eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
2هزار ویدیو
251 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ روایتی خاله زنکی و تحریف شده٬ از عصر @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 فضای سریال بانوی عمارت در عصر قجر طراحی شده ولی و نوع تعامل ها و مسائل شخصیت هایش چندان با تاریخ آن دوران سازگار نیست. استفاده ابزاری از تاریخ در طرح و القای خطوط پیام از پیش طراحی شده٬ نه با منطق فنی رسانه سازگار است و نه جایگاهی در تاریخ داراست. پهلوی ها در تاریخ نگاری خود تلاش کردند که مردم ایران در عصر قجر را مردمی عقب مانده و علم ستیز و مذهب گریز نشان دهند تا هم زمینه برای فراهم گردد و هم برای تاسیس سلسله غیرقانونی خود٬ فلسفه بافی کرده باشند و به اقناع اذهان برای ضرورت ظهور دیکتاتوری سیاه رضاخانی پرداخته باشند‌. گرچه دوران قاجاریه عصر سیطره حکومتی نامشروع است اما از یاد نباید برد که پهلوی ها علاوه بر ننگ ٬ ننگ و را نیز بر پیشانی داشتند! اگر پادشاهان قاجار از عصر ناصری به بعد به ویروس مبتلا شدند٬ پهلوی ها حیات و هستی شان را از دارند و به سرطان گرفتار بودند‌. صدا و سیمای جمهوری اسلامی٬ گاه بدون در نظر گرفتن تزهای مخفی در منابع تاریخی٬ در دام برخی گفتمان های ناسالم قرار می گیرد و با صرف هزینه های گزاف٬ عملا در مدار القای آموزه های و گام بر می دارد. @rozaneebefarda
مغالطه «نیت خوانی» مستبدان! درآمدی بر رفتارشناسی سیاسی روشنفکران غربگرای ایرانی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸اخیرا مناظره ای بین و در مورد عملکرد برگزار شد. تاجزاده هماهنطور که پیش‌بینی می‌شد، با تقلید از کلیشه های کهنه رسانه های اصلاح‌طلب و اعتدالی، اشکالاتی را در مورد «شورای نگهبان» مطرح کرد. 🔸 به نظر می رسد تمام اشکلات تاج‌زاده را می‌توان حول یک مساله دانست؛ این طیف از اصلاح طلبان هیچ گاه نخواستند ، این اشکال درست طرح شود و همیشه در لباس ها و اغراض مختلف سیاسی آنرا جلوه دادند! 🔸اشکال مورد نظر در واقع مغالطه است که اتفاقا مسبوق به سابقه هم بوده است. حتی در زمان حضرت موسی علیه السلام هم ، فرعون وقتی دلیل محکمی در مقابل حضرت موسی نیافت ، در مقابل ایشان از این مغالطه استفاده کرد و برای اقناع اطرافیانش گفت: موسی و هارون این نیت را دارند که شما را از سرزمینتان بیرون کنند! (سور مبارکه، اعراف، آیه 110 _ طه ، 63_ الشعراء،35) 🔻جریان از چه قرار است؟ 🔸در هر جای دنیا ، و هر کشوری و هر قانونی ، کسی را به عنوان مجری قانون قرار می دهند. و آن فرد موظف است بر اساس قانون اختیارات خود را اعمال کند. مثلا رئیس جمهور در کشور ما موظف است استانداران و وزراء را تعیین کند. و بودجه را براساس کلیات قانون تقسیم کند و تخصیص دهد. حال اگر رئیس جمهور با توجُّه به اختیاراتی که دارد تشخیص دهد ، که فلان شخص را مثلا وزیر قرار دهد ، کسی نمی تواند به او ایراد بگیرد و مانع معرفی آن شخص به مجلس شود. 🔸در محل بحث ، بر اساس ساز و کار قانونی، شورای نگهبان اختیاراتی را داراست. و قانون انتخابات هم کاملا مشخص است. حال اگر عضوی از شوارای نگهبان بر اساس تشخیص خود ، و صد البته با خطوط کلی ترسیم شده قانون ، شخصی را حائز صلاحیت تشخیص ندهد، چگونه می توان به او ایراد گرفت و او را متهم کرد به جناح بازی کرد؟اساسا وظیفه او همین است و جز این نیست. 🔸جالب اینجاست روند قانونی شورای نگهبان و حیطه اختیارات آنها کاملا مشخص است. حال اگر کسی بخواهد مانع این اعمال اختیار شود ، در واقع در مقابل اصل قانون اساسی ایستاده است. مشکل امثال تاجزاده این است که هم چیز را سیاه و سفید می بینند و همه را می خواهند در نگاه مخالف و موافق نگاه کنند ، از قضا اگر کسی مخالف آنها حرفی بزند ، او را متهم به جناح بازی می کنند. و ارجاع به نیت درونی می دهند! آقای تاجزاده مگر امثال شما علم غیب دارید که نیت خوانی می کنید؟! 🔸اگر روزگاری تاجزاده و هم پیاله ای های او ، اصل قانون را زیر سوال ببرند و رای قانونی مردم را تقلب بشمارند و فتنه کنند و برای نظام هزاران مشکل درست کنند ، هیچ ایرادی ندارد! و اگر بارها و بارها زبان درازی کنند وتمام نهادهای رسمی و اشخاص حقیقی و حقوقی نظام را به دیکتاتوری و جناج بازی متهم کنند ، ایرادی ندارد! ولی اگر نهاد بر آمده از قانون اساسی ملّت بخواهد وظیفه قانونی خود را انجام دهد متهم می شود به جناح بازی؟! آیا این روال چیزی جز و است؟! 🔸آیا ندیدند که خداوند قهار با مستبدان تاریخ چه کرد؟ آیا ندیدند که ملت بزرگ و فهمیم ایران همیشه در مقابل این مستبدان و زورگویان ایستاده است و آنها را رسوا می کند؟! جعفر بحرینی @rozaneebefarda
حاشیه بر حاشیه! مروری بر مواضع فکری/سیاسی آقای شریف لکزایی [ص 2 از 3] 🔻جناب آقای شریف لکزایی در یادداشت 5تیر1386 در سخنانی که مشابه آن در برخی رسانه های مخالف دیده می شود، نه تنها شعار را در جمهوری اسلامی تحقق‌نیافته تلقی می‌کند بلکه ادعا می‌کند که حتی ساز و کار آن نیز فراهم نشده است و شوربختانه تمام این مضامین را از زبان (که 26سال پیش از این یادداشت عروج کرده اند) بیان می‌کند: « آیت الله بهشتی با این پرسش مواجه است که آیا شعارهایی که در قبل انقلاب و یا در اوج انقلاب مطرح شده، در انقلاب اسلامی محقق شده است یا خیر. پاسخ ایشان این است که خیر. آزادی های مورد نظر که مطرح شده و شعارشان داده شده است تحقق نیافته؛ زیرا سازوکارهای لازم برای آن فراهم نیامده است.» او در ادامه این یادداشت پا را فراتر می‌گذارد و با کاربست عباراتی نامناسب، ملت ایران اسلامی اینچنین قضاوت می کند: «روشن است که ، است و ذهنیت استبداد زده، خود به خود، در هر نظام سیاسی، را می کند.» اکنون ایشان خوب است توضیح دهند که بین این سخنان او با آنچه در رسانه های اصلاح طلب پیرامون جمهوری اسلامی و مردم ایران می نویسند،چه تفاوتی وجود دارد؟ مردم انقلابی و مبارز ایران که به رهبری امام عزیز، سلطنت 2500 ساله را برانداخته و نظام دینی با محوریت ولی فقیه جامع الشرایط تاسیس کرده اند، اغلب شان استبدادزده اند و در فکر بازتولید استبداد اند؟! یاللعجب از این قضاوتها! ◽️ درادبیات لک زایی 🔻اغتشاشات آبان 98 که به دلیل بی‌تدبیری محض دولت محبوب جناب شریف لکزایی و اعتدالیون و اصلاح‌طلبان به وجود آمده بود، خسارتهای مادی و معنوی زیادی در پی داشت. در آن روزها دشمنان و بیگانگان، نظام اسلامی را به نشنیدن صدای مخالف و برخورد خشونت‌آمیز با مخالفان متهم می‌کردند و سازمان آدمکش منافقین نیز با تیتر «سی و دومین روز قیام سراسری» تلاش می‌کرد در آتش فتنه به وجود آمده بدمد. در این شرایط جناب لکزایی در گفت و گو با ایکنا یکباره به حامی مخالفان حکومت و مخالف خشونت تبدیل می‌شود: 🔸«در طول تاریخ ثابت شده و محروم کردن آن‌ها از هیچ‌وقت مؤثر نبوده است. در دنیای معاصر که کسی که مخالف و منتقد وضعیت و حکومتی است با مواجه شود.» وی در ادامه بر ایجاد احزاب رسمی مخالفان نظام (شاید به عنوان یک راه حل سیاسی!) تاکید می کند: «کسی که مخالف سیاسی است باید بتواند در قالب یک حزب قانونی عمل کند.»(ایکنا 25آذر98) ◽️فشار به حوزه علمیه و بازتولید ادبیات 🔻یکی از حربه‌های دولت تدبیر و امید برای انتقام‌گیری از حوزه علمیه قم و به صورت خاص، ، بازجویی و یقه‌گیری بابت چند قران بودجه محدود حوزه علمیه است. حتما هجمه‌های و اصحابش به حوزه را خاطرتان هست! شریف لکزایی نیز پس از ماجرای «کشتی مطلا» و بازتاب گسترده آن، فرصت را مغتنم شمرد و لباس شفافیت‌طلبی و مطالبه‌گری به تن پوشید و گفت: ▪️«امروز وضعیت و میزان بودجه‌های نهادهای مذهبی و دینی، نوع مصارف آنها و خروجی این نهادها زیر و سؤال افکار عمومی است و لازم است آن پاسخگویی و مطلوب اتفاق بیفتد. »(ایکنا 1بهمن96) و در ادامه تیغ خود را به صورت واضح برکشید و گفت: «مؤسسه‌ای دینی که بودجه دریافت می‌کند خودش باید مسئول و پاسخگو باشد و حوزه نمی‌تواند از طرف آن پاسخ دهد. حوزه علمیه بهتر است همان بودجه‌ای باشد که دریافت می‌کند.»(همان) البته او در بخشی از سخنانش به رپرتاژ (عمدی یا ناخواسته) شعار انحرافی پرداخت و گفت: «البته برخی از بزرگان معتقدند که حوزه علمیه نباید هیچ بودجه دولتی دریافت کند.»(پیشین) ◾️عجیب و جالب آنکه با گذشت سه سال از این سخنان، آیا مدیران بالادستی و همکاران جنابعالی نسبت به هزینه بودجه پُر و پیمان شفاف‌سازی نموده‌اند؟ آیا به سخن «برخی از بزرگان» عمل کرده و تمهیدی برای استقلال دفتر از دولت اندیشیده‌اند یا این قبیل ایده پردازی ها فقط برای مصرف رسانه ای و خدای ناکرده همدستی در اعمال فشار به بدنه مدیریتی حوزه است؟ ورای مسئله دفتر تبلیغات و پول‌های هزینه شده، آیا ایشان حاضرند نسبت به پولی که از بیت‌المال برای سفر ایشان به و (به نمایندگی «پگاه حوزه») در خرداد1388 خرج شد، شفاف‌سازی کنند و فراتر از یک سفرنامه معمولی، کارکردهای عینی آن را تشریح کنند؟ حقیقتا آن سفر چه دستاوردی برای نشریه‌ای به اسم «پگاه حوزه» داشت؟ امروز این نشریه کجاست و چه مخاطبی دارد؟ @rozaneebefarda
/ یادداشت نخست [سلسله یادداشت هایی از زندگانی و مبارزات سیاسی شیخ فضل الله٬ به مناسبت سالگرد شهادتش] شیخ و نهضت تنباکو اختصاصی|| علی احسان‌زاده @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹شیخ فضل‌الله نوری در سوم دی 1222 ه‍.ش در روستای لاشَک در منطقه‌ی نور و کجور مازندران از خاندانی عالم‌پرور متولد شد. ، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است. 🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون و به علم‌آموزی پرداخت و پس از هجرت به (در سال 1291 ه‍.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد. 🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه‍.ق شیخ فضل‌الله را راهی کرد و اندوهگینانه به او گفت: «شیخ فضل‌الله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پاره‌ی تنم را از خود دور می‌کنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77) 🔹شیخ که از بزرگ‌ترین شاگردان میرزا به حساب می‌آمد به سرعت در ، جایگاهی رفیع یافت به گونه‌ای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر می‌شد» و محکمه‌ی او به تدریج به مهم‌ترین طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمده‌ی شهر در آن صورت» می‌گرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17) 🔹در در 1309 ه‍.ق که «نفوذ و سلطه‌ی و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» و «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضل‌الله نوری در طهران کباده‌ی ریاست می‌کشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامه‌ی رژی بود.»(خاطرات احتشام‌السلطنه، ص 573) 🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، نوشت. 🔹نامه‌ها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله می‌رسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ به‌واسطه‌ی او به مردم ابلاغ شد. 🔹جایگاه شیخ نوری در چنان بود که پس از مرگ در 1313 ه‍.ق، جلوس خود بر تخت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد. @rozaneebefarda [ادامه دارد....]
/ یادداشت نخست [سلسله یادداشت هایی از زندگانی و مبارزات سیاسی شیخ فضل الله٬ به مناسبت سالگرد شهادتش] شیخ و نهضت تنباکو اختصاصی|| علی احسان‌زاده @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹شیخ فضل‌الله نوری در سوم دی 1222 ه‍.ش در روستای لاشَک در منطقه‌ی نور و کجور مازندران از خاندانی عالم‌پرور متولد شد. ، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است. 🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون و به علم‌آموزی پرداخت و پس از هجرت به (در سال 1291 ه‍.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد. 🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه‍.ق شیخ فضل‌الله را راهی کرد و اندوهگینانه به او گفت: «شیخ فضل‌الله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پاره‌ی تنم را از خود دور می‌کنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77) 🔹شیخ که از بزرگ‌ترین شاگردان میرزا به حساب می‌آمد به سرعت در ، جایگاهی رفیع یافت به گونه‌ای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر می‌شد» و محکمه‌ی او به تدریج به مهم‌ترین طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمده‌ی شهر در آن صورت» می‌گرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17) 🔹در در 1309 ه‍.ق که «نفوذ و سلطه‌ی و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» و «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضل‌الله نوری در طهران کباده‌ی ریاست می‌کشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامه‌ی رژی بود.»(خاطرات احتشام‌السلطنه، ص 573) 🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، نوشت. 🔹نامه‌ها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله می‌رسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ به‌واسطه‌ی او به مردم ابلاغ شد. 🔹جایگاه شیخ نوری در چنان بود که پس از مرگ در 1313 ه‍.ق، جلوس خود بر تخت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد. @rozaneebefarda [ادامه دارد....]