باز شد در با نسیم آبرومندانه ات
نیمه شب دلخسته ای شد وارد میخانه ات
بنده ی پیمان شکن، پیمانه هایت را شکست
سالها شد خرج عصیان آنهمه پیمانه ات
آشنا و دوست که خیلی به درد من نخورد
کاش میشد نامم عبدِ از همه بیگانه ات
با ضررهایی که کردم باز هم مُفتی بخر
من چه دارم که بگیری؟! ... این یقه، بیعانه ات
جای رد کردن، کمی هم پیله کن امشب به من
سوختن در قرب تو، شد حسرت پروانه ات
من یکی که خیلی از مادر خجالت میکشم
با گناهم آمدم تا خانه ی ریحانه ات
کاش می شد زیر ایوانِ نجف گریه کنم
کاش می شد، می شدم من واقعاً دیوانه ات
یاعلی! بیخود نمی چسبد گدایت بر ضریح
بسکه می چسبد به جان، انگور دانه دانه ات
هرچه یادم رفته جز نام حسین بن علی
خانه آباد است با او سائل ویرانه ات
من فدای خواهرش، فرمود در گودال خون
سعی کردم که نبیند چنگ را دردانه ات
شمر خنجر را کنار انداخت، سر را ول نکرد
خرد شد با چکمه هایش هم سرت، هم شانه ات
#مناجات_با_خدا
#حضرت_رقیه_س
@reza_dinparvar101