🍃دنیای من
من حرف زدن با تو را دوست دارم.
وقتی با تو حرف میزنم
با همۀ وجودم احساس میکنم
دنیا برایم هیچ رنگ و بویی ندارد.
نه این که بخواهم خودم را فریب بدهم، نه
اصلاً پای حرف زدن تو که به میان میآید
گویی خدا هر چه پشت پردۀ دنیاست را نشانم میدهد.
لذّت حرف زدن با تو وقتی در کامم مینشیند
تازه میتوانم بفهمم
دنیا که از آب بینی بز پستتر است یعنی چه؟
در آن دمی که با تو حرف میزنم و تو حرفم را گوش میکنی
دنیا اگر خودش را ملکۀ زیبایی کند و در برابرم برقصد
برایم مثل لرزیدن آب بینی بز است
وقتی که دارد از صورتش میریزد روی زمین.
وای که چه آسان است بیرون کردن محبّت دنیا از دل
وقتی که میشود با تو حرف زد.
شیرینی حرف زدن با تو به قدری است
که آبروی هر چه شیرینی دنیایی است میرود.
ما با تو حرف نزدیم و ذائقههامان تغییر کرد.
تلخها را شیرین انگاشتیم و شیرینها را تلخ
از وقتی که با تو حرف زدیم و ذائقهمان شفا گرفت
فهمیدیم آنچه به نام شیرینی از دنیا به ما داده بودند
همه تلخهایی بود که ذائقۀ بیمار ما شیرین میچشید.
من حرف زدن با تو را دوست دارم.
حرف زدن با تو راز و رمز زهد است.
کسی که با تو حرف میزند
و باز هم میل دنیا دارد، آدم نیست.
اصلاً همۀ این حرفها را بگذار به کناری.
کسی که با تو حرف میزند، تو میشوی دنیا و آخرتش.
او دیگر از دنیا دل نمیکَند
همۀ دلش را میبندد به دنیایش.
دو دستی چنان به دنیایش میچسبد
که هیچ پهلوانی توان گرفتن دنیایش را ندارد.
آقا!
من به دنبال زهد نیستم
به دنبال حرف زدن با توام.
شبت بخیر دنیای من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی