🔆نکاتی پیرامون بحث دلالت اکثار بر وثاقت ۳ 🔆برگرفته از دروس خارج استاد محقق سیدمحمد جواد شبیری گذشت که اگر راوی ای در منابع رجالی، توثیق شده باشد و مطلبی درباره‌ی نقل او از ضعفاء بیان نشده باشد، همین امر برای اثبات این که او در نقل از ضعفاء اکثار نمی کرده، کافی است؛ چرا که اکثار نقل از ضعفاء نقطه‌ی ضعفی در راوی محسوب می شده که در صورت وجود، به آن تذکر می داده اند. اما این مطلب، در همه‌ی موارد تمام نیست و در برخی از موارد، خصوصیاتی هست که دلیل فوق را مخدوش می کند. به بیان دیگر، تمسک به «توثیق به همراه سکوت از بیان اکثار از ضعفاء» برای اثبات عدم اکثار از ضعفاء، در صورتی صحیح است که شواهدی علیه آن وجود نداشته باشد و الا ممکن است بگوییم که در عدم ذکر اکثار از ضعفاء در منابع رجالی، خطایی رخ داده است. یکی از نمونه های این امر، اکثار محمد بن ابی القاسم ماجیلویه از محمد بن علی ابی سمینه است. نجاشی در ترجمه‌ی محمد بن ابی القاسم می نویسد: «محمد بن أبي القاسم عبيد الله بن عمران الجنابي البرقي أبو عبد الله الملقب ماجيلويه و أبو القاسم يلقب بندار سيد من أصحابنا القميين ثقة عالم فقيه عارف بالأدب و الشعر و الغريب و هو صهر أحمد بن أبي عبد الله البرقي على ابنته و ابنه علي بن محمد منها و كان أخذ عنه العلم و الأدب. له كتب منها: كتاب المشارب قال أبو العباس: هذا كتاب قصد فيه أن يعرف حديث رسول الله صلى الله عليه و آله و كتاب الطب و كتاب تفسير حماسة أبي تمام. أخبرنا أبي علي بن أحمد رحمه الله قال: حدثنا محمد بن علي بن الحسين قال: حدثنا محمد بن علي ماجيلويه قال: حدثنا أبي علي بن محمد عن أبيه محمد بن أبي القاسم» چنانکه مشهود است، مرحوم نجاشی، محمد بن ابی القاسم را صریحا توثیق نموده اند و هیچ مطلبی درباره‌ی نقل او از ضعفاء بیان نکرده اند ولی با این حال، نمی توان به اکثار نقل او از ابی سمینه استناد کرد. مشکلی که در این مورد هست، این است که با توجه به ترجمه‌ی ابی سمینه در رجال مرحوم نجاشی، نجاشی ابو سمینه را ضعیف می دانسته است. از سوی دیگر، در مواردی فراوان و با تعابیر مختلف در خود رجال مرحوم نجاشی، نقل محمد بن ابی القاسم از ابی سمینه ذکر شده است و نمی توان گفت نجاشی متوجه نقل محمد بن ابی القاسم از ابی سمینه نبوده است. پس نجاشی، هم ابو سمینه را ضعیف می دانسته و هم واقف به نقل محمد بن ابی القاسم از او بوده است. در چنین شرایطی، دیگر نمی توان با سکوت مرحوم نجاشی از بیان اکثار محمد بن ابی القاسم از ضعفاء، به نقل محمد بن ابی القاسم از ابی سمینه استناد کرد. اما وجه این که مرحوم نجاشی متعرض نقل محمد بن ابی القاسم از ضعفاء نشده اند چیست؟ یک احتمال این است که از بیان نقل او از ضعفاء غفلت کرده اند. وجه دیگر این است که چون محمد بن ابی القاسم بیشتر در فضای ادبیات و شعر و ... بوده اند (چنانکه از عناوین کتبشان معلوم است)، نقل از ضعفاء چندان اهمیتی نداشته تا به آن تذکر بدهند. به نظر می رسد که تلفیقی از این دو وجه، منشأ بوده یعنی این گونه نبوده است که مرحوم نجاشی تعمدا از بیان نقل محمد بن ابی القاسم از ضعفاء خودداری کرده باشند. بلکه چون جنبه‌ی برجسته‌ی محمد بن ابی القاسم، ادیب بودنش بوده است، مرحوم نجاشی به صورت غیرعامدانه متذکر بیان نقل او از ضعفاء نشده اند. خصوصا این که از تعبیر مرحوم نجاشی بر می آید که محمد بن ابی القاسم شخص بسیار محترمی بوده است (سید من اصحابنا) و همین جایگاه، ممکن است باعث شود که ناخودآگاه به نقاط ضعف او توجه نشود. مضافا این که مرحوم نجاشی در ترجمه‌ی او اشتباهاتی دارند (در معرفی ابی القاسم به عبید الله و در طریق به کتب محمد بن ابی القاسم که پسر او را با برادر زاده اشتباه کرده اند) و پیداست که آگاهی مرحوم نجاشی نسبت به این شخص، چندان قوی نیست. مؤید دیگر، رابطه‌ی زیاد محمد بن ابی القاسم با برقی است که هم داماد او بوده و هم از او اخذ علم کرده است و بعید است که سبک او با سبک برقی متفاوت بوده باشد و سبکی مانند محدثینی چون احمد بن محمد بن عیسی داشته باشند. در مجموع، می توان گفت که استناد به اکثار نقل محمد بن ابی القاسم از ابی سمینه برای اثبات وثاقت ابی سمینه ناتمام است. ۹۶/۸/۱ @Taraaif @salmanraoofi