eitaa logo
مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
32 دنبال‌کننده
639 عکس
232 ویدیو
17 فایل
هوالجمیل،کانال مؤسسه فرهنگی،هنری(سرشت عشق ابد)"سَعا"،فعالیت درزمینه تالیف و تدوین پژوهش های ادبی،هنری،رسانه ای واجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
غروب آدینه بی تو در شکیبایی، این غروب هم بگذشت مثل صبح رویایی، این غروب هم بگذشت من تمام غربت را،سینه سینه نالیدم گر چه در شکیبایی، این غروب هم بگذشت شوق پا به پا گشتن، چشم ها به هم سایید کی بگو که می آیی، این غروب هم بگذشت ؟ جاده ها غبارآلود، آسمان دل ابری وای من به تنهایی، این غروب هم بگذشت * روی موج اندوهم، انتظار آرامید آی مرغ دریایی، این غروب هم بگذشت ! قطعه قطعه، می آیند بر لبم غزل هایم این چنین تماشایی، این غروب هم بگذشت مکتب شعر امامیه سید علی اصغرموسوی روستای چهارحد /ساوه/ ١٣٨٠ https://eitaa.com/saa_institute
گناه نجیب🍎 بسته بر گردن مرا، وقتی طنابی از شکیب ! کی فریبد چشم من را رنگ عنابی سیب ؟ مخمل ممنوعه را فرموده بی تابی کند ! نبض چشمان مرا، اما از آن داده نهیب ای جمالت دائما مستغنی از فقرصفات عشق تو پاک و نگاهت برگناه من نجیب * می فریبد سیب سرخ گونه های مشرقی ش باز می فرمایی ام : پرهیز کن از آن فریب ! دل شده هرجا مقصر، بس که لرزیده مدام دل شده حتی هراسان از تماشای رقیب می رود از دست می دانم، شبی این اعتبار! دست هایم در قنوت و برلبم : " امن یجیب" بازکن از گردنم این ریسمان کهنه را تا برقصم درسماعی عاشقانه ، بی شکیب بس که حرمان استخوان ها را فشرده لای زخم می نمایاند به من ، آیینه شکلم را عجیب ! نوبت بی رنگی ام را کی نشانم می دهید؟ تا رها گردم از این غربت، ازاین جسم غریب *** با "سعا" یک کم مدارا کن ، عزیز بی نشان بسته بر پیشانی از عشق تو، عمری " یا حبیب"! 🌹یا حبیب من لا حبیب له🌹 سید علی اصغر موسوی قم – عصر پنجشنبه 29 آذر1397 @saapoem
یک‌پارچه تحسین باش🌹 شاهین توازن را ،آیینۀ توزین باش کفو قَدَر ابرو با گیسوی پُرچین باش با سایۀ خود حتی در حال خرامیدن یک جفت قرین باهم، در نوبت تمکین باش هک می شود افکارت با عشق دیجیتالت! جای مدل گوشی، یک ذره خدابین باش مشغول چتی دائم، افسوس نمی بینی! با عینک خود صادق، در صفحۀ تمرین باش همواره طمع با تو، در نقش کسی گوید: آسوده دل از فردا، با آن یکی و این باش ! تا بود و نبودت را، شُست از کف و با خود برد با قهقهه می گوید: دنبال هم آیین باش! * خنیاگر شب هایم، در آن سوی کیهان ها نزدیک تر از زهره، یا خوشۀ پروین باش * چشمان «سعا» مانده در حسرت دیدارت! مدّ الف قامت در مصرع پایین باش: من حرف فقط بودم، در معجم گیسویت گفتی که: بیا با من، آقای مضامین باش! امروز چرا حتی در قافیه می لنگی؟ پرگار نفس هایم، در دایرۀ دین باش!🍎 سیدعلی اصغرموسوی قم -5دیماه 1397 @saapoem 💐💐💐
بال تیرخورده!🌹🦅 پر ببینی جام عشق ارغوان را یا تَهی کم نخواهدشد به طعنه جایگاه فرّهی! بی جهت مجنون نمیگویم دلم را،چونکه هست خارج از ظرفیتش،مفتون ذوق همرهی چشم اگر هرگز نمی بندم از آن چشمان سبز! می دهی گهگاه دل را در تماشا آگهی گرچه باسعدی وحافظ گرم درسم،سال هاست! دوست دارم شیوه رقص غزل های «رهی» می دهد هردم شکیبم آرزوی دیدنت باز فردا نام من را ناشکیبا می نهی! می شود آیا بپرسم: ارتفاع عشق چیست؟ آی شیرازی ترین آیینه از سرو سَهی! لانهٔ سیمرغ می جویم به قاف عشق و تو - منطق الطیر قضایش را نشانم می دهی؟ ترجمان عشق بودن در بسیط خاک چیست؟ « دربساط نکته دانان» انبساط ابلهی؟! با من از چشمی بگو،خشکیده در وی انتظار! با من از دردی بگو ،پیچیده در هر ناگهی! ««»» هرچه پرسیدم،فقط،شعر«سعا»راخواندو گفت: عشق شد آخر به« بال تیر خورده» منتهی !🦅🌹 سید علی اصغر موسوی قم - ۲۶ آبان۱۳۹۹ @saapoem @saapoem110 @saapoem1400 ✍️🍎
📜قطرهٔ عدم فارغ از دریا، به صد آتشفشان نزدیک تر ذات ققنوسم، به قاموس بیان نزدیک تر! ترجمان هستِ هستی، با هبوط زندگی در عدم جاری، به گرداب زمان نزدیک تر قطره ام! پیدای گم، در پیش چشم کهکشان بی نشان های عدم را از نشان نزدیک تر قطره ام، گاهی حباب و گاه تندیس حیات! جمع در من شد جهان، از جسم و جان نزدیک تر آینه حتی مرا در ترجمان بُهت خویش می نشاند در نگاه از کهکشان نزدیک تر! قطره ام، کشف و شهودم صرف مروارید شد! بر مَدارات وجودم، لامکان نزدیک تر خاک هم مثل صدف، در اشتها چون اژدهاست! وقت بلعیدن گلویش، از دهان نزدیک تر! قطره ام،حسرت نگارم در کویر عقل و عشق تشنگان را آشنا، از همزبان نزدیک تر! جاروجنجال جهان جمع است در جادوی من! شد«سعا» هم با طلسم از همرهان نزدیک تر؟!✅ سیدعلی اصغرموسوی ۲۲شهریور۱۴۰۱ @saapoem
هوالحکیم ✅ «دکتر» نیستم! از همین دیباچه گویم در تحجّر نیستم خرقه‌دار بی‌ریا، اهل تظاهر نیستم! روزگاری را که در آن، زندگی جز مرگ نیست! حسرت‌آرای تکثّر در" تکاثر" نیستم جاری جوّ شهودم، آسمان‌پوی عروج خالی از پَر گرچه، اما از هوا پُر نیستم کاش می فهمیدی‌ام وقتی به تمکین قفس - ادعا کردم که در بند عناصر نیستم! سال‌ها در کوچه‌های مردمان دُم‌پرست دَم‌به‌دَم در خویش نالیدم که اُشتر نیستم! بار کوهان داشتن تقبیح درک جوهر است درس شمشیرم به دوران، گر بهادر نیستم! واژه واژه دهخدای رمز و راز حکمت‌ام شرمگین از چامگان یا که تشاعر نیستم "حافظ"و"سعدی"منم، درعصر تلقیح شعور وارث "شعر" م، ادیبم، گرچه"دکتر"نیستم! حق حقم، پیرو حقم، به"حق"ملحق که من با "علی" پیوند حق را جز تواتر نیستم عمر خود را صرف مدح دودمانش کرده‌ام با کسی جز دشمنانش، در تنافر نیستم نه طمع بر سلسبیل و نه به رضوان پای بند! نوکر محض «علی»، در توبه چون حُرّ نیستم گرچه تندیس گناهم، باکم از دوزخ چرا !؟ مرد عشقِ سوختن، اما تباشُر نیستم می‌پسندد، می‌پسندد، حق مطلق چون خداست می‌دهد، یا می‌ستاند! اهل غُرغُر نیستم با«سعا»دیروزمی‌گفتم که"قم"یادتو نیست؟! در پی اثبات حرفم با تلنگر نیستم یا به نوعی با کسی از اهل بازار سخن در جدل یا بحث یا نقد و تهاتر نیستم! آشکارا در شکیب از رنج‌های بی‌شمار با غزل‌ها سرخوشم، لنگِ تفاخر نیستم سیدعلی اصغرموسوی قم - ٢۵ آبان ١۴٠٣ @saapoem https://eitaa.com/saapoem https://eitaa.com/saa_institute
ببر پیر🐅 :: ببر پیر درخلوت سایه‌ها شرمندهٔ هیچ چشمهٔ گِل آلودی نیست- اگر قامت نردبانی اش بازتابی نداشت! بگذار سردرِ سلطان سراها را تندیس سرد «شیر» ها پرکند! گرمای پنجه های خونریزِ «ببر» هنوز هم با تمام پیری اش بربلندای قاف می درخشد! گوشه گیری خواری نیست! خارها سلاطین بیابان ها هستند با سایه های اندکشان! سوختن را بهانه افروختن کن تا بشنوندت! جایی که ببر ها سایه نشینان سکوت جنگل اند!!! 🐅 سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ استادسیدعلی اصغر موسوی
جبرقافیه📜 حاکمیت گردنش چون که کُلفت است و قوی لاجرم باید که حرف زور او را بشنوی! قافیه چون من برای خویشتن، خود دشمن است وقتی از دنیا ندارد بهره چون رِدف و رَوی! در غزل شانسی ندیدم با شکوه گوهرش کی فریبد چشم سبزی را طناب مثنوی! اُشترا، هرگز ندانستی به خارستان چرا؟! واعظ از ترس خدا گوید، کند خود را قوی "غایَة المَطلوب"تو وَهم است در"فصل الحُصول" نیم قرن است، اینکه دنبال رسیدن می‌دوی! دور بایدمی‌شدی اززندگی،زن،عشق وحال مثل مردی مرده در آیین سرد مانوی! نق نزن دیگر،ببین تاحضرت حاکم چه گفت: اینکه باید می‌شدی،"أَصبِر عَلی" شاید شوی! موعظه کم کن که ایمان رفت بارندان دهر شد هدایت بس که دستاویز قوم هادوی! عمرشدنزدیک شصت ودر"سعا" شوری ندید! نوبت عیشم که شدگفتند :پس کی می‌روی؟! 📜✍️ سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ١۴ مرداد ١۴٠٣ @saapoem
هوالعزیز وارث الحق وارث الحق در زمین، آیات قرآن را ضمان ترجمان حقِ حق، حق را همیشه ترجمان کهکشان‌ها را تعادل، آسمان‌ها را تبایُن جمع و تفریق جهان را علت و معلول جان "حجت الحق""وارث الحق""ناصر الحق"در زمین " کامل الدین" نور ایمان، صاحب عصر و زمان قبض وبسط وجهدوشوق وعهدووصل و عشق وشور عقل وعدل و رمز وراز و جرح وشرحِ سالکان "منجی"نوع بشر، انسان، عدالت درحقوق " دولت ممدوح قرآن" را وجاهت در بیان بیعت اش محض هدایت، غیبت اش از"امر" هوست هو" هو الله احد"در دولتش جان جهان شارح" توحید"در" ادیان ابراهیمی" است "هادم بنیان شرک"و رسم"تثلیث" و"سه خوان" * ظاهر امر"امامت" را، کریمه در کلام باطن حق "خلافت" را خلیفه در کیان دودمان" آل طاها" را همان دارالامین شاخه "ابن الرضا "را میوهٔ نورالامان دولتش از بدو غیبت تا ابد پاینده باد: "مهدی موعود"" اباصالح" امام انس و جان گرچه امروز از تظاهر پر شده هر محفلی! با ظهورش می‌شود"کشف الحقایق"از نهان هر که در" یَومَ التَغابُن "رو به سویی می‌کند چشم حق بین"سعا" چرخد به سویش هر زمان! مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ٢۵بهمن ١۴٠٣ شب نیمه شعبان ١۴۴۶ *"سه خوان" همان اقنوم" تثلیث"(پدر، پسر، روح القُدُس) در مسیحیت است. @saapoem 💐🌹📚✍️
🖌«نظریه جبرعشق،اختیارانتخاب»📚 سیدعلی اصغر موسوی من نظریه ای دارم به نام«جبرعشق،اختیار انتخاب»ودرآن بااستفاده از بیت مرحوم کمال الدین وحشی بافقی(ره)به این نکته پرداخته ام : اگردردیدهٔ مجنون نشینی به غیرازخوبی لیلی نبینی! »« بنده عشق رادرکنارعالم ادراکی عقل یک شاخصهٔ «دیالکتیک»می بینم ونُمودعشق رابه عنوان یک «تعّیُن»بسته به عوالم صفاتی «جمال وجلال وکمال»می دانم! «عشق»شایددر وجود«ذی الجود ذی الوجودحضرت حق جلّ جلاله الشريف» یک «جوهر بالذات» باشد؛امادربین مخلوقات «عرضی» است،نه«ذاتی»! به همین خاطرعرفاهرکدام به سهم ادراک وبصیرت آن رامتعلق به صفتی دانسته ویاتوصیف اش کرده اند. برخی ازشاعران همچون جناب مولوی بلخی(ره)عشق راباخصلت «جلالی»(خونریزوجبّار)معرفی کرده اندوبرخی نیز(البته بسیاری) با خصوصیات«جمالی»آن راطنّازو عشوه گرتوصیف کرده اند. و اندکی ازشاعران«کامل»نیز عشق رادروجوه«صفات کمالیه»به تصویر کشیده اندکه مرتبهٔ کمال در عشق، مرتبه ای علوی وغیرقابل درک وفهم ووصف برای «ناپختگان» وادی معرفت است! وپختگان معرفت رااندیشه هماره چنین است که: گه دلم درپیش تو،گه پیش اوست روکه دریک دل نمی گنجد،دو دوست! @saapoem 🍎🌹✅
✍غزل پرنیان قدم🦋 اگر سرکشی می کنم کوچه های عدم را به جلوه در آورده ام «پرنیان قدم» را چنان مستم ازخواهش چشم دلجوی ساقی که سر می کشم جور جام سم آگین جم را برقص آور ای دلربا، نبض خاموش جانم! که در جنبش آرم به خنیای خود اهل غم را به هرتهمت از پیری ام، قصه ای برزبان هاست جوان کن، به دستم بده، ذوالفقار دو دَم را! به عطری که گیسوی تو نذر آیینه ها کرد ببین در کفم اشتیاق و شهود قلم را. رها شد «سعا» در زوایای رؤیای عشقت اگر می کند سرکشی، کوچه‌های عدم را! ✅📚 سیدعلی اصغرموسوی قم - ۵ اسفند۱۳۹۶ @saapoem Https//:t.me/saapoem
بسم الله الرحمن الرحیم «بقیة اللّه» 🌹 جز نور، دلیل نور آیا در منزلت جواب ناب است؟ کتمان امامت «تشیع»،کتمان حقیقت«کتاب» است گر هست خدا به نور مشهور، دنبالۀ نور پس کیانند؟! تفسیر همین«بقية اللّه» برشائبه هایتان جواب است! فرموده اگراطاعت ازحق،ازحق«رسول و آل»هم هست! تک واژۀ آیۀ«اولی الأمر»، برکام ضمیرِ تشنه آب است بس تشنۀ عشق حق،تو بنگر:«سلمان» به ارادتی علی‌خواه! «بوذر»به دفاعِ حق مولا، «مَقداد»که سِرّ عشق ناب است! «میثم»که به مسلخش کشاندند،هم«هانی»و«حُجر»و«ابن مسعود» آیینۀ هر کدام در دست، پرتوگر عشق «بوتراب» است یاد «حسن و حسین»بودن، یعنی که رسیده ای به طٰهٓ(ص) برلب بنشان سلام زهرا(س)،آداب ادب به آن جناب است فرمود:«کتاب وعترتم»را، همچون دو «امانت مقدس» دادم به شماکه درحقیقت،مصداق صواب وهم ثواب است در آیۀ آشنای«تطهیر» ، آیینۀ نور در تجلّیٰ ست در سوره«هود»و«کوثر»و«دهر»، تصویر دلیل، بی نقاب است! بر دفتر فرش بی توسّل، همواره«سعا» نخوان دعا را ! زیرا که دعا به اذنِ آنان، در محضر عرش، مستجاب است 🌴 سیدعلی اصغرموسوی مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران 📚 قم- خرداد۱۳۹۹ ۲۷ رمضان ۱۴۴۱ @saapoem