🍃عشق بی نظیر عادت کرده‌ام به کلاس درسی که عاشق‌های زمینی، ناخواسته برایم بر پا کرده‌اند. انگار هر شب منتظر یک درس جدیدم درس‌هایی که سال‌ها پیش به من داده شده ولی حالا دارم می‌فهممشان. شاید این که می‌گویند مجاز راهی برای رسیدن به حقیقت است معنایش همین باشد که در این درس‌ها فهمیده‌ام. نه این که باید به عشق زمینی آلوده شد تا به عشق آسمانی رسید می‌شود عشق زمینی را دید و نشانه‌های عشق و راه‌های عاشقی کردن را در آنها پیدا کرد و خود را در عشق آسمانی تو محک زد. این همان کاری است که درس‌های این چند شب با من کرده است. شاگرد بدی نبودم در این کلاس‌ها زیرا خوب فهمیده‌ام که عاشق نیستم یعنی سنگ محک عشق را خوب به دست آورده‌ام. داشتم برایت می‌گفتم که عاشق نبودنم را نمی‌توانم انکار کنم ولی بهانه دارم برای عاشق نبودن. شنیدن صدای معشوق یا دیدن جمالش بهانه‌های بسیاری از عشق‌های زمینی است من که نه صدایت را شنیده‌ام و نه جمالت را دیده‌ام چه طور باید عاشقت شوم؟ یادت هست که می‌گفتم برایم هدیه‌ای بفرست و هر چه منتظر نشستم هدیه‌ای برایم نیامد و هنوز هم منتظرم؟ برخی از عاشق‌های زمینی شاید بدون شنیدن صدای معشوق و دیدن جمالش عاشق شده باشند امّا عشقشان بی‌هیچ چیز هم نبوده. معشوق به بهانه‌ای هدیه‌ای فرستاده برای عاشق. عاشق هدیه را دیده و دل داده به معشوق بی آن که صدایی شنیده باشد و جمالی دیده باشد. من که قبول کردم عاشق نیستم و قبول کردم که ایمانم به اندازه‌ای نیست که بدون شنیدن صدا و دیدن جمالت عاشقت شوم تو که نه صدایی از خودت به گوشم رساندی و نه جمالی از خودت نشانم دادی لا اقل به این انتظار پایان بده و یکی از آن هدیه‌ها را برایم بفرست. من خودم را می‌شناسم اگر هدیه‌ای از طرف تو به من برسد دلم را با خودش می‌برد تا پیش تو. هدیه هر چه می‌خواهد، باشد. فقط اگر از جانب تو باشد،‌ برای عاشق شدنم کافی است. در مسیرت برگ خشکی اگر روی زمین دیدی آن را بردار و به عنوان هدیه برایم بفرست. باور کن من با همین برگ خشکیده عاشق می‌شوم. شبت بخیر عشق بی‌نظیر!