••🌙 ✒️...
ساعت دونیم شب بود که اول جواد دفتر و کتاب درسی را پرت کرد گوشهای و به ثانیه خوابش برد، بعد هم آرشام.
مصطفی اما موبایلش را برداشت که به مهدوی پیام دهد:
- سلام. میدونم که بد موقع است اما راستش ادب در عبادت شده برای من یه سوال ریشهای!
کمی صفحه را نگاه کرد و چون جوابی نیامد خوابید! میدانست که جواب مهدوی شاید این باشه که خودت برو بگرد، بخوان، بدان.
اما خب تیری بود در تاریکی که وقتی پدر برای سحری بیدارشان کرد جواب مهدوی خوشحالش کرد:
- سلام. اول یه ابراز خوشحالی کنم که هوای دوستات رو داری؛ خدا زمین و هواتو به بهترین شکل پیش ببره.
جواب سوالت هم پسرجان خودت باید میگشتی ولی مجبورم.
یکی اینکه آدم با ادب کار بینقص ارائه میده، چون برای صاحب کار ارزش و جایگاه قائله!
عبادت رو هم صحیح و بینقص انجام میده، بعد هم این عبادتش یا حتی کارش رو زیبا کاری میکنه. به قول خودتون؛ قشنگ و راضی!
مثل اینکه قرآن رو بخونی، با وضو و صوت قشنگ بخونی!
بعدش هم تداوم داره روح عمل؛ من و تو نماز میخونیم، خیلی خب اگر بعد از نماز تواضع و خشوعمون توی روال زندگیمون هم جریان داشته باشه عالی میشه!
مثلا وقتی میری عزا، لباس مشکی میپوشی، نمیخندی، شیطنت نمیکنی، یعنی حواست به عمل و زندگیت هست! آخرش هم با عبادتت غرور نمیاد سراغت! منت نمیذاری! توقع نداری!
ولی خب کنار همهٔ اینا خودتی که باید اهل همت باشی مصطفی!
صبح خواب نمونی!
#حالا_راه |
#سحر_بیستوچهارم
@SAHELEROMAN