در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 15 🔴 38- المُهَيْمِن‏ وجود مقدّسش با علم و استيلا و حفظش قائم بر اعمال و ارزاق و آجال عباد است. وجودى كه بر كُنه تمام امور مُشرِف است و تمام ظاهر و باطن در استيلاى اوست و همه بر قدرت حفظ آن جناب تكيه دارند، او را مهيمن مى‏خوانند. عبدى كه بر اسرار و پنهانى‏هاى دلش توجه دارد و بر احوال و اوصافش مستولى است و به طور دائم قيام به امور انسانيّت و مقتضاى وضع دنيا و آخرتش دارد، بالنسبه به موجوديّت خويش مهيمن است و از اين وصف و اسمى كه در رابطه با مولايش مى‏باشد بهره‏ور است. 🔴 39- العزيز او غالب غير مغلوب است، نسبت به چيزى عجز ندارد، قاهر بر كلّ شى‏ء است. وجودى است كه مانند ندارد، تمام موجودات با همه وجودشان محتاج اويند و وصول به كُنه ذاتش مشكل و يا محال است. مؤمن بايد اينچنين باشد، به اين معنا كه در خصوصيّات ايمانى و عملى نظيرش كمتر يافت شود، درگاه لطفش درگاه عرض حاجات نيازمندان باشد و در برابر دشمنان ظاهرى و باطنى شكستى برايش متصوّر نگردد، كه قرآن مجيد مى‏فرمايد: وَلِلّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤمِنينَ» در حالى كه عزت و اقتدار براى خدا و پيامبر او و مؤمنان است. 🔴 40- الجبّار وجود مباركى كه مشيّت و اراده‏اش بر سبيل اجبار در ظاهر و باطن هستى نفوذ دارد و مشيّت احدى از موجودات راه به اراده و خواست او ندارد. قاهرى است كه فوق قهرش چيزى نيست، عظمت و بزرگى و تجبّر و جبروتيّت، فقط و فقط برازنده اوست و بس. احدى از قبضه قدرتش خارج نيست، و چيزى از ميدان جبروتش بيرون نمى‏باشد، موجودات عرصه هستى بخواهند يا نخواهند تكويناً فرمانبر او هستند. در ميان عباد و بندگان هستند كسانى كه از دايره تبعيّت از ديگران فراتر رفته و به درجه عالى متبوعيّت رسيده‏اند، به نحوى كه ديگران به طور قهر و جبر به هيئت و صورت آنان در مى‏آيند، چنانكه خواجه انبيا عليهم السلام فرمود: لَوْ كانَ مُوسى‏ حَيّاً ما وَسِعَهُ إلَّااتِّباعى. اگر موسى عليه السلام زنده بود، چاره‏اى جز پيروى از من در همه امور نداشت. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 37 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2