نکته چهاردهم: آخرین سرباز بین روضه حضرت رباب با داستان هاجر ومریم (علیهن سلام الله) سه نوزاد بودند که در حال نوزادی به مادر خود یاری رساندند. اول اسماعیل بود که فرموده اند:«هنگامی که ابراهیم هاجر و اسماعیل را تنها گذاشت کم کم روز بالا آمد و اسماعیل تشنه شد هاجر هفت بار از کوه صفا تا مروه دنبال آب می گشت و دوباره به نزد اسماعیل بر می گشت اما در شوط هفتم سعی، هنگامی که هاجر به نزد اسماعیل رسید دید که زیر پای اسماعیل آب جمع شده است و از تشنگی نجات پیدا کرده اند» دوم حضرت عیسای مسیح بود آنجا که مریم عذرا (سلام الله علیها) از شدت درد و تنهایی در هنگام زایمان ناله سر داد:«ای کاش قبل از این می مردم و فراموش می شدم» اما نوزاد تازه به دنیا آمده به مادر ندا داد: «اندوهگین مباش» همچنین نوشته اند: عیسی با پای خود به زمین زد و نهری جاری شد و به مادر فرمود:« از این درخت خرما تناول کن و از این آب بنوش و چشم خود را روشن ساز!» سوم: بی بی دو عالم حضرت زهرای مرضیه بود که نوشته اند: هنگامی که زنان مکه خدیجه را رها کرده بودند و نه خود سخنی با خدیجه می گفتند و نه به احدی اجازه می دادند به نزد او رود، خدیجه محزون و تنها بود که طفل او از درون شکم مادر او را آرام می کرد و دعوت به صبر می نمود تا جایی که روزی رسول خدا شاهد سخن گفتن خدیجه بود. وقتی رسول گرامی از خدیجه پرسید با که سخن می گویی؟ عرضه داشت:«این بچه از درون شکم با من سخن می گوید و با من انس گرفته است.» در کربلا علی اصغر به کمک پدر آمد ... . نوشته اند که وقتی ابا عبدالله نگاهی به پیکرهای روی زمین افتاده و غرق در خون یاران خود انداخت و ناله غربت هل من معین سر داد صدای گریه و ناله زنان حرم بلند شد و اباعبدالله برای وداع آخر با علی اصغر به کنار خیمه آمد. شاید بیتابی های عجیب این طفل شیرخواره بود که زینب کبری از برادر خواست برای علی آب طلب کند و این ها همه مقدمات چینش قربانی بزرگ سیدالشهدا شد. (در نکته ای درباره سر شهادت نیز نکاتی در این باره در همین نوشته گفته شد.) تفسير القمي ؛ ج‏1 ؛ ص61 فَلَمَّا كَانَ فِي الشَّوْطِ السَّابِعِ وَ هِيَ عَلَى الْمَرْوَةِ نَظَرَتْ إِلَى إِسْمَاعِيلَ وَ قَدْ ظَهَرَ الْمَاءُ مِنْ تَحْتِ رِجْلِهِ- فَعَادَتْ حَتَّى جَمَعَتْ حَوْلَهُ رَمْلًا فَإِنَّهُ كَانَ سَائِلا. سوره مریم، 23، «فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى‏ جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ يا لَيْتَني‏ مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا» سوره مریم، 24، «فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاَّ تَحْزَني‏ قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا.» ر،ک:المیزان ج 14ص43. و تفسیر قمی ج2 ص49 :«فناداها عیسی من تحتها...» اثبات الوصية ؛ ؛ ص80، ثم ضرب برجله فانبعث من تحت رجله عين ماء جار. الأمالي( للصدوق) ؛ النص ؛ ص593 «فَقَالَ لَهَا يَا خَدِيجَةُ مَنْ تُحَدِّثِينَ قَالَتِ الْجَنِينَ‏ الَّذِي‏ فِي‏ بَطْنِي‏ يُحَدِّثُنِي وَ يُؤْنِسُنِي‏.» اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص116 َ لَمَّا رَأَى الْحُسَيْنُ ع مَصَارِعَ‏ فِتْيَانِهِ‏ وَ أَحِبَّتِهِ عَزَمَ عَلَى لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَادَى هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ‏ إِلَى الْخَيْمَةِ وَ قَالَ لِزَيْنَبَ نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ. موسوعة تاریخ الامام الحسین ج4 ص317 به نقل از ینابیع المودة قندوزی، و ابصار العین سماوی (با تفاوت نقل درباره نام زینب کبری و ام کلثوم.) کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub