📌 نه یک وضعیت بلکه یک است 🔅🔅🔅🔅 ✳ حجت الاسلام حبیب الله بابایی تمدن پژوه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در توضیح اینکه فهم تمدنی قرآن چیست، گفت: در ابتدا باید مشخص شود فهم تمدنی از قرآن چه چیزهایی نیست و به همین دلیل این فهم را به برون متنی و درون متنی تفکیک می‌کنم. ما در پی این نیستیم که قرآن را همچون مسأله‌ای که امروز در فضای مدرن جامعه بشری مطرح شده، در نظر بگیریم و بخواهیم قرآن را نیز مدرن نشان دهیم. فهم تمدنی یک عبارت تصنعی نیست که با واژگان بازی کنیم و آن چیزی که مورد توجه و تمرکز است، نگاهی برون و درون متنی است. وقتی نگاه مان برون متنی است یعنی آموزه‌های قرآن در وهله دوم قرار می‌گیرد و قرآن را به عنوان یک فکت تمدنی در نظر می‌گیریم. این در حالی است که قرآن به مثابه یک متن تغییرات بزرگی را در گذشته تاریخ اسلام ایجاد کرده است که این همان فهم تمدنی قرآن است. 🔹 وی افزود: نگاه تاریخی نشان می‌دهد آنچه مایه هویت مسلمانان در پهنای تاریخی شده است متن قرآن است که از بالکان تا بنگال ارزش‌های مشترک، زبان مشترک و چالش‌هایی را به وجود آورده است. 🔹 بابایی درباره نگاه درون متنی نیز توضیح داد: فهم تمدنی در پی این است که به گونه‌ای قرآن را فهم کند که بتواند به نیازهای انباشته جامعه امروز انسان معاصر پاسخ نظام مندی بدهد و دوم اینکه در جامعه امروزی انسان معاصر بتواند پاسخ‌های متراکم به نیازهای انباشته دهد. قرآن در این تعریف تمدن را نیکی‌ها و خیرات بشری معرفی می‌کند و فهم تمدنی قصد دارد الگو و زمینه‌های این خیرات را نشان دهد و در پی ایجاد یک جامعه توحیدی به جامعه‌ای متراکم توحیدی است. بنابراین به صورت کلی، فهم تمدنی قرآن شامل فهم جامع از قرآن برای تحقق جامعه آموزه‌های دینی شمرده می‌شود. 🔹 وی در پاسخ به اینکه در قرآن چه مفاهیم و دلالت‌های تمدنی وجود دارد، گفت: باید استنطاق تمدنی از قرآن را جدی بگیریم و منظورم این است که اساساً ما و دیگرانی که هوس فهم تمدنی داریم، باید معلوم کنیم چه دغدغه و هدفی داریم که می‌خواهیم عینک تمدن به چشم بزنیم و چه نیازی را می‌خواهیم رفع کنیم. تلقی من این است که این فهم، در فرآیند تاریخ تکامل انسانی، معرفت و دانش یافته است و باعث می‌شود انسان در استنتاق های قرآنی خود شبکه ای تر فکر کند و نگاه‌های کلان و جامع اش پخته‌تر شود. 🔹 این تمدن پژوه، رصدهای تمدنی در اعماق قرآن را به دور از اخلاق دانست و گفت: ما تمدن پژوهان در مطالعاتی که داریم همیشه در هر جلسه و بحثی به این اذعان می‌کنیم که اساساً قرآن خیلی بزرگ‌تر از آن است که بتوانیم لایه‌ها و متون معنایی آن را سیر کنیم اما اگر بخواهیم به سمت قرآن برویم و بخواهیم فهم را بیان کنیم، باید دو مسیر را تفکیک کنیم که به ما دو نظام معرفتی را ارائه می‌کند. 🔹 وی در ادامه این بحث توضیح داد: مسیر اول؛ به دنبال واژگان یا مفاهیمی در قرآن هستیم که شبیه موضوع تمدن در ادبیات اجتماعی امروز است. در این مسیر با انبوهی از الفاظ روبرو می‌شویم که هر کدام می‌تواند گوشه‌ای از پازل تمدنی را حل کند. در این رویه باید رویکرد تمدنی داشته باشید که بر اساس آن، همه واژگان قرآن را از منظر و رویکرد تمدنی بررسی می‌کنید و در این صورت مشخص می‌شود که قرآن چه وزن تمدنی برای جامعه امروز و ایجاد یک جامعه انسانی‌تر پیدا می‌کند. مسیر دوم به افق تمدنی اشاره دارد که توحید هم به عنوان آموزه عقیدتی و هم آموزه اخلاقی تفسیر می‌شود. این تراز شما را به بحث‌های تمدنی می‌کشاند و می‌توانید با انسانی که هم دین شما نیست تهاتر کنید. ادامه گزارش را در پست زیر دنبال کنید👇 @salmanraoofi