شهید ابوذر داوودی در بیست و نهم شهریور 1369 در روستای حسین آباد از توابع شهرستان رستم چشم به جهان گشود . و در دامان مادری دلسوز و مومن و پدری زحمتکش و دارای معلومات دینی پرورش یافت. وی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی اش را در روستای زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به دبیرستان شهید مدرس کوپن رفت و با موفقیت مدرک دیپلم گرفت. در سال1388 در رشته حقوق دانشگاه آزاد اسلامی نورآباد ممسنی پذیرفته شد. پس از سپری کردن پنج ترم ازدانشگاه به علت علاقه ی فراوان ایشان به سپاه پاسداران، در آزمون های دانشگاه امام حسین(ع) تهران شرکت کرد و در سال 1391 وارد این دانشگاه شد. وی در طی دوران تحصیل دانشگاه امام حسین (ع) تهران، یکی از افراد برتر دانشگاه بود و چندین لوح سپاس از مسئولان دانشگاه دریافت کرد. در سال 1391 سنت حسنه ی حضرت رسول اکرم(ص) را ارج می نهد و با همسری مومن و متقی پیوند زناشویی می بندد که حاصل و ثمره ی این ازدواج، یک دختر است. با پایان تحصیل ایشان در دانشگاه امام حسین(ع) به رغم پیشنهاد کاری از طرف دانشگاه، با توجه به روحیه ی عملیاتی که داشت، به تیپ تکاور امام سجاد(ع) کازرون رفت. او بعد از چند ماه خدمت در قرارگاه تیپ، به دلیل علاقه ای که به ادوات و دیدبانی داشت در پایان سال1393، به گردان ادوات پیوست. همزمان با ورودش، گردان به منطقه ی عملیاتی تیپ در شمال غرب اعزام شد. شهید داوودی که در حداکثر کارها پیشقدم وخستگی ناپذیر بود،خیلی زود به دلیل حسن انجام کار واخلاق ورفتار پسندیده،جای خویش را در بین نیروها باز کرد و بارها به دلیل ایثارگریهایش از طرف فرمانده ی تیپ وگردان تشویق شد. زمانی که زمزمه های رفتن به سوریه و دفاع از حرم اهل بیت(ع) در تیپ امام سجاد(ع)پیچید، با وجود اینکه شهید داوودی در ماموریت شمال غرب به سر می بردند اما بارها از فرماندهان خواهش می کنند که نامش در فهرست نفرات اعزامی به سوریه باشد. شهید ابوذر داوودی در سی ام آذر به سوریه اعزام میشود. وی به محض ورود به منطقه ...،دیدبانی در خط اول را بر عهده میگیرد و بسیار موفق عمل میکند به نحوی که مورد تشویق فرمانده ی تیپ قرار میگیرد. شهید که بخاطر علاقه ی زیادش به دیدبانی به دیده بان جوان معروف شده بود توانست با درایت و دقت نظر مثال زدنی اش در شانزدهم دی 1394،در شبی که نیروهای تروریستی النصره قصد تک شبانه داشتند ،تک انها را خنثی کند وبه کمک دیگر نیروها،سی وپنج کشته وبیست وپنج زخمی از انها تلفات بگیرد و دشمن تکفیری عملا کاری از دستش ساخته نباشد. ایشان پس از پایان ماموریت به منطقه ی شبخ نجار عازم می شوند و به گفته ی فرمانده هان، او در این مدت چهل و پنج روز، عالی کار کرد و توانست با همکاری بچه های آتشبار، بهترین عملکرد گردان ادوات را در بین بقیه ی نیروها به جا بگذارد. او معتقد بود که ما مدافعان حرم اگر سرباز آقا امام زمان(عج) هستیم، نباید نایبش را تنها بگذاریم. باید به ندای ولی زمان لبیک بگوییم، همیشه تابع ولایت باشیم و هر چند بار لازم باشد، به سوریه برویم و از حرم آل الله(ع) محافظت کنیم. سرانجام عملیات بزرگ آزاد سازی شهرهای شیعه نشین نبل و الزهراء فرا می رسد. او پس از رشادت ها و فداکاری های فراوان در این عملیات، بر اثر اصابت گلوله ی قناسه به سر، شربت شیرین شهادت را می نوشد و به شهدای مدافع حرم می پیوندد. پیکر مطهر شهید پس از بازگشت به ایران در بیستم بهمن 1394، در میان خیل مشتاقان و دوستداران فرهنگ شهادت برروی دستان مردم شهید پرور شهرستان های ممسنی و رستم تشییع و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani