حاشیه بر حاشیه! مروری بر مواضع فکری/سیاسی آقای شریف لکزایی [ص 2 از 3] 🔻جناب آقای شریف لکزایی در یادداشت 5تیر1386 در سخنانی که مشابه آن در برخی رسانه های مخالف دیده می شود، نه تنها شعار را در جمهوری اسلامی تحقق‌نیافته تلقی می‌کند بلکه ادعا می‌کند که حتی ساز و کار آن نیز فراهم نشده است و شوربختانه تمام این مضامین را از زبان (که 26سال پیش از این یادداشت عروج کرده اند) بیان می‌کند: « آیت الله بهشتی با این پرسش مواجه است که آیا شعارهایی که در قبل انقلاب و یا در اوج انقلاب مطرح شده، در انقلاب اسلامی محقق شده است یا خیر. پاسخ ایشان این است که خیر. آزادی های مورد نظر که مطرح شده و شعارشان داده شده است تحقق نیافته؛ زیرا سازوکارهای لازم برای آن فراهم نیامده است.» او در ادامه این یادداشت پا را فراتر می‌گذارد و با کاربست عباراتی نامناسب، ملت ایران اسلامی اینچنین قضاوت می کند: «روشن است که ، است و ذهنیت استبداد زده، خود به خود، در هر نظام سیاسی، را می کند.» اکنون ایشان خوب است توضیح دهند که بین این سخنان او با آنچه در رسانه های اصلاح طلب پیرامون جمهوری اسلامی و مردم ایران می نویسند،چه تفاوتی وجود دارد؟ مردم انقلابی و مبارز ایران که به رهبری امام عزیز، سلطنت 2500 ساله را برانداخته و نظام دینی با محوریت ولی فقیه جامع الشرایط تاسیس کرده اند، اغلب شان استبدادزده اند و در فکر بازتولید استبداد اند؟! یاللعجب از این قضاوتها! ◽️ درادبیات لک زایی 🔻اغتشاشات آبان 98 که به دلیل بی‌تدبیری محض دولت محبوب جناب شریف لکزایی و اعتدالیون و اصلاح‌طلبان به وجود آمده بود، خسارتهای مادی و معنوی زیادی در پی داشت. در آن روزها دشمنان و بیگانگان، نظام اسلامی را به نشنیدن صدای مخالف و برخورد خشونت‌آمیز با مخالفان متهم می‌کردند و سازمان آدمکش منافقین نیز با تیتر «سی و دومین روز قیام سراسری» تلاش می‌کرد در آتش فتنه به وجود آمده بدمد. در این شرایط جناب لکزایی در گفت و گو با ایکنا یکباره به حامی مخالفان حکومت و مخالف خشونت تبدیل می‌شود: 🔸«در طول تاریخ ثابت شده و محروم کردن آن‌ها از هیچ‌وقت مؤثر نبوده است. در دنیای معاصر که کسی که مخالف و منتقد وضعیت و حکومتی است با مواجه شود.» وی در ادامه بر ایجاد احزاب رسمی مخالفان نظام (شاید به عنوان یک راه حل سیاسی!) تاکید می کند: «کسی که مخالف سیاسی است باید بتواند در قالب یک حزب قانونی عمل کند.»(ایکنا 25آذر98) ◽️فشار به حوزه علمیه و بازتولید ادبیات 🔻یکی از حربه‌های دولت تدبیر و امید برای انتقام‌گیری از حوزه علمیه قم و به صورت خاص، ، بازجویی و یقه‌گیری بابت چند قران بودجه محدود حوزه علمیه است. حتما هجمه‌های و اصحابش به حوزه را خاطرتان هست! شریف لکزایی نیز پس از ماجرای «کشتی مطلا» و بازتاب گسترده آن، فرصت را مغتنم شمرد و لباس شفافیت‌طلبی و مطالبه‌گری به تن پوشید و گفت: ▪️«امروز وضعیت و میزان بودجه‌های نهادهای مذهبی و دینی، نوع مصارف آنها و خروجی این نهادها زیر و سؤال افکار عمومی است و لازم است آن پاسخگویی و مطلوب اتفاق بیفتد. »(ایکنا 1بهمن96) و در ادامه تیغ خود را به صورت واضح برکشید و گفت: «مؤسسه‌ای دینی که بودجه دریافت می‌کند خودش باید مسئول و پاسخگو باشد و حوزه نمی‌تواند از طرف آن پاسخ دهد. حوزه علمیه بهتر است همان بودجه‌ای باشد که دریافت می‌کند.»(همان) البته او در بخشی از سخنانش به رپرتاژ (عمدی یا ناخواسته) شعار انحرافی پرداخت و گفت: «البته برخی از بزرگان معتقدند که حوزه علمیه نباید هیچ بودجه دولتی دریافت کند.»(پیشین) ◾️عجیب و جالب آنکه با گذشت سه سال از این سخنان، آیا مدیران بالادستی و همکاران جنابعالی نسبت به هزینه بودجه پُر و پیمان شفاف‌سازی نموده‌اند؟ آیا به سخن «برخی از بزرگان» عمل کرده و تمهیدی برای استقلال دفتر از دولت اندیشیده‌اند یا این قبیل ایده پردازی ها فقط برای مصرف رسانه ای و خدای ناکرده همدستی در اعمال فشار به بدنه مدیریتی حوزه است؟ ورای مسئله دفتر تبلیغات و پول‌های هزینه شده، آیا ایشان حاضرند نسبت به پولی که از بیت‌المال برای سفر ایشان به و (به نمایندگی «پگاه حوزه») در خرداد1388 خرج شد، شفاف‌سازی کنند و فراتر از یک سفرنامه معمولی، کارکردهای عینی آن را تشریح کنند؟ حقیقتا آن سفر چه دستاوردی برای نشریه‌ای به اسم «پگاه حوزه» داشت؟ امروز این نشریه کجاست و چه مخاطبی دارد؟ @rozaneebefarda