eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
7.6هزار دنبال‌کننده
76 عکس
73 ویدیو
114 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
نکته پانزدهم: اصابت تیر به گلوی سید الشهدا قتلگاه بین روضه حضرت علی اصغر با گودال قتلگاه ایوب غنوی نوشته اند رسول خدا در رویا به اباعبدالله فرمود:«ای نور چشم من حسین جان! به سمت عراق برو که خدای متعال اراده کرده است تو را کشته و آغشته در خون ببیند. (فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك) » گویا اباعبدالله می خواست در این بزرگترین صحنه ابتلای بنی آدم خود را آن چنان که حق متعال اراده کرده بود آراسته کند که امام زمان عرضه می دارد :«السلام علی المغسل بدم الجراح» این تعبیر آغشته به خون بودن در چند جای مقتل آمده است: اول در لحظه ای که سیدالشهدا علی اصغر را به عقب میدان آورد قبل از اینکه بر پیکر علی نماز بخواند نوشته اند اول علی را با خون خود آغشته کرد: «رَمَّلَه بِِدَمِه» یا در نقل دیگر:«جَعَلَ یُلَطِّخُه بِدَمِه» دومین جا لحظه ای بود که تیر سه شعبه به قلب سیدالشهدا اصابت کرد نوشته اند خون مانند ناودان از سینه حسین جاری شد. حضرت دست برد زیر این خون ها و سر و محاسن خود را با خون قلب خود آغشته کرد و فرمود می خواهم این گونه با رسول خدا ملاقات کنم. اما یکی از صحنه های کمتر گفته شده روز عاشورا صحنه ای است که سید الشهدا در گودی قتلگاه افتاده بود شخصی به نام ابو ایوب غنوی با تیری مسموم گلوی مطهر سیدالشهدا را هدف گرفت، آنچه خیلی جانسوز است این است که حضرت بعد از اصابت تیر به گلو، صدای خود را در گلو جمع کرد و ندا داد: «بِسْمِ اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ هَذَا قَتِيلٌ‏ فِي رِضَا اللَّهِ» . آیت الله سعادت پرور می فرماید: گويا حضرت با اين جمله خبر مى‏دهند كه شهادت‏شان به واسطه‏ى اين تير مسموم خواهد بود، و اگر جز اين تير، هيچ زخم ديگرى هم نباشد، كشته خواهند شد؛ زيرا در هيچ جاى ديگرى اين كلام را نفرمودند. ‏ بی سبب نیست هنگامی که زینب کبری به کنار گودی قتلگاه رسید، فریاد برآورد:« يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل‏ بالدماء، مقطّع الاعضاء» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏2 ؛ ص106 به نقل از ینابیع المودة قندوزی، «إنّ جدّي صلّى اللّه عليه و اله و سلّم أتاني بعد ما فارقتك و أنا نائم، فضمّني إلى صدره و قبّل ما بين عينيّ و قال لي: «يا حسين يا قرة عيني اخرج إلى العراق فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك». شبیه به این نقل در لهوف آمده است:« َ فَقَالَ يَا حُسَيْنُ ع اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ‏ قَتِيلا» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص65 تسلية المجالس و زينة المجالس (مقتل الحسين عليه السلام) ؛ ج‏2 ؛ ص320 «فوقف صلوات اللّه عليه يستريح ساعة و قد ضعف عن القتال، فبينا هو واقف إذ أتاه حجر فوقع على جبهته، فأخذ الثوب‏ ليمسح الدم عن وجهه فأتاه سهم محدّد مسموم، له‏ ثلاث‏ شعب‏، فوقع السهم في صدره‏ [قلبه]، فقال الحسين عليه السلام: بسم اللّه، و باللّه، و على ملّة رسول اللّه، و رفع رأسه إلى السماء و قال: إلهي إنّك تعلم أنّهم يقتلون رجلا ليس على وجه الأرض ابن نبيّ غيره، ثمّ أخذ السهم فأخرجه من قفاه فانبعث الدم كالميزاب، فوضع يده على ‏الجرح، فلما امتلأت [دما] رمى به إلى السماء، فما رجع من ذلك الدم قطرة، و ما عرفت الحمرة في السماء حتى رمى الحسين عليه السلام بدمه إلى السماء، ثمّ وضع يده ثانيا، فلمّا امتلأت لطّخ بها رأسه و لحيته، و قال: هكذا أكون حتى ألقى جدّي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و أنا مخضوب بدمي، و أقول: يا رسول اللّه، قتلني فلان و فلان.» همچنین در هنگام تیر زدن سنان به گلوی سیدالشهدا نیز حضرت چنین رفتار کرد:« ثُمَّ رَمَاهُ سِنَانٌ أَيْضاً بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِي نَحْرِهِ فَسَقَطَ ع وَ جَلَسَ قَاعِداً فَنَزَعَ السَّهْمَ مِنْ نَحْرِهِ وَ قَرَنَ كَفَّيْهِ جَمِيعاً فَكُلَّمَا امْتَلَأَتَا مِنْ دِمَائِهِ خَضَّبَ بِهِمَا رَأْسَهُ وَ لِحْيَتَهُ وَ هُوَ يَقُولُ هَكَذَا أَلْقَى اللَّهَ مُخَضَّباً بِدَمِي مَغْصُوباً عَلَيَّ حَقِّي» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص125 مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏4 ؛ ص111. فروغ شهادت ص180 وقعة الطف ؛ ؛ ص259قال قرّة بن قيس التميمي: لا أنسى زينب ابنة فاطمة حين مرّت بأخيها الحسين [عليه السّلام‏] صريعا، و هي تقول: يا محمداه! يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل‏ بالدماء، مقطّع الاعضاء، يا محمداه! و بناتك سبايا، و ذريّتك مقتلة تسغى عليها الصّبا! فأبكت و اللّه كل‏ عدوّ و صديق!
🔰شرمندگی سیدالشهدا بین روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت زهرا علیه السلام 🔸خدای متعال به زن حیا و به مرد غیرت ارزانی داشت و به همین جهت بود که رسول خدا در شب عروسی کارهای بیرون خانه را به علی سپرد تا پرده حیای عصمت الله الکبری در برخورد با بیگانه به زحمت نیافتد. امیرالمومنین پیوسته تلاش می کرد در کنار جهاد همیشگی با دشمن، از امور خانه نیز غافل نماند. زهرای مرضیه نیز همیشه مراقب بود علی در انجام این وظیفه شرمنده نشود. چنین بود که نوشته اند روزی امیرالمومنین متوجه شد زهرای مرضیه و فرزندان حضرت چند روز است گرسنه اند. پرسید:« چرا از من نخواستی تا برای شما غذا فراهم کنم؟» فاطمه عرضه داشت:« یا ابالحسن من از خدا حیا می کنم تو را به کاری وا بدارم که نتوانی انجام دهی!» 🔸اما دو نفر از اهل بیت نزد همسر خویش شرمنده شدند: یکی اینجا که دست تقدیر بر این بود که امیر المومنین نزد زهرای مرضیه خجالت زده شود. نوشته اند تا علی خود را کنار در خانه رساند دید زهرای مرضیه بدون چادر پشت در افتاده است بدون عمامه با چشمی کاسه خون «حاسراً مُحمَرَّ العَینَین» خود را به زهرا رساند اولین کاری که کرد عبای خود را روی بی بی دو عالم انداخت. دومین جا نیز عصر عاشورا بود شاید رباب که شاگرد مکتب فاطمه زهرا است حیا می کرد که از پدر بخواهد تا از این مردم آبی طلب کند اما زینب کبری علی را به ابا عبدالله رساند به امیدی که کمی آب برای او طلب کند، اینجا نیز نوبت شرمندگی سید الشهدا بود خدا می داند که به دل حسین چه گذشت وقتی خون از قنداقه علی روی سینه حسین جاری بود. لذا در زیارت داغ علی اصغر را ممتاز از همه مصائب حضرت ذکر می کند و می فرماید:« صلی الله علیک ... و علی وَلَدِکَ عَلیٍّ الاصغر الذی فُجِعتَ بِه» شاید به همین دلیل بود که ابی عبدالله دیگر مادر را صدا نزد بلکه زینب کبری را صدا زد، علی را به دست زینب داد و تیر از گلوی علی بیرون کشید و پس از آن به خیمه بانوان برنگشت، راه خود را عوض کرد و با شمشیر خود قبر کوچکی برای علی کند علی را با خون خود غسل داد، بر پیکر علی نماز خواند و درون خاک گذاشت . یاس خشک و تشنه کامم بی تو اقیانوس دردم من فدای لحظه ای از عمر کوتاه تو گردم ای گل یاس سپیدم صاعقه زد ساقه ات را با چه رویی سوی خیمه من برم قنداقه ات را @rozehayemaktoub
🔰جهاد با سلاح گریه علیه السلام بین روضه علی اصغر با روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 🔸یکی از نعمت های بزرگ خدای متعال به انسان «بیان» است، که: «علمه البیان» انسان با بیان، حال درونی خود را بیان می کند یکی از فوائد بیان ابراز غم و اندوه است یعقوب پیامبر می فرماید:« أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْني‏ إِلَى اللَّهِ » همچنین نعمت دیگر بیان دفاع از خود است و همین است که می گویند به زبان آمدن و سخن گفتن باعث تسکین درون است و مردم طفل نوزاد را «طفل بی زبان» می گویند از این جهت که بچه اگر دردی داشته باشد نمی تواند بیان کند لذا یکی از لحظات سخت برای مادر اینجاست که بچه گریه می کند اما مادر نمی فهمد درد بچه چیست؟ 🔸دو شهید از اهل بیت بودند که هرگز فرصتی برای اعتراض پیدا نکردند: یکی محسن شهید زهرای مرضیه بود که وقتی بین در و دیوار به شهادت رسید این غم در دل زهرا ماند که فرزند او حتی ناله ای هم برای اعتراض نزد. روز عاشورا نیز هر شهیدی که بر زمین افتاد ناله ای برآورد علی اکبر فریاد برآورد «یا ابتاه علیک منی السلام» قاسم عمو را صدا زد: «یا عماه ادرکنی»، وقتی دستان عبدالله بن حسن جدا شد فریاد بر آورد «یا أماه» و این ناله ها همانگونه که ناله استغاثه بود فریاد اعتراض مظلوم بر ظالم نیز بود اما جان عالمی فدای طفل شیرخوار ابا عبدالله ... تکلّم کن تکلّم کن بگو من آب می خواهم تلظّی کن تلظّی کن فدای کام عطشانت نه ناله می زنی نه دست و پا نه اشک می ریزی مزن آتش مرا این قدر با لب های خندانت تنها کاری که از دست علی برمی آمد تلظی و گریه بود. گفته اند: تلظی به التهاب آتش می گویند و وقتی کسی از شدت گرما خیلی بی قراری کند به این کار «تلظی»می گویند گویا مانند آتشی شده است که زبانه می کشد. اسفراینی در کتاب نور العین تعبیر دیگری آورده است: «و هو یتقلب فی یدیه من شدة العطش» گویا طفل از شدت تشنگی در دست پدر دست و پا می زد. اینجا بود که اباعبدالله خود دست به کار شد علی را روی دست گرفت «فأخذه على يده» و فریاد زد: «يا قوم! إن لم ترحموني‏، فارحموا هذا الطّفل.» یعنی مردم اگر به من رحم نمی کنید به این طفل شیرخوار رحم کنید. مگر نه شیر مادر هم غذا هم آب می باشد تو کودک هم گرسنه بودی و هم تشنه جان دادی @rozehayemaktoub
🔰مجلس پانزدهم روضه حضرت زهرا (بازنشر) 🔸 جهاد مادرانه رباب زنان در عاشورا رباب و جلوه های مختلف آن در راه خدا حضرت علی اصغر با استفاده از آیات قرآن بین روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت زهرا در زیارت امین الله خطاب به اهل بیت عرضه می داریم: «أشهد أنّك جاهَدتَ‏ في‏ اللَّه‏ حقَّ جِهاده‏» بالاترین جلوه «جهاد» آنجاست که انسان از ارزشمندترین دارایی خود بگذرد که فرمود: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» در بین همه دلبستگی های انسان، محبت به فرزند جلوه دیگری دارد و باز در اینجا محبت مادر باردار به جنین و محبت مادر به شیرخوار خود قصه دیگری است شاهد این معنا آیات قرآن است که در وصف سختی های قیامت می فرماید:«مصیبت قیامت چنان سنگین است که مادر شیرخوار نیز طفل خود را رها می کند.» این یعنی دلبستگی