11 ‏ 1 ✳️ «آنچه در نظام آفرينش بهره‏اى از هستى دارد، و جنبه وجودى براى او مى‏باشد، آفريده خدا و خير و رحمت است. ولى هر چه نقص است نظير زشتى و نازيبايى جنبه فقدان و عدمى و كمبود و نارسايى داشته كه نتوانسته فيض را از اللَّه دريافت كند. يك اصل است كه اين قبيل نقص ‏ها به خدا برنمى گردد، چون جنبه هستى و وجودى ندارد. در جهان آفرينش يك موجود است، و وجود او در كل نظام هستى خير و رحمت است، كار او كه براى آن كار آفريده شده است خير و رحمت است، چنانكه وجود در نظام خلقت خير و رحمت است. كار شيطان جز و دعوت به بدى نيست، ولى وسوسه و دعوت به بدى براى انسانى كه بايد با نبرد در پيروز شود، خير و رحمت است. اگر گناه در عالم نمى‏بود، اگر دعوت به گناه نمى‏بود، اگر وسوسه به گناه نمى‏بود، فقط و فقط راه صواب بود كه در آن صورت ارج و ارزشى نبود، قهراً اطاعت هم نبود؛ زيرا اطاعت براى آن است كه داعى و انگيزه‏اى ايجاد شود تا انسان ميان راه صواب و گناه، راه معينى را طى كند. اگر راه يك طرفه باشد و راه خلاف بسته باشد جائى براى تكليف و دين باقى نمى‏ماند، لذا آنها كه به گناه راه ندارند، براى آنها تكاليفى از قبيل دين، رسالت، شريعت و مانند آن نيست. براى فرشته‏ ها تكليف نيست، رسالت و دستورالعملى نيست كه با قوانين شرعى و اعتبار شرعى و امر اعتبارى تنظيم شود. چون انسان كمالش از راه افعال اختيارى اوست، و فعل اختيارى نيز دو بعدى است، يعنى هم راه بدى دارد، و هم راه خوبى، به عبارت ديگر راه راست و بيراهه‏ دارد، آن عاملى كه در انسان ايجاد وسوسه و انحراف مى‏كند وجودش در نظام آفرينش بركت است. شيطان جز در حدّ دعوت سمتى ندارد، در مقابل شيطان فطرت و عقل، انسان را به فضيلت دعوت مى‏كند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 62 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2