eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
💥پست ویژه آیا میرزای شیرازی مخالف ورود روحانیت به سیاست بود؟ ⚡️نقدی بر اظهارات آیت الله گرامی پیرامون دیدگاه سیاسی میرزای شیرازی [صفحه ۱ از ۲] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸اخیرا بخش گزینش شده ای از مصاحبه سایت با با عنوان «فراز و فرود پایگاه مردمی روحانیت»(http://mobahesat.ir/15449) (مربوط به تاریخ 21 آذر ماه 1396 که در همان زمان در سایت جماران بازنشر گردید؛https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-811605 ) در تاریخ 14 اردیبهشت98 در کانال تلگرامی بازنشر گردید. 🔸این متن شامل خلاصه ای از بخش ابتدایی مصاحبه آقای گرامی و با تمرکز بر «عدم ورود روحانیون و علما در سیاست» و در پی اثبات این مدعاست که برکنارماندن از حکومت، روحانیت را در موضع انتقادی قرار می دهد و به نفع دین تمام می شود ولی ورود روحانیت به سیاست و تشکیل حکومت، به تضعیف آن می انجامد؛ ادعایی که مع الاسف با استناد به نقل قولی از صاحب فتوای بیان شده است. آقای گرامی در این گفتگو چنین می گوید؛ 🔻🔺«مرحوم آقای آشیخ محمدتقی آملی در تهران از قول آشیخ عبدالنبی نوری نقل کرده بودند که هنگامی که می‌خواست به مکه برود، از طریق استانبول رفته بود. آقای آشیخ محمدتقی آملی به ایشان می‌گوید که اگر شما می‌خواهید به مکه بروید، خوب است از طریق استانبول که می‌روید ملاقاتی هم با سید جمال الدین اسدآبادی داشته باشید. ایشان این کار را انجام می‌دهند. سید جمال الدین هم به ایشان می‌گوید شما می‌خواهید به مکه بروید؛ به‌هرحال به سامرا هم می‌روید؛ نزد میرزای شیرازی بروید و ایشان را وادار کنید با ناصرالدین شاه مبارزه کند؛ این فرد ظالم و ستمگر است. ایشان می‌گویند که اگر من هم بگویم میرزا ترتیب اثری نمی‌دهد؛ اما من می‌گویم. هنگامی که به سامرا و نزد میرزا می‌رود به ایشان هم مطالب را می‌گوید، میرزا می‌گوید تو که خودت این حرف را قبول نداری؛ اگر قبول داشتی تو را پیش خودم راه نمی‌دادم. سپس میرزا می‌گوید بالاخره ناصرالدین شاه هر خرابی‌ای هم دارد سلطان شیعه است. بعد می‌گوید سه نفر هستند که اصرار دارند حکومت را خود من بگیرم؛ یکی خود ناصرالدین شاه که هوسش به قدری غالب است که از جمع بین اختین در ازدواج نگذشت؛ یعنی دو خواهر را با هم عقد کرده بود؛ چنین کسی چطور حکومت را به من می‌دهد؟ بنابراین او می‌خواهد آبروی ما را ببرد. دوم میرزا ملکم‌خان، متولد جلفا و متمایل به انگلستان است. او نیز اصرار دارد که من حکومت را بگیرم؛ او هم به این علت است که می‌خواهد آبروی من برود. سوم هم سید جمال‌الدین اسدآبادی است که او هم دوست دارد من حکومت را بگیرم که این هم از سادگی ایشان است. اداره‌ی حکومت به این راحتی نیست. اکنون ما در بین مردم وجهه و آبرو داریم. اگر بخواهیم حکومت کنیم کجا این‌همه گروه متدین داریم که کل مملکت را در اختیار بگیریم؟ این‌ها می‌روند و کارهای نادرستی انجام می‌دهند که به نام ما نوشته می‌شود.» 🔵بررسی تاریخی محتوای مصاحبه🔴 🔸با توجه به بازنشر هدفدار و شیطنت آمیز این مصاحبه توسط برخی از فعالان ۸۸، نوشته حاضر فارغ از دیگر اظهارات موجود در مصاحبه، به بررسی سندی و محتوایی نقل قول آیت الله گرامی از میرزای بزرگ خواهد پرداخت تا بطلان تالی فاسدهای سیاسی مترتب بر آن نیز آشکار گردد. 🔸در بررسی نقلی و سندی این مدعا باید گفت: 🔻۱) بر طبق اظهارات آیت الله گرامی ایشان این نقل قول را در تهران از شیخ محمد تقی آملی و ایشان هم از شیخ عبدالنبی نوری شنیده اند و اینطور بیان می دارند که شیخ محمد تقی آملی به شیخ نوری توصیه ملاقات با سید جمال را کرده اند. با اندک بررسی تاریخی روشن می شود که این بیان به هیچ وجه با تاریخ سازگار نیست! چرا که شیخ محمد تقی آملی متولد سال 1304 قمری است و در زمان رحلت میرزای شیرازی در شعبان 1312 قمری کمتر از 8 سال سن داشته اند و با توجه به اینکه سفر شیخ عبدالنبی نوری در زمان حیات میرزای شیرازی بوده و تا زمان بازگشت ایشان میرزا در قید حیات بوده اند، حداکثر سن ایشان باید در زمان توصیه به شیخ نوری برای ملاقات با سیدجمال 7 سال باشد، درحالی که چنین توصیه ای از یک کودک 7 ساله به یک روحانی تقریبا 50 ساله بسیار بعید و غیرقابل باور است و در نتیجه به کلی این نقل قول را زیر سوال می برد. عجیب تر آنکه آیت الله گرامی در پایگاه اطلاع رسانی خود در گفتگویی به تاریخ 26 اردیبهشت 1396درباره فتوای تحریم تنباکو (http://www.ayat-gerami.ir/data.asp?L=1&id=3672 ) با نقل این ماجرا فقط به نقل قول شیخ آملی از شیخ نوری اشاره می کند و سخنی از توصیه شیخ محمدتقی آملی به میان نمی آورد و جالب آنکه ایشان در ادامه ضمن نقل ماجرا، اظهاراتی متفاوت با محتوای مصاحبه متأخرشان بیان می دارند. ادامه یادداشت👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/1291 @rozaneebefarda
فحاشی و برچسب‌زنی به سبک لات‌انگاری جریان انقلابی در یک 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ماهنامه اصلاح‌طلب در شماره نوروزی اش، در یک پرونده ویژه به نقش پرداخته و در اقدامی بی‌سابقه، بسیاری از مجاهدان مسلمان در جرگه لات ها دسته‌بندی کرده است! در بخشی از مجله طرفداران فتوای را افرادی معرفی کرده است که در مراسم آتش زدن تنباکوها و قلیان‌ها هم دست از عرق‌خوری برنداشتند!(ص48) در بخشی دیگر، مخالفان را از الواط معرفی کرده و مدعی شده در همایش این لات‌ها به حمایت از محمدعلی شاه، مرحوم نیز حضور داشته و بدین صورت تلویحا شیخ را متهم به هم‌پالگی با لات‌ها نموده‌اند.(ص 47و48) جریان‌های غربزده ایرانی دایره تهاجم‌شان به مشروطه‌خواهان اصیل، محدود به حضرت شیخ شهید نیست؛ آنان با متدینانی مانند ستارخان که علت حضور در معرکه را لبیک به فتاوای اعلام و مراجه تقلید دانسته، نیز دل پرکینه‌ای دارند. لذا در این پروند نیزتلاش کرده از آنان انتقام‌کشی کنند و ستارخان نیز جزو همین دسته لات‌ها معرفی شده است! در این مجله، جریان و قهرمانان مبارزه با استعمار انگلیس نیز در جرگه لات‌ها شمرده شده است.(صص 90-100) در بخش دیگر با کمرنگ کردن نقش در ، نقش که از حامیان امام خمینی در ماجرای 15خرداد42 بود، را برجسته‌سازی کرده است تا انقلابیون را به جرگه لات‌ها متصل سازد. تحریریه نسیم بیداری با انعکاس کاریکاتوری برخی اسناد و تصاویر، امثال شعبان بی‌مخ را از اطرافیان معرفی کرده است! در بخش مربوط به تحولات انقلاب اسلامی نیز، با نادیده گرفتن بدنه متدین و مسلمان طرفدار نهضت، به پررنگ کردن نقش برخی انسان‌های بی‌مایه مانند ماشالله قصاب که از قضا از اطرافیان یزدی بود پرداخته و تلاش شده، این جماعت لاقید به عنوان تیپ طرفداران نهضت امام خمینی معرفی شوند.(ص 74-81) در جای جای این نشریه، در بزنگا‌ه‌های سیاسی مهم عصر انقلاب اسلامی، برای لات‌ها نقش‌تراشی شده است و در نهایت ماجرای را به لات‌های طرفدار نظام نسبت داده‌اند. گرچه متولیان نشریه مزبور با زیرکی در بخش‌هایی از مجله بین لات و اوباش و لوطی تفکیک قائل شده‌اند اما مجموع پیامی که به مخاطب القاء می‌شود آن است که قهرمانان تحولات سیاسی اخیر ایران، مشتی لات و لوت بوده‌اند! گفتنی آنکه اولاً پرونده مزبور کاملاً مغرضانه و با پیش‌فرض‌های سیاسی و جناحی تنظیم شده و لذا هیچ ارزش علمی و استنادی ندارد. ثانیاً ادبیات و گفتمان نشریه مزبور مبنی بر لات‌انگاری جریان‌های مبارز و انقلابی، بازتکرار ادبیات استعمارگران و درباریان است! پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، جریان مطبوعاتی غربگرا و وابسته به دربار، برای مخدوش کردن وجهه مبارزان مسلمان، آنان را و خطاب می‌کرد! نمونه‌اش مجاهدان نهضت جنگل و مجاهدان است. ثالثاً بیش از هر جریان سیاسی دیگری در این کشور، با پیوند دارند؛ آنان در دوران مبارزات نهضت امام، مشتی هفت‌تیرکش بودند که برخلاف دیدگاه امام، راه مبارزه را پیش گرفته بودند. سازمان تروریستی مجاهدین خلق(منافقین) قبل از انقلاب مورد تأئید کدام افراد و جریان سیاسی بود؟! در دهه شصت کدام گروه خشن و خشک‌مغز بود که بر دست جوانک‌های آستین‌کوتاه پوشیده رنگ می‌پاشید و بر پیشانی دخترکان کم‌حجاب پونس می‌چسباند! حالا نوچه های برای ما آدم شده‌اند و جنایات الواط جریان سیاسی خود را به جمع مبارزان مسلمان تسری می‌دهند و دست پیش گرفته‌اند پس نیفتند! در در ماجرای تلخ کدام جریان سیاسی بود که لشکر اوباش را به خدمت گرفت و متعرض جان و اموال و نوامیس ملت شد؟ در جریان آشوب‌های کور 96 و فتنه بنزینی 98، کدام جریان فراخوان داد و برای مشتی افراد مهاجم به مردم(افراد بیگناه و مردم عادی منظور نیستند)، عزاداری سراسری راه انداخت و با رسانه‌های معاند همصدا شد؟! به نظر می‌رسد با توجه به شکست‌های سیاسی اساسی جریان غربگرا در ایران، و احساس خطر جدی نسبت به حذف کامل از رأس هرم قدرت سیاسی در ایران، آنان با استفاده از انواع روش‌های غیرشرعی، تلاش دارند تصویری دروغین و خشن از جریان انقلابی ارائه دهند تا با تکیه بر این انگاره‌های خلاف واقع، با ، آنان را به سمت گزینه‌های غرب‌اندیش سوق دهند تا بتوانند بیش از پیش بر آتش خط سازش با شیطان بزرگ، بردمند. ادامه یادداشت: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4011 @rozaneebefarda