مادر به شیرخوار خود از همه محبت ها بالاتر است. همچنانکه خدای متعال فرزند را در چند جای قرآن نور چشم مادر دانسته است، چشم که از حیاتی ترین اعضای بدن انسان است را تمثیل اوج محبت گرفته اند. خدای متعال می فرماید:«شیرخوار مادر موسی را به او بازگرداندیم تا چشم او روشن شود» اما دو مادر بودند که در عرصه جهاد برای دفاع از امام فرزند خود را فدا کردند: اول از همه مادر سادات بود که بین در و دیوار محسن ششماهه را فدا کرد اما عجیب اینجاست که نقل نشده است زهرای مرضیه اینجا نفرین کرده باشد، بلکه نوشته اند حضرت هر طور بود خود را به مسجد مدینه رساند. تا بی بی دو عالم دید جان امیرالمومنین در خطر است ناله برداشت: مردم! به خدا من نزد خدا از ناقه صالح کمتر نیستم و این فرزندان من نیز از فصیل و شیرخوار ناقه کمتر نیستند اگر علی را رها نکنید لباس خود را چاک می زنم و به درگاه خدا نفرینتان می کنم! دومین مادر نیز در عصر عاشورا خانم حضرت رباب بود اما رباب نیز در مدرسه فاطمه درس وفا گرفته بود. نوشته اند در مجلس ابن زیاد تا نگاهش به سر مقدس ابا عبدالله افتاد با اینکه شاید سر علی اصغر نیز در مجلس بود اما دیدند رباب به نزد رأس مقدس سیدالشهدا رفت و سر را در آغوش گرفت و فریاد بر آورد حسین جان هرگز تو را فراموش نمی کنم :«واحسینا فلا نسیت حسیناً» همچنین نوشته اند رباب تا آخر عمر زیر سایه نمی رفت و چنین نوحه ای سرود: إنّ الّذي كان نوراً يُستضاء به‏ بكربلاء قتيلٌ غير مدفونِ ‏ اگرچه ننوشته اند رباب روز عاشورا نفرین کرده باشد اما گاهی محبت پدر نیز کمتر از محبت مادر نیست خصوصا اگر قلب رحمة الله الواسعة باشد، نوشته اند: تا تیر به گلوی علی اصابت کرد، «اندکی دست و پا زد و جان داد» «فاضطرب و مات» چرا می گویم اندکی دست و پا زد؟ زیرا در این بدن نحیف دیگر جانی نمانده بود که دست و پایی بزند، اینجا بود که حسین علیه السلام که گویا بزرگترین معجزه و سند حقانیت انقلاب او را به شهادت رسانده باشند شاید به یاد نفرین مادر در مسجد مدینه افتاد و فرمود:«خدایا فرزند من از شیرخوار ناقه صالح کمتر نباشد!» الغارات (ط - الحديثة) ؛ ج‏2 ؛ ص847. سوره آل عمران، 92. سوره حج، 2، يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ‏ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ سوره طه، 40، فَرَجَعْناكَ‏ إِلى‏ أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ عیاشی ج2 ص67، البرهان ج2 ص710. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏6 ؛ ص60 به نقل از تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی،« إنّ الرّباب زوجة الحسين أخذت الرّأس‏، و وضعته في حجرها، و قبّلته‏» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏7 ؛ ص311 به نقل از تاریخ ابن عساکر و کامل ابن اثیر، «وعاشت بعده سنة لم يظلّها سقفُ بيتٍ حتّى بليت وماتت كمداً.» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏7 ؛ ص310 به نقل از اغانی ابوالفرج اصفهانی. المجدی ص 91. مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏4 ؛ ص109 لَا يَكُونُ أَهْوَنَ عَلَيْكَ‏ مِنْ‏ فَصِيل‏. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰مجلس شانزدهم روضه حضرت زهرا (بازنشر) 🔸 شرمندگی سیدالشهدا و غیرت حضرت زهرا بین روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت زهرا امام حسین علیه السلام خدای متعال به زن حیا و به مرد غیرت ارزانی داشت و به همین جهت بود که رسول خدا در شب عروسی کارهای بیرون خانه را به علی سپرد تا پرده حیای عصمت الله الکبری در برخورد با بیگانه به زحمت نیافتد. امیرالمومنین پیوسته تلاش می کرد در کنار جهاد همیشگی با دشمن، از امور خانه نیز غافل نماند. زهرای مرضیه نیز همیشه مراقب بود علی در انجام این وظیفه شرمنده نشود. چنین بود که نوشته اند روزی امیرالمومنین متوجه شد زهرای مرضیه و فرزندان حضرت چند روز است گرسنه اند. پرسید:« چرا از من نخواستی تا برای شما غذا فراهم کنم؟» فاطمه عرضه داشت:« یا ابالحسن من از خدا حیا می کنم تو را به کاری وا بدارم که نتوانی انجام دهی!» اما دو نفر از اهل بیت نزد همسر خویش شرمنده شدند: یکی اینجا که دست تقدیر بر این بود که امیر المومنین نزد زهرای مرضیه خجالت زده شود. نوشته اند تا علی خود را کنار در خانه رساند دید زهرای مرضیه بدون چادر پشت در افتاده است بدون عمامه با چشمی کاسه خون «حاسراً مُحمَرَّ العَینَین» خود را به زهرا رساند اولین کاری که کرد عبای خود را روی بی بی دو عالم انداخت. دومین جا نیز عصر عاشورا بود شاید رباب که شاگرد مکتب فاطمه زهرا است حیا می کرد که از پدر بخواهد تا از این مردم آبی طلب کند اما زینب کبری علی را به ابا عبدالله رساند به امیدی که کمی آب برای او طلب کند، اینجا نیز نوبت شرمندگی سید الشهدا بود خدا می داند که به دل حسین چه گذشت وقتی خون از قنداقه علی روی سینه حسین جاری بود. لذا در زیارت داغ علی اصغر را ممتاز از همه مصائب حضرت ذکر می کند و می فرماید:« صلی الله علیک ... و علی وَلَدِکَ عَلیٍّ الاصغر الذی فُجِعتَ بِه» شاید به همین دلیل بود که ابی عبدالله دیگر مادر را صدا نزد بلکه زینب کبری را صدا زد، علی را به دست زینب داد و تیر از گلوی علی بیرون کشید و پس از آن به خیمه بانوان برنگشت، راه خود را عوض کرد و با شمشیر خود قبر کوچکی برای علی کند علی را با خون خود غسل داد، بر پیکر علی نماز خواند و درون خاک گذاشت . یاس خشک و تشنه کامم بی تو اقیانوس دردم من فدای لحظه ای از عمر کوتاه تو گردم ای گل یاس سپیدم صاعقه زد ساقه ات را با چه رویی سوی خیمه من برم قنداقه ات را بحار الانوار ج43 ص81. بحار ج43 ص59. الهدایة الکبری، ص407. موسوعة تاریخ الامام الحسین ج4 ص317 به نقل از ینابیع المودة قندوزی، و ابصار العین سماوی با این تفاوت که ینابیع نام ام کلثوم را ذکر کرده است و ابصار العین نام زینب کبری. الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة) ؛ ج‏3 ؛ ص71 صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَيْهِمْ وَ عَلى‏ وَلَدِكَ عَلِيِّ الاصْغَرِ الَّذِي فُجِعْتَ‏ بِه‏ اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص117 فَذَبَحَهُ فَقَالَ لِزَيْنَبَ خُذِيهِ موسوعة شهادات المعصومین ج2 ص268 به نقل از تاریخ یعقوبی ج2 ص245 و عبرات المصطفین ج2 ص 87.فنزع الحسین السهم من حلقه و جعل یلطخه بدمه و یقول والله لانت اکرم علی الله من الناقة و لمحمد اکرم علی الله من صالح. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏4 ؛ ص321 به نقل از فتوح ابن اعثم، «و حفر له بطرف السّيف‏» كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة) ؛ ج‏2 ؛ ص26 به نقل ا فتوح ابن اعثم، « فَزَمَلَهُ الْحُسَيْنُ ع‏ وَ حَفَرَ لَهُ بِسَيْفِهِ وَ صَلَّى‏ عَلَيْهِ‏ وَ دَفَنَهُ‏ » الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي) ؛ ج‏2 ؛ ص301 فنزل الحسين ع عن فرسه و حفر للصبي بجفن سيفه و رمله‏ بدمه‏ و دفنه‏. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰مجلس هفدهم روضه حضرت زهرا 🔸جهاد با سلاح گریه علیه ظالم علی اصغر علیه السلام بین روضه علی اصغر با روضه حضرت زهرا سلام الله علیها یکی ار نعمت های بزرگ خدای متعال به انسان «بیان» است، که: «علمه البیان» انسان با بیان، حال درونی خود را بیان می کند یکی از فوائد بیان ابراز غم و اندوه است یعقوب پیامبر می فرماید:« أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْني‏ إِلَى اللَّهِ » همچنین نعمت دیگر بیان دفاع از خود است و همین است که می گویند به زبان آمدن و سخن گفتن باعث تسکین درون است و مردم طفل نوزاد را «طفل بی زبان» می گویند از این جهت که بچه اگر دردی داشته باشد نمی تواند بیان کند لذا یکی از لحظات سخت برای مادر اینجاست که بچه گریه می کند اما مادر نمی فهمد درد بچه چیست؟ دو شهید از اهل بیت بودند که هرگز فرصتی برای اعتراض پیدا نکردند یکی محسن شهید زهرای مرضیه بود که وقتی بین در و دیوار به شهادت رسید این غم در دل زهرا ماند که فرزند او حتی ناله ای هم برای اعتراض نزد. روز عاشورا نیز هر شهیدی که بر زمین افتاد ناله ای برآورد علی اکبر فریاد برآورد «یا ابتاه علیک منی السلام» قاسم عمو را صدا زد: «یا عماه ادرکنی»، وقتی دستان عبدالله بن حسن جدا شد فریاد بر آورد «یا أماه» و این ناله ها همانگونه که ناله استغاثه بود فریاد اعتراض مظلوم بر ظالم نیز بود اما جان عالمی فدای طفل شیرخوار ابا عبدالله ... تکلّم کن تکلّم کن بگو من آب می خواهم تلظّی کن تلظّی کن فدای کام عطشانت نه ناله می زنی نه دست و پا نه اشک می ریزی مزن آتش مرا این قدر با لب های خندانت تنها کاری که از دست علی برمی آمد تلظی و گریه بود. گفته اند: تلظی به التهاب آتش می گویند و وقتی کسی از شدت گرما خیلی بی قراری کند به این کار «تلظی»می گویند گویا مانند آتشی شده است که زبانه می کشد. اسفراینی در کتاب نور العین تعبیر دیگری آورده است: «و هو یتقلب فی یدیه من شدة العطش» گویا طفل از شدت تشنگی در دست پدر دست و پا می زد. اینجا بود که اباعبدالله خود دست به کار شد علی را روی دست گرفت «فأخذه على يده» و فریاد زد: «يا قوم! إن لم ترحموني‏، فارحموا هذا الطّفل.» یعنی مردم اگر به من رحم نمی کنید به این طفل شیرخوار رحم کنید. مگر نه شیر مادر هم غذا هم آب می باشد تو کودک هم گرسنه بودی و هم تشنه جان دادی سوره الرحمان ، 4. تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی ج2 ص164. فاذا بطفل یتلظی عطشا در نور العین فی مشهد الحسین و معالی السبطین و کبریت احمر این تعبیر به نقل از سید الشهدا آمده است. نقل نور العین چنین است: «قتلتم من معی و لم یبق غیر هذا و لکن لیس علیه ثار و هو یتلظی عطشا فاسمحوا لی بشربة من ماء» همچنین ر،ک: موسوعة الامام الحسین ج11ص 886 به نقل از معالی السبطین و ج‏4، ص: 297 به نقل از بیرجندی در کبریت احمر. لسان العرب، ج15 ص249. «و أَما قولهم في الحرّ: يَتَلَظَّى‏ فكأَنه يَلْتَهِب كالنار من اللَّظى.» اسفراینی، نور العین فی مشهد الحسین ج1 ص46. همان. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مجلس هجدهم (بازنشر) 🔸تظلم حضرت زهرا سلام الله علیها در قیامت ششماهه خونین امام حسین علیه السلام بین روضه حضرت علی اصغر با حضرت زهرا فرموده اند در روز قیامت وقتی مردم در عرصه محشر جمع می شوند ندا بلند می شود: «ای اهل محشر چشم های خود را به زیر اندازید که فاطمه وارد محشر می شود ناگهان بی بی دو عالم سوار بر مرکبی از نور و در حلقه فرشتگان وارد می شود.» نوشته اند:« وقتی حضرت در میان صحرای محشر می ایستد همه انتظار دارند بی بی سوار بر ناقه به بهشت برود اما می بینند حضرت از ناقه پیاده می شود و چند پیراهن خونی از جمله پیراهن خونی ابا عبدالله را به دست می گیرد و ناله بر می آورد که خدایا بین من و قاتلین فرزندانم حکم فرما» سپس عرضه می دارد:« خدایا حسنین را به من نشان بده!» و طبق نقلی عرضه می دارد:« خدایا وارد بهشت نمی شوم تا ببینم با فرزندان من چه کردند!» اینجاست که خدای متعال می فرماید:« فاطمه! به قلب قیامت نگاهی بینداز!» نگاه فاطمه بر پیکر بی سر ابا عبد الله و سر غرق به خون حسین می افتد در حالیکه از رگهای بریده خون جاری است. اینجاست که فاطمه ناله بر می آورد: «وا ولداه! وا ثمرة فواداه!» و فرشتگان از ناله فاطمه غش می کنند. کامل الزیارات نقل می کند: امام صادق فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت به حساب او رسیدگی می شود قاتل محسن بن علی است و بعد از او قنفذ.» از این روایت معلوم می شود قاتل محسن غیر از قنقذ است زیرا قنفذ طبق روایت دیگر قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها است. می گویند: وقتی مادر باردار است باید خیلی مراقب خودش باشد، زیرا اولین کسی که ضربه می بیند بچه است. لذا محسن آن لحظه ای به شهادت رسید که فاطمه زهرا به پشت در خانه آمد تا دیدند فاطمه پشت در است در را به سینه زهرا زدند، ناله زهرا بلند شد :«یا فضة خذینی» فضه به فریادم برس که محسنم را کشتند. عرضه می داریم: یا صاحب الزمان! اگر اینجا طفل شش ماهه زهرا را نمی کشتند کسی جرئت نمی کرد در کربلا گلوی طفل ابا عبدالله را هدف بگیرد. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص219 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ ... وَ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ جَبْرَئِيلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد. بحار الأنوار؛ ج‏43 ؛ ص219 فَتَنْزَخُ بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا وَ تَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنِي اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِي‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص220 تُحْشَرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّم‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص224 ثُمَّ تَنْزِلُ عَنْ نَجِيبِهَا فَتَأْخُذُ قَمِيصَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع بِيَدِهَا مُضَمَّخاً بِدَمِه‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص226 فَتَقُولِينَ يَا رَبِّ أَرِنِي الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْن‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص222 فَيُقَالُ لَهَا ادْخُلِي الْجَنَّةَ فَتَقُولُ لَا أَدْخُلُ حَتَّى أَعْلَمَ مَا صُنِعَ بِوَلَدِي مِنْ بَعْدِي‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص222 فَيُقَالُ لَهَا انْظُرِي فِي قَلْبِ الْقِيَامَةِ فَتَنْظُرُ إِلَى الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَائِماً وَ لَيْسَ عَلَيْهِ رَأْسٌ فَتَصْرُخُ صَرْخَةً وَ أَصْرُخُ لِصُرَاخِهَا وَ تَصْرُخُ الْمَلَائِكَةُ لِصُرَاخِنَا. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص223 يُمَثَّلُ لِفَاطِمَةَ ع رَأْسُ الْحُسَيْنِ ع مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص226 وَ أَوْدَاجُ الْحُسَيْنِ تَشْخُبُ‏ دَما. ف بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص223 َتَصِيحُ وَا وَلَدَاهْ وَا ثَمَرَةَ فُؤَادَاهْ فَتَصْعَقُ الْمَلَائِكَةُ لِصَيْحَةِ فَاطِمَة. كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص334 َ وَ أَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فِيهِمْ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ ع وَ فِي قَاتِلِهِ ثُمَّ فِي قُنْفُذ. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مجلس هجدهم (بازنشر) 🔸تظلم حضرت زهرا سلام الله علیها در قیامت ششماهه خونین امام حسین علیه السلام بین روضه حضرت علی اصغر با حضرت زهرا فرموده اند در روز قیامت وقتی مردم در عرصه محشر جمع می شوند ندا بلند می شود: «ای اهل محشر چشم های خود را به زیر اندازید که فاطمه وارد محشر می شود ناگهان بی بی دو عالم سوار بر مرکبی از نور و در حلقه فرشتگان وارد می شود.» نوشته اند:« وقتی حضرت در میان صحرای محشر می ایستد همه انتظار دارند بی بی سوار بر ناقه به بهشت برود اما می بینند حضرت از ناقه پیاده می شود و چند پیراهن خونی از جمله پیراهن خونی ابا عبدالله را به دست می گیرد و ناله بر می آورد که خدایا بین من و قاتلین فرزندانم حکم فرما» سپس عرضه می دارد:« خدایا حسنین را به من نشان بده!» و طبق نقلی عرضه می دارد:« خدایا وارد بهشت نمی شوم تا ببینم با فرزندان من چه کردند!» اینجاست که خدای متعال می فرماید:« فاطمه! به قلب قیامت نگاهی بینداز!» نگاه فاطمه بر پیکر بی سر ابا عبد الله و سر غرق به خون حسین می افتد در حالیکه از رگهای بریده خون جاری است. اینجاست که فاطمه ناله بر می آورد: «وا ولداه! وا ثمرة فواداه!» و فرشتگان از ناله فاطمه غش می کنند. کامل الزیارات نقل می کند: امام صادق فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت به حساب او رسیدگی می شود قاتل محسن بن علی است و بعد از او قنفذ.» از این روایت معلوم می شود قاتل محسن غیر از قنقذ است زیرا قنفذ طبق روایت دیگر قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها است. می گویند: وقتی مادر باردار است باید خیلی مراقب خودش باشد، زیرا اولین کسی که ضربه می بیند بچه است. لذا محسن آن لحظه ای به شهادت رسید که فاطمه زهرا به پشت در خانه آمد تا دیدند فاطمه پشت در است در را به سینه زهرا زدند، ناله زهرا بلند شد :«یا فضة خذینی» فضه به فریادم برس که محسنم را کشتند. عرضه می داریم: یا صاحب الزمان! اگر اینجا طفل شش ماهه زهرا را نمی کشتند کسی جرئت نمی کرد در کربلا گلوی طفل ابا عبدالله را هدف بگیرد. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص219 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ ... وَ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ جَبْرَئِيلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد. بحار الأنوار؛ ج‏43 ؛ ص219 فَتَنْزَخُ بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا وَ تَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنِي اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِي‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص220 تُحْشَرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّم‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص224 ثُمَّ تَنْزِلُ عَنْ نَجِيبِهَا فَتَأْخُذُ قَمِيصَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع بِيَدِهَا مُضَمَّخاً بِدَمِه‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص226 فَتَقُولِينَ يَا رَبِّ أَرِنِي الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْن‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص222 فَيُقَالُ لَهَا ادْخُلِي الْجَنَّةَ فَتَقُولُ لَا أَدْخُلُ حَتَّى أَعْلَمَ مَا صُنِعَ بِوَلَدِي مِنْ بَعْدِي‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص222 فَيُقَالُ لَهَا انْظُرِي فِي قَلْبِ الْقِيَامَةِ فَتَنْظُرُ إِلَى الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَائِماً وَ لَيْسَ عَلَيْهِ رَأْسٌ فَتَصْرُخُ صَرْخَةً وَ أَصْرُخُ لِصُرَاخِهَا وَ تَصْرُخُ الْمَلَائِكَةُ لِصُرَاخِنَا. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص223 يُمَثَّلُ لِفَاطِمَةَ ع رَأْسُ الْحُسَيْنِ ع مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص226 وَ أَوْدَاجُ الْحُسَيْنِ تَشْخُبُ‏ دَما. ف بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص223 َتَصِيحُ وَا وَلَدَاهْ وَا ثَمَرَةَ فُؤَادَاهْ فَتَصْعَقُ الْمَلَائِكَةُ لِصَيْحَةِ فَاطِمَة. كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص334 َ وَ أَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فِيهِمْ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ ع وَ فِي قَاتِلِهِ ثُمَّ فِي قُنْفُذ. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰مجلس پانزدهم روضه حضرت زهرا (بازنشر) 🔸 جهاد مادرانه رباب زنان در عاشورا رباب و جلوه های مختلف آن در راه خدا حضرت علی اصغر با استفاده از آیات قرآن بین روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت زهرا در زیارت امین الله خطاب به اهل بیت عرضه می داریم: «أشهد أنّك جاهَدتَ‏ في‏ اللَّه‏ حقَّ جِهاده‏» بالاترین جلوه «جهاد» آنجاست که انسان از ارزشمندترین دارایی خود بگذرد که فرمود: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» در بین همه دلبستگی های انسان، محبت به فرزند جلوه دیگری دارد و باز در اینجا محبت مادر باردار به جنین و محبت مادر به شیرخوار خود قصه دیگری است شاهد این معنا آیات قرآن است که در وصف سختی های قیامت می فرماید:«مصیبت قیامت چنان سنگین است که مادر شیرخوار نیز طفل خود را رها می کند.» این یعنی دلبستگی مادر به شیرخوار خود از همه محبت ها بالاتر است. همچنانکه خدای متعال فرزند را در چند جای قرآن نور چشم مادر دانسته است، چشم که از حیاتی ترین اعضای بدن انسان است را تمثیل اوج محبت گرفته اند. خدای متعال می فرماید:«شیرخوار مادر موسی را به او بازگرداندیم تا چشم او روشن شود» اما دو مادر بودند که در عرصه جهاد برای دفاع از امام فرزند خود را فدا کردند: اول از همه مادر سادات بود که بین در و دیوار محسن ششماهه را فدا کرد اما عجیب اینجاست که نقل نشده است زهرای مرضیه اینجا نفرین کرده باشد، بلکه نوشته اند حضرت هر طور بود خود را به مسجد مدینه رساند. تا بی بی دو عالم دید جان امیرالمومنین در خطر است ناله برداشت: مردم! به خدا من نزد خدا از ناقه صالح کمتر نیستم و این فرزندان من نیز از فصیل و شیرخوار ناقه کمتر نیستند اگر علی را رها نکنید لباس خود را چاک می زنم و به درگاه خدا نفرینتان می کنم! دومین مادر نیز در عصر عاشورا خانم حضرت رباب بود اما رباب نیز در مدرسه فاطمه درس وفا گرفته بود. نوشته اند در مجلس ابن زیاد تا نگاهش به سر مقدس ابا عبدالله افتاد با اینکه شاید سر علی اصغر نیز در مجلس بود اما دیدند رباب به نزد رأس مقدس سیدالشهدا رفت و سر را در آغوش گرفت و فریاد بر آورد حسین جان هرگز تو را فراموش نمی کنم :«واحسینا فلا نسیت حسیناً» همچنین نوشته اند رباب تا آخر عمر زیر سایه نمی رفت و چنین نوحه ای سرود: إنّ الّذي كان نوراً يُستضاء به‏ بكربلاء قتيلٌ غير مدفونِ ‏ اگرچه ننوشته اند رباب روز عاشورا نفرین کرده باشد اما گاهی محبت پدر نیز کمتر از محبت مادر نیست خصوصا اگر قلب رحمة الله الواسعة باشد، نوشته اند: تا تیر به گلوی علی اصابت کرد، «اندکی دست و پا زد و جان داد» «فاضطرب و مات» چرا می گویم اندکی دست و پا زد؟ زیرا در این بدن نحیف دیگر جانی نمانده بود که دست و پایی بزند، اینجا بود که حسین علیه السلام که گویا بزرگترین معجزه و سند حقانیت انقلاب او را به شهادت رسانده باشند شاید به یاد نفرین مادر در مسجد مدینه افتاد و فرمود:«خدایا فرزند من از شیرخوار ناقه صالح کمتر نباشد!» الغارات (ط - الحديثة) ؛ ج‏2 ؛ ص847. سوره آل عمران، 92. سوره حج، 2، يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ‏ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ سوره طه، 40، فَرَجَعْناكَ‏ إِلى‏ أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ عیاشی ج2 ص67، البرهان ج2 ص710. