزان باید تحلیل نمود و اقتضائات آن را رعایت کرد، از جمله آنکه در عین تعامل با جهان، باید جاذبههای سیاسی و معنوی جمهوری اسلامی را حفظ نمود و نگذاشت پرچم مبارزه با استکبار که ذاتِ جبههی دموکراسیهای وابستهی به مشی لیبرال دموکراسی را تشکیل میدهد از او گرفته شود بلکه در این رابطه باید پیشگام بود و هر روز این پرچم را گستردهتر و برافراشتهتر کرد.(3)
سوم: یکی از ایرادات دستگاه محاسباتیِ برخی مسئولین و خصوصا سیاستمداران و برنامهریزان آن است که در مقام محاسبه و تصمیم، مفاهیمی چون «جهاد فی سبيل الله»، «دارالاسلام، دارالکفر»... را در منطق خود نمیگنجانند؛ لذا این موارد نهایتا در سخنرانی آنها محدود میشود و یا حتی کار به جایی میرسد که به علت عدم استفاده درست از این مفاهیم، به تدریج این مفاهیم از حافظه تاریخی ملت حذف میگردد. این خلأ اگر تدارک نشود، به تدریج سبب سکولار شدن اداره و پیشرفت کشور میگردد. جبران این امر، نیازمند اقدامات «کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت» روحانیت و حوزههای علمیه است(4) ؛ مجموعهای از اقدامات که موجب اتصال و نزدیک نمودن معارف دینی به عرصه حکمرانی و اداره کشور در سطوح مختلف آن میشود.
از ویژگیهای این سخنرانی رهبری آن بود که چند بار به بهانههایی از این مفاهیم استفاده کردند. به نظر پیگیری این خطّ برای جبران عدم توازن رخ داده در ادبیات حکمرانی و اداره کشور که بوی عقب نشینی از این مفاهیم و حتی ترس از به کارگیری آن دارد ضروری است.
💠 تشکل طلبگی ربیون
🌐
@rebbiion