‏ 2 1 ✳️ امير المؤمنين عليه السلام مى‏فرمايد: سُبْحانَكَ خالِقاً وَ مَعْبُوداً، بِحُسْنِ بَلائِكَ عِنْدَ خَلْقِكَ، خَلَقْتَ داراً، وَ جَعَلْتَ فيها مَأْدُبَةٍ مَشْرَباً و مَطْعَماً وَ ازْواجاً وَ خَدَماً وَ قُصُورَاً وَ انْهاراً وَ زُرُوعاً وَ ثِماراً، ثُمَّ ارْسَلْتَ داعِياً يَدْعُو الَيْها، فَلَا الدّاعِىَ اجابُوا، وَلا فيما رَغَّبْتَ الَيْهِ رَغِبُوا، وَلا الِى‏ ما شَوَّقْتَ الَيْهِ اشْتاقُوا، اقْبَلُوا عَلى‏ جيفَةٍ قَدِ افْتَضَحُوا بِاكْلِها، وَ اصْطَلَحُوا عَلى‏ حُبِّها، وَ مَنْ عَشِقَ شَيْئاً اعْشى‏ بَصَرَهُ، وَ امْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحيحَةٍ، وَ يَسْمَعُ بِاذُنٍ غَيْرِ سَميعَةٍ، قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقْلَهُ، وَ اماتَتِ الدُّنْيا قَلْبَهُ، وَ وَلَّهَتْ عَلَيْها نَفْسَهُ. « نهج البلاغه: خطبه 108.» منزّه آفريدگار و معبود هستى، به نيكويى نعمتت بر بندگان است كه سرايى چون آخرت به وجود آورده‏اى و در آن سفره‏اى قرار داده‏اى داراى‏ آشاميدنى و خوردنى و همسران و خدمتكاران و قصرها و نهرها و زراعت‏ها و ميوه‏ها؛ سپس دعوت كننده‏اى را فرستادى تا مردم را به آن دعوت كند. ولى نه دعوت كننده را پاسخ گفتند و نه در آنچه ترغيب كردى رغبت نمودند و نه به آنچه تشويق فرمودى مشتاق شدند. به سوى مردارى رو كردند كه با خوردنش رسوا شدند و بر عشق به آن سازش نمودند و هر كه عاشق چيزى شود چشمش را كور و دلش را بيمار مى‏كند، آنگاه با چشمى غيرسالم نظر مى‏كند و با گوشى غيرشنوا مى‏شنود، خواهش‏هاى نفسانى عقلش را دريده و دنيا دلش را ميرانده و او را بر امور مادى واله و شيدا نموده است. حضرت درباره رسولان حق مى‏فرمايد: بَعَثَ اللَّهُ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ، وَجَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلى‏ خَلْقِهِ، لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْكِ الْاعْذارِ الَيْهِمْ، فَدَعاهُمْ بِلِسانِ الصِّدْقِ الى‏ سَبيلِ الْحَقِّ. خداوند پيامبرانش را با مخصوص گرداندن آنان به وحى خود به رسالت برانگيخت و آنان را حجّت خود بر بندگانش قرار داد، تا عذرى براى مردم به خاطر بستن راههاى عذر به روى آنان نباشد، پس آنان را با زبان صدق به راه حق دعوت كرد. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 267 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2