16 👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید. ⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد 🔅🔅🔅 ✅ 3) علم کلام : ▪ از آنجا که علم اصول و کلام جز علوم نیمه عقلی محسوب میشوند لذا در مجالی جدا گانه به این علوم پرداختیم و آنها را از علوم عقلی و نقلی جدا کردیم . 🔹 گرچه در کتب قدمای اصحاب بحث از لزوم علم کلام و دانستن مباحث آن مورد کنکاش قرار گرفته اما اکنون در میان فقها و اصولیون کسی منکر این نکته نیست که بعضی مباحث کلامی مثل عدم تحریف قرآن که به تبع حجیت کتاب و حجیت ظواهر را در پی دارد لازم است اما مباحث کلام جدید و تاثیر آن در فلسفه فقه از مباحثیست که به آن پرداخته نشده در این مجال به طرح این نکات خواهیم پرداخت . ▪ صاحب نظران اقوال متفاوتی در لزوم تحصیل علم کلام ارائه کرده اند. ⬅ قول اول: عده ای قائل به لزوم تحصیل علم کلام شده اند. ⬅ قول دوم: عده ای قائل به لزوم تحصیل علم کلام همراه بادلائل تفصیلی شده اند ؛ بدین معنی که دلائل مباحث کلامی را بداند و بتواند بر مباحث کلامی برهان اقامه کند. ⬅ قول سوم : عدم لزوم تحصیل علم کلام ؛ چراکه شناخت خداوند متعال و ائمه از شروط ایمان است. 🔹 ما فارغ از این اقوال به علل و موارد احتیاج فقیه به علم کلام میپردازیم و نکات راه گشای استنباط و اجتهاد را در این قسمت متذکر میشویم فقیه در علم کلام در واقع باید به مبانی تشریع احکام بپردازد و از این زاویه مباحث کلامی را کند و کاو کند و سعی کند مباحث فقهی و اصولی خویش را بر پایه مبانی کلامی مستفاد از آیات و روایات بر پا کند و در جاهای مناسب این علوم را به هم گره بزند تا فهم دقیقتر و منظومه ای منظمتر و سامانه بهتری در استنباط داشته باشد . ▪ احتیاج فقیه به علم کلام در پنج مورد روشن میشود : ⏪ اول: قواعد عقلی کلامی : حسن و قبح عقلی و حسن عدل و قبح ظلم ، لزوم شکر منعم ، قاعده لطف ، قبح تکلیف بما لا یطاق و قبح عقاب بدون بیان و قواعدی از این قبیل از قواعد عقلی کلامی هستنند که بسیاری از مباحث فقهی و اصولی مبتنی بر این قواعد هستند. به عنوان مثال برای وجوب عقلی امر به معروف و نهی از منکر 10 و برای حجیت اجماع و قبح عقاب بلا بیان 11 و برای مشروطیت برائت به فحص 12 به قاعده لطف استناد شده است . ⏪ دوم: بعض صفات خداوند متعال : بعضی مباحث فقه و اصول به بعضی صفات خداوند متعال ارتباط پیدا میکند مثلا لزوم قانونگذاری از جانب خداوند متعال و تفسیر نسخ در احکام ،همچنین بطلان عول 13 به علم حضرت حق رجوع میکند و با توجه به این صفت مباحث فوق را باید سامان داد. ⏪ سوم: عصمت پیامبر صلی الله علیه وآله و بعضی صفات او : بعنوان مثال رد احادیث سهو النبی با استناد به عصمت مطلق ایشان ممکن است. همچنین از شئون ایشان که از روایات استفاده میشود قانون گذاریست مثلا از روایات استفاده میشود ایشان تمام نمازهای دو رکعتی را چهار رکعتی کردند البته این شأن غیر از اعمال ولایت از جانب ایشان در موارد خاص و مناصب حکومتی ایشان است. 📝 پی نوشت: 10.(الاقتصاد شیخ طوسی ص236 و روضه البهیةج2ص410) 11.(تبیان شیخ طوسی ج6ص458) 12.(تهذیب الاصول امام خمینی ج2ص435) 13.(وسائل الشیعه ج26 ص75) ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi