🔴 🌱 اگر حماسه نبود، پس چه‌ بود؟ برادرم... برادرِ کمر شکسته‌ام... نمی‌دانم ارباب در تو چه دید که انتخاب شدی... اگر چفیه‌ی روی دوش فرزندانت موقع رجز خواندنشان حماسه نبود، پس چه بود؟ اگر طفل شیرخواره‌‌ات روی دستان تو حماسه نبود، پس چه بود؟ نمی‌دانم طفل شیرخواره‌ات مهلت تلظی کردن هم پیدا کرد یا نه... همسرت... ریحانه‌ات... مریم‌ات... امیرعلی‌ات... و شش عزیز دیگرت... برادرم! برای قلبت یس می‌خوانم.... برادرم! کمر راست کن... هلهله‌ی حرمله‌ها پایانی ندارد. 🩸۱۴۰۰ سال است از دندان‌هایشان خون فرزندان ما می‌چکد. فقط ابزارشان فرق کرده. از تیر سه شعبه به ترکش‌های آسفالت سوراخ کن تغییر کرده. برادرم! تو حالِ عمه‌ی سادات را زندگی می‌کنی. تو معنای "ما رایت الا جمیلا" چشیدی وگرنه که ولله اگر این داغ را برایت می‌نوشتند.... برادر رشیدم! سرت را بالا بگیر و کمر راست کن. ما که از کرمان برگشتیم. تمام شدیم و برگشتیم ولی تو اگر پیش مریم‌ت رفتی بگو به دردانه‌ی اباعبدلله بگوید، گوشه‌ی چشمی هم به ما بیندازد. چند سانتی متر آن‌طرف‌تر، ریحانه‌ات را به شش ماهه‌ی ارباب شهیدمان قسم بدهد که ما را هم بخرد. ما را وقف انقلاب عزیزمان کند. امیرعلی‌ات را به قاسم‌بن الحسن علیه‌السلام قسم بده که پسران و دختران‌مان را شیران انقلاب کند. همسر شهیده‌ات را به مادرمان فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها قسم بده ما مادرها را قاسم‌پرور بار بیاورد. 🪴 برادر دلیرم! کوه در برابرت به کرنش درآمده! 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane