در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 13 🔴 33- الرقيب‏ حضرت او حفيظ عليم است، از چيزى در جهان هستى چه در نهان و چه در آشكار غفلت ندارد، ملاحظه او ملاحظه ازلى و ابدى است. عبد بايد به اين معنى توجه داشته باشد كه مولايش در هر حال و در هر لحظه مراقب ظاهر و باطن اوست. وَكُنْتَ أنْتَ الرَّقيبَ عَلَىَّ مِنْ وَرائِهِمْ. و خود فراتر از آنها مراقب من بودى. عبد بايد متوجه باشد كه نفس و شيطان دو دشمن خطرناك او هستند و منتظر فرصت كه وى را به چاه غفلت و مخالفت با حضرت دوست در اندازند. توجه به مراقبت حضرت حق، انسان را از شرّ اين دو دشمن در امان مى‏برد. وقتى انسان رقيب بودن مولا را دائماً در لحاظ داشته باشد، از پيروى نفس و شيطان سر باز مى‏زند و با آن دو به عشق حضرت محبوب مخالفت مى‏كند و تمام منافذ و مجارى آنان را به سوى خويش با توجه به رقيب بودن حق سدّ مى‏كند و از اين كه به وسيله اين دو دشمن دچار معصيت و آلودگى شود مى‏گريزد. آخوند ره مى‏فرمايد: «آنچه اين ضعيف از عقل و نقل استفاده نموده‏ام اين است كه اهمّ اشيا از براى طالب قرب، جدّ و سعى تمام در ترك معصيت است. تا اين خدمت را انجام ندهى نه ذكرت، نه فكرت به حال قلبت فايده نخواهد داشت، چرا كه پيشكش و خدمت كردنِ كسى كه با سلطان در عصيان و انكار است بى فايده خواهد بود. پس اى عزيز! چون اين كريم رحيم، زبان تو را مخزن كوه نور، يعنى ذكر اسم شريف قرار داده، بى حيائى است مخزن سلطان را آلوده به نجاست و قاذورات غيبت و دروغ و فحش و اذيّت و غيرها من المعاصى نمودن، مخزن سلطان بايد محلّش پر عطر و گلاب باشد نه نجس مملوّ از قاذورات. و بى شك چون دقّت در مراقبت نكرده‏اى نمى‏دانى كه از جوارح سبعه يعنى گوش و زبان و چشم و دست و پا و بطن و فرج چه معصيت‏ها مى‏كنى و چه آتش‏ها روشن مى‏نمايى و چه فسادها در دين خودت بر پا مى‏كنى و چه زخم‏هاى منكره به سيف و سنان زبانت به قلبت مى‏زنى؛ اگر نكشته باشى بسيار خوب است.» « تذكرة المتقين : 112» ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 33 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2