بسم الله 🔖 نــور سوره قدر (متن عربی حدیث) 🔸 ✅ ترجمه : 🔻احمد بن اسحاق، نقل میکند از حسن بن عباس بن حریش، از حضرت جواد (عليه السلام) که فرمودند: ⚡شخصى از خويشاوندان امام صادق (عليه السلام) از آن جناب راجع بسوره «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ‌ فِي لَيْلَةِ‌ اَلْقَدْرِ» پرسيد؟ 🔻حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: ⚡ سؤال بسیار بزرگى كردى! بر حذر باش، از این‌چنین سؤال‌های بزرگی! ⚡سپس آن مرد از نزد حضرت صادق (ع) بلندشد و رفت. 🔻حسن بن عباس بن حریش می‌گوید: من (مجددا) روز دیگری به خدمت امام جواد (علیه السلام) رسيدم و همان سؤال را كردم (در مورد سوره قدر)؟ 🔻 حضرت جواد الائمه (علیه السلام) فرمودند: ⚡حقیقت سوره «إِنَّا أَنزَلناه» نــوری است در نزد انبیاء الهی و اوصیاء الهی، که ایشان هر امر و حاجتی در آسمان یا زمین داشته باشند نزد آن «نـــورِ سوره قدر» یاد می‌کنند و می‌خواهند، و او آن حاجت را برای ایشان می‌آورد. 🔻از جمله حوائجی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) نزد این «نـــورِ سوره قدر» خواستند، آن بود که: روزی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به ابوبکر فرمودند: ⚡ «وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِم» (آل عمران، ۱۶۹) {هرگز کسانی را که در راه خدا شهید شده اند، مرده مپندارید! بلکه آنها زنده اند نزد پروردگارشان}. 🔻همانا من گواهی می‌دهم که رسول الله (صلی الله علیه و آله) با شهادت از دنیا رفتند، پس مبادا بگویی: ایشان مرده اند! 🔻و به خدا قسم من ایشان را برای تو حاضر می‌کنم. پس از خدا بترس و یقین داشته باش که خودشان را می‌بینی، چراکه شیطان نمی‌تواند به شکل و صورت ایشان متمثّل شود. 🔻ابوبکر از این سخن تعجب کرد و گفت: به خدا قسم اگر پیامبر را حاضر کنی، از او اطاعت می‌کنم و از این جایگاه (خلافت) که در آن قرارگرفته‌ام دست برمی‌دارم. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) به آن «نـــورِ سوره قدر» دستور دادند؛ او به جانب ارواح پیامبران بالا رفت، ناگاه حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) نزد ایشان حاضر شدند، در حالی که صورتشان غرق در همان نـــور بود، و آمدند و فرمودند:ای ابابکر! به علی (عليه السلام) و یازده فرزندش ایمان بیاور! آن‌ها جز در نبوت، همانند من‌اند. و با برگرداندن خلافت به‌سوی ایشان، از آنچه (غاصبانه) در اختیار گرفته‌ای نزد خدا توبه کن، که تو را حقی در آن مقام نیست. ⚡سپس حضرت رفتند و دیگر دیده نشدند. 🔻ابوبکر گفت: ای علی! مردم را جمع می‌کنم تا با آن‌ها در مورد آن چه دیده‌ام صحبت کنم و در حضور مردم تبری بجویم بسوی خداوند از این غصب جایگاهی که انجام داده‌ام، مشروط بر این که ای علی، تو به من امان بدهی. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ⚡ هرچند تو چنین کاری نمی‌کنی، ولی اگر آنچه را که دیدی فراموش نکنی، کاری خواهی کرد و خود را تبرئه می‌کنی و خلافت را بر می‌گردانی (و من هم به تو امان خواهم داد). 🔻ابوبکر پیش عمر رفت، و «نـــورِ سوره قدر» پیش علی (علیه السلام) آمد و به ایشان گفت: ابو بکر پیش عمر رفته است. 🔻حسن بن عباس میگوید: به امام جواد (ع) عرض کردم: ⚡ مگر آن نـور، حقایق را می‌داند؟ 🔻حضرت جواد (علیه السلام) فرمودند: ⚡(بله) آن «نـــورِ سوره قدر» دارای زبانی گویا و چشمی نافذ و بیناست؛ حقایق و خبرها را برای اوصیاء الهی کشف می‌کند، و اسرار را می‌شنود، و تمام نقشه‌های پنهان دشمنان را فاش می‌کند، و تفسیر هر امری را که ائمه (ع) بخواهند برای ایشان می‌آورد. 🔹 🔻پس وقتی ابوبکر جریانش با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را به عمر خبر داد، عمر گفت: او سحرت کرده، که سحر در میان بنی هاشم از قدیم بوده است. بعد هر دو از جای برخاستند که به مردم خبر دهند، ولی نمی‌دانستند چه بگویند. 🔻پرسیدم: چرا؟ 🔻حضرت فرمودند: زیرا که فراموش کرده بودند. ⚡آن «نـــورِ سوره قدر» هم نزد مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) آمد و جریان آن دو را برای ایشان نقل کرد. ایشان هم فرمودند: آن دو از رحمت خدا دور باشند، «چنانچه قوم ثمود دور شد!». 🔸 @Salehi786