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏6 ؛ ص60 به نقل از تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی،« إنّ الرّباب زوجة الحسين أخذت الرّأس‏، و وضعته في حجرها، و قبّلته‏» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏7 ؛ ص311 به نقل از تاریخ ابن عساکر و کامل ابن اثیر، «وعاشت بعده سنة لم يظلّها سقفُ بيتٍ حتّى بليت وماتت كمداً.» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏7 ؛ ص310 به نقل از اغانی ابوالفرج اصفهانی. المجدی ص 91. مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏4 ؛ ص109 لَا يَكُونُ أَهْوَنَ عَلَيْكَ‏ مِنْ‏ فَصِيل‏. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته پانزدهم: اصابت تیر به گلوی سید الشهدا قتلگاه بین روضه حضرت علی اصغر با گودال قتلگاه ایوب غنوی نوشته اند رسول خدا در رویا به اباعبدالله فرمود:«ای نور چشم من حسین جان! به سمت عراق برو که خدای متعال اراده کرده است تو را کشته و آغشته در خون ببیند. (فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك) » گویا اباعبدالله می خواست در این بزرگترین صحنه ابتلای بنی آدم خود را آن چنان که حق متعال اراده کرده بود آراسته کند که امام زمان عرضه می دارد :«السلام علی المغسل بدم الجراح» این تعبیر آغشته به خون بودن در چند جای مقتل آمده است: اول در لحظه ای که سیدالشهدا علی اصغر را به عقب میدان آورد قبل از اینکه بر پیکر علی نماز بخواند نوشته اند اول علی را با خون خود آغشته کرد: «رَمَّلَه بِِدَمِه» یا در نقل دیگر:«جَعَلَ یُلَطِّخُه بِدَمِه» دومین جا لحظه ای بود که تیر سه شعبه به قلب سیدالشهدا اصابت کرد نوشته اند خون مانند ناودان از سینه حسین جاری شد. حضرت دست برد زیر این خون ها و سر و محاسن خود را با خون قلب خود آغشته کرد و فرمود می خواهم این گونه با رسول خدا ملاقات کنم. اما یکی از صحنه های کمتر گفته شده روز عاشورا صحنه ای است که سید الشهدا در گودی قتلگاه افتاده بود شخصی به نام ابو ایوب غنوی با تیری مسموم گلوی مطهر سیدالشهدا را هدف گرفت، آنچه خیلی جانسوز است این است که حضرت بعد از اصابت تیر به گلو، صدای خود را در گلو جمع کرد و ندا داد: «بِسْمِ اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ هَذَا قَتِيلٌ‏ فِي رِضَا اللَّهِ» . آیت الله سعادت پرور می فرماید: گويا حضرت با اين جمله خبر مى‏دهند كه شهادت‏شان به واسطه‏ى اين تير مسموم خواهد بود، و اگر جز اين تير، هيچ زخم ديگرى هم نباشد، كشته خواهند شد؛ زيرا در هيچ جاى ديگرى اين كلام را نفرمودند. ‏ بی سبب نیست هنگامی که زینب کبری به کنار گودی قتلگاه رسید، فریاد برآورد:« يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل‏ بالدماء، مقطّع الاعضاء» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏2 ؛ ص106 به نقل از ینابیع المودة قندوزی، «إنّ جدّي صلّى اللّه عليه و اله و سلّم أتاني بعد ما فارقتك و أنا نائم، فضمّني إلى صدره و قبّل ما بين عينيّ و قال لي: «يا حسين يا قرة عيني اخرج إلى العراق فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك». شبیه به این نقل در لهوف آمده است:« َ فَقَالَ يَا حُسَيْنُ ع اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ‏ قَتِيلا» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص65 تسلية المجالس و زينة المجالس (مقتل الحسين عليه السلام) ؛ ج‏2 ؛ ص320 «فوقف صلوات اللّه عليه يستريح ساعة و قد ضعف عن القتال، فبينا هو واقف إذ أتاه حجر فوقع على جبهته، فأخذ الثوب‏ ليمسح الدم عن وجهه فأتاه سهم محدّد مسموم، له‏ ثلاث‏ شعب‏، فوقع السهم في صدره‏ [قلبه]، فقال الحسين عليه السلام: بسم اللّه، و باللّه، و على ملّة رسول اللّه، و رفع رأسه إلى السماء و قال: إلهي إنّك تعلم أنّهم يقتلون رجلا ليس على وجه الأرض ابن نبيّ غيره، ثمّ أخذ السهم فأخرجه من قفاه فانبعث الدم كالميزاب، فوضع يده على ‏الجرح، فلما امتلأت [دما] رمى به إلى السماء، فما رجع من ذلك الدم قطرة، و ما عرفت الحمرة في السماء حتى رمى الحسين عليه السلام بدمه إلى السماء، ثمّ وضع يده ثانيا، فلمّا امتلأت لطّخ بها رأسه و لحيته، و قال: هكذا أكون حتى ألقى جدّي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و أنا مخضوب بدمي، و أقول: يا رسول اللّه، قتلني فلان و فلان.» همچنین در هنگام تیر زدن سنان به گلوی سیدالشهدا نیز حضرت چنین رفتار کرد:« ثُمَّ رَمَاهُ سِنَانٌ أَيْضاً بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِي نَحْرِهِ فَسَقَطَ ع وَ جَلَسَ قَاعِداً فَنَزَعَ السَّهْمَ مِنْ نَحْرِهِ وَ قَرَنَ كَفَّيْهِ جَمِيعاً فَكُلَّمَا امْتَلَأَتَا مِنْ دِمَائِهِ خَضَّبَ بِهِمَا رَأْسَهُ وَ لِحْيَتَهُ وَ هُوَ يَقُولُ هَكَذَا أَلْقَى اللَّهَ مُخَضَّباً بِدَمِي مَغْصُوباً عَلَيَّ حَقِّي» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص125 مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏4 ؛ ص111. فروغ شهادت ص180 وقعة الطف ؛ ؛ ص259قال قرّة بن قيس التميمي: لا أنسى زينب ابنة فاطمة حين مرّت بأخيها الحسين [عليه السّلام‏] صريعا، و هي تقول: يا محمداه! يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل‏ بالدماء، مقطّع الاعضاء، يا محمداه! و بناتك سبايا، و ذريّتك مقتلة تسغى عليها الصّبا! فأبكت و اللّه كل‏ عدوّ و صديق!
