✳️ جد پيامبر صلى الله عليه و آله‏ قسمت اول 🔴 عمروالعلا كه مردى بذول و بزرگ و متشخّص بود، پس از عبد مناف به سيادت خاندان قريش رسيد و چون مهمان بسيار مى‏پذيرفت و شتر بسيار به خاطر پذيرايى از مهمان نحر مى‏كرد و با اين ترتيب قهراً بر سفره مهمانى‏اش استخوان بسيار شكسته مى‏شد به «هاشم» لقب يافت. و چون از اين جهان به جهان ديگر رخت بر بست مقام سيادت قريش و حفظ خانه كعبه و سقايت حاجّ به رشيدترين فرزندانش كه به عبدالمطّلب معروف شده بود رسيد. عبدالمطّلب در ميان قريش شخصيّت و عنوان بسيار درخشانى به دست آورد تا آن جا كه با هيچ يك از گذشتگان خود طرف مقايسه و نسبت نبود. «از افتخارات عبدالمطّلب موارد زير را مى‏توان ياد كرد: 1- وصى و جانشين پدرى همچون هاشم بود و مى‏توانست مفاخر و مكارم او را در ميان عرب حفظ كند، توانست مهمانخانه عمومى وى را نگاه بدارد و از مهمانان پدرش كه به شمار نمى‏آمدند پذيرايى كند و حتّى بر سنّت سنيّه پدرش به مرغان هوا و جانوران بيابان از سفره عام خويش بهره‏ها برساند. عادت هاشم اين بود كه همه روزه شترى نحر مى‏كرد و بر روى كوههاى مكّه مى‏گذاشت تا وحش و طيور از اين نعمت بهره‏مند شوند. عبدالمطّلب هم اين روش را تا زنده بود از دست نداد. 2- عبدالمطّلب درنتيجه كند و كاوى كه خود و پسر بزرگش حارث در مكّه به عمل آورد، چاه زمزم را از نو باز يافت و آب سرشارش را پس از سال‏ها پنهانى آشكار ساخت تا مردم مكّه و طوايفى كه به خاطر زيارت كعبه از دور و نزديك به مكّه مى‏آيند تشنه نمانند و طلاهايى را كه در اين كند و كاو به دست آورده بود همه را يكجا، به خانه كعبه هديه كرد. 3- عبدالمطّلب علاوه بر اين همه مفاخر و مآثر، به خدمت پر افتخارى نايل آمد كه نه تنها افتخارات درخشان خويش، شايد هر چه در جهان مباهات و فخريه است همه را تحت الشّعاع قرار داد و آن مقام خدمت‏گزارى نسبت به سيّد البشر و الشّفيع المشفّع فى المحشر محمّد بن عبداللَّه رسول اللَّه صلى الله عليه و آله است. فرزندش تازه عروسى كرده بود كه به قصد تجارت از مكّه روى به يثرب نهاد و در شهر يثرب در جوانى زندگانى را بدرود گفت. در اين هنگام همسر جوانش آمنه بنت وهب حامله بود و اين حمل همان امانت مقدّس بود و همان نور الهى كه مقدّر بود ظلمتكده جهان را روشن سازد. آمنه آن عروس دور از شوهر و دور از مزار همسر، فرزندش را به دنيا آورد و مقام‏ پدرى و خدمت‏گزارى رسول اكرم صلى الله عليه و آله به عهده عبدالمطّلب كه جدّ گرانمايه‏اش بود افتاد، عبدالمطّلب تا زنده بود نواده نازنينش را همچون جان شيرين به آغوش داشت و به هنگام وفات هم جز نام محمّد نامى به زبان نمى‏آورد و جز سفارش و وصيّت در حق محمّد صلى الله عليه و آله وصيّتى به فرزندانش نكرد!! 4- مردم مكّه خواه قريش و خواه ثقيف و هوازن و خواه بطون ديگر از اعراب، بيشتر بت پرست بودند، احياناً در ميانشان مسيحى و يهودى هم ديده مى‏شد، تنها خاندان هاشم به ويژه عبدالمطّلب بود كه به دين ابراهيم خليل مى‏زيست، عقيده‏اش توحيد و عبادتش اطاعت در راه پروردگار يكتا و يگانه بود و اين خود افتخار عظيمى است؛ زيرا خدا پرستيدن در ميان خداپرستان چيزى و خداپرستيدن در ميان بت پرستان چيزى ديگر است. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 108 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2