روایت #آیت_الله_شهید_مطهری از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی #میرزای_شیرازی
💥پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و #مراجع گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه #تنباكو را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است.
🔸در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، #مجتهد است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد.
مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد.
تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟
[میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟
فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه #عقلش در چه حدى است؟
براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است.
خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم #ساده_دل، نتيجه چيست؟ #ابزاردست #شيّادها مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟
تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است.
بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498)
🔶حاشیه
در عصر حاضر با پدیده #سکولارهای_حوزوی مواجهیم که تمرکز خود را بر #مرجع_سازی قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند.
آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند.
آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند.
مساله ای که اگر اکنون مورد توجه #نوشریعتمداریها قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود.
@rozaneebefarda
💥پست ویژه
آیا میرزای شیرازی مخالف ورود روحانیت به سیاست بود؟
⚡️نقدی بر اظهارات آیت الله گرامی پیرامون دیدگاه سیاسی میرزای شیرازی
[صفحه ۱ از ۲]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸اخیرا بخش گزینش شده ای از مصاحبه سایت #مباحثات با #آیت_الله_گرامی با عنوان «فراز و فرود پایگاه مردمی روحانیت»(http://mobahesat.ir/15449)
(مربوط به تاریخ 21 آذر ماه 1396 که در همان زمان در سایت جماران بازنشر گردید؛https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-811605 ) در تاریخ 14 اردیبهشت98 در کانال تلگرامی #مصطفی_تاجزاده بازنشر گردید.
🔸این متن شامل خلاصه ای از بخش ابتدایی مصاحبه آقای گرامی و با تمرکز بر «عدم ورود روحانیون و علما در سیاست» و در پی اثبات این مدعاست که برکنارماندن از حکومت، روحانیت را در موضع انتقادی قرار می دهد و به نفع دین تمام می شود ولی ورود روحانیت به سیاست و تشکیل حکومت، به تضعیف آن می انجامد؛
ادعایی که مع الاسف با استناد به نقل قولی از #میرزای_شیرازی صاحب فتوای #تحریم_تنباکو بیان شده است. آقای گرامی در این گفتگو چنین می گوید؛
🔻🔺«مرحوم آقای آشیخ محمدتقی آملی در تهران از قول آشیخ عبدالنبی نوری نقل کرده بودند که هنگامی که میخواست به مکه برود، از طریق استانبول رفته بود. آقای آشیخ محمدتقی آملی به ایشان میگوید که اگر شما میخواهید به مکه بروید، خوب است از طریق استانبول که میروید ملاقاتی هم با سید جمال الدین اسدآبادی داشته باشید. ایشان این کار را انجام میدهند. سید جمال الدین هم به ایشان میگوید شما میخواهید به مکه بروید؛ بههرحال به سامرا هم میروید؛ نزد میرزای شیرازی بروید و ایشان را وادار کنید با ناصرالدین شاه مبارزه کند؛ این فرد ظالم و ستمگر است. ایشان میگویند که اگر من هم بگویم میرزا ترتیب اثری نمیدهد؛ اما من میگویم.
هنگامی که به سامرا و نزد میرزا میرود به ایشان هم مطالب را میگوید، میرزا میگوید تو که خودت این حرف را قبول نداری؛ اگر قبول داشتی تو را پیش خودم راه نمیدادم. سپس میرزا میگوید بالاخره ناصرالدین شاه هر خرابیای هم دارد سلطان شیعه است. بعد میگوید سه نفر هستند که اصرار دارند حکومت را خود من بگیرم؛ یکی خود ناصرالدین شاه که هوسش به قدری غالب است که از جمع بین اختین در ازدواج نگذشت؛ یعنی دو خواهر را با هم عقد کرده بود؛ چنین کسی چطور حکومت را به من میدهد؟ بنابراین او میخواهد آبروی ما را ببرد. دوم میرزا ملکمخان، متولد جلفا و متمایل به انگلستان است. او نیز اصرار دارد که من حکومت را بگیرم؛ او هم به این علت است که میخواهد آبروی من برود. سوم هم سید جمالالدین اسدآبادی است که او هم دوست دارد من حکومت را بگیرم که این هم از سادگی ایشان است. ادارهی حکومت به این راحتی نیست. اکنون ما در بین مردم وجهه و آبرو داریم. اگر بخواهیم حکومت کنیم کجا اینهمه گروه متدین داریم که کل مملکت را در اختیار بگیریم؟ اینها میروند و کارهای نادرستی انجام میدهند که به نام ما نوشته میشود.»
🔵بررسی تاریخی محتوای مصاحبه🔴
🔸با توجه به بازنشر هدفدار و شیطنت آمیز این مصاحبه توسط برخی از فعالان #فتنه۸۸، نوشته حاضر فارغ از دیگر اظهارات موجود در مصاحبه، به بررسی سندی و محتوایی نقل قول آیت الله گرامی از میرزای بزرگ خواهد پرداخت تا بطلان تالی فاسدهای سیاسی مترتب بر آن نیز آشکار گردد.
🔸در بررسی نقلی و سندی این مدعا باید گفت:
🔻۱) بر طبق اظهارات آیت الله گرامی ایشان این نقل قول را در تهران از شیخ محمد تقی آملی و ایشان هم از شیخ عبدالنبی نوری شنیده اند و اینطور بیان می دارند که شیخ محمد تقی آملی به شیخ نوری توصیه ملاقات با سید جمال را کرده اند.
با اندک بررسی تاریخی روشن می شود که این بیان به هیچ وجه با تاریخ سازگار نیست! چرا که شیخ محمد تقی آملی متولد سال 1304 قمری است و در زمان رحلت میرزای شیرازی در شعبان 1312 قمری کمتر از 8 سال سن داشته اند و با توجه به اینکه سفر شیخ عبدالنبی نوری در زمان حیات میرزای شیرازی بوده و تا زمان بازگشت ایشان میرزا در قید حیات بوده اند، حداکثر سن ایشان باید در زمان توصیه به شیخ نوری برای ملاقات با سیدجمال 7 سال باشد، درحالی که چنین توصیه ای از یک کودک 7 ساله به یک روحانی تقریبا 50 ساله بسیار بعید و غیرقابل باور است و در نتیجه به کلی این نقل قول را زیر سوال می برد.
عجیب تر آنکه آیت الله گرامی در پایگاه اطلاع رسانی خود در گفتگویی به تاریخ 26 اردیبهشت 1396درباره فتوای تحریم تنباکو (http://www.ayat-gerami.ir/data.asp?L=1&id=3672 ) با نقل این ماجرا فقط به نقل قول شیخ آملی از شیخ نوری اشاره می کند و سخنی از توصیه شیخ محمدتقی آملی به میان نمی آورد و جالب آنکه ایشان در ادامه ضمن نقل ماجرا، اظهاراتی متفاوت با محتوای مصاحبه متأخرشان بیان می دارند.
ادامه یادداشت👇
https://eitaa.com/rozaneebefarda/1291
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
روایت #آیت_الله_شهید_مطهری از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی #میرزای_شیرازی
💥پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و #مراجع گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه #تنباكو را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است.
🔸در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، #مجتهد است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد.
مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد.
تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟
[میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟
فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه #عقلش در چه حدى است؟
براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است.
خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم #ساده_دل، نتيجه چيست؟ #ابزاردست #شيّادها مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟
تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است.
بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498)
🔶حاشیه
در عصر حاضر با پدیده #سکولارهای_حوزوی مواجهیم که تمرکز خود را بر #مرجع_سازی قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند.
آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند.
آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند.
مساله ای که اگر اکنون مورد توجه #نوشریعتمداریها قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
روایت #آیت_الله_شهید_مطهری از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی #میرزای_شیرازی
💥پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و #مراجع گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه #تنباكو را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است.
🔸در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، #مجتهد است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد.
مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد.
تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟
[میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟
فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه #عقلش در چه حدى است؟
براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است.
خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم #ساده_دل، نتيجه چيست؟ #ابزاردست #شيّادها مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟
تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است.
بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498)
🔶حاشیه
در عصر حاضر با پدیده #سکولارهای_حوزوی مواجهیم که تمرکز خود را بر #مرجع_سازی قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند.
آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند.
آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند.
مساله ای که اگر اکنون مورد توجه #نوشریعتمداریها قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود.
@rozaneebefarda
#شهادت_نامه_شیخ_فضل_الله_نوری/ یادداشت نخست
[سلسله یادداشت هایی از زندگانی و مبارزات سیاسی شیخ فضل الله٬ به مناسبت سالگرد شهادتش]
شیخ و نهضت تنباکو
اختصاصی|| علی احسانزاده
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹شیخ فضلالله نوری در سوم دی 1222 ه.ش در روستای لاشَک در منطقهی نور و کجور مازندران از خاندانی عالمپرور متولد شد.
#محدث_نوری، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است.
🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون #میرزا_حبیبالله_رشتی و #میرزا_حسن_شیرازی به علمآموزی پرداخت و پس از هجرت #میرزای_شیرازی به #سامرا(در سال 1291 ه.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد.
🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه.ق شیخ فضلالله را راهی #طهران کرد و اندوهگینانه به او گفت:
«شیخ فضلالله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پارهی تنم را از خود دور میکنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77)
🔹شیخ که از بزرگترین شاگردان میرزا به حساب میآمد به سرعت در #طهران، جایگاهی رفیع یافت به گونهای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر میشد» و محکمهی او به تدریج به مهمترین #محکمهی_شرع طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمدهی شهر در آن صورت» میگرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17)
🔹در #نهضت_تحریم_تنباکو در 1309 ه.ق که «نفوذ و سلطهی #روحانیت و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» #استبداد و #استعمار «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضلالله نوری در طهران کبادهی ریاست میکشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامهی رژی بود.»(خاطرات احتشامالسلطنه، ص 573)
🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی #علیه #دربار شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، #شبنامه نوشت.
🔹نامهها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله میرسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ بهواسطهی او به مردم ابلاغ شد.
🔹جایگاه شیخ نوری در #دارالحکومه_طهران چنان بود که پس از مرگ #ناصرالدین_شاه در 1313 ه.ق، #مظفرالدین_میرزا جلوس خود بر تخت #سلطنت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد.
@rozaneebefarda
[ادامه دارد....]
روایت #آیت_الله_شهید_مطهری از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی #میرزای_شیرازی
💥پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و #مراجع گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه #تنباكو را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است.
🔸در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، #مجتهد است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد.
مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد.
تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟
[میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟
فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه #عقلش در چه حدى است؟
براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است.
خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم #ساده_دل، نتيجه چيست؟ #ابزاردست #شيّادها مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟
تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است.
بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498)
🔶حاشیه
در عصر حاضر با پدیده #سکولارهای_حوزوی مواجهیم که تمرکز خود را بر #مرجع_سازی قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند.
آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند.
آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند.
مساله ای که اگر اکنون مورد توجه #نوشریعتمداریها قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود.
@rozaneebefarda
#شهادت_نامه_شیخ_فضل_الله_نوری/ یادداشت نخست
[سلسله یادداشت هایی از زندگانی و مبارزات سیاسی شیخ فضل الله٬ به مناسبت سالگرد شهادتش]
شیخ و نهضت تنباکو
اختصاصی|| علی احسانزاده
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹شیخ فضلالله نوری در سوم دی 1222 ه.ش در روستای لاشَک در منطقهی نور و کجور مازندران از خاندانی عالمپرور متولد شد.
#محدث_نوری، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است.
🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون #میرزا_حبیبالله_رشتی و #میرزا_حسن_شیرازی به علمآموزی پرداخت و پس از هجرت #میرزای_شیرازی به #سامرا(در سال 1291 ه.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد.
🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه.ق شیخ فضلالله را راهی #طهران کرد و اندوهگینانه به او گفت:
«شیخ فضلالله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پارهی تنم را از خود دور میکنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77)
🔹شیخ که از بزرگترین شاگردان میرزا به حساب میآمد به سرعت در #طهران، جایگاهی رفیع یافت به گونهای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر میشد» و محکمهی او به تدریج به مهمترین #محکمهی_شرع طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمدهی شهر در آن صورت» میگرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17)
🔹در #نهضت_تحریم_تنباکو در 1309 ه.ق که «نفوذ و سلطهی #روحانیت و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» #استبداد و #استعمار «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضلالله نوری در طهران کبادهی ریاست میکشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامهی رژی بود.»(خاطرات احتشامالسلطنه، ص 573)
🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی #علیه #دربار شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، #شبنامه نوشت.
🔹نامهها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله میرسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ بهواسطهی او به مردم ابلاغ شد.
🔹جایگاه شیخ نوری در #دارالحکومه_طهران چنان بود که پس از مرگ #ناصرالدین_شاه در 1313 ه.ق، #مظفرالدین_میرزا جلوس خود بر تخت #سلطنت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد.
@rozaneebefarda
[ادامه دارد....]
روایت #آیت_الله_شهید_مطهری از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی #میرزای_شیرازی
💥پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و #مراجع گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه #تنباكو را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است.
🔸در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، #مجتهد است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد.
مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد.
تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟
[میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟
فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه #عقلش در چه حدى است؟
براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است.
خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم #ساده_دل، نتيجه چيست؟ #ابزاردست #شيّادها مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟
تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است.
بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498)
🔶حاشیه
در عصر حاضر با پدیده #سکولارهای_حوزوی مواجهیم که تمرکز خود را بر #مرجع_سازی قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند.
آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند.
آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند.
مساله ای که اگر اکنون مورد توجه #نوشریعتمداریها قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود.
@rozaneebefarda
روایت #آیت_الله_شهید_مطهری از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی #میرزای_شیرازی
#پرونده_ویژه_روزنه/۷
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و #مراجع گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه #تنباكو را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است.
🔸در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، #مجتهد است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد.
مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد.
تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟
[میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟
فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه #عقلش در چه حدى است؟
براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است.
خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم #ساده_دل، نتيجه چيست؟ #ابزاردست #شيّادها مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟
تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است.
بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498)
🔶حاشیه
در عصر حاضر با پدیده #سکولارهای_حوزوی مواجهیم که تمرکز خود را بر #مرجع_سازی قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند.
آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند.
آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند.
مساله ای که اگر اکنون مورد توجه #نوشریعتمداریها قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود.
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053