🔸 خونین امام حسین علیه السلام بین روضه حضرت علی اصغر با حضرت زهرا فرموده اند در روز قیامت وقتی مردم در عرصه محشر جمع می شوند ندا بلند می شود: «ای اهل محشر چشم های خود را به زیر اندازید که فاطمه وارد محشر می شود ناگهان بی بی دو عالم سوار بر مرکبی از نور و در حلقه فرشتگان وارد می شود.» نوشته اند:« وقتی حضرت در میان صحرای محشر می ایستد همه انتظار دارند بی بی سوار بر ناقه به بهشت برود اما می بینند حضرت از ناقه پیاده می شود و چند پیراهن خونی از جمله پیراهن خونی ابا عبدالله را به دست می گیرد و ناله بر می آورد که خدایا بین من و قاتلین فرزندانم حکم فرما» سپس عرضه می دارد:« خدایا حسنین را به من نشان بده!» و طبق نقلی عرضه می دارد:« خدایا وارد بهشت نمی شوم تا ببینم با فرزندان من چه کردند!» اینجاست که خدای متعال می فرماید:« فاطمه! به قلب قیامت نگاهی بینداز!» نگاه فاطمه بر پیکر بی سر ابا عبد الله و سر غرق به خون حسین می افتد در حالیکه از رگهای بریده خون جاری است. اینجاست که فاطمه ناله بر می آورد: «وا ولداه! وا ثمرة فواداه!» و فرشتگان از ناله فاطمه غش می کنند. کامل الزیارات نقل می کند: امام صادق فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت به حساب او رسیدگی می شود قاتل محسن بن علی است و بعد از او قنفذ.» از این روایت معلوم می شود قاتل محسن غیر از قنقذ است زیرا قنفذ طبق روایت دیگر قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها است. می گویند: وقتی مادر باردار است باید خیلی مراقب خودش باشد، زیرا اولین کسی که ضربه می بیند بچه است. لذا محسن آن لحظه ای به شهادت رسید که فاطمه زهرا به پشت در خانه آمد تا دیدند فاطمه پشت در است در را به سینه زهرا زدند، ناله زهرا بلند شد :«یا فضة خذینی» فضه به فریادم برس که محسنم را کشتند. عرضه می داریم: یا صاحب الزمان! اگر اینجا طفل شش ماهه زهرا را نمی کشتند کسی جرئت نمی کرد در کربلا گلوی طفل ابا عبدالله را هدف بگیرد.
🔸تظلم حضرت زهرا سلام الله علیها در قیامت خونین امام حسین علیه السلام بین روضه حضرت علی اصغر با حضرت زهرا فرموده اند در روز قیامت وقتی مردم در عرصه محشر جمع می شوند ندا بلند می شود: «ای اهل محشر چشم های خود را به زیر اندازید که فاطمه وارد محشر می شود ناگهان بی بی دو عالم سوار بر مرکبی از نور و در حلقه فرشتگان وارد می شود.» نوشته اند:« وقتی حضرت در میان صحرای محشر می ایستد همه انتظار دارند بی بی سوار بر ناقه به بهشت برود اما می بینند حضرت از ناقه پیاده می شود ... 🔴در نقل امالی «تزجُّ بنفسها» و در روضة الواعظین «تزخُّ» دارد که هر دو به معنای انداختن و پرتاب کردن است یعنی بی بی خود را از ناقه می اندازد ... و چند پیراهن خونی از جمله پیراهن خونی ابا عبدالله را به دست می گیرد و ناله بر می آورد که خدایا بین من و قاتلین فرزندانم حکم فرما» سپس عرضه می دارد:« خدایا حسنین را به من نشان بده!» و طبق نقلی عرضه می دارد:« خدایا وارد بهشت نمی شوم تا ببینم با فرزندان من چه کردند!» اینجاست که خدای متعال می فرماید:« فاطمه! به قلب قیامت نگاهی بینداز!» نگاه فاطمه بر پیکر بی سر ابا عبد الله و سر غرق به خون حسین می افتد در حالیکه از رگهای بریده خون جاری است. اینجاست که فاطمه ناله بر می آورد: «وا ولداه! وا ثمرة فواداه!» و فرشتگان از ناله فاطمه غش می کنند. کامل الزیارات نقل می کند: امام صادق فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت به حساب او رسیدگی می شود قاتل محسن بن علی است و بعد از او قنفذ.» از این روایت معلوم می شود قاتل محسن غیر از قنقذ است زیرا قنفذ طبق روایت دیگر قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها است. می گویند: وقتی مادر باردار است باید خیلی مراقب خودش باشد، زیرا اولین کسی که ضربه می بیند بچه است. لذا محسن آن لحظه ای به شهادت رسید که فاطمه زهرا به پشت در خانه آمد تا دیدند فاطمه پشت در است در را به سینه زهرا زدند، ناله زهرا بلند شد :«یا فضة خذینی» فضه به فریادم برس که محسنم را کشتند. عرضه می داریم: یا صاحب الزمان! اگر اینجا طفل شش ماهه زهرا را نمی کشتند کسی جرئت نمی کرد در کربلا گلوی طفل ابا عبدالله را هدف بگیرد. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص219 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ ... وَ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ جَبْرَئِيلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد. بحار الأنوار؛ ج‏43 ؛ ص219 فَتَنْزَخُ بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا وَ تَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنِي اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِي‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص220 تُحْشَرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّم‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص224 ثُمَّ تَنْزِلُ عَنْ نَجِيبِهَا فَتَأْخُذُ قَمِيصَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع بِيَدِهَا مُضَمَّخاً بِدَمِه‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص226 فَتَقُولِينَ يَا رَبِّ أَرِنِي الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْن‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص222 فَيُقَالُ لَهَا ادْخُلِي الْجَنَّةَ فَتَقُولُ لَا أَدْخُلُ حَتَّى أَعْلَمَ مَا صُنِعَ بِوَلَدِي مِنْ بَعْدِي‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص222 فَيُقَالُ لَهَا انْظُرِي فِي قَلْبِ الْقِيَامَةِ فَتَنْظُرُ إِلَى الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَائِماً وَ لَيْسَ عَلَيْهِ رَأْسٌ فَتَصْرُخُ صَرْخَةً وَ أَصْرُخُ لِصُرَاخِهَا وَ تَصْرُخُ الْمَلَائِكَةُ لِصُرَاخِنَا. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص223 يُمَثَّلُ لِفَاطِمَةَ ع رَأْسُ الْحُسَيْنِ ع مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص226 وَ أَوْدَاجُ الْحُسَيْنِ تَشْخُبُ‏ دَما. ف بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص223 َتَصِيحُ وَا وَلَدَاهْ وَا ثَمَرَةَ فُؤَادَاهْ فَتَصْعَقُ الْمَلَائِكَةُ لِصَيْحَةِ فَاطِمَة. كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص334 َ وَ أَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فِيهِمْ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ ع وَ فِي قَاتِلِهِ ثُمَّ فِي قُنْفُذ. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub