بریم کربلا دیگه ها؟؟ 🔷زیر دست و پای مرکب،جسم برادرم واویلا حسین واویلا 🔷ای خدا دیدی چه خاکی شد سرم، واویلا حسین واویلا 🔶بعد عباس شده،نوبت غارت حرم واویلا حسین واویلا 🔶بی حیا آمده چشم دوخته سوی معجرم، واویلا حسین واویلا 💢واویلا واویلا برادرم، پر نیزه شکسته شد دور و برم 💢برادرم، پِی نعشت ته گوداله مادرم 😭😭 😭مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد 😭وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد ☑️امام صادق، هر چی اذیت شدی،،، کفن قیمتی آوردن شاگردات با احترام هم غسلت دادن هم کفنت کردن هم تشییع جنازه کردن 🔻مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد 🔺وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد ✔️سینه ات سهمیه ی شمر و سُم اسبان شد 🔹واویلا واویلا واویلا بلا به دور 🔹پاشو دارن میبرنم منو به زور ☑️آوردنش خونه، شاگرداش دورش جمع شدن لحظه لحظه یه گوشه ای کز میکرد گریه میکرد این پیر مرد خسته ☑️عرض کردن گریه برا چیه؟ بخیر گذشت قصد جانتو کردن ☑️فرمود: خونمو آتیش زدن گفت الحمدلله اتفاقی نیفتاد، جمع شدیم خاموشش کردیم گریه ام برا این نیست ☑️همچین که در خونمو آتیش زدن، میدیدم بچه هام از هول و هراس از ترس، به یه گوشه ای پناه میبرن یکی دنبال من بود یکی دنبال مادرشون ✔️این ترس و وحشت بچه هارو دیدم، یاد یه صحنه ای افتادم ☑️اما سجاد فرمود: خلخالا رو جدا کنید زیور آلاتو جدا کنید ☑️عمه بابامو کشتن به بچه ها بگو، فرار کنن 😭😭😭😭 ☑️این بچه های کوچیک زیر دست و پا... 😭😭😭😭 آی خیمه آتیش دادن ♦️خیمه ها میسوزد و دامنا میسوزنو و معجرا میسوزنو... ☑️یکی از بچه ها دامنش آتیش گرفت داره فرار میکنه نگاه کردم دلم رحم اومد گفتم برم کمکش کنم ☑️هر چی من میدوییدم، میدونست من از لشکر دشمنم اونم تندتر میدویید ☑️آتیش که بهش باد بخوره،شعله ور تر میشه هرجوری بود رسیدم به این دختر بچه... ☑️همچین که من رسیدم،گفت منو نزن من یتیمم گفتم میخوام کمکت کنم ☑️فهمید یه مقدار دل رحمم، محبت کردم بهش آقا یه مقدار آب داری به من بدی؟؟ یخرده آب بهش دادم، گفت به من بگو راه گودال از کدوم طرفه؟؟ ☑️بچه مگه آب نمیخواستی؟؟ مگه تشنت نبوده؟؟ چرا!!! ☑️از من تشنه تر بابای غریبم،حسین بوده تا لحظه آخر میگفت خدا جیگرم داره میسوزه 😭😭😭😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas