‏ 2 2 2- https://eitaa.com/sahife2/59467 ✳️ كمالات و ارزش‏هاى ديگران، خواه مادى باشد يا معنوى، به دو گونه انگاشته‏ مى‏شود: گاهى از روى حسادت و خودخواهى است و گاهى از روى غبطه و از خود گذشتگى است. نسبت به كمالات مادى و معنوى انسان‏ها در هر صورت ويژگى پليدى است؛ زيرا دردى بى‏درمان و رنج روحى و روانى را در پى دارد و جامعه را از نظر اعتماد ناامن مى‏سازد. امام على عليه السلام فرمود: مَنْ وَلَعَ بِالْحَسَدِ وَلِعَ بِهِ الشُّوْمُ. هر كه شيفته حسادت باشد، نحسى و بدبختى شيفته اوست. و فرمود: الْحاسِدُ يُظْهِرُ وُدَّهُ فى‏ أَقْوالِهِ وَ يُخْفى‏ بُغْضَهُ فى‏ أَفْعالِهِ، فَلَهُ اسْمُ الصَّدِيقِ وَصِفَةُ العَدُوِّ. حسود به زبان لاف دوستى مى‏زند و در عمل مخفيانه دشمنى مى‏ورزد و بنابراين او نام دوست دارد ولى از صفت دشمن برخوردار است. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: آن گاه كه موسى بن عمران در حال مناجات و گفتگو با پروردگارش بود، مردى را زير سايه عرش خدا ديد. عرض كرد: اى پروردگار من! اين كيست كه در سايه عرش توست؟ خدا فرمود: اى موسى! او از كسانى است كه بر نعمت‏هايى كه خدا به مردم داده است حسادت نورزيده است. حسادت ازجمله بيمارى‏هايى است كه بلاى جان امت‏ها شده است و در چهره‏ رقابت خانوادگى و چشم هم چشمى و فخر فروشى به ارزش‏هاى دينى ضربه شديد زده و عاطفه انسانى را نابود كرده است. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روزى به اصحابش به اين نكته، هشدار جدى داده و فرمود: هان! بيمارى امت‏هاى پيشين، يعنى حسد به شما سرايت كرده است؛ اين بيمارى نه موى سر را كه دين را فرو مى‏ريزاند. از نتايج حسادت اين است كه زيان و ناراحتى بسيارى پديد مى‏آورد، دل را سست و بدن را بيمار مى‏كند و يك جامعه را به مرض‏هاى روانى و جسمانى مبتلا مى‏كند و گاهى چيرگى حسادت بر تقديرات، سرنوشت يك ملت را عوض مى‏كند. امّا علاقه به ديگران و غبطه خوردن به حال خويش كه او هم مانند ديگران داراى كرامات نفس و فضايل اخلاقى باشد، بسيار پسنديده است. البته نسبت به كسانى كه در مراتب بالاترند؛ ويژگى كمال نيست؛ زيرا هر كسى به اندازه شأن و منزلت خود داراى كمالات است ولى چون ما نسبت به كمال حق ناقصيم و او كمال محض و سرچشمه همه ارزش‏هاى معنوى است، بايد احساس كمبود نمايد و در جهت سير به سوى حق بكوشد. هنگامى كه به حضرت سجّاد عليه السلام عرض كردند: اى فرزند پيامبر خدا! چرا اين اندازه عبادت مى‏كنى؟ فرمود: كيست كه بتواند مانند امير المؤمنين عليه السلام آن همه عبادت خدا كند. «2» و اين بيان حقيقت است نه غبطه به حال ديگرى؛ زيرا در وجود انبيا و اوليا و معصومان عليهم السلام نقص و كمبودى نيست و هر يك در مقام خويش كاملند؛ بلكه نوعى درخواست بالاتر است. وجود مبارك آنان در دعايشان، طلب ورود به هر خيرى به مانند ورود محمد و آل محمد صلى الله عليه و آله مى‏كنند و درخواست خروج از هر بدى به مانند خروج محمد و آل محمد صلى الله عليه و آله از بدى‏ها مى‏كنند كه در آن خاستگاه عصمت وجود دارد؛ زيرا خروج از تمام زشتى‏ها و ورود به تمام خوبى‏ها مساوى با درخواست عصمت است، چه در صورت استعدادى يا در فعليّت هم باشد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏8، ص: 312 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2