بسم الله ۴۶ غزل *«دیدار دوست»* 🔸 ⭕ دیوان حافظ، غزل ٢٩٩ (بهمراه گزیده شرح علامه طباطبایی از جمال آفتاب، ج‌۶ ص۹۷_١٠۴)👇 ⚡مَـنَـم که دیده به دیدارِ دوست کردم باز ⚡چه شُـکـر گویـمَـت، ای کـارسـازِ بـنـده‌نـواز! ⚡نیازمندِ بلا گو: رخ از غبار مَشـوی ⚡که کیمیـای مُراد است، خاکِ کـوی نیاز ⚡به یک‌ دوقطره که ایثار کردی، ای خواجه ⚡بَسـا که در رخِ دولت، کنی کرشمه و ناز 📌 *اى خواجه! این قطرات اشک چشم تو بود که عنایت دوست را به تو معطوف داشت. از ایثار سرشک دیدگان مضایقه منما تا همواره‌ات بپذیرد. در جایى مى‌گوید* : *«دل سنگین تو را، اشک من آورد به راه‌* *سنگ را، سیل توانَد به رَهِ دریا بُرد»* ⚡طهارت اَر نَــه به خونِ جگر کند عاشـق ⚡به قول مُفتیِ عشقَش، درست نیست نماز 📌 *آرى، این صبرِ عاشقِ صادق بر مشکلات و ابتلائات است که به او صفا مى‌بخشد، و این آتش هجران است که وى را شایسته پذیرش معشوق قرار داده و از هر گونه شرک جلىّ و خفىّ پاکیزه مى‌گرداند. منظور حافظ از «مفتى عشق» ، رسول الله (صلى الله علیه و آله)، و یا یکى از معصومین (علیهم السلام) می‌باشند که عاشق دوست را امر به صبر و تحمّل مشقّات نموده‌اند.* ⚡ز مشکلات طریقت عِنان مَتاب ای دل ⚡که مَردِ راه نیندیشد از نشیب و فراز ⚡در این مقامِ مجازی بجز پیاله مگیر ⚡در این سراچه‌ی بازیچه غیر عشق مباز (سراچه‌ی بازیچه: حیات دنیا و آنچه در آن است جز مجاز و خیال و بازیچه و لهو و لعب نیست: اعلَموا أَنَّمَا الحَياةُ الدُّنيا لَعِبٌ وَلَهوٌ وَزينَةٌ وَتَفاخُرٌ بَينَكُم وَتَكاثُر... - حدید٢٠- که راه نجات از آن تنها عشق خداست). 📌 *مردان خدا مقصود از عالم هستى را توجه و عشق به حضرت حق مى دانند.* *«عاشق شو، ار نه روزى، کارِ جهان سرآید* *ناخوانده نقشِ مقصود، از کارگاه هستى‌»* *آن کس که در این مقام مجازى، مشغول ذکر و مراقبه حضرت دوست شد، و به عشق و محبّت او پرداخت، از نفحات الهى بهره‌مند گردید. ذکر خدا، لذّت محبّین و عاشقان مى باشد: «ألذِّکْرُ لَذَّةُ المحُبّینَ»، [«يَا عِيسَى، أَسْمِعْنِي لَذَاذَةَ نُطْقِكَ بِذِكْرِي» (ای عیسی ع، «لذت سخن گفتنت به ذکر من» را به‌ سمع من برسان)].* ⚡من از نسیمِ سخن‌چین چه طَرف بربندم‌ ⚡چو سَروِ راست در این باغ نیست محرمِ راز ⚡اگرچه حُسنِ تو از عشقِ غیر مُستغنى است‌ ⚡من آن نِیَــم که از این عشــقبازى آیَم باز 📌 *محبوبا! جمالت در زیبایى یکتاست و بى‌نیاز از آنى که چون منى به تو عشق ورزم؛ ولى چگونه مى توانم از عشقت دست کشم اگر توام نخواهى. در جایى مى‌گوید: حُسن تو همیشه در فزون باد! رویت همه ساله لاله گون باد! اندر سر من، هواىِ عشقت‌ هر روز که هست، در فزون باد!* ⚡به نیم بوسه دعایی بخر ز اهل دلی ⚡که کید دشمنت از جان و جسم دارد باز ⚡فکند زمزمه‌ی عشق در حجاز و عراق ⚡نوای بانگ غزل‌های حافظ از شیراز ⚡غزل‌سُرایىِ ناهید صَرفه‌اى نَــبَـرَد ⚡در آن مقـام که حافظ برآورد آواز 🔸 🌸 کانال «روح و ریحان؛ اشعار الهی» 🌸 t.me/Elaahy @Salehi786