🔹 ويريز، جان تي مار ويريز! ✍ در داخل اتوبوس تعدادي از اسرا نشسته و تعدادي هم ايستاده بودند. ما حق هيچگونه صحبت کردن با هيچ کس را نداشتيم. اسيري از بچه‌هاي رشت ايستاده و اسير ديگري به او تکيه داده بود. چند مرتبه آن اسير رشتي به اسيري که به وي تکيه داده بود به لهجه گيلکي گفت: «ويريز، جان تي مار ويريز، بُکُشتي امه را، ويريز»! در همين شرايط تا خودش را جابجا کرد ناگهان آن اسير نقش بر کف اتوبوس شد. بعثي‌ها به گِرد آن جمع شدند و معلوم شد وي در همان حال به شهادت رسيده. پيکرش را از اتوبوس به بيرون بردند و ما نفهميديم او چه کسي بود و چه شد و بعثي‌ها با پيکر آن شهيد مظلوم چه کردند؟ اين اولين شهيدي بود که در آستانه‌ي اسارت و در اوج غُربت و مظلوميت از جمع ما در ميان هلهله و شادي دشمن بعثي و پليد، غريبانه به شهادت رسيد. شهادت مظلومانه وي بر چهره و قلب اسراي داخل اتوبوس حُزني گلوگير و حالي رقت‌انگيز مُستولي کرد و بر روحيه‌ي بچه‌ها تأثير عميق و ناگواري گذاشت. ... 🥀🥀🥀 🔸️ از خاطرات آزاده سرافراز حاج جهانسوز پورمحمد 🔸️ متن کامل با لمس پیوندهای زیر 👇👇👇 http://masalnews.ir/77179/ یا http://www.rangeiman.ir/?p=14139/ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸 ۲۶ مرداد؛ سالروز بازگشت سرفرازانه آزادگان دلیرمرد به میهن گرامی باد 🌸 ┈•••✾•💞🍃🌺🍃💞•✾•••┈ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🦋 🔰 🆔 @sahranevesht