همسایه! همسایه! من خَرَم! که دراین شهر مانده ام!!! تقصیر از تو نیست، اگر قهر مانده ام! هر کس که عقل داشت از این معرکه گریخت! هالو، سبک سَرم! که در این شهر مانده ام سوزانده ام «غرور جوانی» به مجمرش! نک در نشیب حوصلهٔ دهر مانده ام «دریای سرنوشت»به«نوگیسه گان» رسید! من در«کف» کرامت یک «نهر» مانده ام!! چون مردمان «برده» فقط زجر می کشم در امتداد قی زدن زهر، مانده ام....🤢 سیدعلی اصغرموسوی قم المقدسه بهمن ۱۴۰۲ 🖋️📚🍂🍁