✡
#شکلگیری_یهود
الیگارشی یهودی و اسطوره انکیزیسیون (۱)
قسمت قبل؛
https://eitaa.com/salonemotalee/12465
◀️ قسمت سوم
🔶🔸
قربانیان انکیزیسیون بطور عمده مسلمانان بودند!!!
آلفونسو اسپینا در اوایل دهه ۱۴۶۰م - ۸۷۰ ه فعالیت تبلیغاتی خود را در مادرید آغاز کرد و به تبلیغ علیه “نوکیشان مسلمان” (مورها) پرداخت.
منظور، مسلمانانی است که به دلیل پیگرد شدید حکمرانان کاستیل و همدستان یهودیشان دین خود را پنهان میداشتند.
همکار اسپینا در این تکاپو، آلفونسو اوروپزا (۱۲) رئیس “طریقت سن جروم” (۱۳) بود. (۱۴)
اوروپزا (متوفی ۱۴۶۸) نیز، چون اسپینا، یهودیتبار است.
او کار اسپینا را ادامه داد،
موجی از مبارزه با مسلمانان را در مادرید برانگیخت و آنگاه دامنه تکاپوی خود را به طلیطله گسترد. (۱۵)
سرانجام، در سال ۱۴۷۷م - ۸۸۱ هق ایزابل و فردیناند طی نامهای از پاپ سیکستوس چهارم (۱۶) درخواست کردند که به آنان اجازه تأسیس محکمه تفتیش عقاید داده شود.
پاپ در فرمان اول نوامبر ۱۴۷۸ خود اجازه استقرار محاکم فوق را صادر کرد.
در زمان تأسیس انگیزیسیون الیگارشی یهودی با دو تهدید جدی در درون جامعه یهودی اسپانیا مواجه بود:
“مرتدین” و “قرائیون”.
🔶🔸
مرتدین
“ارتداد” (۱۷) در یهودیت پدیدهای جدید نیست.
از گذشته دور، نمونههای برجستهای از “مرتدین یهودی” را، هم در جهان اسلام و هم در دنیای مسیحی، میشناسیم.
در صدر اسلام برخی “یهودیان” واقعاً به اسلام گرویدند. در مسیحیت نیز چنین است.
این پدیدهای است کاملا متمایز با یهودیت مخفی.
منابع یهودی نیز میان این دو تمایز قایلاند.
یهودیان کسی را “مرتد” میخوانند که واقعاً به آئین نیاکان یهودی خویش پشت کرده و پیوند خود را با جامعه یهودی گسسته است.
در مقابل، یهودی مخفی و در نمونه اروپایی آن مارانو ، کسی است که به دلایل مختلف خویشتن را در جامه مسیحی (یا مسلمان) پنهان ساخته است.
دایرة المعارف یهود پدیده “ارتداد” را در مقالهای جداگانه به همین نام و پدیده گروش ظاهری و مصلحتی به اسلام یا مسیحیت را در دو مقاله مفصل یهودیان مخفی (۱۸) و مارانوها (۱۹) مطرح ساخته است.
در بررسی پدیده “نوکیشی” (۲۰) در جوامع مسلمان، قطعاً باید این تمایز را میان دو گروه از “نوکیشان” (جدیدالاسلامها) قایل بود.
نمونه معروف “مارانوهای مسلمان” در دنیای اسلام، دونمه های عثمانیاند که بی هیچ تردید یهودیان مخفی بودهاند.
در شبه جزیره ایبری، موج “ارتداد”، یعنی گروش واقعی یهودیان به مسیحیت، از نیمه اول سده چهاردهم میلادی و با آبنر برغشی (۲۱) (۱۲۷۰-۱۳۴۰) آغاز شد.
آبنر یک طبیب یهودی ساکن شهر مسیحینشین بورگس (برغش)، پایتخت دولت کاستیل، بود.
در سده سیزدهم میلادی بورگس پرجمعیتترین مرکز یهودینشین کاستیل شمالی (۲۲) به شمار میرفت و در آن ۱۲۰ تا ۱۵۰ خانوار یهودی میزیستند. (۲۳)
آبنر از جوانی به تشکیک در مبانی یهودیت پرداخت، به مدت ۲۵ سال با حاخامهای یهودی، که میکوشیدند “ایمان” او را بازگردانند، دست و پنجه نرم کرد تا سرانجام در ۵۰ سالگی رسماً مسیحی شد.
او از آن پس تکاپویی سخت را علیه یهودیت آغاز کرد؛
شاگردانی تربیت نمود و رسالههای به زبان عبری نوشت و در میان یهودیان توزیع کرد.
آبنر را در زمره نخستین “مرتدان یهودی” میشمرند که عقاید جدید و علل “ارتداد” خود را مدون و سامانمند کرد و به دیگران ارائه داد.
آبنر نیز، چون عنان بن داوود بنیانگذار فرقه قرائی، با سیاست انزواطلبانه الیگارشی یهودی و تبدیل جوامع یهودی به جزایری محصور و بسته در درون جوامع میزبان به شدت مخالف بود. (۲۴)
دایرة المعارف یهود مینویسد:
آبنر با شور و حدّت خواستار پایان دادن به “خودگرانی” (۲۵) یهودیان و انحلال سازمانهای آنان بود و میگفت تا زمانیکه یهودیان چنین ساختاری دارند و تابع گروهی از حاخامها و روسا هستند، “موجوداتی پست و خشن که چون شاهان فرمان میرانند”، مسیح ظهور نخواهد کرد." (۲۶)
این اعتراض در سده هفدهم با اسپینوزا سر برکشید و در سده نوزدهم جنبش هاسکالا را پدید ساخت.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
https://eitaa.com/salonemotalee/12517
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee